استادِ بوعلی، نمازهای او بود/ عارفی در قلهی مقامات العارفین
ابن سینا جمع بین حکمت نظری و حکمت عملی بود که توانست فلسفه نظری را به عرصه طب وارد کند و به تبع آن، عالَم انتزاع را به عرصه انضمام پیوند دهد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، ابن سینا از زمره بزرگ فیلسوفان جهان اسلام است که هم دستگاه فلسفی ارائه داد، هم در فلسفه یونانِ اقتباس شدهی آن روز تغییرات بنیادین و ژرفی متناسب با جهان اسلام صورت داد و هم توانست نظریات فلسفی خود را از انتزاع خارج کرده و در عالَم انضمام درگیر با عرصه طب نماید و به تبع همین امر، نوعی از فلسفه کاربردی و کارآمد را ارائه کرد. مصادف با سالروز این نابغهی بزرگ جهان اسلام، بخشهای کوتاهی از بیانات علامه جوادی آملی درباره ایشان را با هم میخوانیم.
مرحوم بوعلی نمطهای هشتگانه اشارات را نوشته برای اینکه به نمط نُه و دَه برسد؛ یعنی مقامات عارفین. ما – در باب شخصیت ابنسینا- به کسی احترام میگذاریم که نه استاد دارد و نه شاگرد. آن شخص، مرحوم بوعلی است که هیچ درسی را نزد استاد نخوانده است. یک همچنین فیلسوفی را شما نه در غرب دارید و نه در شرق. تنها استاد او همان دو رکعت نماز[های مسجد] جامع شهر است. خودش میگوید من بخشهای منطق را نزد ابوعبدالله ناقلی[تلی] به عنوان شاگرد خواندم. بعد به قسمتهای مشکل و پیچیده منطق رسیدم. دیدم مقدور او نیست. خودم نشستم[و آن را] حل کردم.
کسی که بیاستاد شده، منطقی، بیاستاد شده، فیلسوف، بیاستاد شده، طبیب، بیاستاد شده، عارف، یک همچنین کسی به تعبیر امام(ره): «مع أنّ خطایاه فی ذلک العلم الاعلی اکثر کثیر کما یظهر بالمراجعه الی کتبه فاذا کان فی حدّة الذهن وجوده القریحه لم یکن کفوا احد.»[مصباح الهدایه الی خلافة و الولایة، ص69]. امام در این تعبیری که از بوعلی دارد میگوید: علیرغم اشتباهاتی که او در علم الهیات دارد، در طول این هزار سال کسی مثل او نیامده است. آخر کسی که نه استاد داشته باشد و نه شاگرد، کمنظیر میشود دیگر.
من یک دور «تحصیل» بهمنیار را برای یکی از بهترین دوستانم درس گفتم. او (بهمنیار) هم خیلی قدّ و قدر است. بهمنیار، نام کسی را نمیبرد. حتی نام بوعلی را هم به احترام نمیبرد.[البته] اسم کسی را هم نامأنوس نمیبرد. تنها یک جای «تحصیل» دارد که اگر حوزه علمیهای میبود، کتابخانهای هم میبود و دانشورانی هم میبودند، رشد یک همچنین آدمی کالمعجزه است. این مال ایران است دیگر.
این همه مطالب هست و تنها راهش هم این است که وقتی مشکل داشتم حل نمیشد، وضو میگرفتم و به [مسجد] جامع شهر میرفتم و دو رکعت نماز میخواندم. [آنگاه] برای من حل میشد. [او] این [آیه شریفه را، یعنی «واستعینوا بالصبر و الصلوة انّ الله مع الصابرین(بقره، آیه 153)» پذیرفته بود.
انتهای پیام/