طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا در سوریه زمین‌گیر شد

طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ، به دنبال سازماندهی مجدد منطقه در راستای اهداف آمریکایی- صهیونیستی در جهت حذف آرمان فلسطین و تحمیل رژیم صهیونیستی به عنوان قدرت مسلط بر منطقه بود.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، استراتژی آمریکا در منطقه خاورمیانه از مدت‌ها پیش تاکنون مبتنی بر حذف دولت‌های ملی‌گرا بوده است. اتفاقاتی که طی سال‌های گذشته در عراق و سوریه شکل گرفته و افزایش قدرت گروه‌های تروریستی نمونه هایی از این رویکرد برای تغییر حاکمیت ملی کشورهای مذکور است. اما حوادث ماه‌های گذشته نشان ‌داد که ماجراجویی‌های آمریکا به همراه متحدان منطقه‌ای اش یعنی ترکیه و عربستان و قطر با استفاده از ابزار تروریسم تکفیری نظیر داعش و جبهه النصره و امثال آن  بار دیگر شکست خورده است.

اقدامات آمریکا و متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی آن طی سال‌های گذشته تا حد زیادی در بی‌ثباتی منطقه و گسترش گرایش‌های رادیکال تروریست در منطقه ضد دولت های ملی‌گرا تأثیرگذار بوده، اما نتوانسته معادلات کشورهای مداخله جو را در ترسیم مجدد نقشه منطقه ای را به کرسی بنشاند. مرکز مطالعات خاورمیانه ای بیروت در مقاله ای به بررسی ابعاد مداخله غربی- صهیونیستی در سوریه و شکست توطئه های آنها در این کشور پرداخته است.

اهداف طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا

بعد از اشغالگری آمریکا در عراق ، دولت جورج بوش پسر در سال 2004 طرح خاورمیانه بزرگ را کلید زد که اهداف زیر را دنبال می کرد:

اول: مهار درگیری عربی- اسرائیلی بدون اینکه به راهکاری عادلانه برای حل موضوع فلسطین دست پیدا کند. این موضوع نادیده گرفتن قطعنامه‌های بین‌المللی و مشروعیت جهانی بود و عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی و اسکان فلسطینیان در کشورهای جایگزین را به عرب ها تحمیل کرد. آنها مدعی شدند که مرزهای خاورمیانه بزرگ می تواند حضور فلسطینی ها را مهار کند. این پروژه همچنین به دنبال مشروعیت بخشیدن به اشغالگری آمریکا در عراق بود. آن‌ها می‌خواستند عراق را به عنوان الگویی از دولت عاری از تسلیحات کشتار جمعی نشان دهند تا بتوانند این روند را به دیگر کشورهای منطقه نیز تسری ببخشند. این رویکرد می‌تواند اهداف امپریالیستی آمریکا را تقویت کرده و تسلط آن بر تصمیم‌های جهانی در مقابله با دولت‌ها و ملت‌های جهان را تضمین کند.


دوم: آمریکا از طریق اعمال سیستم بازار آزاد جهانی و پیوند دادن آن به نظام سرمایه داری جهانی از منظر جهانی سازی و رویکردهای لیبرالیستی اقتصاد جدید ، تلاش داشت تسلط خود را بر منطقه گسترده کند. این موضوع نیازمند تخریب کشورهای ملی‌گرا در منطقه خاورمیانه بود ، چرا که این کشورها موانع زیر ساختی در برابر سلطه‌طلبی آمریکا بر منابع نفتی و تولید و پالایش و حمل و نقل و تأمین امنیت آن به شمار می‌رفتند. این کشورها همچنین مسیر آمریکا برای تحت کنترل گرفتن تصمیم سازی آمریکا در بازار انرژی در جهان و حل مشکلات خود و بحران‌های مالی مزمن خود از این طریق را مشکل تر می کرد. آمریکا به این ترتیب دنبال افزایش سطح فقر در کشورهای دیگر و افت شاخص‌های توسعه اقتصادی بود. انگیزه‌های آمریکا در این راستا در مقابله با ژاپن و اتحادیه اروپا و ایستادگی در برابر چین بر کسی پوشیده نبود.

 

سوم: طرح آمریکا، رژیم صهیونیستی را تنها کشور منطقه خاورمیانه معرفی می‌کند که از آزادی برخوردار است و دولتی دموکراتیک دارد. این در حالی است که رژیم صهیونیستی همه روزه انواع مختلفی از تروریسم و نژادپرستی را ضد ملت فلسطین به کار می‌گیرد.

 

چهارم: آمریکا از طریق مشخص کردن چارچوب جغرافیایی پروژه خاورمیانه بزرگ می خواهد کشورهایی در سطوح مختلف فرهنگ و تمدن و عرصه‌های سیاسی و اقتصادی را در این پروژه قرار دهد که از مغرب قدس تا مرزهای شرقی پاکستان امتداد پیدا کرده است. در این منطقه گرچه به ظاهر اسلام حاکم خواهد بود، اما شامل ملت های دیگر منطقه با فرهنگ های متفاوت می شود. با وجود اینکه آمریکا این موضوع را می‌دانست ، اما همچنان اصرار به توسعه خاورمیانه به این ترتیب داشت، چرا که این منطقه به منطقه ای دارای امتداد ژئوپلتیک در راستای خدمت به اهداف استراتژیک خود می‌داند. این پروژه همچنین برای تعامل با پروژه‌های راست‌گرایان افراطی و صهیونیست های محافظه کار دنبال می شد.
 

پنجم: آمریکا و اروپا معتقدند که این منطقه که آن را خاورمیانه بزرگ می‌نامند ، وارد خلأ سیاسی شده است و واشنگتن برگرفته از تفکر استعماری معتقد است که می‌تواند این خلأ را از طریق  تجزیه کشورهای ملی گرا و بازسازی منطقه بر اساس مبانی فرقه ای و مذهبی و نژادی پر کند و خواست ملت های منطقه و آرمان های آنها را زیر پا بگذارد.
 

ششم: پروژه آمریکایی خاورمیانه بزرگ از یک دیدگاه اشتباه ناشی شده بود که مفاد آن این بود که با استفاده از استراتژی هرج‌ومرج خلاق می‌توان نظام‌های ملی‌گرای مخالف با سیاست‌های آمریکایی - صهیونیستی را سرنگون کرد. این پروژه که از اشغالگری در عراق آغاز شد، مدعی بود که می‌تواند نظام‌های جدیدی را در خاورمیانه بزرگ مستقر کند که در راستای خدمت به امنیت ملی آمریکا و هم‌گرایی و هم نوایی با امنیت رژیم صهیونیستی باشد. آمریکا تصور می‌کرد که با در اختیار داشتن قدرت نظامی خود می‌تواند موجودیت و نقشه‌های جدید خود را به عنوان یک قطب مسلط بر دیگران تحمیل کند و مهندسی منطقه خاورمیانه را از طریق تجزیه دولت‌های ملی گرا و از بین بردن یا لغو رژیم های مخالف بازسازی کند و ملت ها را در روند  تاریخ های مختلف در مقابل یکدیگر قرار دهد.

 

همین رویکرد، مهم ترین و قوی‌ترین انگیزه برای آغاز جنگ آمریکا ضد عراق و اشغال این کشور و همچنین جنگ آمریکایی صهیونیستی به پشتیبانی کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه برای براندازی دولت ملی‌گرای سوریه بود، چرا که این دولت وابسته به محور مقاومت است که شامل جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله می شود. آنها به این ترتیب سازماندهی مجدد منطقه در راستای خدمت به اهداف و برنامه آمریکایی صهیونیستی در جهت از بین بردن درگیری عربی - صهیونیستی و از بین بردن آرمان فلسطین و تحمیل رژیم صهیونیستی به عنوان یک کشور پیشتاز و مسلط بر منطقه و قرار دادن آن در جایگاه فرماندهی خاورمیانه بزرگ را دنبال می‌کنند.

هفتم: رژیم صهیونیستی پایه‌های پروژه خاورمیانه بزرگ را در چارچوب استراتژی قرار داد که دو ویژگی دارد: ویژگی اول تجزیه دولت‌های ملی‌گرایی عربی به عنوان دولت‌های شکست‌خورده از طریق آمریکا‌  و ویژگی دوم مبتنی بر قراردادن خاورمیانه بزرگ به عنوان کانون جذب عناصر تروریست بود. استراتژی آمریکا مدعی بود مالک پیامی روشنگرانه است که می‌خواهد کشورهای منطقه را از رکود و سکون خود به سمت ایجاد تغییرات بزرگ در زیرساخت‌های خود و تثبیت لیبرال دموکراسی آمریکا در این کشورها پیش ببرد و ویژگی عربی را از دولت‌های منطقه بگیرد و اسرائیل را در میان ملت‌های منطقه ادغام کند. مشخص است چیزی که آمریکا به دنبال آن است ، پروژه‌ای ویرانگر در ابعاد سیاسی و اجتماعی برای دولت‌هایی ملی‌گرا در کشورهای عربی است که می خواهد ویژگی ملیت عربی را از آن ها بگیرد. طبعاً این پروژه شکوفایی اقتصادی برای کشورها به دنبال نمی‌آورد ، بلکه باعث انزوا و فقر و بی عدالتی بیشتر در جوامع می‌شود. همچنین در نتیجه ورود رویکردهای نژادپرستانه و تجاوزطلبانه رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن حقوق ملت فلسطین، منطقه بار دیگر به سمت تونل تاریکی از خشونت‌ها و بی‌ثباتی پیش می‌رود.

ادامه دارد...

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط