پیامدهای بحران قطر بر شورای همکاری خلیج فارس

بحران قطر پیامدهایی را به همراه داشت که برخی از آنها اساس و بنیان شورای همکاری خلیج فارس را مورد هدف قرار داده‌اند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز پژوهش های الجزیره، بیش از سه ماه است که از شروع  بحران بین قطر و عربستان، امارات، بحرین و مصر می گذرد  و به نظر نمی رسد که این بحران در آینده نزدیک پایان یابد یا تغییرات مثبتی درآن رخ دهد.

درست است که در گذشته اختلافات و تنش هایی در مناسبات کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بروز کرده بود اما بحران کنونی در تاریخ شورای همکاری خلیج فارس بی سابقه است. چهار کشور عربی اعلام کردند به منظور تغییر سیاست های قطر فشارهای خود را بر دوحه افزایش می دهند. به نظر می رسد اعلام چنین موضعی براساس سه محور ذیل باشد:

-حمایت آمریکا به رهبری دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور

-تائید افکار عمومی منطقه

-توانای فشارهای شدید و ناگهانی بر قطر با هدف تغییر رفتار دوحه در کوتاه مدت

چنانچه این پیش فرض ها درست باشد باید گفت چهار کشور عربی در خوانش شرایط منطقه ای  و جهانی دچار اشتباه شده اند و شاید هم  واکنش قطر را دست کم گرفته اند.  به هرحال، بحران قطر پیامدهایی  را به همراه داشت که برخی از آنها اساس  و بنیان شورای همکاری خلیج فارس را مورد هدف قرار داده اند.

پیامدهای ژئوپلیتکی " جغرافیای سیاسی"

شاید سخن گفتن از آثار و نتایج گسترده بحران قطر زود باشد زیرا کنش و واکنش این بحران همچنان ادامه دارد. با وجود این ، می توان برخی پیامدهای ژئوپلتیکی " جغرافیای سیاسی" آن را بر آینده شورای همکاری خلیج فارس مورد بررسی قرار داد.

  1. شکاف در جبهه شورای همکاری: بحران قطر ضربه مهلکی به مفهوم دفاع مشترک یا همان "سپر جزیره" زد. صرف نظر از ابعاد حل این بحران، منطقی است که قطر به کشورهای تحریم کننده دوحه را دیگر به چشم همپیمان خود در شورای همکاری نگاه نکند  بلکه آنها را همسایگانی  بداند که امنیت ملی قطر را مورد تهدید قرار داده اند. بدیهی است که این مسائل و پیامدها هرگز از ذهن تصمیم گیران سیاسی در کشورهای خلیج فارس مثل کویت و عمان  بیرون نخواهد رفت. شاید مهم ترین اقدامی که این شورا درچارچوب سیاست های دفاعی انجام داد، تشکیل "نیروی سپر جزیره" یا " سامانه دفاع موشکی" بود. اکنون این طرح ها در موضع  شک و تردید قرار گرفته و پرسش های زیادی درخصوص چشم اندازآنها مطرح  است. همچینین بحران قطر پروژه های مربوط به یکدست سازی در شورای همکاری را مورد تردید قرار داده است به گونه ای که می توان گفت کشوری همچون قطر که باقی ماندن آن در این شورا محل تردید است، همراه با کویت و عمان بیشترین محافظه کاری را دربرابر پروژه های توسعه ای در خلیج فارس در پیش خواهند گرفت.
  2. پیروزی سیاسی ایران: بحران کنونی درخلیج فارس باعث شد تا کشورهای فعال و مهم در این حوزه دچار تشتت شوند و تلاش های عربستان برای تشکیل ائتلاف علیه ایران متوقف گردد. همچنین شکاف در جبهه داخلی شورای همکاری خلیج فارس سبب شد تا این شورای به سرعت جایگاه خود را به عنوان یک شورای راهبردی در سطح جهان از دست بدهد. این مسائل ممکن است اهمیت ایران را در چشم کشورهای آسیایی مثل هندو چین افزایش دهد. مهم تر این است کشورهای مثل کویت، عمان و قطر خطوط سیاسی اقتصادی خود را با تهران همچنان بازگذاشته اند تا آماده هرگونه تغییر و تحولی در آینده باشد. دراینجا می توان گفت به رغم تلاش های ایران برای بدست آوردن  امتیازات بیشتردر این بحران، به نظر می رسد سیاست تهران نگهداشتن سقفی برای بهره برداری از شکاف در شورای خلیج فارس است چراکه می ترسد این شکاف و اختلاف به یک جنگ منطقه ای تبدیل شود که آتش آن دامنگیر تهران و همپیمانانش شود.
  3. تضعیف نقش عربستان: تحولات منطقه و بین المللی که همزمان با افزایش تنش بین قطر با 4 کشور عربی است ممکن نتایج برای عربستان به ارمغان بیاورد که  لزوما در راستای منافع ریاض نباشد. اکنون کشورهای خلیج فارس همچون قطر، عمان و حتی کویت ملاحظه می کنند که ریاض می کوشد سیاست های خود را برهمسایگانش تحمیل و بر منافع آنها سیطره  داشته باشد. این کشورها خیلی می کوشند که در برابر نفوذ عربستان بایستند و این کار را از طریق تقویت مناسبات با سایر قدرت های تاثیرگذار در خلیج فارس انجام می دهند. بدون تردید تعدادی از کشورهای عربی پس از آنکه راه  دشمنی با قطر را در پیش گرفتند. از این ترسیدند که مناسبات اقتصادی شان در راستای تحقق اهداف سیاسی مورد سوء استفاده قرار بگیرد.همچنین اقداماتی علیه گروه های اسلامی همچون حماس و اخوان المسلمین  به رهبری عربستان سعودی انجام شد و این گروه ها را از صحنه تحولات منطقه طرد و آنها را به تهران نزدیک تر ساخت.

درمجموع، چنانچه عربستان موفق شود قطر را مجبور سازد به خواسته های ریاض پاسخ مثبت دهد، این مسئله سبب ایجاد ترس و وحشت در دیگر کشورهای منطقه از جمله عمان و کویت خواهد شد. اما چنانچه قطر در برابر فشارهای عربستان، امارات، بحرین و مصر ایستادگی کند، این موضوع ضربه ای ویران کننده برهیبت منطقه ای  ریاض وارد می کند  و ممکن است قطر به الگویی علیه عربستان درمنطقه تبدیل شود. تمام این مسائل ممکن است به بازنگری در نفوذ منطقه ای  و حتی جهانی عربستان منجر شود همچنین مسائل مزبور نمایانگر ضعف قدرت ریاض در ترسیم و هدایتگری سیاست های منطقه ای است که همگی به سود ایران تمام می شود.

پیامدهای اقتصادی

پیامدهای بحران قطر محدود به مسائل سیاسی نمی شود این بحران مسائل اقتصادی را نیز در بر می گیرد. در این راستا می توان گفت  شورای همکاری خلیج فارس یک فرصت تاریخی برای اعضای خود فراهم ساخت تا به عنوان یک تشکل اقتصادی با قدرت مالی زیاد و نقش بنیادین در بازار های نفتی در سطح جهان شناخته شود و جهانیان بر روی آن حساب باز کنند. اما بحران قطر همزمان با جنگ هایی که در منطقه شعله وراست، ضربات مهلکی را  به این بلوک اقتصادی  در خلیج فارس زد. چنانچه  بحران قطر برای مدت طولانی ادامه پیدا کند،  خطرات اقتصادی زیادی متوجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهد شد ازجمله این خطرها می توان به کاهش سرمایه گذاری در منطقه، سقوط بهای نفت، بی ثباتی بازار تجارت، کاسته شدن از آهنگ رشد و توسعه در منطقه اشاره کرد. به هرحال، بحران قطر سبب شد  تا مذاکرات مربوط به ایجاد مناطق آزاد تجاری با مشارکت طرف های اروپایی، چنین و انگلیس تعطیل شود. این بحران،  بر بازارهای اقتصادی  و تاسیس واحد پولی مشترک بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تاثیر منفی گذاشت.

چشم انداز آینده

به رغم پیامدهای  منفی بحران کنونی درخلیج فارس می تواند برخی سناریوها را برای آینده این منطقه پیش بینی کرد:

  1. بحراین قطر برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت زیرا امکان دست یابی به یک توافق فراگیر وجود ندارد که مورد رضایت تمام طرف های درگیر دراین بحران باشد. بخش اطلاعت اقتصادی مجله ا"کونومیست"  اعلام کرد که این بحران  دست کم تا سال 2019 ادامه خواهد یافت.
  2.  اگر تلاش میانجیگران مثل امیرکویت، وزیر خارجه آمریکا و برخی از میانجیگران اروپایی ادامه یابد، امکان دارد  بحران قطر به صورت توافقی حل و فصل شود بطوری که تمام طرف های درگیر درآن  راضی باشند و آبرویشان حفظ شده باشد.

نتیجه:

گزینه حل توافقی  بهترین راهکار برای پایان دادن به بحران قطر است چراکه این گزینبه به سود تمام  طرف های درگیر در آن است اما در سایه تحولات کنونی چنین به نظر می رسد  بحران قطر برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت.

دراینجا باید به این نکته اشاره شود، اگر میانجیگری کویت به موفقیت برسد و بحران قطر بصورت توافقی حل و فصل شود، جو بی اعتمادی بوجود آمده به آسانی از بین نخواهد رفت و این احتمال وجود دارد که اختلافات سیاسی بار دیگر شعله ور شود. به هرحال، پیامدهای منفی بحران قطر طی سال های آینده بر روی شورای همکاری خلیج فارس و ملت های این منطقه  باقی خواهد ماند.

انتهای پیام/