مدرسه خاستگاه تربیت یا آموزشگاه علمی دولتی؟
دور نیست اگر گفته شود مدرسه دیگر خاستگاه تربیت و خانه دوم نیست بلکه با کمی ملاحظه و اغماض به یک آموزشگاه علمی در قامت دولتی مانند شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ابراهیم محمدی مدیرکل سابق فرهنگی و هنری وزارت آموزشوپرورش در یادداشتی به امور تربیتی و ضرورتهای نوسازی پرداخته است.
همچنین بخوانید: سراشیبی"تربیت" در اردوهای دانشآموزان
در این یادداشت آمده است:
پرورشی مهمترین و حساسترین بخش در وزارت آموزش و پرورش است. به همین دلیل حاکمیت و مردم بیشترین انتظار را از این بخش بهغایت تأثیرگذار داشته و دارند و به قاعده مطالبات جدی از این دستگاه بزرگ فرهنگی و آموزشی به نام پرورشی رقم میخورد.
و اینک و به بهانه وعدههای تحولی و نوید کارامدسازی برنامههای فرهنگی و تربیتی لازم دانستم در بایستگی بازمهندسی برنامهریزی این نهاد بزرگ نکاتی چند را به وزیر محترم و مردان امور تربیتی متذکر شوم.
1. امروز تربیت اصلیترین مسئله در آموزش و پرورش است و قوام وپایداری آموزش به تربیت در مدرسه وابسته است. بااین نگاه تربیت نه تنها باری بر اموزش نیست که بال تعالی و رشد آن است. موضوع تربیت در آموزش وپرورش که محوریترین مطالبه حاکمیت، مجلس و مردم است هنوز به جد چاره اندیشی نشده و برای برون رفت از دهها دغدغه اقدامی اساسی صورت نپذیرفته است.
ناگفته پیداست با وجود فعالیتهای شایسته تحسین هنوز به بخشهای زیادی از انتظارات مردمی جامه تحقق پوشانده نشده است. امروز امور پرورشی با مشکلات عدیدهای از جنس ساختار، منابع انسانی و مادی وحتی مزاحمتها و کم مهریها مواجه است و میطلبد بررسی ومطالعات آسیب شناسانه مبتنی بر وضعیت، ماموریت و انتظارات صورت پذیرد.
با علم به این مسائل و با قطع نظر ازاهمیت و اولویت مسائل پرورشی؛ مشکل اصلی در امور پرورشی را عدم مفاهمه بین مدرسه و ستاد میدانم و معتقدم هندسه ارتباطی معیوب ومشحون از دریافت وبرداشتهای غلط است وصد البته همین مناسبات بین نیاز و برنامه را دچار اختلال ساخته است.
به عبارتی دیگر ضعف آشنایی با زبان و زمان دانشآموزی؛ برنامهسازیها رادر حوزه تربیتی کم اثر ساخته و موجب شده است تا برنامهها از هندسه معکوس ذائقهمندی برخوردار نشده و اقدامات انجام یافته، بهنگام و نیاز شناسانه نباشد.
2. امروز نگاه مدیران از ستاد تا صف آموزشی است و تربیت در دکترین تعلیم و تربیت جز شعار و چند برنامه نمادین جایگاهی ندارد. این نگرش خواسته یا ناخواسته بر ادبیات و تعاملات سایه انداخته و مدرسه و نظام برنامهسازی را آموزشی کرده است.
دور نیست اگر گفته شود مدرسه دیگر خاستگاه تربیت و خانه دوم نیست بلکه با کمی ملاحظه و اغماض به یک آموزشگاه علمی در قامت دولتی مانند شده است.تربیت دیر زمانی است که با مدرسه بیگانه شده و اولیاء امر جز پاسخ به چند بخشنامهای که همه ساله باز یابی میشود تعهدی بیش ندارند.
برای همین هم مدارس بیش از هر چیز شاکله اموزشی یافته و مدیران خود را بیگانه از امور تربیتی و تحت نظارت وهدایت معاونتهای آموزشی میدانند.مدیریت جدید باید پرورش را به مدرسه برگرداند و سهم و بهره آن را از این نهاد فرهنگی بازستاند.
غبار غربت تربیتی که امروز بر تمام مدارس سایه انداخته است با بازگشت رویکرد تربیتی به مدرسه، زدوده خواهد شد.دیر زمانی است که امور تربیتی از مدرسه گرفته شده و برای آن جز چند برنامه نمادین، نمایشی و همایشی برون مدرسهای باقی نمانده است.
3. امور تربیتی برای بازیابی خود باید فراتر از امروز، فردای دانشآموزان را آینده اندیشی کند. اعتبار امور پرورشی ارتباط تنگاتنگ با برنامه و فعالیتهای آن دارد این مهم اگر متناسب با نیاز، ذائقه، مهارت و توانبخشی نباشد، مورد اقبال، حمایت و مشارکت و خودیاری واقع نمیشود.
شایسته است در صدر امور تربیتی انجمنی از فرهیختگان و صاحبنظران دین پژوهش، روانشناس، تربیتی، جامعهشناسی و برنامهریزی حضور یابند و برای دانشآموزان مناسبترین نسخه برنامه، تربیتی، فرهنگی را فراهم کنند.
بهنظر میرسد برنامههای جاری که اغلب تکراری و بیارتباط با تئوریهای تربیتی است، اصلیترین مشکل دیروز و امروز امور تربیتی است.
4. فضاهای تربیتی و فرهنگی فوق برنامهای یک سرمایه بزرگ و بهترین ظرفیت برای فرصتهای تربیتی است.این فضاهای پرشمار که پرورشی را به یک بخش برخوردار تبدیل و از سایر بخشها ممتاز ساخته است امکانات خوبی برای تسهیل تربیت و آموزشهای تربیتی و مهارتی فراهم میکند.
استفاده از مدیران کارآمد فرهنگی و تربیتی و البته اقتصادی کمک میکند تا امورپرورشی از این امکانات برای توسعه برنامه و بهبود اهداف استفاده بهتری کند. ناگفته پیداست واگذاری رفاقتی، تکریمی و ترحمی این اماکن به عناصر ناتوان و یا تغییر کاربری آنها از آسیبهای مبتلابه این سرمایه عظیم است.
5. نخبگان پرورشی با وجود تلاش پیشینیان نتوانستهاند سهم خود را از فرصتها بگیرند. نخبگان فرهنگی، هنری و حتی اعضاء مجلس دانشآموزی بهدلیل قابلیتهای فراوان میوانستند در ردیف پذیرشهای ویژه دانشگاه فرهنگیان و استخدام درآموزش و پرورش باشند اما این فرصت با وجود هزینه فایده و توجیه تربیتی آموزشی محقق نشده است .
این اتفاق بزرگ که با تدابیر هوشمندانه میتواند در قالب پذیرش و آزمونها وسهمیه اختصاصی قرارگیرد؛ پرورشی رابه قوت و اقتدار بایسته در زمینه تامین و توسعه منابع خواهند رساند.
6. باز تعریف و تفکیک برخی از مأموریتها در اصلاح مناسبات و جمعبندی فعالیت ها مؤثر است.عدم تعریف و تفکیک موجب شده تا تربیت از یک تکلیف اصلی و محوری به یک موضوع حاشیهای و تشریفاتی تبدیل شود. این عدم شفافیت ضمن ایجاد شائبه سلب مسئولیت تربیتی از بخش عظیمی از عوامل مؤثر مدرسه، رسالت عظیم کار تربیتی را که محوریترین مأموریت مدرسه است ناخواسته به مصادره مربی تربیتی که یا در مدارس به کفایت نیست یا ناخواسته از جبر مازادی مربی تحمیلی شدهاند، درآورد .
امروز در مدرسه محورهایی چون کار تربیتی و آموزشهای تربیتی و دینی، مدیریت تربیتی، فعالیت تربیتیکه همه عوامل و ارکان مدرسه را بدون استثناء درگیر میکند در هم خلط شده و در یک کار نخ نما ، تشریفاتی و رنگ و رو رفته مربیان امروز نمود یافته است.
این موضوع هر چند درنگاه نخست ساده است اما در واقع کلید حل بسیاری از مسائل فرهنگی کف مدرسه بشمار میرود.
انتهای پیام/