در حوزه زنان و خانواده دغدغههای مشترکی بین ایران و روسیه وجود دارد
زعفرانچی گفت: ایران و روسیه درک مشترکی از یک دشمن مشترک فرهنگی داریم در حقیقت هم ما و هم روسها مطمئن هستیم که اگر در خلال جنگ نرم دچار اختلال فرهنگی شویم اولین نهاد مستحکم فرهنگی یعنی خانواده و اولین هویت مستقل آن یعنی زن دچار آسیب میشود.
به گزارس خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان پایگاه فرهنگی جمهور اسلامی در کشورهای مختلف در حال فعالیت است. اداره زنان و خانواده سازمان نزدیک به یک دهه است که فعالیت خود را آغاز نموده است. چندی پیش یک هیئت از ایران به روسیه رفت و در آنجا تفاهم نامه علمی در مورد زنان و خانواده را با یکی از سازمانهای مردم نهاد امضا کرد و کنفرانس علمی را برگزار کردند.
به همین منظور میزگردی با حضور صدیقه حجازی، مدیرکل امور زنان و خانواده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و لیلا سادات زعفرانچی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که به مسکو سفر کرده بودند در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
تسنیم: درباره اداره کل زنان که زیرمجموعه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است توضیح دهید:
حجازی:سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یک نهاد رسمی در حوزه فعالیتهای فرهنگیِ بینالمللی جمهوری اسلامی است که در بیش از 80 نقطه جهان نمایندگی فرهنگی دارد. بخش عمده ماموریتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات به تعاملات و تبادلات فرهنگی بین ایران و کشورهای مختلف مربوط میشود. کشورها نیز برای ما دستهبندی و اولویت خاص خودشان را دارند؛ کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی و البته کشورهای غیراسلامی هم با توجه به ظرفیتهای خاص خودشان در اولویت های بعدی ما قرار میگیرند.
از سال 87 در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، بخش زنان به طور جدیتر مورد توجه قرار گرفت؛ یعنی تا قبل از آن یک جایگاه مشاورت در امور زنان در سازمان فرهنگ و ارتباطات وجود داشت که محدوده کارش بسیار محدود بود و به لحاظ جایگاه امکان فعالیت گسترده نداشت؛ اما با یک تصمیم داخلی، بخشی به نام «اداره کل زنان و خانواده» در معاونت امور فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات تشکیل شد تا توجه بیشتری به این حوزه و ظرفیتهایش اعمال شود. برای سازمان فرهنگ و ارتباطات بحث زنان از دو جنبه حائز اهمیت است؛ یکی اینکه بخش قابل توجهی از مخاطبانِ نمایندگانِ فرهنگیِ ما در خارج از کشور، زنان هستند یعنی از حیث تعدادِ مخاطبانِ زن، وجود این بخش مهم بود و دیگری بحثِ موضوعی زنان در دنیا بود که امروز مورد توجه سیاستمداران، دولتها، اندیشمندان و نظریهپردازان است که موضوع مهمی بود که باید به طور خاص و تخصصی به آن پرداخته میشد.
از بدو شکلگیری بخش زنان به شکل یک اداره کل تلاش شد که ارتباطات فرهنگی بین زنان فرهنگی جامعه ایران و زنان فرهنگی جوامع مختلف را با توجه به دسته بندیها و اولویتها توسعه بدهیم. در سالهای اخیر برنامههای مختلفی در این زمینه اجرا شده است؛ از نشستهای بسیار تخصصی و موضوعی با رویکرد زنان و خانواده در داخل و خارج از کشور گرفته تا برگزاری نمایشگاههای فرهنگی، برگزاری هفتههای دوستی زنان ایران و برخی کشورها و برگزاری دورههای مطالعاتی با موضوع زنان و خانواده که این دورهها را با عنوان «شجره طوبی» نامگذاری کردیم که تاکنون 7 دوره در تهران برگزار شده است. مخاطبین اصلی دورههای ما بانوان تحصیلکرده و فرهیخته از جوامع اسلامی فارغ از نوع مذهب هستند. در این دورهها دیدگاه اسلام ناب و اصیل در حوزه زنان و خانواده مطرح میشود؛ اسناد حوزه زنان در جهان را مورد بررسی قرار میگیرد و چالشهای مسائل زنان در جوامع مختلف و در سطح بینالمللی به بحث گذاشته میشود.
یک نمونه دیگر از این ارتباطات فرهنگی را در قالب دیگری با کشورهای غیراسلامی برقرار کردیم که به صورت گفتوگوهای فرهنگی بین زنان ایران و کشورهای دیگر بوده است که در این زمینه اولین تجربه ما کشور چین بود؛ کشوری با جمعیت بیش از یک میلیارد و 300 میلیون نفر و دارای استانهای مسلماننشین این نشست ها بین اداره کل زنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و فدراسیون زنان چین که عالیترین مقام سیاستگذار، برنامهریز و مجری برنامههای حوزه زنان در کل کشور چین است انجام شد.
به دنبال این تجربه موفق تصمیم گرفتیم که چنین نشستهای فرهنگی را با جوامع دیگر توسعه دهیم. با توجه به اطلاعاتی که از جامعه روسیه داشتیم و تحولاتی که در سالهای اخیر در برنامههای کلان روسیه درباره توجه به تشکیل و تحکیم خانواده و فرزندآوری اتفاق افتاده است و با توجه به این که این مسائل در کشور ما هم از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است و با توجه به چالشهای جدی که ما در بحث تحکیم و تشکیل خانواده، بالارفتن سن ازدواج، فرزندآوری و کاهش رشد جمعیت داریم و دغدغههایی از این نوع که طرح این موضوعات باعث میشود بتوانیم با آنها به تبادل تجربیات بپردازیم.
به دنبال آن هستیم که با گسترش گفتوگوهای فرهنگی میان زنان ایران و کشورهای دیگر، نوعی همگرایی فرهنگی را در حوزه موضوعات مشترک ایجاد کنیم که موضع ما را در مجامع بینالمللی در این زمینه تقویت کند.
ضمناً در کنار این اقدامات به دنبال آن هستیم که با گسترش این شکل از روابط فرهنگی یعنی راهاندازی گفتوگوهای فرهنگی میان زنان ایران و کشورهای دیگر، نوعی همگرایی فرهنگی را در حوزه موضوعات مشترک ایجاد کنیم که موضع ما را در مجامع بینالمللی در این زمینه تقویت کند و بتوانیم حتی روی تصمیمگیریهای درباره زنان و خانواده در سطح جهانی در مجامع بینالمللی تاثیرگذار باشیم. در حقیقت نشست فرهنگی ایران و روسیه با چنین زمینههایی شکل گرفت.
البته به منظور برخورداری از نظم، انسجام و استمرارِ فعالیتها و جلوگیری از توقف آن، تفاهمنامهای را با «بنیاد قداست مادر» در روسیه در سال 95 به امضا رساندیم؛ این بنیاد یک نهاد بزرگ و ملی است البته شکل NGO دارد اما این بنیاد زیرمجموعه بنیاد بزرگتری به نام «بنیاد آندره مقدس» است که جزو بنیادهای بزرگ فرهنگی روسیه است که میتوان گفت برخی از مهمترین فعالیتهای فرهنگی روسیه در داخل این کشور و عرصه بینالمللی را راهبری میکند. «بنیاد قداست مادری» 10 سال پیش ایجاد شده است و مؤسسین این بنیاد در پی اعلام برنامه ملی رئیسجمهور آقای پوتین در کشور روسیه مبنی بر تشویق به تشکیل خانواده و تلاش در جهت تحکیم خانواده و کاهش آمار طلاق، تشویق به فرزندآوری و توسعه خانوادههای پرجمعیت اقدام به تاسیس «بنیاد قداست مادری» کردند تا بتوانند برنامههای کلان را در قالب برنامههای اجرایی و عملیاتی و خردتر اجرا کند.
بررسیهایی که قبل از سفر داشتیم نشان میداد اقداماتی در این کشور اتفاق افتاده که آمارها را دستخوش تغییر کرده است؛ تغییرات مثبت به نفع آنچه که جامعه روسیه و حاکمیت روسیه به دنبالش بوده است. این مسئله نشان میداد که برنامههای اجراشده موفق بوده یعنی توانسته به بخشی از اهداف خودش برسد. برای ما جالب بود که به این حوزه نزدیک شویم و از نزدیک راجع به این موضوع گفتوگو کنیم و با آن آشنا شویم و تجربیات آنها را دریافت کنیم و در عین حال تجربه موفق خود را هم عرضه کنیم در حقیقت ما کار خود را با چنین پیشینهای شروع کردیم.
تسنیم: آیا اولین بار است که چنین تفاهمنامهای میان سازمان فرهنگ و ارتباطات ایران با کشوری دیگر امضا میشود و یا قبلاً تفاهمنامههای دیگری نیز در این زمینه وجود داشته است؟
حجازی: قبلاً هم چند مورد تفاهمنامه منعقد شده بود اما اینقدر وسیع نبود مثلاً ما در سال 89 با زنان مسلمان روسیه در تاتارستان تفاهمنامهای را امضا کردیم اما مخاطب ما در آنجا صرفاً جامعه زنان مسلمان روسیه بود که مرکز اصلی فعالیتشان در قازان بود اما این اولین بار بود که با کشوری غیرمسلمان درباره موضوعات مشترک فرهنگی تفاهمنامه امضا شد و البته در این تفاهمنامه زمینه انجام فعالیتهای مختلف فرهنگی فراهم شده است.
اقدام اول برای نزدیکشدن نگاهها و نگرشها و فهم مشترک از موضوعات، برگزاریِ نشستِ گفتوگوهای فرهنگی بود که انجام شد. با توجه به علاقهمندی که نسبت به توسعه روابط و گفتوگوها و سایر برنامههای فرهنگی که در میزبان خودمان در این سفر دیدیم امید داریم که انشاءالله برنامههای بیشتری را با همکاری «بنیاد قداست مادری» میان ایران و روسیه اجرا کنیم. البته در همین سفر پیشنهادی از طرف ما به میزبان ارائه شد که مورد استقبال قرار گرفت و در بیانیه پایانی نشست هم بر آن تاکید شد؛ این پیشنهاد، گسترش گفتوگوهای فرهنگی از سطح دو کشور به سایر کشورها و از حالت دوجانبه به چندجانبه بود که با استقبال روسیه مواجه شد و در بیانیه هم گنجانده شد.
رئیس کمیسیون امور اجتماعی و خانواده دومای روسیه ابراز نگرانی شدیدی از تغییرات بافت فرهنگی جامعه روسیه و ورود جریان غربی و نفوذ آنها در سبک زندگی مردم و نگاهها و تقاضاهای نسل جوان نسبت به این پدیده های جدید فرهنگی داشتند.
تسنیم: در این تفاهمنامه بیشتر پیرامون مسائل خانواده صحبت شده است. بندهای این تفاهمنامه بیشتر به چه صورتی است؟ آیا موارد مشترک بین فضای فرهنگی ما و روسیه برای امضای چنین تفاهمنامهای وجود دارد؟ چه احساسی باعث شد تا ما در مورد مسائل خانواده با روسیه تفاهمنامه امضا کنیم؟
حجازی: نمایندگیهای فرهنگی ما از فضایی که در آن قرار دارند رصد محیطی میکنند و ما هم با رویکرد بحث زنان و خانواده به طور خاص این رصد را در حوزه کشورهایی که مخاطب ما هستند انجام میدهیم. در سال 87 که برای برگزاری اولین کنفرانس فرهنگی با موضوع زنان با همکاری دومای روسیه به این کشور سفر کردم؛ تقریبا ابتدای شروع نگرانیهای جامعه روسیه نسبت به تغییرات فرهنگی حاصل از تهاجم فرهنگی بود. در آن کنفرانس که در دومای روسیه برگزار شد شاهد بودیم که حتی رئیس کمیسیون امور اجتماعی و خانواده دوما در آنجا سخنرانی کردند و ابراز نگرانی بسیار عمیق و شدیدی از تغییرات بافت فرهنگی جامعه روسیه بعد از فروپاشی شوروی و بازشدن فضای سیاسی-فرهنگی روسیه در برابر کشورهای دیگر و ورود جریان غربی و نفوذ آنها در سبک زندگی مردم و نگاهها و تقاضاهای نسل جوان نسبت به این پدیدههای جدید فرهنگی داشتند و از همان جا متوجه شدیم که این یک بحث جدی است؛ یعنی همان نگرانی که در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر نیز وجود دارد.
شاید به دلیل این که جامعه ما دارای اندیشههای اعتقادی و دینی و فرهنگِ ریشهدار و اصیل است؛ آسیبهای ما در این زمینه به اندازه آنها نباشد اما این نگرانی نسبت به آینده وجود دارد و جزو دغدغههای مشترک ما بود. از همان موقع این رصد را داشتیم و دنبال این فضا بودیم که چگونه میتوان با کشورهایی که چنین دغدغهها و نگرانیهای مشترکی را دارند به راهکارهایی با رویکرد فرهنگی دست یافت. این روند منجر به شناسایی «بنیاد قداست مادری» شد؛ ما متوجه شدیم که این بنیاد فعالیتهای بسیار گستردهای را در سطح کل روسیه انجام میدهد و موفقیتهای بسیار خوبی را در برنامههایش کسب کرده است. نمایندگی فرهنگی ما با هدف ایجاد جایگاهی برای برقراری ارتباط منسجم، همکاری با این بنیاد را شکل داد.
هرچند که این بنیاد یک نهاد غیردولتی است اما به شدت مورد حمایت دولت قرار دارد. افرادی که در رأس این بنیاد قرار دارند کسانی هستند که سابقه فعالیت طولانی در نهادهای مختلف سیاسی و فرهنگی در ردههای بالا در کشور روسیه داشتهاند و تجربههای خوبی را در سطوح مدیریتی پشت سر گذاشتهاند وحاصل تجربیات و فعالیتهای خود را در این بنیاد متمرکز کردهاند و از آنها بهرهبرداری میکنند. از این رو تصمیم گرفتیم با بنیاد وارد گفتوگو شویم و نهایتاً بین ما و مسئولان بنیاد تفاهمنامه امضا شد.
وضعیت جمعیت کشور روسیه اوضاع نگرانکنندهای را داشته است و به نظر میآید که سیاستگذاری فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی کشور روسیه بر روی این مسئله متمرکز باشد؛ سیاستهای روسیه در این عرصه را ما به خوبی شاهد بودیم و برایمان قابل لمس بود.
تا همین چند سال پیش که ارتباطات نظامی، فرهنگی و اقتصادی ما با روسیه آغاز شد؛ سابقه روابط خوبی با این کشور در تاریخ ایران وجود نداشت. در بعضی از بندهای این تفاهمنامه نکاتی است که نشاندهنده نگرانیهای موجود در جامعه ماست که با روسیه مشترک است. شما به عنوان کسی که در حوزه آکادمیک و دانشگاهی فعالیت میکند نقش دانشگاهیان را برای نزدیککردن این ارتباطات فرهنگی تا چه حدی موثر میدانید؟ این تفاهمنامه در حوزه زنان و خانواده چه اهمیتی دارد؟ برقراری تعامل میان متفکران ایران و روسیه چه تاثیری بر پررنگکردن روابط فرهنگی دو کشور دارد؟
زعفرانچی: روسیه به عنوان بزرگترین کشور جهان از لحاظ وسعت و نهمین کشور دنیا از لحاظ جمعیت بیشترین جمعیت مسیحی ارتودکس جهان را در خود جای داده است؛ دولت روسیه به صورت جمهوری فدراتیو اداره میشود؛ حدود 73 درصد از خاک روسیه در آسیا و مابقی آن در اروپاست؛ از نظر جمعیت و اقوام، کشور بسیار متنوعی است و شاید به همین دلیل است که روسیه در حوزه سیاستگذاری فرهنگی به شدت به دنبال راهحلهایی باشد که امکان یکپارچگی ملی را برای این کشور فراهم کند.
با توجه به وضعیت جمعیت کشور روسیه که اوضاع و احوال نگرانکنندهای را در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن 21 داشته است و کاهش نرخ رشد جمعیت در این کشور به نظر میآید که سیاستگذاری فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی کشور روسیه بر روی این مسئله متمرکز باشد؛ سیاستهای روسیه در این عرصه را ما به خوبی شاهد بودیم و برایمان قابل لمس بود. بخش عظیمی از جمعیت روسیه در حدود 72 درصد بین سنین 15 تا 64 سالگی هستند که نشان میدهد روسیه در سالهای نهچندان دور با التهاب جمعیت سالخورده مواجه میشود. جمعیت روسیه در ژانویه 2016 در حدود 146 میلیون نفر برآورد شده بود که نشان میدهد بحث کنترل یا افزایش رشد جمعیت به عنوان یک سیاست بنیادین توسط دولت و حاکمیت روسیه پیگیری شده است.
سوال شما در مورد اینکه گروه نخبگانی و دانشگاهی در بحث نزدیکی فرهنگی بین دو کشور چطور میتوانند عمل کنند؟ و چطور میتوانند بحث همزبانی و همفهمیِ فرهنگی را دچار تغییر و یا نزدیکی بیشتر کنند؟ باید گفت که ما معمولاً در فضاهای جامعه جهانی با بحثهای پرالتهاب سیاسی و اقتصادی مواجه هستیم که به شدت عمیق و غیرقابل پیشبینی هستند. در این میان کشورها معمولاً به دلیل تنوع مذاهب و اقلیتها و فرهنگهای مختلف بومی به دنبال همگراییهای بیشترِ فرهنگی در مواجهه با این التهابات سیاسی و اقتصادی هستند. شاید مستحکمترین آرمان این همگراییها در حوزه فرهنگی قابل لمس است و بحث زن و خانواده اصلیترین ستون شالوده نزدیکی فرهنگی را ساخته باشد؛ انشاءالله در سالهای آینده شاهد نزدیکی و همگرایی بیشتری در این زمینه باشیم.
اینکه کشور روسیه با توجه به تنوع گسترده مذاهب و اقلیتها و گفتمانهای مختلف فرهنگی، امروز در حوزه زنان و خانواده با ادبیاتی شبیه به ما صحبت میکند؛ علتش درک مشترک ایران و روسیه از یک دشمن مشترک فرهنگی است در حقیقت هم ما و هم روسها مطمئن هستیم که اگر در خلال جنگ نرم دچار اختلال فرهنگی شویم اولین نهاد مستحکم فرهنگی یعنی خانواده و اولین هویت مستقل آن یعنی زن دچار آسیب میشود و همین برداشت از یک دشمن مشترک و رسوخ باورهای فرهنگی غرب به بدنه هر دو کشور موجب شده که قشر نخبگانی و علمی دو کشور سعی در طراحی یک حرکت وسیع فرهنگی در نزدیککردن ایدههای مشترک برای مواجهه با این پدیده خزنده جهانی در حضور فرهنگ بیگانه باشند که خانواده و به خصوص نقش مادر و همسر را در حوزه خانواده هدف قرار میدهند.
معاون مجلس دومای روسیه هدف از برگزاری این نشست را در یک جمله به خوبی بیان کرد؛ ایشان گفتند: « «کابوس فروپاشی خانواده از امریکا و اروپا و دیگر جوامع در حال سرایت است و این اجلاس از آن جهت برای ایران و روسیه حائز اهمیت است که خانواده و نقش بیبدیل مادر برای مردمان هر دو کشور همچنان ارزشمند است.»
معاون مجلس دومای روسیه هدف از برگزاری این نشست را در یک جمله به خوبی بیان کرد؛ ایشان گفتند: «کابوس فروپاشی خانواده از امریکا و اروپا و دیگر جوامع در حال سرایت است و این اجلاس از آن جهت برای ایران و روسیه حائز اهمیت است که خانواده و نقش بیبدیل مادر برای مردمان هر دو کشور همچنان ارزشمند است.» شاید این جمله واضحترین جواب برای پیداشدن نقطه کلیدی اشتراک فرهنگی برای برگزاری این نشست بود.
اما درباره این که برداشت من از سطح نخبگانی در حوزه مباحث فرهنگی در مورد خانواده و به خصوص نقش مادری چگونه است باید بگویم که اگرچه ما در تفاهمنامهای که در بهمن 1395 بین سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و بنیاد قداست مادری منعقد شده بود این پیشبینی را در حوزه نزدیکی برخی از مصادیق به خصوص سیاستگذاریهای بحث خانواده و زنان انجام دادیم اما حضور در این نشست و ارائه بیش از 20 سخنرانی و مقاله در حوزههای نگرانکننده مشترک مثل جمعیت، حمایت از مادران و فرزندان، تهاجم فرهنگی وسیع غرب، جلوگیری از افزایش نرخ طلاق، حمایت از ازدواج و مقابله با زندگی خارج از چارچوب ازدواج بسیار جالب بود. وجود اشتراکات به این اندازه عمیق و وسیع حداقل برای خود من اصلاً قابل پیشبینی نبود که اینقدر بتوانیم در بعضی از مسائل نگرانکننده دارای تفاهم و اشتراک و همزبانی باشیم.
صحبتهای پروفسور آنتونوف رئیس دپارتمان جامعهشناسی خانواده از دانشگاه لومانوف مسکو برای من خیلی جالب توجه بود. این پرفسور روسی به عنوان یک صاحبنظر دانشگاهی در حوزههای نگرانکننده جمعیت با ما صحبت میکرد. در پیشبینی این پرفسور روسی طی 20 سال آینده در هیچ کشوری نرخ رشد جمعیتِ 2 را نخواهیم داشت بنابراین معضل 20 سال آینده در جهان بحران نیروی کار است یعنی کشورها با هم رقابت میکنند برای این که نیروی کار را جذب کنند.
انتقادی که این پرفسور روسی با التهاب و زیبایی در مورد نگرشهای افراطی فمینیستی داشت شاید ما در محافل داخلی به خصوص آکادمیک و تخصصی اینقدر نقد عمیق همراه با انصاف راجع به خطرات و عواقبی که این نگرش در حوزه خانواده دارد را کمتر درک کرده باشیم. بنابراین به نظر میآید گروه نخبگانی به دلیل اینکه معمولاً بری از بعضی سیّالیتهای سیاسی و اقتصادی هستند در حوزههای مشترک توانستند دغدغههای مشترکشان را با یکدیگر مطرح کنند و بحمدالله در پایان این نشست، هم هیئت روس و هم هیئت ایرانی معتقد بودند که این برنامه به عنوان اولین نشست سهم بسزایی در نزدیکی اندیشهها داشته است. من از سرکار خانم حجازی به دلیل انتخاب و چیدمان اعضای این هیئت که بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود تشکر میکنم؛ ما در این برنامه هم از حضور خانم مافی به عنوان رئیس فراکسیون خانواده مجلس برخوردار بودیم و هم از خانم دکتر فرهمندپور به عنوان اصلیترین بدنه جریان شریانی زنان از وزارت کشور، همچنین بنده حقیر به عنوان نهاد دانشگاهی.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان تسهیلگر امور فرهنگی در خارج از کشور هر نوع فعالیتی را که این عزیزان در این زمینه داشته باشند همراهی خواهد کرد و ظرفیتهای خودش را در اختیار آنها خواهد گذاشت اما این یک فعالیت جمعی و نیازمند یک حرکت جمعی است
تسنیم: این تفاهمنامه قرار است تا چه سطحی ادامه پیدا کند؟ دغدغه بعضی از مسئولین و کارشناسان ما این است که بیشتر این تفاهمنامهها فقط در سطح تفاهمنامه هستند یعنی تنها چند مطلب و رونوشت و گزارش توسط طرف ایرانی و طرف خارجی قرائت میشود. آیا برای اجراییکردن مسائلی که در متن این تفاهمنامه آمده است مثل ازدواج سفید، بالارفتن سن ازدواج و کودکان کار راهکارهایی نیز اندیشیده شده است؟ آیا برای این تفاهمنامه دورنمایی تصور شده است؟
حجازی: اساساً سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یک پل ارتباط فرهنگی است که زمینه را برای ارتباط بخشهای مختلف جامعه متناسب با موضوعات خودشان فراهم میکند اما ادامه این روند تماماً به عهده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیست. ما در هیئت خودمان در این نوع گفتوگوها و این نوع تعاملات هم از ظرفیت مجامع قانونیمان استفاده میکنیم و هم مجامع اجرایی و حتی در برخی موارد از قوه قضاییه و برخی نهادهای دیگر کشورمان این ریلگذاری را انجام میدهیم اما دستگاهها باید خودشان با توجه به ظرفیتهای مختلف خود در این ریل بیایند و حرکت کنند و تلاش کنند تا بهرهبرداری ما از این تفاهمنامه در سطح حداقلی نباشد یعنی ما بتوانیم از این تفاهمنامه بهترین بهرهبرداریها را داشته باشیم.
در همین نشست فرصتی به وجود آمد تا ما بازدیدی از دومای روسیه داشته باشیم؛ معاون دومای روسیه هم در افتتاحیه ما سخنرانی کردند و هم در آن نشست دوما میزبان ما شدند؛ بحثهایی در مورد ظرفیتهای پارلمانی دو کشور با رویکرد بحث زنان و مسائل فرهنگی به میان آمد. پیگیری این مسئله نیازمند این است که نمایندگان مجلس این موضوع را دنبال کنند. در بخش اجرایی که سرکار خانم دکتر فرهمندپور به عنوان مشاور وزیرکشور و مدیر کل امور زنان و خانواده وزارت کشور حضور پیدا کرده بودند؛ طبیعتاً انتظار میرود با توجه به اینکه امور زنان استانهای کشور ذیل وزارت کشور اداره میشوند و دغدغههای موجود در این حوزههای مشترک از طریق حوزههای زنان استانها به ستاد منتقل میشود و از آنجا راهبری میشود؛ مسئولین این نهاد به منظور بهرهبرداری بیشتر باید روی این ریل حرکت کنند و سعی کنند از ظرفیتهای موجود استفاده کنند.
به عنوان مثال نشست فرهنگی ایران و چین که قدمتش بیشتر است و 3 دوره از گفتوگوهای فرهنگی زنان ایران و چین برگزار شده است دور اول در پکن بود که میزبان تدارک دیده بود از یک استان مسلماننشین هم بازدیدی داشته باشیم و یک کنفرانس علمی با زنان مسلمان آن کشور داشته باشیم؛ دور دوم آن در تهران برگزار شد و دور سوم در چین بود. در هر مرحله که از این گفتوگوها میگذرد ما ظرفیتهای جدیدتری از کشورمان در عرصه مسائل زنان و خانواده را به آنها معرفی کنیم و متقابلاً ظرفیتهای منتاظر آن در کشور طرف مقابل برای گروه خودمان معرفی میشود. اینجا بهرهبرداریهای خود این نهادها و دستگاهها مهم است که چه قدر این ارتباط را استمرار بدهند و استفاده کنند. البته سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان تسهیلگر امور فرهنگی در خارج از کشور هر نوع فعالیتی را که این عزیزان در این زمینه داشته باشند همراهی خواهد کرد و ظرفیتهای خودش را در اختیار آنها خواهد گذاشت اما این یک فعالیت جمعی و نیازمند یک حرکت جمعی است.
تسنیم: برای امضای چنین تفاهمنامهای با کشورهای دیگر در آینده برنامهای دارید؟
حجازی: در حال بررسی برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی هستیم؛ هنوز به تصمیم نهایی نرسیدیم ولی انشاءالله به محض این که بررسیها به اتمام برسد و به نتیجه قطعی برسیم و شرایط فراهم شود حتما رسانهها را در جریان میگذاریم. قرار است سال آینده دور دوم گفتوگوهای زنان ایران و روسیه در تهران برگزار شود.
با وجود تمام بحثهایی که در حوزه خانواده مطرح میکنیم هنوز در نظام آموزشی خودمان مطلبی تحت عنوان خانوادهشناسی تعریف نشده است.
تسنیم: اگر این همبستگی فکری پررنگ باشد و بتوانیم از آن متفکری که در دانشگاه مسکو دغدغههایش را عملیاتی کرده استفاده کنیم و بتوانیم به همین شکل ادامه بدهیم و آنها نیز از اقدامات خوب ما استفاده کنند؛ به نظر من بازخورد رسانهای و استقبال مردمی خوبی را در جامعه شاهد خواهیم بود.
زعفرانچی: به صحبت بسیار ظریفی اشاره کردید و آن عملیاتیکردن بعضی از نظریهپردازیهای مشترک دو کشور است. با توجه به تجربه بنده از حضور در این نشست و همینطور گزارشی که از «بنیاد قداست مادری» در حوزه خانواده به دستم رسید؛ این بنیاد تجربه منحصر به فردی را ارائه میکند و علاوه بر اینکه بحثهای نظری در حوزه ارزشگذاری نقش مادری در خانواده را دنبال میکند؛ کارهای زیربنایی و عملیاتی را از سال 2006 در دستور کار خود قرار داده است.
یکی از برنامههایی که به نظرم برنامه نسبتاً جامعی بود بحث فراهمکردن متون در حوزه خانوادهشناسی در روسیه بود که این بنیاد، نظریهپردازیهای تدوینشده را به صورت مستند جمعآوری کرده بود و در حال تلاش برای آمادهسازی این متون با فرمت آموزشی در بحث خانوادهشناسی برای ارائه در مدارس بود؛ این نشاندهنده یک تجربه بینظیر است. با وجود تمام بحثهایی که در حوزه خانواده مطرح میکنیم هنوز در نظام آموزشی خودمان مطلبی تحت عنوان خانوادهشناسی تعریف نشده است.
آنها فعالیتهای رسانهای عملیاتی خوبی در زمینه خانواده داشتند مثلاً نمایشگاه عکاسی برگزار کرده بودند که در آن از برترین عکاسان روسیه دعوت میکردند تا از خانوادههای پرجمعیت عکس بگیرند و آنها را به عنوان فرمت مصوب گردآوری و ارائه میکردند. چه بسا تأثیرگذاری معرفی یک خانواده پرجمعیت موفق در قالب تصویر بسیار بیشتر باشد از بحثهای نظری که ما در محافل خصوصی خودمان انجام میدهیم؛ این که هایدگر میگوید: «کارِ هنر نشاندن فرهنگ است» واقعیت دارد.
یا این که در آنجا مسابقهای برگزار میشود که در آن از همه افراد در اقصی نقاط روسیه میخواهند پیشنهادات و ابتکارات خودشان را در حوزه خانواده ارائه بدهند که 5 هزار مطلب در سال به دستشان میرسد که اینها را دستهبندی میکنند و سپس به ایدههای برتر جوایز مالی اهدا میکنند.
این مسائل نشان میدهد وقتی در مورد جمعیت دغدغهمند هستیم فراتر از بحثهای نظری میتوان به چنین اقداماتی پرداخت. متأسفانه ما هنوز نتوانستیم به اجماع ملی برسیم که بحث جمعیت به عنوان نقطه استراتژیک در اولویت همه مسائل مطرح شود؛ در حوزه کاربردی اجرا هم هنوز خودمان را پیدا نکردیم که باید روی بدنه اجتماع کار کرد.
در روسیه فیلمی از یک خانواده پرجمعیت برایمان پخش کردند؛ این کلیپ به قدری تاثیرگذار بود و آدم را مجذوب میکرد؛ متأسفم که در رسانه ملی خودمان از پخش کلیپهای آشنایی با مسائل جمعیت برخوردار نیستیم چه برسد به حوزههای دیگر فرهنگی.
برای مخاطبان روس عمق باورهای اعتقادی و فرهنگی جامعه ایران در حوزه خانواده و ارکان آن که قوانین، سیاستها و برنامههای کلان را تحت تاثیر خود قرار داده بود بسیار قابل توجه بود و آنها خواستار آشنایی هرچه بیشتر در این زمینه بودند.
حجازی: ما در مسیر مقابله با این چالشهای اجتماعی در حوزه خانواده و جمعیت یک عزم ملی را در روسیه مشاهده کردیم که خیلی برای ما مهم بود. همه نهادهای دولتی و حتی نهادهای غیردولتی و NGOها به شکل بسیج مردمی و یکپارچه در این مسیر حرکت میکردند.
وقتی که یک بنیاد، متون آموزشی در حوزه بهداشتی برای جمعیت آماده میکند و وزارتخانه مربوطه میپذیرد که این را در بسته آموزشی خود قرار دهد؛ این نشان میدهد که چقدر این بخشها با یکدیگر مرتبط و منسجم و هماهنگ حرکت میکنند؛ از طرف دیگر نیز گروههای غیردولتی در تلاش هستند تا نقش خود را در اجرای برنامههای کلان ملی ایفا کنند.
وجه دوم این که دستاندرکاران این برنامهها زیاد خودشان را گرفتار سندنویسی نمیکنند و صرفاً وجود یک برنامه کلان که دولت اعلام کرده بود برای آنها کفایت میکرد تا برنامههای عملیاتی خودشان را تدوین و اجرا کنند؛ این نکته ارزشمند بود البته من نمیخواهم بگویم که اسناد مهمی که در سطح کلان در کشورمان تهیه میشود ارزش ندارند اما میخواهم بگویم این اسناد زمانی برای ما ارزشمند هستند که عملیاتی شوند؛ در حال حاضر اسناد بزرگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا سایر مراکز حاکمیتی ما وجود دارد اما ما شاهد برنامه عملیاتی که شایسته سطوح ملی و منطبق با این اسناد باشد نیستیم.
نکته دیگر عدم غفلت از دو عنصر هنر و رسانه است که به طرز عجیبی در برنامهها برای ترویج فرهنگی مسائل خانواده و جمعیت مورد استفاده بود. نکته دیگر این که تعریف آنها از خانواده بزرگ و پرجمعیت، خانواده دارای بیش از سه فرزند است و تلاش زیادی از طریق ابزارهای هنری و رسانهای انجام میدهند برای این که تعداد خانوادههای پرجمعیت زیاد شود. آنها به ما میگفتند تا قبل از اجرای برنامههای ما در شهر مسکو 180 هزار خانواده پرجمعیت داشتیم الان این رقم چیزی حدود 240 هزار است رقم قابل توجهی بود.
از طرفی در این نشست و برنامههای جانبی آن فرصت بسیار خوبی فراهم شد تا میزبان ضمن آشنایی با مبانی ارزشی و اعتقادی جامعه ایران درباره تشکیل خانواده و اهمیت فرزندآوری و تربیت نسل با تجربیات موفق جمهوری اسلامی ایران در این زمینه آشنا شود. در بسیاری از موارد مخاطبان روس از شنیدن مطالب شگفتزده میشدند و خواستار آشنایی هرچه بیشتر بودند. به عنوان مثال نوع توجه و نگاه جمهوری اسلامی ایران نسبت به رسیدگی به امورکودکان بیسرپرست و بدسرپرست مطرح شد و تجربه فعالیتهای کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی و سازمانهای مردمنهاد(خیریهها و...) برای آنها بسیار جالب توجه بود. البته موارد متعددی در این دور گفتوگوها از تجربیات ایران مطرح شد که مجال پرداختن به همه آنها نیست؛ اما آنچه که به عنوان نتیجه کار میتوان به آن پرداخت این است که برای مخاطبان روس عمق باورهای اعتقادی و فرهنگی جامعه ایران در حوزه خانواده و ارکان آن که قوانین، سیاستها و برنامههای کلان را تحت تاثیر خود قرار داده بود بسیار قابل توجه بود و آنها خواستار آشنایی هرچه بیشتر در این زمینه بودند.
علاوه بر این فواید، این نشستها این فایده را هم در سطح منطقهای و جهانی داشت که بتوانیم با کشورهای بیشتری درباره موضوعات مهمی مثل خانواده که رکن اصلی هر جامعه است و امروز بیش از هر موضوع دیگری این رکن آسیبدیده و در معرض فروپاشی قرار دارد با یارگیری صحیح و اجماع حسابشده قدمهای موثری را برای احیای این موضوع برداریم که انشاءالله این نشستها و حرکتها بتواند زمینهساز چنین اقداماتی باشد.
70 سال از زمان جنگ جهانی دوم میگذرد ولی روسیه به شدت اصرار دارد نمادهای دفاع ملت روسیه در برابر تهاجم دشمن را پررنگ نگه دارد. ما واقعاً چقدر از ظرفیتهای دفاع مقدس استفاده کردهایم؟
تسنیم: بعد از صحبتهای مقام معظم رهبری در مورد جمعیت، مقداری نرخ رشد جمعیت بالا رفت. اما الآن در سریالهای تلویزیونی خانوادهها فقط دو فرزند دارند؛ حتی یک تبلیغ تلویزیونی در مورد رشد جمعیت پخش نمیشود؛ در نهاد دانشگاه ها هیچکدام از اساتید راجع به این مسئله صحبت نمیکنند؛ در این زمینه هم حاکمیت مقصر است و هم بدنه نهادها که هنوز احساس خطر نکردهاند.
حجازی: تبیین این موضوع و انتقالش به شکلی که برای مردم قابلفهم باشد وظیفه رسانهها و هنرمندان است. یعنی این کار باید با واسطههایی انجام بگیرد؛ حداکثر توانای ما این است که این بحثها را بین اندیشمندان و نخبگان در قالب برگزاری میزگردها رواج دهیم که البته مباحث این میزگردها نیز با زبان و بیانی است که برای توده مردم ضروری، قابل استفاده و جذاب نیست.
در جامعه ما ارزشهای بسیار زیادی در ابعاد اعتقادی و فرهنگی چه در فرهنگ اسلامی و چه در فرهنگ ایرانی وجود دارد که اگر بتوانیم این ارزشها را در جامعه خودمان نهادینه کنیم در برابر خطرات، تهاجمات و فشارها کاملاً مصون خواهیم بود اما وقتی خودمان این ارزشها را به راحتی کنار میگذاریم یا با آنها برخورد سطحی میکنیم در حقیقت فرصتهای خودمان را از دست میدهیم و جامعه را از مصونیت خارج میکنیم.
یکی از نکات قابل توجه در این ارتباط این بود که آنها ما را به بازدید از یک مرکز بحران اجتماعی بردند؛ این مرکز مانند بسیاری از مراکزی بود که در ایران مثل اورژانس خدمات اجتماعی و یا در سایر کشورها با نامهای دیگری وجود دارد؛ یعنی خود بنیاد قداست مادری مراکزی را ایجاد کرده بود تا به خانوادههایی که دچار اختلالات روابط هستند کمک کنند تا این اختلالات حل شود و یا اگر دچار اختلاف خانوادگی هستند به نوعی در اختلافات ورود پیدا میکنند و یا از خانمهایی که دچار خشونت شدهاند حمایت میکنند و یا فرزندانی که براساس روابط نامناسب والدین دچار مشکلات روحی شدهاند را در آنجا بازپروری و بازتوانی میکنند.
70 سال از زمان جنگ جهانی دوم میگذرد ولی روسیه به شدت اصرار دارد نمادهای دفاع ملت روسیه در برابر تهاجم دشمن را پررنگ نگه دارد این را در قالبهای مختلفی در روسیه می شود دید. در بازدید از این مرکز بحران اجتماعی نکته جالب این بود که ما را به اتاقی موسوم به موزه جنگ بردند؛ وقتی که وارد این اتاق شدیم کلاهخودهای تیرخورده، پوتین، لباس و سایر ادوات جنگی را دیدیم که در فضایی که کاملاً فضای موزهای بود قرار داشت؛ ما خیلی متعجب بودیم از این که ای موزه در یک مرکز بحران اجتماعی قرار دارد. روی دیوار سه قاب عکس وجود داشت؛ در یک قاب، عکسهایی از مردان کشتهشده در جنگ وجود داشت؛ در یک قاب، عکسهایی از زنان کشتهشده و در قاب سوم هم تصاویر کودکان وجود داشت. مسئول آن اتاق به ما گفت: یکی از ابزارهایی که برای بازپروری روحی و روانی مددجویانمان استفاده میکنیم ارزشهای جنگمان است؛ زنی که از همسرش آسیب دیده است وقتی در این اتاق قرار میگیرد متوجه میشود که همه مردان مثل همسر او بد نیستند؛ ما مردان قهرمان و فداکاری داریم که جانشان را برای وطن دادهاند؛ این کار را انجام میدهیم تا آن زن از زندگی مأیوس نشود. اینها را به کودکان نشان میدهیم تا اگر پدر و مادران آنها افراد شایستهای نبودند الگوهای غلطی در ذهن این بچهها شکل نگیرد و الگوی واقعی و صحیح از طریق این فداکاران وطن به این بچهها القاء شود و اصلاً ما از همه این المانها استفاده میکنیم تا آنها قهرمانهای واقعی در ذهنشان ایجاد شود و الگوهای واقعی را پیدا کنند و در حقیقت با دیدن و شنیدن این مسائل بار فشار درونی آنها کاهش پیدا کند.»
ما واقعاً چقدر از ظرفیتهای دفاع مقدس استفاده کردهایم؟ متأسفانه وقتی میخواهند پیکر مطهر چند شهید گمنام را در یک مرکز علمی و آکادمیک دفن کنند برخی چنان این مسئله را سیاسی میکنند و چنان حاشیههایی ایجاد میکنند که اصل قضیه از یاد میرود. در برخی رسانههای ما سختیهای دوران دفاع مقدس را فراموش میکنند و میگویند: «چرا با زندهکردن این مسائل دائم میخواهید مردم را غمگین و افسرده کنید؟» در حالی که 70 سال از جنگ روسیه میگذرد و با وجود این که نوع دفاع آنها با ما تفاوتهایی نیز داشته است باز هم آنها هنوز اینقدر از این ظرفیت استفاده میکنند. در روسیه ربانهای دورنگی را روی آنتن خیلی از ماشینها دیدیم و وقتی از دلیل این کار پرسیدیم آنها گفتند: «این ربانها به یاد کشتههای جنگ جهانی دوم و به عنوان وفاداری نسبت به آنهاست و استفاده از این ربانها ایام خاصی ندارد و هر کس دوست داشته باشد میتواند از آنها استفاده کند.» اینقدر ارزشهای جنگ وطنی و دفاع وطنی خود را توانستند به مدت 70 سال نهادینه کنند که مردم به طور خودجوش از این المانها استفاده میکنند و نهتنها این کارها آنها را افسرده نمیکند بلکه به آنها روحیه و انگیزه میبخشد.
زعفرانچی: در پایان نکتهای که به نظرم میرسد راجع به فرمایش جنابعالی است که فرمودید این تفاهمنامه در عرصه عملیاتی چه هدفی را تعقیب میکند؟ باید گفت که شاید ارزندهترین هدف تفاهمنامههای میان کشورهایی که در حوزه فرهنگ دارای گفتمان مشترکی هستند اثرگذاری در جامعه بینالمللی در عرصه زنان خانواده است. ما در حوزه زنان و خانواده اسناد و معاهدات بینالمللی بسیاری داریم که بعضی از کشورها از این که در اسناد، تفاهمنامهها و معاهدات بینالمللی ردپایی از نقش همسری و مادری و خانواده وجود ندارد آزردهخاطر هستند. این نقطه مشترک در این که واقعاً چرا خانواده در این اسناد جهانی نادیده گرفته شده است و شاید بتوان با اجماع بین کشورها و یا تشکیل کمپینهای چندجانبه این رسالت را برای جامعه جهانی به ارمغان آورد تا به این اصل رجوع کنند که بحث تربیت نسلهای آینده را پاس بدارند و رسالتهایی که به عنوان یک کشور اسلامی داریم کمک کند تا بتوانیم به عنوان پرچمدار این جریانسازی در نظام جهانی واقع شویم.
انتهای پیام/*