درس آموزی از سرنوشت «برجام»
باید از عهد شکنی چندباره آمریکا درس گرفته شود و اساس کار بر بی اعتمادی به آن دولت و همچیمانانش گذاشته شود تا برجام های متمادی با سرنوشت یکسان به ملت ایران تحمیل نشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم متن یادداشت عشرت شایق کارشناس ارشد روابط بین الملل با عنوان -درس آموزی از سرنوشت «برجام»- به شرح ذیل می باشد:
همانطوریکه انتظار میرفت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور تازه به دوران رسیده ایالات متحده آمریکا طی سخنانی سخیفی با توهین به ملت بزرگ و متمدن ایران، مدعی عدم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به روح برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» شده و بار دیگر بر تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران تاکید نمود.
رئیسجمهور ابله آمریکا در سخنان دور از شان خود، با تروریست نامیدن ملت ایران، مقامات سیاسی و نهادهای قانونی کشورمان را نیز مورد آماج اتهامات واهی قرار داده و خواهان تداوم تحریم های اقتصادی و فشارها سیاسی به ایران گردید.
هر چند سخنان نابخردانه «دونالد ترامپ» در مورد ملت ایران و شخصیت ها و نهادهای انقلابی ایران تازگی نداشته و دنباله خط مشی و روحیه استکباری مقامات قبلی کاخ سفید می باشد اما حساسیت زمانی و گره خوردن سرنوشت «برجام» با این سخنرانی و همچنین بی سابقه بودن نوع ادبیات بکار رفته در سخنان ترامپ، موجب عکس العمل مردم و مقامات سیاسی ایران و سایر دولتها گردیده است.
اظهارات رئیس جمهوری آمریکا، شبیه تفکرات یک قرن قبل گاوچرانان آن سرزمین می باشد که تلاش داشتند همه چیز را از راه تحقیر و تهدید سایر اقوام و ملتها بدست آورند.
سخنان «ترامپ» بیش از آنکه موجب تفکر و تدبر در میان سیاستمداران دنیا شود، موجب تاسف و تعجب آنها گردید که با خود بیاندیشند چگونه چنین فردی به عنوان رئیس جمهور ایالات منحده آمریکا انتخاب شده است؟!
تحلیلهای غلط و قلب واقعیت های تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران و منطقه حساس خلیج فارس از سوی «دونالد ترامپ» و بدنبال آن تکرار تهدیدات غیر قابل توجیه وی علیه ملت ایران بار دیگر این نکته را به اثبات رساند که سردمداران کاخ سفید فارغ از گرایشات سیاسی و وابستگی حزبی و گروهی، در مواجه با انقلاب اسلامی دارای تفکر مشترک بوده و هدف واحدی را دنبال میکنند.
این سخنان توهین آمیز بار دیگر پرده از چهره بزک شده آمریکا برداشت و دست چدنی رهبران کاخ سفید را از دستکش مخملین بیرون کشید تا این واقعیت تلخ آشکارتر شود که تفاوتی میان دولتهای قبلب و کنونی آمریکا در رسیدن به اهداف نامشروع با مشی استکباری تفاوتی وجود ندارد.
البته نباید از نظر دور داشت که فشار صهیونیست ها و برخی از رژیم های مرتجع منطقه بر رئیس جمهور تازه کار آمریکا جهت اتخاذ مواضع ضد ایرانی و بیان آن ها در سخنرانی رسمی بی تاثیر نبوده و مواضع اعلام شده از سوی «ترامپ» در همین راستا قابل ارزیابی است.
در عین حال، سیاست اعلامی دولت آمریکا نشان میدهد که برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» از سوی آن کشور بصورت گسترده و فاحش مورد نقض قرار گرفته و لازم است اقدامات داخلی و بین المللی از سوی مقامات کشورمان و دستگاهها مربوطه به عمل آید.
عکس العمل جمهوری اسلامی ایران باید به شکلی باشد که دشمنان متوجه شوند تهدید، تحریم و سایر اقدامات نابخردانه آنان نمی تواند ملت ایران را به عقب نشینی از حقوق اساسی و نادیده گرفتن استقلال سیاسی وادار سازد.
مقامات اجرایی کشورمان، در برابر نقض عهد آمریکا و اقدامات آن کشور، باید طرح و برنامه مؤثر متقابل داشته باشند و در اجرای آن ها، بصورت مصمم و هماهنگ عمل نمایند.
بدیهی است که در این راه، توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری و بکارگیری تدابیر ایشان خصوصا در رابطه با مسائل اقتصادی و مشخصا «اقتصاد مقاومتی» ضرورت کامل دارد تا آسیب های ناشی از بدعخهدی آمریکا را به حداقل برساند.
پایبندی جمهوری اسلامی ایران به معاهدات و مقررات بینالمللی برخاسته از اعتقادات دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی است، همان اعتقاداتی که کسب آمادگی های لازم برای مقابله با تهدیدات دشمنان را یک فریضه دینی و وظیفه ملی می شمارد.
باید از عهد شکنی چندباره آمریکا درس گرفته شود و اساس کار بر بی اعتمادی به آن دولت و همچیمانانش گذاشته شود تا برجام های متمادی با سرنوشت یکسان به ملت ایران تحمیل نشود.
انتهای پیام/