غرامت تخریب جنگلهای ایران را فقط مردم میدهند+فیلم
کارگردان مستند «جنگل، نفسهای آخر» میگوید در رامسر به اسم مردم و کار برای مردم جنگلها را خراب کردند تا بیمارستان بسازند اما چیزی که بهره برداری شد، ۶۰۰ واحد مسکونی بود!
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «جنگل، نفسهای آخر» جدیدترین مستند یاسر طالبی است که به موضوع جنگلخواری در شمال ایران میپردازد. این مستند همچنین نیم نگاهی نیز به تخریب جنگلهای شمال ایران به بهانههای مختلف توسط دستگاههای دولتی دارد.
بیشتر بخوانید: افشای جنگلخواری دولتی در مستند «جنگل، نفسهای آخر»
یاسر طالبی، کارگردان این مستند 42 دقیقهای در گفتگوی قبلی که با باشگاه خبرنگاران پویا داشت به مساله جنگلخواری توسط دستگاههای دولتی اشاره کرد و گفت: کسانی هستند که به راحتی منابع ملی را تصرف میکنند و به نام مردم و البته به کام خودشان این جنگلها را تغییر کاربری میدهند. برای مثال، اکنون، در ارتفاعات اربکله رامسر بنایی را به اسم بیمارستان ساختند اما در حالی که مردم از ساخت این بیمارستان خوشحال بودند، با خبر شدیم که آن ساختمان تبدیل به 600 واحد مسکونی شده است.
این مستند با وجود ارسال به دبیرخانه جشنواره حقیقت نتوانسته است به بخش مسابقه نهایی راه پیدا کند.
طالبی میگوید: غرامت مضاعف است. این غرامت زیاد دور نیست، همین جا بیخ گوشمان پرسه میزند؛ اگر جنگلهای شمال از دست بروند غرامت مضاعف پشت سرش پیدا میشود. شمال با آن جنگلهای کهنسال و زیبایش البته امروز خودش مصیبت است. جنگلی با لشکر تبر به دستان، درختان ملج خشکیده، جنگلهای جلگه ای از میان رفته، زباله های نهفته در آن، زبانههای آتش در کمین نشسته، شرکتها بهرهبرداران چشمدوخته به چوبهای درختان جنگل و گرد و غبارهایی که بیابانهای طغیان کرده همسایه پس میدهد و روزی به حلقوم درختها هم میرود. چندتایما به جنگل فکر میکنیم؟ جنگلهای شمال که از 40 سال پیش به این طرف مساحتش نصف شده و صحبتش هست که روزی دیگر وجود نخواهد داشت! خطر نابودی جنگل برای شمال و ما ایرانی ها چقدر جدی است؟ جوابی که من به آن رسیده ام این است. جنگل ها به این زودی ها جدی نخواهد شد چون کسی به فکر جنگل ها نیست.
وی افزود: در تعریف کلی جنگلهای شمال کشور که به جنگلهای هیرکانی معروفند، به گونهای فسیل زنده درختان کهن در جهان محسوب میشود. اهمیت این جنگلها در این است که اگر کسی بخواهد به طور مثال در کشورهای اروپایی، نیا و جد جنگلهای به فرض آلمان، انگلستان، سوئیس یا اتریش را بررسی کند، باید به اینجا بیاید؛ چون که جنگلهای آنها دست خورده و دست کاشته است، بنابراین این جنگلها ارزش جهانی و بینالمللی دارد. مدتهاست که گروههای مختلف به دنبال بحثهای فراوان مربوط به جنگل های شمال، در پی یافتن راهی برای جلوگیری از تخریب و فجایع ناشی از آن هستند. یکی از مهمترین مواردی که در یافتن راهحلها باید در نظر گرفت، عملی بودن آن است، به طوری که به طور خاص، دولتهای حاکم با صرف بودجه های کلان در بخش پژوهش و مستندسازی به نوعی مردم را به مشارکت در حفظ حیات دعوت کردهاند.
کارگردان «جنگل، نفسهای آخر» ادامه داد: البته به نظرم اول خروجی این پژوهش ها و فیلم ها را باید خودشان ببینند و عمل کنند. در کشور ما اگر ، چوب مورد نیاز صنعتمان را وارد کنیم، از نظر ارزش منابع طبیعی، از نظر خاکی که در اثر فرسایش از دست میدهیم به مراتب برای ما ارزانتر واقع میشود تا اینکه ما برویم جنگل را بتراشیم و چوبش را برای صنعت یا سوزاندن مصرف بکنیم. در کشورهای اروپایی که داری منابع طبیعی و جنگل هستند، بخش اعظم نتایج صحیحشان بر میگردد به اجرای صحیح مقررات و قوانین. مردمان آن کشورها پلاکارد دست میگیرند و راهپیمایی میکنند چون نگران تخریب جنگلهای آمازون هستند یا گازهای گلخانهای امریکا و چین. آنها برای جنگلهای آلمان و سوئد تحصن نمیکنند. چون سیستم جنگلداری آنها صحیح است. جنگلها با مجوز در حال تخریب شدن هستند. کوهها را به کارخانه های سنگ شکن و ماسهسازی بدل میکنند و بعد خودشان افسوس میخورند که کوهخواری رواج یافته! جنگلها تراشیده میشود و اسکلتهای آهنی و ساختمان و ویلا جایش را میگیرد. جنگلبانان در حفاظت از جنگلها تنها هستند. شهید غفاری و شهید پیروی در گیلان و شهید علیپور در مازندران و دیگر شهدایی که در راه حفاظت از جنگلها جان می دهند. چقدر ما از این اتفاقات آگاهیم؟
طالبی گفت: درحال حاضر بیش از 90 درصد محلههای رهاسازی فاضلابها و تخلیه زبالهها در شهرهای شمال کشور در جنگلهای باستانی هیرکانی و میراث طبیعی دنیا قرار دارد. به طوری که انباشت زباله بدون هیچگونه عمل جداسازی از مبدا، در داخل و حاشیههای جنگل و در بهترین مکانهای توریستی و طبیعی و نزدیک به مراکز مسکونی شهری یا روستایی با کمترین فاصله حمل و با ارزان ترین هزینه انجام میشود. البته اکنون سازمان جنگلها پیشتاز قطع بهرهبرداری از جنگلهاست و اقدامات مناسبی انجام داده است اما این سازمان همیشه در حفاظت از منابع ملی تنهاست. نهادهای بالادستی با فشار از بالا جنگل را از دست سازمان جنگلها خارج میکنند و به بهانه ساخت مراکز آموزشی، پادگان و ... به نام خودشان در میآورند. به نظرم در درجه اول مخاطب هدف ما باید سیاستمداران و مسئولان باشند و بعد مردم. امروزه مسئولان وقتی از یک روش و سیستم نتیجهای نمیگیرند به دنبال فرهنگسازی هستند. در حالی که سیستم و قوانین این روش از اساس مشکل داشته و روزنه هایی در آن گنجانده شده که ما از آن ضربه دیدهایم.
این کارگردان مستند در پایان گفت: برداشت بیرویه، تخریب، جنگلخواری به بهانه ساخت ویلا و مسکن، آتشسوزی عمدی، وجود سوسکهای چوب خوار، رانش زمین بدلیل قطع درختان، وقوع سیل و ... اینها ربطی به فرهنگسازی ندارد. در واقع نوع وضع قوانین و نظارت بر آن بایستی به شکل اساسی بازنگری شود. در مرحله بعد فرهنگسازی مطرح می شود.جنگلها به این زودی ها جدی نخواهد شد چون کسی به فکر جنگلها نیست.
انتهای پیام/