پیوند ناظری و کامکارها؛ زیبایی بر بستر فاجعه / تا کی بکیشم جورِ ناکسان

شب گذشته دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ گروه کامکارها به خوانندگی شهرام ناظری کنسرتی برگزار کردند که تمام عواید آن به زلزله زدگان کرمانشاه اختصاص می‌یابد.

خبرگزاری تسنیم - یاسر شیخی یگانه

همه‌ی اعضای گروه کامکارها و البته شهرام ناظری کُرد هستند. وقتی زلزله کرمانشاه را لرزاند و صدها تن جان سپردند و بسیاری هم مصدوم شدند؛ وقتی زلزله خانه و کاشانه‌ی بسیاری از مردمِ شهرها و روستاهای استان کرمانشاه را از آنان گرفت؛ انتظار می‌رفت که هنرمندانِ کُرد در همدردی با زلزله زدگان پیشقدم باشند و الحق هم که بودند.

سال‌های بسیاری از آخرین همکاری گروه کامکارها و شهرام ناظری می‌گذشت. در این همه سال ناظری و کامکارها از هم دور بودند و علاقه‌مندان به موسیقی حسرتِ دیدنِ  این دو را در کنار هم می‌کشیدند. آنها در سال‌هایی که با هم همکاری می‌کردند، آثار ماندگاری خلق کردند.

اما اختلاف‌نظرها و تغییر رویکردها باعث شد که شهرام ناظری و گروه کامکارها سال‌های بسیاری را بدون هم فعالیت کنند. در این سال‌های دوری، نه ناظری توانست آن آثارِ کردیش را تکرار کند و کامکارها توانستند خواننده‌ای در حدواندازه‌ی ناظری به گروه بیاورند.

به هر روی روزگار گذشت تا زلزله کرمانشاه را لرزاند. کامکارها و ناظری برای همدردی با کُردهای کرمانشاه تصمیم گرفتند تا اجرایی مشترک داشته باشند. به راستی که اگر این زلزله نبود، چنین همکاریِ دوباره‌ای محال می‌نمود.

شب گذشته دوشنبه 29 آبان 1396 گروه کامکارها به خوانندگی شهرام ناظری کنسرتی برگزار کردند که تمام عواید آن به زلزله زدگان کرمانشاه اختصاص می‌یابد. قیمت بلیت‌ها از 90 هزار تومان تا 250 هزار تومان تعیین شد تا مردم با خرید این بلیت‌ها به زلزله‌زدگان کرمانشاه کمک کنند.

«لاله خونین کفن از خاک سر آورده برون»؛ همه چیز با این مصرع از شعر ملک‌الشعرا بهار آغاز شد. شمع‌ها بر روی صحنه روشن بودند. تمامِ صندلی‌های تالار وزارت کشور پُر از جمعیت بود. گروه کامکارها به همراهی شهرام ناظری روی صحنه می‌آیند. همه سیاه پوشیده‌اند. تنها سه روز فرصت داشته‌اند که محیای این کنسرت شوند.

«به کجا چنین شتابان»، ادامه‌ی ماجرا بود.

کامکارها از نظر تکنیک و اخلاق بهترین هستند

شهرام ناظری در ادامه چند دقیقه سخن گفت: سپاسگزاریم از این حس انسانی و مهربانی که مردم به نمایش درآوردند. ملت ایران نشان داده که وقتی می‌خواهد تصمیمی بگیرد و کاری کند، پیشتاز است. بی نهایت از همه شما که امشب به این کنسرت آمدید سپاسگزارم و دست همه شما را می‌بوسم. همه مردم به کمک مردمِ سلحشور و ستم دیده کرمانشاه رفتند. این کنسرت را هم ما خیلی ضرب العجلی فراهم کردیم. من فردا عازم آلمان هستم و اول قرار شد که پس از برگشتنِ من از آلمان این کنسرت را برگزار کنیم اما دوستان گفتند که دیر می‌شود و هر کاری می‌خواهیم بکنیم، زمانش همین الان است.
گروه کامکارها با من هم وطن و هم خون هستند و از گروه‌های بی نظیر موسیقی ایرانی هستند. هم از نظر تکنیک موسیقی و هم از نظر اخلاقی و اصالت نمونه هستند.
از شما عزیزانی که به این کنسرت آمدید و ما را تنها نگذاشتید سپاسگزاریم. این حس میهن دوستی در شما متبلور است و این از سرمایه‌های بزرگ ماست.

در ادامه قطعه‌ای کردی با تصاویری از زلزله زدگان کرمانشاه اجرا و پخش شد.

از جمله مهمانان ویژه‌ی این کنسرت علی مرادخانی، لوریس چکناواریان و رویا نونهالی بودند. شهرام ناظری از رویا نونهالی دعوت کرد که روی صحنه بیاید و چند دقیقه سخن بگوید.

رویا نونهالی: افتخار می‌کنم که روی این صحنه هستم. روی این صحنه هستم تا مشوق هم باشیم برای تصمیم‌های بزرگی که گرفتیم، گرفتند و گرفتید. برای تصمیم‌های بزرگ‌تر در زمانی که سقف نیست، نان نیست و ترس هست؛ باید تصمیم‌های بزرگ گرفت. تصمیم‌هایی که اکنون باعث شده، سقفی موقف و نانی سرِ سفره‌ی هم‌وطنانِ زلزله‌زده‌مان باشد.

«پیدا شدم» و بعد از آن ساز و آواز با شعر «عاشقی پیداست از زاری دل / نیست بیماری چو بیماری دل» و اجرای قطعه‌ی «دوش چه خورده‌ای دلا» ادامه‌ی برنامه بود.

دروغ نگوییم

ناظری پس از اجرای قطعه‌ی «دوش چه خورده‌ای دلا» گفت: مولانا در این شعر ما را به دروغ نگفتن دعوت می‌کند. ما چرا دروغ می‌گوییم و چرا واقعیت‌ها را نهان می‌کنیم. باید راست گفت و مهم همین است. این دنیا ارزش تکیه کردن ندارد. هر چند خودِ ما هم گاهی دروغ می‌گوییم.
وقتی می‌خواستیم برای این کنسرت آماده شویم فکر کردیم که چه قطعه‌هایی اجرا کنیم. نمی‌شد همه قطعه‌ها اندوهگین انتخاب کنیم چرا که می‌گفتند ماتم‌کده درست کرده‌اند. اگر هم قطعه‌های شاد اجرا کنیم که فردا می‌گویند این همه آدم مُرده است؛ چرا این همه قطعه‌ی شاد اجرا می‌کنید.
در فرهنگ کُردی رزم و بزم با هم همراه است. قوم کُرد خیلی از فرهنگ‌های قدیمی ایران را نگه داشته است.

وقتی ارسلان زبان با اعتراض می‌گشاید

بعد از صحبت‌های شهرام ناظری، کنسرت باز هم با وقفه دنبال شد و علت این وقفه نبود متن شعرهای شهرام ناظری بود که از پشت صحنه برایش آوردند.

به هر روی تاخیر و وقفه‌ها در میان هر قطعه زیاد شده بود و شاید همین امر موجب عصبانیت و عدمِ تمرکزِ ارسلان کامکار شد. در ادامه وقتی گروه اجرای قطعه‌ای کُردی را آغاز کرد، در میانه‌های قطعه بود که ارسلان کامکار اجرای گروه را نگه داشت و گفت: «آنقدر اینجا صحبت شد که تمرکزم را از دست دادم.» ارسلان از گروه خواست تا قطعه را از ابتدا بنوازند.

پس از این حرکتِ ارسلان بود که کنسرت روال عادی خود را در پیش گرفت و قطعه‌ها یکی پس از دیگری اجرا شدند.

ساز و آواز کردی، تصنیف‌های کُردی «گل ونوشه‌ی باخانمی»، «کرماشانیکم» و «گل نوباخی» قطعه‌های پایانی این کنسرت بودند.

برخی از قطعه‌های کُردی به گونه‌ای اجرا شد که هم اندوهِ سازها و هم سوزِ صدا دل هر شنونده‌ای را به درد می‌آورد. بسیاری از مردمانِ حاضر در تالار وزارت کشور با شنیدن این آثار گریستند.

در نهایت نیز این کنسرت با اجرای قطعه‌ی «ای ایران» به پایان رسید.

در تمام طول کنسرت یکی از هنرمندان نقاش در گوشه‌ای از صحنه مشغول کشیدن نقاشی بود. موضوع این اثر زلزله زدگان کرمانشاه بود.

به هر روی کنسرت شهرام ناظری و گروه کامکارها، اتفاقی شایسته، قابل تقدیر و البته انسانی بود. کنسرتی که هدفش کمک به هموطنانِ زلزله‌زده‌ی کرمانشاه بود و با استقبال خوب مردم، به این هدف رسید.

ای‌کاش‌ها:

ای کاش این کنسرت با آمادگی بیشتری برگزار می‌شد. یعنی گروه کامکارها و شهرام ناظری زمان بیشتری برای تمرین و هماهنگی می‌گذاشتند و مثلا یک ماه یا دوماه دیگر این کنسرت را برگزار می‌کردند. بی‌شک در هر زمانی که نامِ گروه کامکارها و شهرام ناظری برای یک کنسرت مطرح شود، مردم با استقبال بسیار به میدان می‌آیند.

ای کاش وقفه‌های میانِ قطعه‌ها کمتر بود تا هم موسیقی روال بهتری می‌داشت و هم نوازندگان گروه کامکارها با آرامش و تمرکز بیشتر می‌نواختند.

ای کاش زمان بیشتری صرف برگزاری و محیا کردنِ مقدمات این کنسرت می‌شد. همکاریِ دوباره‌ی شهرام ناظری و گروه کامکارها می‌توانست به یکی از تاریخی‌ترین رخدادهای هنری در ایران تبدیل شود.

انتهای پیام/