دلم نیامد جیب مردم را نشانه بروم!
واقعا دلم نیامد که فیلم خودم را نسازم و جیب مردم را نشانه بروم و به دنبال سلیقه سینمادارها باشم؛ چون اصولاً آدم تجاری نیستم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، محسن شهمیرزادی: «مریم دوستی» از جمله چهرههای جوان سینمای ایران است که پیش از این اهالی سینما بیشتر او را در قامت یک چهرهپرداز میشناختند. دوستی سال گذشته با ساخت فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» به جرگه کارگردانان سینمای ایران پیوست. فیلمی پیرامون شهدای مفقودالاثر دوران دفاعمقدس که نمایش آن در جشنواره فجر سال گذشته با نقدهای مثبت و منفی مختلفی همراه بود. به بهانه اکران عمومی این اثر سراغ مریم دوستی رفتیم و درباره این اثر و اتفاقات پیش آمده در مسیر اکران عمومی آن با وی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
***
هر چند این سوال کلیشهای است ولی شاید بد نباشد به عنوان نخستین سوال درباره این صحبت کنیم که اصلا چه شد تصمیم گرفتید برای اولین تجربه سینمایی خود سراغ یک سوژه دفاعمقدسی بروید؟
اول باید این نکته را بگویم که اصولا من آدم پدیدهای نیستم که یکباره وارد عرصه سینما شده و 4-3 ساله ساپورت شده باشم که بخواهم بدرخشم یا ندرخشم! من یک رزومهای دارم که شاید نزدیک به 80-70 درصد بچههای سینمایی که همنسل من هستند و خیلی سال است دارند در سینما فعالیت میکنند، من را بخوبی میشناسند.
واقعیت این است که من اگر قرار بود فیلم اولم را در موضوع و ژانری غیر از دفاعمقدس بسازم، باید 3 یا 4 سال پیش فیلم اولم را میساختم و الان فیلم سوم و چهارمم را ساخته بودم ولی با توجه به عرق و علاقهای که به این ژانر داشتم و آن دینی که در وجودم به دلایل مختلف نسبت به این انسانهای آزادهای که جنگیدند، شهید شدند یا آنهایی که ماندند احساس میکردم، واقعا دلم نیامد که فیلم خودم را نسازم و جیب مردم را نشانه بروم و به دنبال سلیقه سینمادارها باشم؛ چون اصولا آدم تجاری نیستم. البته این به این معنا نیست که به گیشه فکر نمیکنم ولی من یک بیزینسمن نیستم؛ من یک هنرمندم.
شما از بحث گیشه و علاقه سینمادارها گفتید، در شرایط فعلی تا چه اندازه از وضعیت تبلیغات و اکران «دریاچه ماهی» رضایت دارید؟
من از وضعیت اکران فیلم به طور کامل ناراضی هستم! من با 2 سانس شروع کردم. فیلم خوبی ساختهام چرا که بازخوردهای صورت گرفته در همین 2 هفته آغازین اکران فیلم از سوی بسیاری از مدیران و هنرمندان مثبت بوده است. در هر صورت هر کارگردانی به فیلمش بیشتر از دیگران واقف است، البته فیلم من هم مثل هر فیلم دیگری نقاط ضعف و قوت دارد و باید توجه کرد تا در فیلم بعدی این نقاط ضعف را از بین برد ولی احساس میکنم نسبت به اثری که ساختهام بیمهری زیادی شده است؛ چرا که من این فیلم دفاعمقدسی را از روی دغدغه خودم ساختم و این با آن شرایطی که فردی را برای ساخت یک اثر دفاع مقدسی انتخاب میکنند، خیلی فرق دارد.
در واقع منظورتان این است که فیلم شما بدون سفارش ساخته شده است.
بله! من فیلمساز مستقلی هستم ولی واقعیت این است که از اینجا به بعد، کار اصلی برعهده تهیهکننده، پخش فیلم و مدیران ذیربطی که همیشه سنگ دفاعمقدس را به سینه میزنند، است. اصلا همین حالا باید اوج فروش و تبلیغات فیلم من باشد در حالی که اگر شما کل تهران را زیر و رو کنید، بیلبوردی از فیلم نمیبینید. صرفا چند پوستر در مترو زدهاند تا ما را قانع کنند. درواقع هیچگونه تبلیغاتی راجع به اینکه من را به عنوان فیلمسازی که نخستین اثرش را دفاعمقدسی ساخته تشویق کنند، وجود نداشته بلکه به نظر من یک تنبیهی بود تا از این عرصه بیرون بروم!
تا شما هم سراغ ساخت فیلمهای تلخ و اجتماعی بروید!
بله! فیلمهای تلخ و سیاهی که میلیاردی میفروشد! البته تأکید دارم روی این موضوع که من کار خودم را انجام دادم و همه این فعالیتی هم که من انجام دادم بهخاطر عشقی است که به این ژانر داشتم. واقعا اگر فیلم دیگری ساخته بودم، آنقدر برای دیده شدن آن نمیدویدم، آنقدر مصاحبه و گفتوگو نمیکردم؛ پس این مدیران هستند که کارشان را آنطور که باید انجام نمیدهند البته من همه مدیران را نمیگویم چرا که مثلا مدیرانی مثل آقای تابش، ایلبیگی و آقای فرجی پس از اکران نیمنگاهی به فیلم من داشتند ولی جالب اینجاست که هر مدیری که فیلم را میبیند درباره حمایت از فیلم دستوری میدهد ولی هیچکس نمیداند چطور! و در واقع باید اینطور بگویم که عملا هیچ اتفاقی نمیافتد.
فکر نمیکنید وجود ضعفهای تکنیکی و فنی در فیلم باعث شده استقبال از آن به شکلی که شما فکر میکردید، نباشد؟
نه، فیلم ضعفی که باعث عدم ارتباط مخاطب با آن شود، ندارد. میدانید چرا؟ چون فیلم من ملی- میهنی است. هر کسی ایران را دوست دارد، که همهمان ایران را دوست داریم، با فیلم ارتباط میگیرد. شاید پس از دیدن فیلم نقدهایی به فیلم بشود اما فیلمی که دیده نشده چطور میتواند مخاطبپسند باشد؟ فیلم باید تبلیغات محیطی داشته باشد؛ یک اتفاقی باید باشد که منجر به فروش شود ولی وقتی من تبلیغات محیطی ندارم و با 2 سانس شروع میکنم و فیلمی که همزمان با من اکران میشود، 200 سانس دارد شما فقط 2 را با 200 مقایسه کنید خودتان متوجه میشوید.
کمی هم درباره خود فیلم صحبت کنیم. یکی از انتقاداتی که به فیلم شما وارد شد عدم روایت آن در فضایی رئال بود. در واقع کاراکترهایش، آدمهایی نیستند که بهراحتی بتوان روی زمین حسشان کرد. به نظر شما این موضوع باعث کاهش همزادپنداری مخاطب با شخصیتها و به طور کلی کاهش ارتباط مخاطب با اثر نمیشود؟
فیلم من در بستری رئال قرار دارد ولی یک شاخصههایی دارد که بین فضای رئال و سوررئال در حال چرخش است و البته سینمای مدرن همه جای دنیا اینگونه است؛ حتی راجع به کودک و نوجوان، انیمیشن و فیلمهایی که با موضوعهای ارزشی ساخته میشوند به همین شکل است. در واقع این فضای مدرن است.
ولی مخاطب ما عمدتا به سینمای کلاسیک عادت دارد که در آن معمولا همهچیز عین واقعیتی است که دیده میشود. اما ویژگیهای شخصیت اصلی فیلم شما بهگونهای است که بشدت خاص و منحصربهفرد است و فضا را برای همزادپنداری مخاطب سخت میکند.
نه! اصلا اینگونه نیست. من سعی کردم که به ناخودآگاه بودن ویژگیهای فردی این شخص اشاره کنم و سعی نکردم از او چهرهای عارفمسلک نمایش بدهم بلکه این ویژگیها بیشتر به واسطه ناخودآگاه اوست، نه حاصل یک تمرین و ممارست خاص که مخاطب نتواند با او همزادپنداری کند البته این نکته هم وجود دارد که این فیلم در نسخه اکران عمومی نسبت به نسخه نمایش داده شده در جشنواره تفاوتهایی دارد چون در زمان جشنواره هنوز تدوین، موسیقی و اصلاح رنگش نهایی نشده بود و شاید یکی از ایرادهایی که به فیلم وارد بود و باعث برخی از نقدهای منفی شد، به واسطه همین نهایی نشدن نسخه نمایش داده شده در جشنواره فجر بود.
بله! البته این مشکل برای فیلمهای دیگر هم وجود دارد چون اغلب سازندگان آثار میخواهند فیلمشان را هرطور شده به جشنواره برسانند و بدون شک این در نتیجه کار بیتاثیر نیست.
بله! اما اهالی رسانه نباید مثل برخی از داورهای جشنواره که از اهالی سینما نیستند با فیلمها رفتار کنند. من به عنوان فیلمساز توقعم از اهالی رسانه خیلی بالاتر است.
شما پوستر خارجی فیلم «دریاچه ماهی» را هم منتشر کردهاید، آیا قصد حضور در جشنوارههای خارجی یا اکران عمومی در کشور دیگری را دارید؟
بله! فیلم من بزودی در سینماهای ایتالیا اکران میشود و مورد حمایت یک کمپین که برای حمایت از استعدادهای جوان سینماست، قرار دارد. موضوعی که باید در ایران هم وجود داشته باشد اما نیست و انشاءالله برای فیلماولیها که استعدادهای جوان محسوب میشوند، راه بیفتد، این است که برای فیلمسازی مثل من که فیلم اولم را ساختهام شرایط ویژهتری برای اکران قائل شوند که مثلا فیلم من با فیلم آقا یا خانم فلانی که فیلم دهم یا بیستمش را ساخته، همزمان و یکسان اکران نشود؛ یعنی حداقل از لحاظ تبلیغات محیطی حمایت بیشتری باید بشود زیرا آن خانم یا آقا اسم و شهرتشان را دارند ولی تا مردم با اسم امثال من آشنا شوند زمان میبرد.
خانم دوستی! یکی از مسائلی که در سینمای زنان مطرح است این است که عمدتا زنها چه در عرصه ادبیات و چه در عرصه هنر حضورشان به هر دلیلی خیلی پررنگ نبوده است حتی در فیلمهای کلاسیک اخیر که توسط مردان درباره زنان ساخته میشود هم میتوان رد نگاه مردانه و کلیشهای به زنان را به وضوح مشاهده کرد. نظر شما به عنوان یک فیلمساز زن در این زمینه چیست؟
حرف شما را اصلا قبول ندارم! چون ما زنان باسواد بسیاری در عرصه فرهنگ و هنر داریم.
منظور من از این سوال کتمان حضور خانمها در این عرصه نبود، بلکه منظور کمرنگ بودن نقششان در خلق آثار هنری در این حوزه بود.
توجه کنید! شاید تعدادشان کم باشد ولی حضورشان کمرنگ نیست. من اعتقاد به جنسیت در فیلمسازی ندارم بلکه حس مادرانه، خواهرانه و زنانه را قبول دارم.
ولی به نظر، زنها بهتر از مردها بتوانند به دغدغهها و مشکلات زنان بپردازند.
من قبول ندارم. همه مردها در دامن یک زن بزرگ شدهاند و آن حس عشقی که به مادر دارند، میتواند خیلی کمک کند. اساسا به جنسیت در فیلمسازی اعتقادی ندارم و تفکر برای من مهمتر است ولی حرف شما هم قابل تأمل است. من درباره خودم اینطور فکر نمیکنم چون آدمی هستم که همیشه در اجتماع حضور دارم و حقم را گرفتهام. در ارتباط با این فیلم هم معتقدم گیشه ملاک موفقیت فیلم نیست؛ گیشههایی هستند که کذب محضند ولی فیلم من یک ریال حمایت ارگانی نشد و روال طبیعیاش را با 2 یا 4 سالن پیش میبرد و اگر 100 تا 400 سالن به آن تعلق میگرفت قضیه فرق میکرد.
با این شرایط، باز هم علاقه و برنامهای برای ساخت فیلم دفاع مقدسی دارید؟
بله! حتما میسازم. هر چند هم هزینه مالی دارد و هم معنوی؛ حرف و انگهای زیادی را به شما میچسبانند ولی باز هم دوست دارم فیلم دفاعمقدسی بسازم. هر چند باید شرایط آن مهیا شود.
سوژه فیلم بعدیتان چیست؟
یک فیلمنامه به نام «الدوز» نوشته و آن را ثبت هم کردهام ولی اجازه بدهید فعلا درباره موضوع آن صحبت نکنیم.
منبع:جهان نیوز
انتهای پیام/