بحران کهنسالی دهه شصتی‌ها


همین حالا که تعداد جمعیت سالمندان به حد بحران نرسیده است، سازمان‌های بیمه‌گر از پرداخت حقوق آنها عاجزند، بنابراین نباید فراموش کرد که ادامه همین روند با افزایش جمعیت سالمندان، کشور را وارد فاز جدیدی از بحران می‌کند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، پیش‌بینی‌های جهانی از بحران بازنشستگی تا 30 سال آینده در بسیاری از کشورهای جهان حکایت از آن دارد که می‌تواند خسارتی معادل 400 هزار میلیارد دلار به دنبال داشته باشد. البته این موضوعی است که گریبان کشور ما را نیز خواهد گرفت، به طوری که گفته می‌شود تا  سال 2050، 20 درصد جمعیت ایران را سالمندان تشکیل خواهند داد.

این روند نشان‌دهنده حرکت جمعیت کشور به سمت پیری است. چندی پیش  علیرضا زاهدیان، معاون مرکز آمار کشور با بیان اینکه هر‌چه میانگین سنی جمعیت از  30 سال بالاتر رود به معنای حرکت جمعیت کشور به سمت پیری است، گفت: «‌کشور ما در آستانه پیری قرار دارد. بنابر آمار منتشرشده از سوی مرکز آمار در حال حاضر میزان جمعیت زیر 30 سال و جمعیت بالای 30‌سال تقریبا مساوی است.

این آمار به این معناست که در صورت تغییر نکردن سیاست‌های زاد و ولد و ازدواج  جمعیت کشور به سمت پیری خواهد رفت. البته میانگین سنی جمعیت ایران در سال 95 معادل 31.1 سال  اعلام شده است که در مقایسه با سال 1390، 1.3 سال افزایش داشته است. این رقم نشان می‌دهد جمعیت کشور حرکت به سمت پیری را شروع کرده است. باید به این نکته توجه داشت که در حال حاضر 60 درصد جمعیت کشور در سن اشتغال به سر می‌برند اما با گذشت سال‌ها و ورود آنها به دوره بازنشستگی هرم سنی کشور تغییر خواهد کرد و جمعیت پیر و میانسال جایگزین جمعیت جوان و فعال خواهد شد.

به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند در ‌سال‌های آینده تعداد افراد متقاضی از تعداد افراد تولیدکننده پیشی می‌گیرد. در واقع می‌توان گفت متولدین دهه شصت شمسی که همین حالا با مشکلات بیکاری و ازدواج دست‌به گریبانند، 30 سال بعد با بازنشستگی دست و پنجه نرم خواهند کرد. چرا‌که  همین حالا معضل بیکاری در کشور باعث گریز از ازدواج و در نهایت کاهش نرخ باروری شده است و نمی‌تواند از بخشی از جامعه که زیر بار تشکیل خانواده رفته‌اند، انتظار داشت با به دنیا آوردن فرزندان بیشتر جور هم‌نسلان دیگر خود را بکشند. بنابراین با ادامه وضعیت اقتصادی کشور سیاست‌‌های فعلی به طور حتم با کاهش نیروی انسانی در سال‌های بعد مواجه خواهد بود.

محمد سیدمیرزایی، جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه تهران با اشاره به روند مشکلاتی که در جامعه امروز وجود دارد در گفت‌وگو با «فرهیختگان» می‌گوید: «افق بحران سالمندی در آینده از همین حالا قابل رویت است. چرا که همین حالا هم نتوانسته‌ایم مشکلات و مسائل جوانان امروز را که سالمندان آینده را تشکیل می‌دهند، رفع کنیم.»

سیدمیرزایی با اشاره به اینکه اهمیت مسائل مربوط به سالمندان به مراتب بیشتر  و پیچیده‌تر از مسائل امروز خواهد بود، می‌افزاید: «در آینده سطح زندگی و طبقات اجتماعی بالا می‌رود، در این میان تورم نیز ثابت نخواهد ماند. بنابراین اگر بنا باشد در 30 سال آینده شرایطی را فراهم کنیم که سالمند بتواند با آسایش زندگی کند و در 60 تا 65 سالگی مجبور به دستفروشی  و مسافرکشی نشود، لازم است همین امروز سیاستگذاری عملی و موثر صورت بگیرد.»

به گفته وی سیاستگذاری عملی و موثر زمانی اتفاق خواهد افتاد که اقتصاد از حالت بن‌بست و بحرانی خارج شود و نیروی انسانی تولیدکننده که از محل تولید او هزینه سالمندان می‌شود، صاحب شغل شود. بنابراین می‌توانیم دست کم از تجربه کشورهای مختلف در این‌باره استفاده کنیم.

این استاد دانشگاه می‌افزاید: «اگر امروز موفق شویم به طور نسبی مشکلات جوانان حاضر در صحنه و آماده اشتغال  را حل کنیم، گام بعدی برنامه‌ریزی و سیاستگذاری برای سالمندان آینده کشور خواهد بود.»

سیدمیرزایی با اشاره به این موضوع که اگر 20 سال آینده را زمان سالمند شدن جامعه در نظر بگیریم، می‌گوید: «اصولا در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های  اقتصادی زمان حرف اول را می‌زند و طوری باید عمل کرد که طی دوره دو دهه اقتصاد به بار بنشیند و نیازهای جامعه را برآورده کند.»

استاد دانشگاه تهران می‌افزاید: «همین حالا اگر فردی بازنشسته شود، اول گرفتاری‌های اوست؛ ‌چرا که سالمند متضمن و متکفل مخارج پیش‌بینی شده و پیش‌بینی نشده است. گذران معاش زندگی خود و فرزندان، عروس، داماد و نوه‌ها برای او وجود دارد.  همین حالا در مراکز آموزشی مثل دانشگاه‌ها  افرادی هستند که در سنین بالا حتی در سنین 70 تا 80 سالگی اصرار به ادامه فعالیت دارند.»

به گفته سیدمیرزایی این فعالیت چند بعد دارد که یکی از آنها بعد روانی و معنوی شخص  است، اما مهم‌ترین جنبه آن تامین نیازهای خود شخص است. بنابراین این دسته مسائل بسیار جدی است، چراکه پیچیدگی‌های خود را دارد و ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و عاطفی را دربرمی‌گیرد. شاید بتوان گفت که همین حالا هم برای تصمیم‌گیری در این زمینه دیر است.

در این میان وی به کاهش نیروی انسانی فعال در آینده اشاره می‌کند و می‌افزاید:‌ «بازسازی ساختاری جمعیت باید در کشور مورد توجه قرار گیرد. همان طور که ما برای سالمندان برنامه‌ریزی می‌کنیم باید برای برای بازسازی ساختاری جمعیت هم فکر کنیم. به این معنی که سیاست‌های مربوط به ازدواج، باروری و نظایر اینها باید مورد بازنگری قرار گیرد.»

همین حالا که تعداد جمعیت سالمندان به حد بحران نرسیده است، سازمان‌های بیمه‌گر از پرداخت حقوق آنها عاجزند، بنابراین نباید فراموش کرد که ادامه همین روند با افزایش جمعیت سالمندان، کشور را وارد فاز جدیدی از بحران می‌کند و نهادهای متولی از همین حالا باید به فکر باشند.

منبع:فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها