برای من شعر و شاعری مقدم بر مسائل سیاسی بود/ هزار سال است که چنین وضع مساعدی برای شعر آیینی نداشتیم

اکنون برای پرداختن به اشعار آیینی وضعیت آنقدر مساعد است که می‌توان گفت در هزار سال گذشته ما چنین وضعیتی را در ایران نداشته‌ایم. از رهبری نظام تا حوزه و دانشگاه همه مشوق شعر و شاعری هستند. از همه مهم‌تر این است که مردم ما علاقه‌مند به شعر هستند.

در بخش اول و دوم گفت‌وگو با علی‌محمد بشارتی به مسائلی همچون تاریخ و تاریخ‌نگاری، انقلاب اسلامی، وقایع پس از انقلاب و مسائل اجتماعی پرداخته شد. در این بخش مسائل ادبی را با او مطرح کرده و نظراتش را جویا شدیم. او از ارادتش به حافظ و سعدی می‌گوید و جایگاه دست‌نیافتنی این دو شاعر بزرگ؛ از وضعیت مساعدی که برای پرداختن به اشعار آیینی در کشور به وجود آمده می‌گوید و از تقلید هنرمندان جوان  از سبک هنرمندان بزرگ انتقاد می‌کند.

در ادامه بخش سوم گفت‌وگوی خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا با علی‌محمد بشارتی را مطالعه می‌کنید.

تسنیم: شما با وجود دارا بودن سوابق فراوان سیاسی و امنیتی به فعالیت ادبی نیز می‌پردازید. برخی گمان می‌کنند که میان فعالیت‌های سیاسی و امنیتی با روحیات لطیف هنری و ادبی تناقض وجود دارد؛ چنان‌که به‌خاطر انتصاب دکتر صالحی امیری که سوابق امنیتی دارد به رئیس‌جمهور ایراد می‌گیرند. نظر شما در این زمینه چیست؟

(می‌خندد) من ایرادی نمی‌بینم. ما در صلابت کسی را بالاتر از امیرالمؤمنین نداریم؛ فاتح تمام جنگ‌های صدر اسلام امیرالمؤمنین بودند و شعر هم می‌گفتند؛ نهج‌البلاغه در نثر زیبا و در معنا فوق‌العاده است؛ ائمه اطهار همگی اهل شعر و شاعری و نواختن شعرا بودند. برای من شعر و شاعری مقدم بر مسائل سیاسی بود چون من در خانواده‌ای بزرگ شده‌ام که همه اهل شعر بودند. من از دیرباز با شاعرانی همچون حافظ، سعدی، پروین اعتصامی و نسیم شمال آشنا بودم و اشعار زیادی را از این‌ها در حافظه دارم. امنیتی بودن و سیاسی بودن ضد ارزش نیستند که با شعر و شاعری ضدیت داشته باشند. ما سیاسی و امنیتی هستیم ولی در چارچوب اسلام. من به هر جایی که می‌روم نسبت به آن مکان دید امنیتی دارم و به نقاطی که مسائل امنیتی در آن رعایت نشده ایراد می‌گیرم؛ این جزء ذات من شده اما در کنار این‌ها طبع ادبی هم دارم. من بیشتر از 30 هزار بیت شعر حفظ هستم. در مورد مسائل سیاسی هم که به گفته شهید مدرس «سیاست ما عین دیانت ماست».

سوابق دکتر صالحی امیری بیشتر فرهنگی است تا امنیتی و رشته تحصیلی ایشان هم فرهنگی بود و تا کنون حدود سی جلد کتاب و مقاله نوشته‌ است. ایشان چند سال در همین‌جا (مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام) کار می‌کرد و در انتصاب ایشان به وزارت ارشاد ایرادی وجود نداشت و در این مدت هم عملکرد خوبی داشت؛ اما حالا به هر دلیلی که آقای رئیس‌جمهور تشخیص دادند؛ او را مجدداً برای تصدی وزارت ارشاد معرفی نکردند.

امام خمینی امنیتی‌ترین شخصیت نظام بود؛ مرد عجیب و فوق‌العاده‌ای بود؛ چشمان بسیار تیزبینی داشت؛ برای همه مقامات نظام اتفاقاتی رخ داد ولی برای خود امام هیچ اتفاقی نیفتاد؛ از بس که خود ایشان ملاحظه می‌کردند. در حال حاضر سیاسی‌ترین و امنیتی‌ترین شخصیت نظام آقای خامنه‌ای هستند؛ اما می‌بینید که ایشان چقدر شعر سروده‌اند؛ چقدر شعر در حافظه دارند و چقدر شعرا را می‌نوازند.

اکنون آثار ماندگاری از شعرای ما عرضه می‌شود به نحوی که انسان احساس خجالت می‌کند که این‌ها چقدر پیشرفت کردند و «ما هنوز اندر خَم یک کوچه‌ایم».

تسنیم: وضعیت فعلی شعر و شاعری در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما در این زمینه در حال پیشرفت هستیم؟

بله شک نکنید. اکنون برای پرداختن به اشعار آیینی وضعیت آنقدر مساعد است که می‌توان گفت در هزار سال گذشته ما چنین وضعیتی را در ایران نداشته‌ایم. از رهبری نظام تا حوزه و دانشگاه همه مشوق شعر و شاعری هستند. از همه مهم‌تر این است که مردم ما علاقه‌مند به شعر هستند. آقای حمید سبزواری که معروف شد؛ شهرتش به خاطر قصایدش نبود بلکه سرودهای انقلابی او را معروف کرد. اکنون آثار ماندگاری از شعرای ما عرضه می‌شود به نحوی که انسان احساس خجالت می‌کند که این‌ها چقدر پیشرفت کردند و «ما هنوز اندر خَم یک کوچه‌ایم». اشعاری که در حال حاضر سروده می‌شوند بسیار عمیق، جاندار، جهتدار و اثرگذار هستند.

حافظ شاعری بود که انتخاب واژگان به اختیار خودش نبود یعنی یک بعد ماورائی داشت؛ به همین خاطر وقتی که او را با بسیاری از شعرای دیگر مقایسه می‌کنیم می‌بینیم که به نسبت او دارای کمبود هستند.

تسنیم: جامعه ادبی ایران سده‌هاست که چشم‌انتظار حافظ‌ها و سعدی‌های دیگر است؛ اما «خبری نیست که نیست». به نظر شما چرا دیگر شعرایی به بزرگی حافظ و سعدی در ایران متولد نشدند؟

جامعه ما تا هزار سال دیگر هم شخصیتی نظیر امام خمینی را نخواهد دید. حالا ببینید چقدر عنایات خدا و امام زمان به این ملت بود که یک شخص با یک خودکار و چند ورق کاغذ یک رژیم مستبد و قدرتمند را سرنگون کرد. امام در هر بعدی از ابعاد شخصیتی بی‌نظیر بود.

حافظ شاعری بود که انتخاب واژگان به اختیار خودش نبود یعنی یک بعد ماورائی داشت؛ به همین خاطر وقتی که او را با بسیاری از شعرای دیگر مقایسه می‌کنیم می‌بینیم که به نسبت او دارای کمبود هستند. سعدی جایگاهی دست‌نیافتنی دارد و بنده ارادت ویژه‌ای به شیخ اجل دارم و از او متون بسیاری به نظم و نثر از بَر دارم. اما سعدی در عالَمی متفاوت از حافظ بود. سبک سعدی بیان آشکار، روشن و علنی است. مثلاً می‌گوید:

دیده را فایده آن‌ست که دلبر بیند

گر نبیند چه بود فایده بینایی را؟

یا می‌گوید:

ز روی خوب تو مشاطه دست بازکشید

که شرم داشت که خورشید را بیاراید

صریح‌تر، بلیغ‌تر و زیباتر از این نمی‌شود صحبت کرد. اما بیان حافظ دارای پیچیدگی‌های معنایی است. مثلاً می‌گوید:

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد

یا می‌گوید:

چو غنچه گرچه فروبستگی‌ست کار جهان

تو چون نسیم بهاری گره‌گشا می‌باش

توضیح‌دادنِ این مفاهیم نیاز به شارح دارد. حافظ مرد بسیار بزرگی است؛ فقط حدود 360 غزل دارد اما با همین تعداد به یک رکورد دست‌نیافتنی رسیده است و خودش هم همین ادعا را دارد و و می‌گوید:

صبحدم از عرش می‌آمد سروشی عقل گفت:

قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند

یعنی حافظ خودش هم می‌دانسته که دارای چه مقام رفیعی است و سعدی چنین ادعایی را نکرده. دیگر نمی‌شود اشعاری مثل اشعار حافظ را سرود. سعدی و حافظ در نقطه اوج توانمندی‌ بودند و قطعاً چه در این دوره و چه در دوره‌های بعد دیگر شاعرانی همچون این دو را نخواهیم داشت. شاعران امروز را باید با شعرای هم‌عصر خودشان مقایسه کرد.

تسنیم: صدا و سیما آنقدر که به حافظ، سعدی، فردوسی و مولانا توجه دارند؛ به سایر شاعران ایران اهمیت چندانی نمی‌دهد. به نظر شما دلیل این رویکرد تبعیض‌آمیز چیست؟

همه تقصیر این ماجرا به گردن صدا و سیما نیست. ما می‌بینیم که در برپایی بزرگداشت‌ها هم بین تمامی شاعران عدالت برقرار نمی‌شود.

تسنیم: متاسفانه بسیاری از شاعران جوان ما آنقدر به دنبال تقلید از دیگران هستند که دیگر جایی برای سبک و زبان شخصی در آثارشان باقی نمی‌ماند. چرا ما گرفتار چنین انحطاطی شده‌ایم؟

البته این مشکل فقط مختص شعر نیست و در سایر هنرها نیز وجود دارد. مثلاً الآن در خوانندگی کمترکسی صاحب سبک شخصی است و اکثراً به دنبال تقلید از خوانندگان موفق و صاحب سبک هستند. در ترجمه، سینما و دوبله ما شاهد پدیده تقلید هستیم. یکی از دوبلورهای پیشکسوت می‌گفت: «در هنر دوبله علاقه‌مندان زیادی وجود دارند ولی تعداد زیادی از آنها از صدا و سبک دوبلورهای بزرگ تقلید می‌کنند و کسانی هستند که دقیقاً با سبک و صدای من دوبله می‌کنند».

-------------------------------

مصاحبه از: مهدی خانی اوشانی

-------------------------------

انتهای پیام/