کمیته رفع حصر!
کمیته رفع حصر اگر عزم «درمانگری» دارد، باید اولاً: پیوستن منافقین جدید به منافقین قدیم را محکوم کند و اعلام نماید که فتنه ۸۸ محصول پیوستن این دو به هم بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان "کمیته رفع حصر!" بهشرح ذیل میباشد:
چهارشنبه گذشته روزنامه ایران در صفحه اول خود خبر دیدار کمیته رفع حصر با رئیس مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد. روزنامه ایران نوشت؛ کمیته رفع حصر فراکسیون امید به دیدار علی لاریجانی رفتهاند تا مشخص شود اصلاحطلبان مجلس برای پیگیری این موضوع فعالتر از قبل به نظر میرسند. این روزنامه همچنین نوشت؛ خبر مهمتر اینکه غلامرضا حیدری درباره این جلسه به ایلنا گفته است، آقای لاریجانی نیز تأکید کرده که بهجد پیگیر موضوع خواهد بود.
در باره این خبر، تأملات قضائی، امنیتی و نیز سیاسی مطرح است که در زیر به آن اشاره میشود:
1 ــ کمیته رفع حصر چیست؟ چهکسانی عضو آن هستند؟ نقش این افراد در فتنه 88 چه بوده است؟ جایگاه حقوقی و حقیقی این کمیته چیست؟
2 ــ اگر بپذیریم اصلاحطلبانی که کمیته رفع حصر در مجلس را تشکیل دادهاند و بهلحاظ حقوقی هم مشکلی نیست، آیا اصولگرایان هم میتوانند کمیته رسیدگی حقوقی به «جنایات سران فتنه» را تشکیل دهند و پیگیر مجازات آنها باشند؟
3 ــ اگر این دو جماعت محق برای پیگیری مسائل مربوط به فتنه 88 هستند آیا خانواده 22 نفر شهید در جریان فتنه 88 بهشرح آنچه نام آنها در بنیاد شهید ثبت شده، آیا محق میباشند فارغ از دعواهای سیاسی، ادعانامهای علیه سران فتنه تسلیم دستگاه قضائی کشور نموده و بهجرم مباشرت در ارتکاب قتل، خواهان صدور حکم اعدام آنان شوند؟
4 ــ آیا نهادهای عمومی و خصوصی که در جریان حمله اشرار فتنه 88، میلیاردها تومان به اموال عمومی و خصوصیشان خسارت وارد گردید، محق هستند ادعانامهای علیه سران فتنه تسلیم دستگاه قضائی نموده و از آنها بخواهند خسارت عظیم آنها جبران شود؟
5 ــ آیا جمعی بهنمایندگی از ملت ایران با تشکیل کمیتهای میتوانند ادعانامهای علیه سران فتنه صادر کنند و از مقامات قضائی بخواهند که سران فتنه را بهدلیل اینکه نمایندگان آنها در کنگره آمریکا و پارلمان اروپا تقاضای تشدید تحریمها برای سرنگونی دولت وقت داشتند، آنان را محاکمه کنند و بهسزای اعمال ننگین خائنانهشان برسانند؟
6 ــ آیا دادستان تهران و دادستانهای برخی شهرهای بزرگ که فتنه 88 در آن کلانشهرها متمرکز بود، میتوانند با تشکیل کمیته بازخوانی جرائم سران فتنه بهعنوان مدعی العموم وارد ماجرا شده و همه مواردی را که در بندهای 2 تا 5 این مقاله آمد، بهعنوان جرایم عمومی پیگیری کنند؟
7 ــ آیا فعالان اقتصادی کشور اعم از دولتی و خصوصی میتوانند کمیتهای تشکیل داده و ادعانامهای علیه سران فتنه صادر نمایند و از آنها بهدلیل ناامنی در حوزه کسبوکار و همکاری با دشمن، آسیبهای اقتصاد ملی در این دوران را بازخوانی و برای سران فتنه کیفرخواست اقتصادی صادر نمایند؟
8 ــ آیا مسئولین امنیتی وقت که تماسهای برخی سران فتنه با سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس را رصد میکردند و بخشی از آنها در محاکمات علنی توسط فتنهگران فاش شد، میتوانند بهصورت ادعانامهای در کمیته رسیدگی امنیتی به اتهامات سران فتنه مورد پیگیری قرار دهند؟
آیا آنها مجاز هستند روابط برخی از اصلاحطلبان با سرویسهای امنیتی غرب را که منجر به فرار آنها به لندن، پاریس و واشنگتن شد، فاش سازند؟
فرض میکنیم تشکیل کمیته رفع حصر، مشروعیت داشته باشد و آنها هم موفق به انجام مأموریت خود شوند، اما آیا اعضای کمیته تضمین میدهند جان سران فتنه پس از بیرون آمدن از حصر در امان باشد؟ منافقین که از معرکهگردانان اصلی فتنه 88 و ابداع شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» آیا بیکار خواهند نشست؟! اگر منافقین، سران فتنه را ترور کنند و این عمل خیانتبار را به اسم دیگران سند بزنند، کمیته رفع حصر چه خواهد کرد؟ آیا کمیته رفع حصر مسئولیت تبعات این ترور را میپذیرد؟
فرض کنیم تشکیل کمیته رفع حصر مشروعیت داشته باشد و آنها هم در انجام مأموریت خود موفق شوند تکلیف اینهمه جرم و جنایت و غارت اموال مردم و به آتش کشیدن اموال عمومی که بهدستور صریح سران فتنه با فراخوانهای ضدانقلابی و فتنه مردمی آنها صورت گرفته، چه میشود؟!
اگر این راه بنبست است، چه باید کرد؟ حضرات کمیته رفع حصر چه باید بکنند؟
بهعقیده بنده کمیته رفع حصر میتواند یک تعریف جدیدی از وظایف داشته باشد. اولین آن، این است که به سران فتنه که در حصر و بیرون حصر هنوز دارند برای هدم اقتدار و وحدت ملی نقشه میکشند، بقبولانند که این راه بنبست است و به آنها تفهیم نمایند که مسئله تقلب در انتخابات 88 یک دروغ بزرگ بوده که بهنیت ضربه زدن به اصل نظام و حتی اصل اسلام طراحی شده بود.
آنها میتوانند با اعلام اشتباهات خود و با فاصله گرفتن از این دروغ بزرگ که دنیا و آخرت آنها را به آتش کشید، راهی برای نجات خود از خشم انقلابی ملت پیدا کنند.
کمیته رفع حصر اگر عزم «درمانگری» دارد، باید اولاً: پیوستن منافقین جدید به منافقین قدیم را محکوم کند و اعلام نماید که فتنه 88 محصول پیوستن این دو به هم بود.
ثانیاً: سران فتنه را از تداوم فتنهگری، خیرهسری، لجاجت و یکدندگی پرهیز دهد و به آنها بقبولاند دل بستن به سرویسهای امنیتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای تصفیه حساب با یک انقلاب نه در 18 تیر 78 جواب داد و نه در آشوبهای 88، به آنها تفهیم کند از این راه برگردند.
ثالثاً: کمیته رفع حصر باید بداند هر گونه غفلت و سهلانگاری در این مورد، بازی با اقتدار و امنیت ملی است. آنها باید مسئولیت تبعات آن را که خود شکلگیری یک فتنه جدید است، بپذیرند.
انتهای پیام/*