تمام عناصر «جریان اربعینی» از جنس آسمان است

محمدرضا اسلاملو درباره برخی ویژگی‌های منحصربه‌فرد جریان پیاده‌روی اربعین گفت: نباید جنس ماجرای اربعینی را زمینی کنیم بلکه همه عناصر آن آسمانی است. وقتی به اربعین آسمانی نگاه کنیم، می‌بینیم تنها خداست که می‌تواند خالق چنین صحنه‌‌های زیبایی باشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا جریان اربعین حسینی در این چند سال اخیر فضای مثبتی را ایجاد کرده است که تمام انسان‌ها از سراسر دنیا و از قشری و با هر نژاد و مذهبی در آن حضور پیدا می‌کنند؛ حس مشترک این افراد به اذعان خودشان روح معنویتی است که در طول مسیر وجود دارد طوری که هر اندازه به حرم اباعبدالله(ع) نزدیک‌تر می‌شویم، حس و حال معنویت افزایش می‌یابد.

در این بین قشر هنرمند و فرهیخته جامعه نیز از ایام پیاده‌روی اربعین غافل نماندند و سال گذشته شاهد عزیمت کاروانی از هنرمندان به این همایش عظیم مردمی بودیم. وقتی پای صحبت برخی هنرمندان می‌نشینیم ایشان نیز مانند سایرین از حس معنویتی صحبت می‌کنند که قابل وصف نیست. لذا از آنجایی که سعی می‌کنند از زاویه نگاه هنر به جریانات نگاه کنند، صحبت‌های ایشان بسیار شنیدنی است مخصوصاً هنرمندانی که از ابتدا انقلاب اسلامی در فضای هنر دینی تنفس کردند.

یکی از این هنرمندان محمد رضا اسلاملو است. وی متولد 1326 شیراز، فارغ التحصیل فیلم و تلویزیون از کالج ارتباطات دانشگاه تگزاس آمریکا است. اسلاملو فعالیت هنری را با تدریس در مدرسه عالی تلویزیون و سینما آغاز کرد و با همکاری در گروه‌های تلویزیونی جهاد سازندگی و سپاه پاسداران و حوزه هنری حرفه خود را ادامه داد.

وی اولین مستند با موضوع جنگ 33 روزه لبنان را در سال 92 ساخت که در آن قصه‌ی جنگ 33 روزه و تبعات آن در زندگی مردم لبنان را به تصویر کشید. اسلاملو از معدود هنرمندانی است که سعی دارد با حضور در نشست‌های تخصصی معرفتی و قرآنی و حدیثی آثار خود را به این دو یادگار پیامبر(ص) گره بزند.

مشروح گفت‌وگو با وی درباره جریان اربعین حسینی گویای این مسأله است که در ادامه می‌خوانید.

هنرمند دینی باید اهل صراط باشد

تسنیم: دیدگاه شما نسبت به جایگاه هنرمندان در تحولات دینی و اجتماعی جامعه چیست؟

در جریانات مهم سیاسی و اجتماعی مردم از هر قشری حضور خود را اعلام می‌کنند که از جمله این اقشار هنرمندان هستند؛ زیرا هنرمند قرار است جلودار و از همه پیشگام‌تر باشد و بناست پرچم را جلوتر نگه دارد تا دیگران به او برسند. هنرمند باید بهتر ببیند، زیرا می‌خواهد نقش‌آفرینی کند. این جزو ذات هنر است منتها هر کدام طبق شاکله‌شان به هر صحنه نگاه می‌کنند. اگر هنرمند یک فرد مؤمن و بر صراط مستقیم باشد، آنچه که مشاهده می‌کند، به حق نزدیک‌تر و با فطرت منطبق‌تر است. بنابراین اثری که خلق می‌کند، بسیار ماندگار می‌شود طوری که زوایای مختلف آن همواره پنهان می‌ماند، زیرا او کسی بوده که مدام با خالق خودش در ارتباط بوده است نه با مخلوق؛ حال این اثر می‌تواند در عرصه معماری مثل طراحی مسجد آقابزرگ اصفهان و یا یک شعر و سروده مثل سروده‌های سعدی و حافظ باشد. بنابراین محتوای یک اثر هنری بستگی به جایگاه نفسانی یا الهی هنرمند دارد؛ هنرمند زمانی اثرش بر حق است که منطبق با مقولات الهی باشد.

تسنیم: اکنون جریان اربعین حسینی ظرفیتی ایجاد کرده است که حتی هنرمندان می‌توانند در این فضا پرواز کنند و اثرات خوبی خلق کنند؛ از نگاه شما به عنوان هنرمند خداوند در این مقطع زمانی چکار دارد می‌کند؟

این سؤال خیلی خوبی است که من در همان ابتدا باید صادقانه عجز و حقارت و عدم توانایی خودم را نسبت به شناخت برنامه‌های خداوند و حکمت‌های غیبی خداوند اعتراف کنم و یا ابراز دارم. البته ممکن است خدا دست ما را بگیرد و یک فضلی شامل حال ما کند و تا اندازه‌ای که ظرفیت داریم، درک بدهد یا بخشی از آن را به ما الهام کند؛ در هر صورت وظیفه داریم شاکر خداوند باشیم.

اما اکنون قصد دارم از منظر دیگری به برنامه‌های خدا نگاه کنیم که در دسترس همگان است و کسی نمی‌تواند سر باز بزند که همان رصد آثار الهی است. به عنوان نمونه در بخشی از آیه50 روم می‌فرماید: «فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها؛ پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده مى‏‌کند»؛ لذا خدا اجازه رصد آثار رحمتش را به ما داده است.

همچنین در آیات فراوانی از قرآن توجه به «نگاه آیاتی» می‌دهد. به عنوان نمونه در آیه4 سوره جاثیه می‌فرماید: «وَ فی‏ خَلْقِکُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ‏ لِقَوْمٍ یُوقِنُون‏؛ و در آفرینش خودتان و آنچه از [انواع‏] جنبنده‏[ها] پراکنده مى‌‏گرداند، براى مردمى که یقین دارند نشانه‏‌هایى است.» مفهوم «نگاه آیاتی» در قرآن به حدی اهمیت دارد که خداوند وقتی ماجرای انبیاء را قصه می‌کند، می‌فرماید این ماجرا برای شما آیه باشد. مثلاً در ماجرای یوسف (علیه‌السلام) می‌فرماید: «لَقَدْ کانَ فی‏ یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آیاتٌ‏ لِلسَّائِلین‏؛ به راستى در [سرگذشت‏] یوسف و برادرانش براى پُرسندگان عبرتهاست.» یا در جای دیگر به حضرت موسی (علیه‌‏السلام) می‌فرماید آیات مرا به فرعون نشان بده. از سوی دیگر به قدری نسبت به بی‌توجهی به «آیات یا نشانه‌ها» حساس است که تهدید می‌کند. در همان آیات سوره جاثیه می‌فرماید «وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ؛ یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلیم‏؛ واى بر هر دروغزن گناه‌پیشه؛ [که‏] آیات خدا را که بر او خوانده مى‌‏شود، مى‌‏شنود و باز به حال تکبّر -چنانکه گویى آن را نشنیده است- سماجت مى‏‌ورزد. پس او را از عذابى پردرد خبر ده.»

اما نگاه آیاتی چیست؟ نگاه آیاتی یک منظر خیلی خوبی است؛ یعنی یک ذره بین خیلی خوبی است که آدم بتواند جزئیات صحنه را توجه کند؛ یک جایی مثال قومی را در گذشته می‌آورد و می‌فرماید نگاه آیاتی داشته باشید. یک زمانی درباره ماجراهای آینده صحبت می‌کند و می‌فرماید توجه آیاتی داشته باشید. در جای دیگر به آسمان و زمین و گیاه مثال می‌زند و می‌فرماید این‌ها را آیات قرار دادیم.

اربعین حسینی، آیه بزرگ خداوند در عصر حاضر است
حال باید پرسید آیا ماجرای اربعین نمی‌تواند جزوی از آیات خداوند باشند که باید به آن توجه کرد؟ در ماجرای پیاده‌روی اربعین حسینی خداوند آیه و نشانه‌ای برای مؤمنین قرار داده است که می‌توانند از آن درس‌های فراوانی بگیرند. اینکه تمام ملت‌ها در این همایش عظیم الهی در یک بازه زمانی حضور دارند و در نهایت مودت و محبت با یکدیگر همزیستی می‌کند، قطعاً درس‌های بزرگی به همراه دارد. آیا می‌توان گفت اربعین نشان و ماکتی از آزمان‌شهر و بهشت ظهور امام زمان (عجل ‌الله تعالی فرجه) است؟ در سرزمین ظهور می‌خوانیم مردم در نهایت محبت و مودت و صمیمیت و در نهایت مسالمت همزیستی می‌کنند. لذا هر گونه بی‌تفاوتی به این آیه عظیم الهی عواقب ناخرسندی را به همراه خواهد داشت که بخشی از آن را بر اساس سوره جاثیه عرض کردیم.

دیدگاه قرآنی به ماجرای اربعین

تسنیم: الحمدلله شما از جمله هنرمندان دینی هستید که مطالعات معارفی هم دارید؛ بر اساس مطالعاتی که داشتید چه گزاره‌هایی از آیات قرآن وجود دارد که می‌تواند به اربعین اشاره داشته باشد؟

قرآن «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ء» است؛ یعنی هر چیزی در آن بیان شده است؛ آیات می‌توان گفت خداوند در قرآن اشاره‌ای به ماجرای اربعین با این همه عظمتش نکرده باشد؟ نمی‎خواهیم بگوییم لفظ اربعین آمده است بلکه ما با گزاره‌های اربعینی بیشتر کار کنیم. خود اربعین اصالت ندارد بلکه گزاره‌های آن مهم است؛ اینکه مردم در کنار یکدیگر در نهایت مودت و محبت زندگی می‌کنند نمی‌تواند گویای این آیه از قرآن باشد «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛ کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‏‌دهد»؟ خداوند با صفت رحمانیتش آنچنان مودتی در بین مردم آن هم از هر زبان و نژاد و دین و مذهبی قرار می‌دهد که انسان تصورش را هم نمی کرد. نکته جالب توجه در این آیه این است که خداوند نمی‎فرماید به زودی به عنوان جزا و سزای عملشان مودت می‌دهیم بلکه می‌فرماید برای آن‌ها مودت را «جعل» می‌کنیم؛ لذا می‌توان گفت این یکی از بزرگ‌ترین نعمات الهی برای بندگانش است که مردم را در فضای «مودت» یا «حب آرمانی» قرار می‌دهد.

همچنین از آیات دیگری که می‌توان اشاره کرد، آیات نور در سوره نور است. خداوند در بخشی از آیات این سوره می‌فرماید «فی‏ بُیُوتٍ‏ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏؛ در خانه‏‌هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت‏] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه‏]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مى‏‌کنند». انسان وقتی در جریان پیاده‌روی اربعینی قرار می‎گیرد، احساس رشد و رفعت و ارتقاء به او دست می‌دهد؛ چرا که در بیتی از بیوت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) قرار گرفته است. مدام یاد خدا و یاد اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در دل‌ها و زبان‌ها جریان دارد. حقیقتاً می‌توان گفت بخشی از آیات قرآن در ماجرای پیاده‌روی اربعین نمایانگر است. خب چون بحث قرآنی و خارج از تخصص بنده است عبور می‌کنیم. همان مقداری که پای درس بزرگان آموختم را عرضه کردم.

جغرافیای اربعین منطقه استراتژیک سپاه حق است
اما نسبت به بخش دوم که توجه به آثار خداست عرض کردم خداوند این اختیار و اجازه را داده که نظاره کنیم؛ یعنی اربعین را نوعی آثار رحمت خداوند بدانیم. منتها می‌‌خواهیم از جهت جغرافیایی و تاریخی هستی‌شناسی اربعین کنیم. از جهت جغرافیایی محل پیاده‌روی اربعین منطقه‌ای است که شاهرگ اصلی مهم‌ترین جریانات تاریخ بشری است. یعنی سرزمین کربلا در بین ناحیه‌ای است که از یک طرف مسجد کوفه، از سوی دیگر مسجدالحرام و از یک سمت مسجدالاقصی قرار دارد. بنابراین یک منطقه‌ای است که برای حزب‌الله و حزب شیطان بسیار راهبردی و استراتژیک است.

از این رو پیامبر اکرم(ص) و سایر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ماجراهای متعددی را درباره ملاقات پیامبران(ص) از کربلا و آشنایی ایشان با ماجرای امام حسین (علیه‌السلام) نقل می‌فرمایند. به عنوان نمونه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روایتی فرمود: «وَ هِیَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِیُّونَ وَ أَوْصِیَاءُ النَّبِیِّینَ؛ وَ هِیَ أَرْضٌ تُدْعَى عَمُورَا؛ و آن زمینی است که انبیاء و اوصیاى انبیاء با آن ملاقات کردند و آن زمینی است که «عمورا» نامیده می‏‌شود.»

آیا جریان پیاده‌روی اربعین به فتح مسجدالاقصی منجر می‌شود
بنابراین اینکه کربلا قدمگاه خوبان عالم بود، یک علت استراتژیک و راهبردی دارد که اکنون با توجه به حساسیت این مناطق آخرالزمانی گوشه‌ای از آن را مشاهده می‌کنیم. اتفاقاً کاروان امام حسین (علیه‌السلام) نیز کارش را از مسجدالحرام شروع کرد و زمانی که از کوفه منصرف شد، به سوی کربلا حرکت کرد. اینکه شبهه ایجاد می‌شود که چرا حضرت این منطقه را انتخاب کردند و به سوی اماکن امن‌تر نرفتند، به دلیل جایگاه ویژه سرزمین کربلا بود؛ یعنی امام (علیه‌السلام) چشم آینده‌بین داشتند. در احادیث داریم که خداوند سرزمین کربلا را در آخرالزمان و یا ظهور رفعت و ارتقاء می‌دهد. اینکه تنها خاکی که خوردن آن حلال است گوشه‌ای از حقایق پنهان این سرزمین است. اما مسجد سوم یعنی مسجدالاقصی را چه کسانی باید فتح کنند؟ آیا ماجرای پیاده‎روی اربعین به فتح مسجد سوم منتهی می‌شود یا خیر؟ شواهد نشان می‌دهد تحقق آن با نابودی اسرائیل نزدیک است.

اما از نظر حزب شیطان نیز این منطقههمواره در تاریخ بشریت مورد توجه بوده است. امروز می‌‌بینیم که صهیونیست با کمک هم‌پیمانان خود و با شعار نیل تا فرات قصد تصرف همین مناطق استراتژیک را دارند؛ همان نیل که قبلاً فرعون و هامان سعی در تصرف آن داشتند، اما موسی (علیه‏السلام) و سایر پیامبران موسوی با ترفندهای الهی این نقاط را تطهیر می‌کردند. همچنین در دوران رسالت یوسف (علیه‌السلام) کشور مصر که مردم آن بت‌پرست بودند، این رسول بزرگوار همه را به توحید کشاند. از سوی دیگر این مناطق در طول تاریخ محل اصلی کاهنان و ساحران بوده است؛ در واقع از همین مناطق بود که سحر و جادو در بین شیطان‎پرستان رواج یافت.

تسنیم:یکی از موضوعاتی که درباره جریان اربعینی مطرح می‌شود، این است که عده‌ای معتقدند جنس اربعینی که در این 5 سال اخیر به اوج خود رسیده است، بسیار متفاوت با اربعین‌های گذشته است؛ یعنی اربعین حسینی را یک جریان نوری می‎دانند که در امتداد خط نور انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی قرار دارد. از این منظر خود اربعین اصالتی ندارد و خداوند به بهانه ماجرای امام حسین (علیه‌السلام) و در قالب مقطعی به نام اربعین همان برنامه خود را ادامه می‌دهد؛ اما عده‌ای اصالت را به موضوع اربعین و امام حسین (علیه‌السلام) می‌دهند که مردم به صورت خودجوش و به واسطه عشقشان به امام حسین (علیه‌السلام) این مسیر را حرکت می‌کنند؛ شما هم به عنوان هنرمندی که سعی می‌کنید مترصد آیات و نشانه‌های خداوند باشید این واقعه را چگونه تحلیل می‌کنید؟

از یک نظر بخواهیم ببینیم عاشورا همیشه جریان داشته است اما از منظر دقیق‌تر اینکه برنامه‌های خداوند که به آن اشاره داشتیم، اصالت دارد. چرا که خود جریان عاشورای امام حسین (علیه‌السلام) جزئی از برنامه‌های مهم خداوند قرار دارد که برای آیندگان بسیار تأثیر گذار است که در اربعین هم مشاهده می‌کنیم.

خداوند در برنامه انقلاب اسلامی همه را غافلگیر کرد،  اما همین انقلاب درست از دل راهپیمایی تاسوعا درآمد. مردم یک زمانی سینه‌زنی می‌‌کردند، درست همان سال مرگ بر شاه گفتند و درها باز شد و آنچنان برنامه سریع پیش رفت که هیچ کس تصور نمی کرد. بنابراین خداوند یک برنامه کلان به نام انقلاب داشت که با جریان عاشورایی قوت و سرعت گرفت. نمی‌‌توان یکی را دید و از دیگری غافل شد. جریان اربعین هم اینچنین است؛ یک برنامه‌ای که با حب حسینی و جریان عاشورایی همراه است.

ارتباط معنوی انقلاب اسلامی و اربعین حسینی

تسنیم: اگر جریان انقلاب اسلامی و اربعین حسینی را در یک راستا بخواهیم مطالعه کنیم، شما وجه تشابه آن‌ها را به طور خلاصه در چه مواردی می‌بینید؟  

در جریان انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) پیام‌های مختلفی دادند که به یکی از آن‌ها اشاره می‌کنم و بعد تطبیق می‌دهم. امام(ره) فرمود: «ملتی رژیم شاه را در هم شکستند که همین جمعیت کوچه و بازار و خیابان‌ها و همین جنوب شهری‌هاست. در عین حالی که از رفتن رژیم متأثر بودند لکن جمعیتی بوده‌اند که در مقابل این سیل خروشان ملت و این دریای خروشان ملت چیزی نبودند و لهذا حرفی نمی‌زدند. نمی‌توانستند اظهار کنند و شما دیدید که با آن وحدتی که ملت ما پیدا کرد و همه از یک راه می‌رفتند و یک مقصد داشتند، همه قدرت‌هایی را که دنبال این قدرت شیطانی شاه بود شکستند. و شاه حتی از سربازی‌های خودش هم - آنهایی که با ملت و جزء توده‌ها بودند - منزوی شد و نتوانست بماند و رفت به جایی که باید برود. این وحدت وتوجه به خدا و الله اکبر بود که شما را بر آن قدرت‌ها پیروز کرد و تا امروز هم در قله پیروزی هستید.» ببینید امام(ره) به چه ویژگی‌هایی اشاره کردند! ایشان فرمودند رژیم شیطانی شاه در مقابل سیل خروشان ملت و این دریای خروشان چیزی نبودند. الان نیز در ماجرای اربعین حسینی دریای خروشانی راه افتاده است که عظمت آن قابل مقایسه با انقلاب اسلامی نیست. مردم در جریان انقلاب اسلامی به سوی ارزش‌های انسانی رفتند، در جریان اربعینی نیز به سمت رشد و ارزش‌های انسانی می‌روند.

اینکه امام(ره) فرمودند همه یک مقصد داشتند و همه قدرت‌های شیطانی را شکستند، در جریان اربعین حسینی نیز همه به سمت یک مقصد حرکت می‌کنند و در نهایت قدرت‌های شیطانی را می‌شکنند. وحدت و توجه به خدا موضوعاتی بود که امام(ره) به آن اشاره کردند؛ حال تمام این مسائل را در جریان پیاده‌روی اربعینی مشاهده می‌کنیم. این‌ها نشان می‌دهد همه از یک نور سرچشمه می‎گیرند منتها با درجات متفاوت نسبت به یکدیگر قرار دارند که قائلیم نور اربعینی بسیار فراتر و گسترده‌تر از نور انقلاب اسلامی است.

جریان نور ملکوتی خداوند از مجرای امام حسین(ع) در ایام اربعین

تسنیم: توصیف شما از ماجرای پیاده‌روی اربعین حسینی چگونه است؟

قصه اربعینی داستان ادامه‌داری است؛ ظاهراً خداوند می‌‌خواهد چندین کار را با هم انجام دهد. در واقع مانند همیشه از باب خودش که همان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هستند، همیشه اثرگذاری می‌کند. با دستان خود که همان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هستند، فعل انجام می‌دهد. لذا به این بزرگواران می‌گوییم باب الله، یدالله. تمام این مقولات، عناصر هنری در آن‌ها نهفته است. ظاهراً در جریان اربعینی خداوند نور ملکوتی خود را از پنجره وجود مقدس امام حسین (علیه‌السلام) عالم را تحت تأثیر قرار می‌دهد و همه جا را نورانی می‌‌کند؛ لذا هر کسی در این راهپیمایی و مسیر نورانی قرار می‌‌گیرد، اذعان می‌کند چه قدر حال و هوای خوبی بود؛ کیف کردم، لذت بردم و حظّ کردم، اما هیچ کدام نمی‌دانیم این ماجرا به خاطر چه مسأله‌ای بوده است. ما در این نور قرار می‌‌گیریم، در نور امام قرار می‌‌گیریم که آن نور ملکوتی خداوند که از پنجره و بیت و حرم امام حسین است. لذا نباید جنس ماجرای اربعین حسینی را زمینی کنیم؛ بلکه همه عناصر آن آسمانی است؛ نسبت به اربعین باید نگاه آسمانی داشته باشیم. وقتی آسمانی نگاه کنیم، می‌بینیم تنها خداست می‌تواند چنین صحنه‌ زیبایی خلق کند.

نور اربعین به قدری وسیع است که تمام اشخاص را از هر سرزمینی به این مکان مقدس می‌کشاند. این نور اثرگذار است طوری که هر کسی در آن حضور پیدا می‌‌کند، او را به کلاس بالاتر می‌‌برند؛ یعنی آدم وقتی به سفر اربعین می‌‌رود، حس می‌‌کند رشید شده و رشد پیدا کرده است. یعنی افراد بدون اینکه فعل خاصی انجام دهند، به واسطه اثرگیری از نور اربعینی تأثیر می‎گیرند؛ اینکه ما در دعا می‌خوانیم «یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ‏ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَال؛ ای تغییردهنده حال و احوال؛ حال ما را به بهترین حال تغییر بده‏» و یا می‌گوییم «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ» این مسائل را در این ایام با تمام وجودمان احساس می‌کنیم. این مسأله یعنی خداوند ما را به یک کلاس بالاتر برده است. این همان نگاه به آثار رحمت خداست که قبلاً عرض کردیم.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط