در روایتگریِ تصویری از زیباییهای پیادهرویِ اربعین عاجز هستیم/ در عرصه فرهنگ و هنر سیاستهای تعریفشده نداریم
سیداحسان باقری گفت: تجربه شخصی من در این فضا این است که در تمام تلاشهایم برای روایتگری تصویری از زیباییهای این سفر یک حیرت و درماندگی نهفته است زیرا ما شاهد جَوّی در فضای اربعین هستیم که با گَرتهبرداریهای هنری قابل انتقال نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در سالهای اخیر راهپیمایی اربعین حسینی شکل ویژهای به خود گرفته است تا جایی که بر اساس آمار قطعی زائران از حدود 80 کشور از سراسر دنیا با هر نژاد و مذهبی در اربعین سال گذشته در این مراسم حضور یافتند؛ این حضور پرشور مردمی در یک مراسم آیینی در طول تاریخ بشریت بیسابقه است و میتواند ظرفیت خوبی برای هنرمندان عرصههای مختلف و نیز رسانههای جمعی ایجاد کند.
اما علیرغم این حضور حداکثری شاهد بایکوت رسانهای پیادهروی اربعین حسینی از سوی رسانههای غربی هستیم و این امر موجب شده بسیاری از مردم دنیا از وقوع این همایش عظیم مردمی بیاطلاع باشند؛ اما از سوی دیگر رسانههای کشورمان این رویداد را به نحو احسن پوشش میدهند.
در این بین یکی از مؤثرترین گروههای رسانهای عکاسان هستند که میتوانند به روایتگری لحظه به لحظه از رویداد پیادهروی اربعین حسینی بپردازند؛ اما این فرصت ویژه با تهدیدات و آسیبهای متعددی همراه است. درباره این موضوع با سیداحسان باقری مدیر خانه عکاسان ایران به گفتوگو نشستیم که در ادامه متن کامل آن را از نظر میگذرانید.
تسنیم: یک عکاس چگونه میتواند زیباییهای رویداد اربعین را به تصویر بکشد و شما چه توصیهای به عکاسان اربعین دارید؟
تجربه شخصی من در این فضا این است که در تمام تلاشهایم برای روایتگری تصویری از زیباییهای این سفر یک حیرت و درماندگی نهفته است زیرا ما شاهد جَوّی در فضای اربعین هستیم که با گَرتهبرداریهای هنری قابل انتقال نیست؛ به شخصه هرچند در این روایتگری تلاش کردم اما خودم را عاجز دیدم؛ اما به هر حال ناچار هستیم به رسالت هنری خود عمل کنیم.
به خاطر حجم انبوه اتفاقاتی که در مسیر طولانی پیادهروی اربعین میافتد؛ طبیعی است که کار یک عکاس سخت میشود. در وهله اول یک عکاس که به این سفر میرود یک زائر است که مانند بقیه زوار باید خستگی 80 کیلومتر پیادهروی را تحمل کند و علاوه بر این باید رسالت روایتگری خود را نیز حفظ کند.
آنقدر موضوعات جذاب و دیدهنشده در این سفر وجود دارد که گاهی تشخیص این موضوع برای عکاس سخت است که به کدام یک از آنها باید بپردازد. یک عکاس ابتدا باید برنامهریزی داشته باشد یعنی به ایدهها و سوژههایی که در این سفر مدنظر عکاس است فکر شود چون وقتی در آن فضا قرار میگیریم مجذوب آن میشویم و قدرت تصمیمگیری از ما گرفته میشود و این روند باعث میشود مجموعه پراکندهای از عکسها به دست بیاید.
من در سالهای اولی که به این سفر میرفتم قصد چاپ کتاب از عکسهای اربعین را نداشتم اما هر سال موضوعات جدیدی را برای خودم تعریف میکردم و روی آنها فکر میکردم تا سوژههای سال قبل خودم را تکرار نکنم؛ چون تنوع انسانها، خدمات و اتفاقات در این سفر بسیار زیاد است. حتی گاهی ممکن است که عکاسان به طور گروهی به برنامهریزی بپردازند تا با همدیگر یک فعالیت مجموعهای را شکل بدهند.
همواره باید به این فکر کرد که در حوزه شناساندن رویداد اربعین به مردم دنیا چه اقداماتی را میتوان صورت داد که تأثیر متفاوتتری داشته باشد؛ یعنی عکاسان باید به این فکر کنند که چگونه مینتوانند اثر هنری را بیافرینند که به وسیله آن، توجه مردم دنیا بیشتر به رویداد اربعین جلب شود.
مثلاً سال گذشته تلاش شده بود که با توجه به تعداد زیاد زوار اربعین که حدود 25 تا 30 میلیون نفر است یک مجموعه عظیم پرتره از زائران اربعین ثبت کرد؛ مثلاً 5 میلیون پرتره با یک استاندارد و فرمت قابل ارائه در کنار هم ثبت شود؛ اقداماتی باید مورد توجه قرار بگیرد که علاوه بر هنرمندی، به ثبت رکورد و جلب توجه در دنیا منجر شود. من به شخصه تلاش کردم در جهت مقابله با بایکوت رسانهای دنیا بر موضوع اربعین، یک عکس پانوراما از جاده نجف-کربلا بگیرم و بتوانم آن را به عنوان طولانیترین عکس از بزرگترین پیادهروی دنیا ثبت کنم که 8 کیلومتر از این عکس تهیه شد و امیدوارم بتوانم مابقی آن را نیز عکاسی کنم. فکر میکنم اصل موضوع عکاسی اربعین همین نکات است و مباحث فنی از بحثهای ثانویه هستند.
ما نهتنها در محتوا و تولید آثار هنری کاستی داریم بلکه در ارائه و نمایش آن نیز دچار ضعف هستیم.
تسنیم: در حال حاضر که وضعیت هنر آیینی ما مقداری تضعیف شده و هنرمندان این عرصه دست به خلق آثار کلیشهای میزنند و یا فقط به قالب آثار توجه میکنند؛ با توجه به وجود ظرفیتی مثل اربعین چگونه میتوان این سطح را ارتقاء داد؟
طبیعتاً قالب در جایگاه خودش مهم است؛ قالب، محملی است برای ارائه محتوای خوب؛ حالا که اربعین با محتوایی متعالی و ارزشمند پیش روی ماست ما باید تلاش کنیم تا آن را در قالبی خوب به مخاطب ارائه کنیم.
موضوع قابل توجه در این عرصه این است که تعداد زیادی از هنرمندانی که در حوزه آیینی آثاری را خلق کردهاند برای دیدهشدن آثارشان نیاز به حمایت، همکاری و همراهی دارند؛ یعنی شاید در این زمینه آثار خوبی خلق شود اما بستر مناسبی برای نمایش آنها وجود ندارد. ما نهتنها در محتوا و تولید آثار هنری کاستی داریم بلکه در ارائه و نمایش آن نیز دچار ضعف هستیم؛ از فضای مجازی و ایجاد سایتهایی با موضوع اربعین که بتوانند مجموعهای از اطلاعات و آثار هنری را ارائه دهند تا تولید کتاب و برگزاری نمایشگاه با استانداردهای لازم در اقصی نقاط دنیا که به انتشار فرهنگ و حال و هوای اربعین در جهان کمک میکند.
تسنیم: خانه عکاسان برای اربعین چه برنامههایی دارد؟ آیا خودتان عکاس اعزام میکنید؟
ما امسال قصد داریم کارگاه عکاسی را با حضور اساتید مجرب برگزار کنیم و پس از برگزاری این کارگاه تعدادی از عکاسان را برای اعزام به مراسم اربعین انتخاب خواهیم کرد و سپس برای آنها نمایشگاهی را برگزار خواهیم کرد.
اگر نهادهایی مثل ستاد اربعین و شهرداری از این حرکات حمایت کنند میتوان آنها را در سطح ملی برگزار کرد؛ اما متأسفانه فرهنگ و هنر همچنان مظلومتر از بخشهای دیگر است.
تسنیم: برای حمایت از عکاسان آزاد که با دوربینهای شخصی خودشان از مراسم اربعین عکاسی میکنند برنامهای دارید؟
من دبیری بخش عکس یک جشنواره را به عهده گرفتهام؛ با وجود این که وضعیت دریافت حمایت های مالی آن مساعد نبود اما به امید این که بتوانم از جمعی از عکاسان حمایت کنم این مسئولیت را قبول کردم و با اصرار توانستم شورای سیاستگذاری جشنواره را قانع کنم تا از تعدادی از عکاسان حمایت کنند تا در مراسم اربعین به تولید اثر بپردازند که البته متأسفانه برگزاری این جشنواره فعلاً به خاطر مسائل مالی به تعویق افتاده است.
البته فرهنگسازی در این زمینه یعنی انتقال اطلاعات و محتوا به ذهن عکاسان به نوعی حمایت محسوب میشود تا بتوانند به شکل بهتری در مراسم اربعین حاضر شوند و عکاسی کنند که این امر با برگزاری کارگاهها محقق میشود؛ نوع دیگرِ حمایت، اعزام عکاس به مراسم اربعین است؛ بخش دیگرِ حمایت به این صورت است که برای ارائه و نمایش عکسهای عکاسانِ اربعین نمایشگاه برگزار کنیم تا آثار آنها دیده شود.
البته این اقدامات با توجه به توانایی محدود ما در خانه عکاسان ایران انجام میشود اما اگر نهادهایی مثل ستاد اربعین و شهرداری از این حرکات حمایت کنند میتوان آنها را در سطح ملی برگزار کرد؛ اما متأسفانه فرهنگ و هنر همچنان مظلومتر از بخشهای دیگر است.
در این مراسم آنقدر زیبایی وجود دارد که نیاز به تعیین خط مشی نیست مگر نگاههای بیمارگونه که میخواهند برخی معضلات را بزرگ جلوه دهند
تسنیم: در عکاسی از مراسم اربعین چه سوژههایی برای شما مهم است؟ یعنی خانه عکاسان ایران میخواهد چه سوژههایی در عکاسی اربعین برجسته شوند؟
در این مراسم آنقدر زیبایی وجود دارد که نیاز به تعیین خط مشی نیست مگر نگاههای بیمارگونه که میخواهند برخی معضلات را بزرگ جلوه دهند مثل یک مستند در بی بی سی که با موضوع زبالههایی بود که در مسیر پیادهروی اربعین توسط زوار ریخته شده بود؛ وقتی جمعیت چند ده میلیونی به پیادهروی در یک مسیر طولانی میپردازند و در مسیر با انواع خوراکیها پذیرایی میشوند طبیعی است که در مسیر زباله ریخته شود اما اگر کسی تمام زیباییهای این مراسم را رها کند و به این صحنه توجه کند قطعاً مغرض و یا بیمار است. مگر بر اساس نگاه آسیب شناسانه که آن مختصات خاص خود را دارد.
در مراسم اربعین هر آن چه که نشاندهنده جنبههای وحدت و محبت بین انسانهاست میتواند جذاب و مهم باشد.
با وجود بایکوت رسانهای که در مورد مراسم اربعین اعمال میشود این برنامه در حال جهانیشدن است. شبکههای خبری بزرگ دنیا تصویری غیرواقعی و خشن را از اسلام و تشیع در جهان به نمایش میگذارند؛ در جامعه هنری و رسانهای غرب به خصوص هالیوود و شبکههای خبری و آژانسهای عکس معتبر دنیا همواره بر نمادها و مراسم آیینی مسلمانان و شیعیان اثر منفی ایجاد میکنند؛ در مورد محرم نیز با همین رویکرد برخورد میکنند مثلاً عکسهای قمهزنی و افرادی با اعضای خونآلود را منتشر میکنند. من در خبرگزاری AFP متعلق به فرانسه مجموعه عکسی از یک عکاس ایرانی دیدم که از مراسم گِلمالی در یکی از شهرهای ایران عکاسی کرده بود و تصاویر زنندهای از افراد غوطهور در گِل ثبت کرده بود؛ این مجموعه عکس تنها گزارشی بود که این خبرگزاری از مراسم محرم منتشر کرده بود. این نوع عزاداری حتی برای خود ایرانیها نیز عجیب است؛ ما در محرم انواع عزاداریهای سنتی و باشکوه را در اقصی نقاط ایران شاهد هستیم اما این نوع از عزاداریها که موجب وَهن دین میشود بسیار کم مشاهده میشود.
خبرگزاریهای معتبر دنیا با رویداد اربعین با رویداد بایکوت برخورد میکنند یعنی یا اصلاً به آن نمیپردازند و یا آن را بسیار کمرنگ و کماهمیت جلوه میدهند؛ من به عنوان یک عکاس شیعه زمانی که این وضعیت را مشاهده میکنم بسیار ناراحت میشوم. البته زمانی که من این انتقاد را مطرح کردم از سوی بخشی از جامعه عکاسی ایران به شدت به بنده حمله شد که «چنین زشتیهایی وجود دارد و شما چرا صورتمسئله را پاک میکنید و عکاس چه گناهی دارد؟» من در این چند سال مدیریتم جلوی جشنوارههایی که صرفاً نگاه زیباییشناسی به موضوع محرم و امام حسین(ع) دارند را گرفتهام و سعی کردم یک نگاه آسیبشناسی هم در این برنامهها گنجانده شود.
لکن این مسئله که عکس در کجا گرفته میشود و در چه بستری به نمایش گذاشته میشود و مخاطبان عکس چه برداشتی از آن دارند همگی مهم است؛ عکاس کسی نیست که فقط عکس میگیرد بلکه پشت دوربین یک تفکر وجود دارد و عکاس باید تشخیص بدهد که عکسهایش را در کدام بستر و به چه شکلی باید ارائه دهد؛ اگر یک عکاس نتواند این مسائل را تشخیص دهد پس ما میتوانیم یک رُباتِ دوربین بسازیم که مرتباً بچرخد و عکس بیندازد. به عنوان مثال یک نمایشگاه عکس از آسیبهای عزاداری میتواند برای بازدید مسئولین فرهنگی و مذهبی کشور بسیار مفید باشد؛ اما اگر چنین عکسهایی در بستر یک جشنواره معتبر بینالمللی دنیا به نمایش درآید میتواند تصویر بسیار زشت و زنندهای از کشور ما در نظر سایر ملتها ایجاد کند.
متأسفانه ما در عرصه فرهنگ و هنر نه سیاستهای تعریفشده داریم و نه نهادهای فرهنگی و هنری همسو با سیاستها
تسنیم: فرمودید که یک عکاس ایرانی از مراسم گِلمالی عکاسی کرده و در آن خبرگزاری فرانسوی منتشر کرده بود؛ چرا هیچ نظارتی از سوی دولت برای جلوگیری از چنین آسیبهایی وجود ندارد؟
چنین نظارتی در همه جای دنیا به خصوص کشورهای غربی وجود دارد؛ کشورهای غربی که در ظاهر نشان میدهند که آزادی دارند خط قرمزهای خودشان را اعمال میکنند.
یک عکاس فرانسوی به من میگفت: «در حوادث تروریستی که در پاریس اتفاق افتاد به هیچ عکاسی اجازه نمیدادند از جنازههای اشخاص فرانسوی عکاسی کند.» اما همان عکاس فرانسوی وقتی که به سوریه و یمن میرود کاملاً آزاد است و از هر چیزی که بخواهد عکس میگیرد. یعنی آنها سیاستهای تعریفشده دارند اما متأسفانه ما در عرصه فرهنگ و هنر نه سیاستهای تعریفشده داریم و نه نهادهای فرهنگی و هنری همسو با سیاستها. متأسفانه نهادهای فرهنگی و هنری در ایران با یکدیگر هماهنگ نیستند و گاهی نیز ضد همدیگر عمل میکنند و از حوزههای آموزشی تا حوزههای کاری هیچ سیاست واحدی وجود ندارد و با کمال تاسف باید گفت که گاهی این نهادهای فرهنگی هنری که وظیفه شان ترویج فرهنگ و هنر دینی و انقلابی در ایران و جهان است، به بستر و بازوی جریان روشنفکری داخلی و خارجی همسو با غرب تبدیل میشوند.
عدم وجود هماهنگی میان نهادهای فرهنگی و هنری و عدم وجود سیاستهای واحد موجب میشود برخی عکاسان از این غفلت سوءاستفاده کرده و در راستای اهداف خبرگزاریهای غربی به عکاسی میپردازند و از این راه کسب درآمد میکنند در صورتی که اگر یک عکاس از حالات معنوی و زیباییهای مراسم عزاداری عکاسی کند شاید برای خبرگزاریهای غربی کمتر جذاب بوده و حاضر به خریداری عکسهایش نمیشوند. مفهمومی وجود دارد با عنوان (Self Exotic) که به مفهوم عجیب نشان دادن خود برای خوشامد دیگران است. باید تاسف خورد که هنرمندان گاهی دانسته و گاهی ندانسته در این ورطه گرفتار آمده و هویت ملی و تمامیت ارضی خود را نادیده می گیرند.
انتهای پیام/*