سوء نظارت بر عملکرد مدیران استانی، پاشنه آشیل ابتکار!
آیا با توجه به سوابق سوء مدیریت در ادارات اقماری سازمان حفاظت محیط زیست در دوره ابتکار، پس از کنار گذاشته شدن او از سمت ریاست سازمان محیط زیست، شاهد تغییری قابل توجه در نحوه نظارت بر عملکرد مدیران تنها نهاد متولی حفاظت از محیط زیست کشور خواهیم بود؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در حالی که در آستانه تقدیم فهرست کابینه دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی، شنیدهها حکایت از خداحافظی سازمان حفاظت محیط زیست با معصومه ابتکار دارد و فعالان محیط زیست برای تعیین رئیس جدید تنها سازمان متولی حفاظت از محیط زیست در کشور لحظهشماری میکنند، نگاهی به کارنامه عملکرد چهارساله ابتکار، که خصوصا طی یک سال گذشته، حاشیههای بسیاری را به همراه داشته، این شبهه را پیش میکشد که آیا نادیده گرفتن تخلفات مدیران در دوره ریاست ابتکار را میتوان یکی از دلایل انتخاب نشدن مجددش برای ریاست سازمان حفاظت محیط زیست دانست؟
محمدرضا برجی، مدیر پیشین اداره کل حفاظت محیط زیست استان گیلان که توسط معصومه ابتکار منصوب و به دلیل تخلفاتش در خرداد ٩٤ برکنار شده بود، صبح روز مراسم تودیع دستگیر شد و بدین ترتیب با برگزاری مراسم تودیع برجی بدون حضور وی، رسوایی بزرگی در حضور خبرنگاران و مسئولان استانی و ستادی محیط زیست رقم خورد. محمدهادی حیدرزاده، از دیگر مدیران انتصابی ابتکار در اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران هم سال گذشته به دنبال دستگیری پیاپی سه تن از روسای محیط زیست شهرستانهای استان تهران و همچنین دستگیری رئیس دفترش مجبور به استعفا شد و سرانجام، اسماعیل مهاجر، مدیر پیشین اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان که پنهانکاری 9 ماههاش درباره مرگ یک پلنگ، پرونده تخلفات گذشتهاش را دوباره بازکرد و انتصاب مجددش توسط ابتکار را علیرغم محکومیت به انفصال دائم از پستهای مدیریتی زیر سوال برد، ماه گذشته از سمت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان کنار رفت تا ماجرای انتصاب غیرقانونی و همچنین پرونده قطور تخلفاتش به فراموشی سپرده شود.
از تخلفات و رسواییهای مدیران انتصابی ابتکار که بگذریم، نادیده گرفتن تخلفات سایر مدیران استانی که تا کنون حاشیههای بسیاری را در رسانهها و اعتراضاتی را میان فعالان محیط زیست به همراه داشته بخش دیگری از بیتفاوتی سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به تخلفات را در دوران ریاست ابتکار به نمایش میگذارد.
به عنوان مثال، بهمن ماه 93 بود که خبر بازداشت 6 قوشباز اماراتی به همراه 6 باز شکاری در کرمان منتشر شد. قوشبازانی که در کمال ناباوری برای تردد و آموزش پرواز به شاهینها در کلیه مناطق استان هرمزگان، از اداره کل حفاظت محیط زیست استان هرمزگان مجوزی محرمانه دریافت کرده بودند؛ آن هم دقیقا در فصل مهاجرت هوبره!
آن زمان، پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران در این باره نوشت: "شاهینهایی که در اختیار اعراب حوزه خلیج فارس هستند برای شکار سایر جانوران به خصوص هوبره آموزش دیدهاند و ورود اتباع این کشورها به مناطق جنوبی کشور در این زمان و همزمان با فصل مهاجرت هوبره به انگیزه شکار هوبره توسط بازهای شکاری (قوشبازی) انجام میشود. آیا این شیوخ عرب همراه شش پرندهای که برای شکار تعلیم دیدهاند به قصد تمرین پرواز برای بازهای خود در فصل مهاجرت هوبره وارد کشور شدهاند؟ آیا بازهای شکاری آنها پرواز بلد نبوده اند؟ آیا امکان نداشت به این پرندگان شکاری در کشور امارات آموزش پرواز بدهند؟ آیا باید بپذیریم که حتما می بایست در فصل مهاجرت هوبره وارد ایران شده و دشتهای هوبرهخیز جنوب کشور را با دو خودروی لندکروز درنوردند تا به بازهای خود آموزش پرواز بدهند؟ تلاش های خبرنگار دیده بان به منظور انجام مصاحبه با مدیرکل حفاظت محیط زیست استان هرمزگان به دلیل فوت دایی ایشان بی نتیجه ماند. امید است اداره کل حفاظت محیط زیست استان هرمزگان توضیح قابل قبولی پیرامون اقدام عجیب خود درخصوص صدور مجوز تردد و آموزش پرواز در زیستگاه های این استان برای افرادی که در فصل مهاجرت هوبره همراه بازهای شکاری وارد کشور شده اند به افکار عمومی ارائه نماید."
این پرسشها پس از گذشت بیش از دو سال بیپاسخ رها شده و امروز هم نه مجیدوفادار، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان هرمزگان پاسخگوی آنهاست نه مرتضی فرید، مدیرکل دفتر بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست!
سکوت اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی در برابر ورود غیرقانونی کوسههای پرتغالی به مشهد که هشدارهای فعالان محیط زیست و رسانهها را نسبت به شرایط نامناسب نگهداری از این آبزیان به همراه داشت و سرانجام به خفگیشان منجر شد از یک سو و انفعال این اداره کل نسبت به فعالیت غیرقانونی و تخلفات باغ وحش وکیلآباد مشهد که آخرینشان فروش غیرقانونی توله ببر مشهور به "توله ببر سرگردان در خیابانهای مشهد" بود از سوی دیگر، نمونهای دیگر از بیتفاوتی سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به سوء مدیریتها در ادارات استانی است.
اکنون پرسشی که به جا مانده این است که آیا با توجه به سوابق سوء مدیریت در ادارات اقماری سازمان حفاظت محیط زیست در دوره ابتکار، پس از کنار گذاشته شدن ابتکار از سمت ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، شاهد تغییری قابل توجه در نحوه نظارت بر عملکرد مدیران تنها نهاد متولی حفاظت از محیط زیست کشور خواهیم بود؟
* شادی مدرس
انتهای پیام/