یک شو رسانهای و فارسیزبانان حسرت به دل
حفظ و گسترش زبان فارسی بیش از آنکه به دغدغه میان مسئولان تبدیل شود، به یک شوی رسانهای بدل شده است. در حالی که آمارهای متعدد و اخبار متنوعی در این رابطه منتشر میشود، خروجی ملموسی احساس نمیشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در حالی که از گسترش زبان فارسی در جهان صحبت میکنیم، از عمیقتر کردن پیوند میان فارسیزبانان غافلیم یا آن را در حد یک شعار ساده پایین میکشیم. حقیقت این است که حرف زدن درباره عمیقتر کردن روابط فارسیزبانان و گسترش این زبان به یک شو رسانهای تبدیل شده است. بعد از تأکیدات مقام معظم رهبری به حفظ و گسترش زبان فارسی، تعدادی از نهادها و سازمانها مطابق همیشه، به سرعت دست به کار شدند. سخنرانیهای متعددی در این رابطه صورت گرفت، حرفهای قشنگی در این رابطه زده شد، اما اینکه خروجی آن تا چه اندازه بوده است، هنوز باقی است.
تاریخ رابطه فارسیزبانان با یکدیگر، طولانی و گاه پرمسئله بوده است. آنچه که بیش از هر مؤلفه دیگری فارسیزبانان را به یکدیگر نزدیکتر کرده و میکند، زبان مشترک آنهاست؛ زبانی که امروزه حتی در مرزهای هر یک از سه کشور اصلی مورد تهدید قرار گرفته است. در طول سالهای اخیر خبرهای متعددی برای پیوند بیشتر میان فارسیزبانان منتشر شد. یکی از آنها، راهاندازی دفتر فارسیزبانان در حوزه هنری بود. دفتری که مدیریت آن را در سال 92 برعهده محمدحسین جعفریان گذاشته شد تا به واسطه راهاندازی آن، مرزهای موجود میان فارسیزبانان کمتر شده و مراودات فرهنگی آنها بیشتر شود. محمدحسین جعفریان که تجربه سالها زندگی در افغانستان و نشست و برخاست با فارسیزبانان را برعهده دارد، گزینه مناسبی به نظر میرسید. راهاندازی این دفتر در زمانی شکل گرفت که رسانههای ایران تلاش میکردند تا تصورات نادرست و تخیلی درباره فارسیزبانان را کمتر کنند. تصوراتی که اگر به آنها پرداخته نمیشد، کمکم به یک واقعیت تبدیل میشد. امروز حدود چهار سال از راهاندازی این دفتر گذشته است، غیر از برگزاری چند نشست آن هم با حضور شاعرانی که بیشتر در ایران زندگی کردهاند تا در دیگر کشورهای فارسیزبان، خروجی دیگری نداشت.
حالا بعد از چند سال، دفتر به مشهد منتقل شده و گفته میشود که مدیریت آن را نیز ابوطالب مظفری برعهده دارد. هر دو گزینه خوبی به نظر میرسیدند؛ هم مظفری که شاعری توانا و کارشناسی خبره در زمینه مهاجران و فارسیزبانان است و هم مشهد که داد و ستدش با افغانستان بیش از هر شهر دیگری است. اما حالا زمزمههایی از احتمال کنارهگیری مظفری به گوش میرسد. به همان دلیلی که گفته میشود جعفریان کنارهگیری کرد. این در حالی است که انتشار خبر راهاندازی مجدد دفتر در مشهد، با استقبال خوبی از سوی فارسیزبانان افغانستانی و تاجیک همراه بود. مظفری در این خصوص به تسنیم میگوید: افتتاحیه این دفتر برگزار شد، اما کارهایش به امان خدا رها شده است. متاسفانه جنبه خبری و تبلیغاتیاش بیشتر از برنامهریزی و کار است. ما طرح و برنامه ارائه دادیم، قرار بود این دفتر مرکزی برای تعمیق روابط میان اهالی فرهنگ و ادب سه کشور فارسیزبان باشد و شرایط انتشار آثار تسهیل شود، اما مدیران امروز و فردا میکنند.
او با بیان اینکه وضعیت فعالیت ادبی در کشورهای فارسیزبان مناسب نیست و امید میرفت که با راهاندازی این دفتر تاحدودی مشکلات این حوزه برطرف شود، ادامه میدهد: به عنوان مثال وضعیت در افغانستان خیلی بدتر از ایران است. در ایران اگرچه گفته میشود که ادبیات در رکود به سر میبرد، اما در برخی از حوزهها با آفرینشهای ادبی مواجه هستیم، اما این حوزه در کشوری مانند افغانستان شرایط مناسبی ندارد. مردم به این موضوعات فکر نمیکنند و نهادها نیز کاری برای بهبود وضعیت انجام نمیدهند. تنها افراد خوش ذوق و مشخصی دست به کار شده و فعالیت میکنند.
مثل همیشه یک جای کار میلنگد؛ یا کسری بودجه است یا نبود همتی برای رسیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی. به راهاندازی این دفتر یا تعطیل شدن آن کاری نداریم، این فقط نمونهای از موقعیتهای بسیاری است که سوخت میشود؛ در حالی که میتوانست بارقه امیدی باشد برای گسترش روابط فرهنگی میان کشورها.
انتهای پیام/