قامت شهردار شهر بینالمللی مشهد
خراسان به روایت تاریخ، قطب خوشنویسی اسلامی،شعر و ادب فارسی و قطب آواها و نداهای اصیل ایرانی بوده است و ظرفیتهای فرهنگی شهر مشهد میتواند زمینه ساز توسعه پایدار در حوزههای معنوی و مادی کشور باشد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مشهد الرضا به یمن وجود بارگاه ثامن الحجج (ع) و حجت رضای خدا، قطعهای از بهشت توصیف شده است. این گنبد رفیع نور به خورشید بام آسمان از افق خاوران روشنایی میبخشد و مردم ایران همواره از چهار جهت دست تمنا به سوی « پایتخت معنوی ایران »دارند تا به«هویت خویش» با این «قبله» معنا دهند . به همین دلیل هر سال میلیونها زائر به این میعادگاه میآیند تا از منبع فیض رضای خدا هویت خود را بازسازی کنند.
مشهد به روایت تاریخ از گذشته دور کانون رخدادهای تاریخی جهت ساز بوده و ادیان و فرق مختلفی در قالب گفتمانهای متنوع در این دیار با یکدیگر همزیستی داشته اند و در چنین بستری اندیشههای دینی سنت گرا و نواندیش با یکدیگر تعامل کرده اند.
خراسان به روایت تاریخ، قطب خوشنویسی اسلامی،شعر و ادب فارسی و قطب آواها و نداهای اصیل ایرانی بوده است و ظرفیتهای فرهنگی شهر مشهد که وسعت و عمقی به پهنای جغرافیای تاریخی و فرهنگی کشور دارد، میتواند زمینه ساز توسعه پایدار در حوزههای معنوی و مادی کشور باشد و همین غنای فرهنگی مشهد امروزه باعث ترکیب جمعیتی بسیار متنوعی باخرده فرهنگهای مختلف در این شهر شده است .
در شرایط فعلی،این شهر میتواند مرکز ثقل و برایند سه فرهنگ و تمدن ایرانی، اسلامی و بین المللی و پایگاه دیپلماسی فرهنگی جهان اسلام بر محور دانایی و اقتدار ملی درفرایند جهانی شدن فرهنگها باشد.
چندین نمونه پرسش
جمعیت کنونی مشهد حدود سه میلیون و 372 هزار و 66 نفر است که یک سوم این جمعیت حاشیه نشین هستند و مشهد با بیش از یک میلیون حاشیه نشین، بیشترین حاشیه نشینها را در بین کلان شهرهای ایران در خود جای داده است.
به روایت آمارها، سالانه بین 17 تا 20 میلیون زائر به این شهر میآیند و در افق 1404،مشهد به عنوان شهر زیارتی،سیاحتی، مذهبی، آرامش دهنده، فرح بخش با اقتصاد خدماتی مبتنی بر فناوری دیده شده است. حال سوال این است که برای توسعه شهری مبتنی بر دانایی، چه طرحی داریم و جایگاه مشهد در توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی روز کجاست؟ تفاوت گردشگری مذهبی و زیارتی را با کدام برنامه ریزی میتوان در این شهر نشان داد؟ حقوق شهروندی را چگونه میتوان در آن جاری کرد؟
برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی حاشیه نشینان چه تدابیری باید اندیشید؟و چگونه میتوان کیفیت زندگی در حاشیه شهر را بهبود بخشید؟
برای بافتهای فرسوده و تقویت فعالیتها در آن چه باید کرد؟
چگونه میتوان به توسعه پایدار و متعادل در این شهر رسید؟
و....
آیا برای پاسخ به این سوالات و پرسشهای دیگر، راهی به جز افزایش میزان اعتماد و امنیت خاطر شهروندان به شورا با انتخاب شهرداری در قد و قامت شهر مشهد وجود دارد؟
شهرداری در قامت شهر
قرار است شهرداری با چه ویژگیهایی توسط شورا انتخاب شود؟ آیا قرار است که فقط شهرداری برای مدیریت شهرداری به عنوان مجری دستورات انتخاب شود؟
یا بناست که مدیری برای اداره مدیریت کلان شهر مشهد برگزیده شود تا بتواند از قابلیتها و توانمندیهای شهر به درستی استفاده کند؟
انتخاب مدیری که باید بر نقش ترکیبی خود به مراتب بیشتر از نقشهای اجرایی، تولیدی و ابداعی خویش واقف باشد تا قادر به ادغام اهداف فردی و گروهی در اهداف سازمانی باشد، شهرداری که به درستی با ایفا کردن نقش ارتباطی موثر بتواند اطلاعات مفید را از منابع موثق دریافت کند و با علم به یادگیری سازمانی این اطلاعات را در پیکر سازمان و شهر جاری سازد و بر اساس اطلاعات دقیق افکار عمومی شهر را مدیریت کند.
بدون تردید مشهد را نمیتوان به دست شهرداری سپرد که در حد انجام وظیفه چشم به موفقیت حداقلی 20 تا 30 درصد استفاده از ظرفیتهای شهر را دارد.
بلکه اداره این کلان شهر نیازمند مدیریت موثر است، مدیریتی که بتواند از 80 تا 90 درصد ظرفیت های موجود شهر به درستی بهره بگیرد .
داشتن «مشروعیت» برای شهرداری این شهر کافی نیست . درست است که با انتخاب شهردار توسط شورا این مهم رخ میدهد، اما داشتن «صلاحیت» یک شهردار به مراتب از مشروعیت او مهم تر است چرا که کارکنان شهرداری با این ویژگی شهردار خود را تعیین هویت میکنند.
مشهد نیاز به شهرداری دارد که «عزت نفس» داشته و برای خود کرامت قائل باشد تا هرکار ناصوابی را انجام ندهد بلکه در انجام کارها با استقلال رای عمل کند.
شهردار مشهد باید استراتژیست باشد تا با مهارت ادراکی بتواند مشهد را در افق 1404 خوب ببیند. در واقع شهردار استراتژیست توانایی تشخیص ضعفها و تبدیل آنها را به قوت خواهد داشت و چنین مدیری میتواند به خوبی تهدیدهای پیرامونی را درک کند و قدر فرصتهای پیش رو را بداند و این که تهدیدها را به فرصت تبدیل کند شهردار شهر ما باید دارای هوش عاطفی باشد تا توان کنترل احساسات منفی، هیجانات و اضطرابهای خود را داشته باشد و تصمیمی به دور از هیجان زدگی برای امور محوله بگیرد. همچنین شهردار مشهد باید دارای هوش فرهنگی باشد تا در شهر بین المللی مشهد با مدیریت ماورای فرهنگی بتواند برای همه خرده فرهنگهای داخلی و زائر خارجی بستر سازی کند و این که شهردار مشهد باید فرق بین مدیریت تغییر و تغییر مدیریت، مدیریت بحران و بحران مدیریت، مدیریت توسعه و توسعه مدیریت، اقتصاد فرهنگ و فرهنگ اقتصاد و اهمیت مدیریت تعارض و... را در فرایند انجام کارهای درست و درست انجام دادن کارها بداند.
باری با این اوصاف نباید شهرداری سکوی پرتاب افراد کم تجربه و منتظر دستور باشد و اساسا با چه منطقی میتوان لباس گشادی را بر تن شهرداری کوتاه قامت کرد. قد شهرداری که توان انتخاب معاونتها و شهرداران مناطق شهرداری تحت مدیریت خود را نداشته باشد برای کلان شهر مشهد کوتاه است اگرچه ممکن است جغرافیای شهر را خوب بلد باشد و حتی با دادههای آماری ریز از مناطق مختلف شهر و منابع درآمدی و هزینههای شهرداری دوپینگ آماری کند اما از تعامل با دولت،مجلس،قوه قضاییه، نهادها،رسانهها، کانونهای قدرت و سرمایه گذاران عاجز باشد و توان تحلیل مسائل فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی شهر بین المللی مشهد را نداشته باشد.طبعا شهردار رابطه مدار به ضابطهها پشت پا خواهد زد و پاک دستی را فدای منافع رابطه مداران خواهد کرد.
بنابراین اگر عقل بر احساسات و توهمات غلبه کند کلید مدیریت شهر مشهد را باید به دست شهرداری سپرد که قامتش در حد مدیر پایتخت معنوی ایران باشد. با این استراتژی میتوان امیدوار به تغییرات منطقی و معقول در شهر ملی و بین المللی مشهد بود.
منبع:خراسان
انتهای پیام/