آغاز امامت امام زمان(عج)

ظهور حضرت مهدى(عج)، شکوفاترین فصل تاریخ انسانیت است؛ دورانى که وعده‌هاى خداوند درباره خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان تحقق مى‌یابد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه شکوه مندترین جلوه‌هاى عبادت پروردگار مى‌شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، اندیشه مهدویت در مذهب تشیع، به‌دلیل مسأله امامت و جایگاه اعتقادى آن، که در فرهنگ شیعه، تداوم رسالت است، جایگاه رفیعى دارد. شیعه امامیه معتقد است امامت، مقامى است که از جانب خدا و به‌واسطه پیامبر، براى امت پس از او جعل شده و امام کسى است که سرنوشت امور دینى و دنیایى مردم در دست اوست. ازاین‌رو، شیعیان منتظرند در دولت کریمه آن حضرت، جامعه اخلاقى را در جهان تجربه کنند و بى‌عدالتى وجود نداشته نباشد و همه‌چیز بر پایه عدالت و اخلاق، سامان یابد. انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار دارد و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى‌شناسد و به هیچ قوم و ملتى نیز اختصاص ندارد. ازاین‌رو، همگان براساس فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرارسد که جهان در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات یابد و انسان‌ها از فلاکت موجود و نابسامانى و ناامنى و تیره‌روزى رها شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه‌اى دست‌یابند. با بهره‌گیرى از آیات و روایات، قیام مهدى موعود(عج)، آخرین حلقه مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. پیامبران الهى براى برقرارى ارتباط درست میان بنده و خالق و روابط حسنه میان بشر، بر اساس عدالت و صلح و صفا و خدمت برانگیخته شده‌اند، بنابراین، برقرارى عدالت، هدف اصلى و عمومى انبیا(ع) بوده است و آرزو و خیال نیست، بلکه واقعیتى است که دنیا به‌سوى آن پیش مى‌رود؛ یعنى سنت الهى است. خدا در نهایت، عدالت را بر دنیا حاکم خواهد کرد. به فرموده امام راحل، «ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهى را در این کشور ولى عصر(عج) حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغل‌بازى بپرهیزیم و رضاى خداوند متعال را در نظر بگیریم».

*    سیرى کوتاه در زندگى نامه حضرت‌
معتمد عباسى، امام حسن عسکرى(ع) را در هشتم ربیع الاول سال 260 ه. ق، به شهادت رساند و امامت مهدى موعود که رهبرى و ولایتش را پیامبر اکرم(ص) و معصومین پس از ایشان وعده داده بودند، آغاز شد. امامت حضرت مهدى(عج) در شرایطى روى داد که امام یازدهم نیز مانند دیگر ائمه، زمینه ولایت را براى فرزند خود آماده کرده بود. شب پیش از شهادت، ایشان به‌دور از چشم مأموران خلیفه، نامه‌هاى بسیارى درباره این مسأله مهم به شهرهاى گوناگون فرستاد. حکومت عباسى از مدت‌ها پیش، بر اساس سخن رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) مبنى بر این‌که مهدى فرزند امام حسن عسکرى(ع) است، امام یازدهم شیعیان را زیر نظر داشتند و مراقب بودند فرزندى از ایشان باقى نماند. با تولد حضرت مهدى(عج) در 15 شعبان سال 255 ه ق در سامرا، امام حسن عسکرى(ع) با پنهان نگاه داشتن خبر ولادت فرزند خویش، این نقشه را باطل کرد. پس از شهادت امام حسن عسکرى(ع)، خبر شهادت ایشان در سراسر سامرا پیچید و مردم در سوگ آن امام همام، عزادارى کردند و حضرت مهدى(عج) بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند. پس از شهادت امام، حضرت حجت(عج) که در آن زمان 5 سال داشتند، به امامت رسید و کم‌کم خبر وجود فرزندى از سلاله پاک امامت پخش شد که تلاش خلیفه عباسى براى یافتن ایشان‌ بى‌فایده بود. امامت حضرت حجت(عج) در این دوران را غیبت صغرا مى‌خواندند. این غیبت از زمان شهادت پدر بزرگوارشان در سال 260 ه ق، شروع و تا سال 329 ه ق به طول انجامید. چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام(عج) و شیعیان را به‌عهده داشتند و احکام دین را از ایشان دریافت و در اختیار شیعیان قرار مى‌دادند. این چهار نفر، عثمان‌بن سعید، محمد‌بن عثمان، حسین‌بن روح و على‌بن محمد سمرى بودند. این غیبت، 69 سال به طول انجامید. پس از غیبت صغرا، غیبت کبرا آغاز شد. از امامت ایشان تاکنون 1179سال مى‌گذرد. جهان در دو مرحله غیبت امام خود، در انتظار عدالت علوى است‌.

*    برکات مهدوى‌
یکى از سؤالات درباره مباحث مهدویت این است که چگونه مى‌توان از فیوضات امام غایب بهره مند شد؟ امامى که در پس پرده غیبت است، مى‌تواند در حیات بشرى اثرى داشته باشد؟ جابر‌بن عبد الله انصارى با شنیدن خبر غیبت حضرت مهدى(ع) از نبى اکرم(ع) پرسید: «فَهَل یقَعُ لِشِیعَتِهِ الإِنتفاعُ فِى غَیبَتِهِ؟؛ آیا در غیبت حضرت، شیعیانش بهره و فایده‌اى از او خواهند برد؟» حضرت رسول فرمودند: «اِى و الَّذِى بَعَثَنِى بِالنُّبُوَّه إِنَّهُم ینتَفِعُونَ بِهِ وَ یستَضِیئُونَ بِنُورِهِ کانتِفاعِ النّاسِ بِالشّمسِ و إِن جَلَّلَها السِّحَابٌ؛ بله، قسم به کسى‌که مرا به نبوت برانگیخت، همانا شیعیانش از او بهره مند مى‌شوند و به نور او روشنى مى‌یابند؛ همانند بهره مندى مردم از خورشید، آن گاه که ابر آن‌را پوشانده باشد.» از آن‌جاى که مشیت خداوند بر این تعلق گرفته است که نظام هستى، نظام اسباب و مسبّبات باشد؛ براى فیض وجود و دیگر فیوضات به‌واسطه‌اى نیاز بود که از طرفى بتواند با عالم ماده مرتبط باشد و در قالب انسان مادى تجلى یابد و از سوى دیگر، نزدیک‌ترین و مقرب‌ترین موجود در عالم هستى به خالق متعال باشد. به‌همین‌دلیل است اولین چیزى که به‌وسیله آفریدگار هستى خلق شد، انوار طیبه ائمّه معصومین(ع) بود و به‌واسطه آنان، فیض وجود به دیگر موجودات افاضه شد.
امام عصر(ع)، واسطه فیض بین خالق و مخلوق است و نور وجود، علم و هدایت به‌واسطه او به مخلوقات مى رسد. آن‌حضرت به‌عنوان یکى از معصومین(ع)، هدف نهایى آفرینش انسان و جهان است و مخلوقات همان‌گونه که در پیدایش خود نیازمند هدف نهایى هستند، در تداوم، استمرار و بقاى خلقت نیز به آن نیازمندند. بنابراین، موجودات عالم، هم اصل وجودشان به‌واسطه امام است و هم نعمت‌هایى را که در طول حیات خود دارند، به‌واسطه وجود بابرکت امام است. «بِبَقَائِهِ بَقِیتِ الدُّنیا و بِیمِینِهِ رُزِقَ الوَرى؛ دنیا به‌واسطه‌ى بقاى او باقى است و مخلوقات به برکت او روزى داده مى‌شوند.
 

*    خانواده مهدوى‌
یکى از جذاب‌ترین مباحث مربوط به خانواده و مهدویت، آشنایى با معارف مشترک قرآنى بین خانواده و مبحث مهدویت است. در این باره، سوره نور، در ابتدا با ظرافت و زیبایى خاصى به مباحث خانواده اشاره کرده و در پایان به بحث منجى و تشکیل حکومت مهدوى پرداخته است.
با دقت در مضامین این سوره درمى یابیم بیشترین حجم آیات آن به آسیب‌شناسى خانه و خانواده و راهکارهاى حقوقى و اخلاقى انسجام بخشى و حفظ نظام خانواده مربوط است. البته نکته بسیار مهم این است که خداوند پس از تبیین احکام خانواده، به طرح «مسأله مهدویت» مى‌پردازد و مى‌فرماید: «وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِى الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یعْبُدُونَنِى لَا یشْرِکونَ‌بى‌شَیئًا وَمَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک فَأُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‌اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین، جانشین خود قرار دهد؛ همان‌گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین خود قرار داد و آن دینى را که برایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند.
امتزاج و تربیت مباحث خانواده و طرح آیه مهدویت در این سوره، بیانگر ارتباط تنگاتنگ فرهنگ انتظار و مهدویت با اصالت خانوادگى و استحکام بیان خانواده و توجه به «بیت» است. انسان‌هاى صالح و تربیت یافته در خانواده‌هاى اصیل، شایستگى پذیرش ولایت و امامت پیشواى آسمانى‌اى چون حضرت مهدى(عج) را دارند. به‌همین‌دلیل، در نظام سیاسى و فرهنگ علوى، یکى از ملاک‌هاى گزینش افراد شایسته، تربیت یافتن و برخاستن آنان از «بیوت صالحه» است. چنان‌که حضرت على(ع) در نامه‌اى به مالک اشتر فرمود: «ثُمُّ الصَق بِذَوِى المُرُؤاتِ و الأحسابِ و أهل البیوتاتِ الصّالِحَه و السَّوابق الحَسَنةِ...؛ در انتخاب کارگزاران خود با آنان که خانواده دارترند و شخصیت حساب شده دارند و از خاندانى پارسا و صالح و با سوابقى درخشانند، ارتباطى نزدیک تر برقرار کن و آنان را برگزین». به عبارتى مى‌توان نتیجه گرفت که اصالت‌هاى خانوادگى و رعایت احکام خانواده، چون ازدواج، کنترل چشم، روابط سالم خانوادگى، حیا و عفت، زمینه تحقق وعده الهى و تشکیل حکومت جهانى آخرین ذخیره الهى را فراهم مى‌کند و کسانى‌که لیاقت و توانایى پاک زیستى و اداره یک خانواده را داشته باشند، لیاقت مشارکت در اداره جهانى پاک و عارى از هر نوع ستم و تباهى را نیز خواهند داشت.
 

*    سیره حکومتى مهدوى‌
ظهور حضرت مهدى(عج)، شکوفاترین فصل تاریخ انسانیت است؛ دورانى که وعده‌هاى خداوند درباره خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان تحقق مى‌یابد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه شکوه مندترین جلوه‌هاى عبادت پروردگار مى‌شود. در احادیث گوناگون، گوشه هایى از عظمت آن دوران به تصویر کشیده شده است.
پس از ظهور امام زمان(ع) گروهى بر ضد حضرت وارد جنگ مى‌شوند و مى‌کوشند از تشکیل حکومت عدل الهى بر روى زمین که وعده آن، از سوى انبیا و امامان(ع) داده شده است جلوگیرى کنند. امام(ع) ابتدا آنان را به راه حق دعوت مى‌کند و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار مى‌شود و هرگونه فساد و کژى را نابودکند.
امام باقر(ع) در تفسیر آیه «وَ قاتِلُوهُمْ حتى لا تَکونَ فِتْنَهٌ وَ یکونَ الدِّینُ کلُّهُ لِلّهِ». (انفال:39) مى‌فرماید: «تأویل این آیه هنوز نیامده است. پس زمانى که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته مى‌شوند، مگر موحّد شوند و شرکى باقى نماند.
در حدیث دیگرى مى‌فرماید: «با مشرکان جنگ مى‌کنند تا این‌که موحّد شوند و شریکى براى خدا قرار ندهند. چنان (امنیتى حاصل) مى‌شود که پیرزن کهنسال، از مشرق به مغرب مى‌رود، بدون آن‌که کسى جلوى او را بگیرد.
امام صادق(ع) نیز مى‌فرماید: «إِذا قامَ الْقائِمُ لایبْقى أَرْضٌ إِلّا نُودِى فِیهَا شَهادَةَ أَنْ لاإِلهَ إِلَّا اللهَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ؛ زمانى که قائم(عج) قیام کند، هیچ سرزمینى نمى‌ماند، مگر این‌که نداى شهادتین لا إله إلّا الله و محمّد رسول الله در آن طنین اندازد.
 

*    احیاى قرآن‌
قرآن، محور حرکت جنبش جهانى امام مهدى(عج) است و آن‌حضرت با آموزش قرآن، آن‌را سرمشق زندگى انسان‌ها قرار خواهند داد. حضرت على(ع) در این باره مى‌فرماید: «کأَنّى أنْظُرُ اِلى شِیعَتُنَا بِمَسْجِدَ الْکوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا اَلْفساطِیطِ یعَلِّمُونَ النَ‌اسَ اَلْقُرآنَ کمَا اُنْزِلَ؛ گویا شیعیان ما اهل بیت(ع) را مى‌بینم که در مسجد کوفه گرد آمده‌اند و خیمه‌هایى برافراشته‌اند و در آن‌ها قرآن‌را آن چنان‌که نازل شده است، به مردم یاددهند».
حضرت على(ع) درباره بیان احوال زمان ظهور امام مهدى(عج) مى‌فرماید: «(امام مهدى) هواى نفس را به هدایت و رستگارى برمى گرداند، زمانى که مردم هدایت را به هواى نفس تبدیل کرده باشند و رأى را به قرآن برمى گردانند، زمانى که مردم قرآن‌را به رأى و اندیشه بدل کرده باشند».
 

*    گسترش عدالت‌
مهم‌ترین شاخص قیام امام مهدى(عج)، ریشه کن ساختن ستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتى است، به گونه‌اى که مى‌توان ادعا کرد، جمله «یمْلَأُ الْأَرْضَ‌ قِسْطاً وَ عَدْلاً کم؟ا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» که در بیشتر احادیث ذکر شده، تواتر لفظى دارد.
پیامبر(ص) مى‌فرماید: «قیامت بر پا نمى‌شود، مگر این‌که مردى از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده بود.
 

*    گرایش مجدد به اسلام‌
با درگذشت پیامبر اسلام(ص)، خلفا کوشیدند از روشن شدن جایگاه اهل بیت(ع) در مقام مفسران دین اسلام که هدایت جامعه را عهده دار بوده‌اند، جلوگیرى کنند که این امر سبب شد گمراهى‌ها در میان مسلمانان گسترش یابد و برخى عناصر یهودى و مسیحى، با کمک دستگاه خلافت، اسلام را مطابق سلیقه شان و مناسب با منافع حاکمان، توجیه و تفسیر کنند و مردم، از اهل بیت(ع) جدا کنند. افرادى مانند تمیم دارى، وهب‌بن منبه، کعب الاحبار، ابوهریره، عروه‌بن زبیر و عبدالله‌بن عمر، با تفسیرهایى که بیش تر با هواهاى نفسانى و خواسته‌هاى حاکمان مطابقت داشت، از همان آغاز، موجب بروز برخى انحراف‌ها و ایجاد فرقه‌هاى کلامى در زمان هاى بعد شدند. به‌همین‌دلیل، آن گاه که امام زمان(ع) قیام مى‌کند، به پیراستن دین اسلام از انحراف‌ها و پیرایه هایى مى‌پردازد که از سوى منحرفان بر دین اسلام تحمیل شده است و مردم را به اسلامى که پیامبر آن‌را ابلاغ کرده بود، دعوت مى‌کنند. امام صادق(ع) در این باره مى‌فرماید: «زمانى که حضرت قائم(ع) قیام مى‌کند، مردم را مجدداً به اسلام فرا مى‌خواند و به امرى هدایت مى‌کند که فراموش شد و جمهور از آن منحرف شده‌اند.
 

*    عدالت فرهنگى‌
در نظام حکومتى امام مهدى(ع)، به‌طور کلى نادانى،بى‌سوادى و کم خردى، ریشه کن مى‌شود و همه انسان ها براساس توانایى خود، از بالاترین حد دانش و معرفت برخوردار مى‌شوند.
در روایتى که از امام باقر(ع) نقل شده، در زمینه رشد و توسعه خردورزى در زمان امام مهدى(ع) آمده است: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلى رُؤُسِ الْعِبادِ فَجُمِعَ بها عُقُولُهُمْ وَ کمُلَتْ بِهِ أَخْلَاقُهُمْ؛ هنگامى که قائم ما به پا خیزد، خداوند دستش را بر سر بندگان مى‌گذارد و بدین وسیله عقول آن‌ها افزایش مى‌یابد و خردهاى آن‌ها به کمال مى رسد».
عدالت مهدوى به عدالت اقتصادى یا عدالت قضایى محدود نمى‌شود و شامل حوزه‌هاى فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و حقوقى مى‌شود.
 

*    عدالت سیاسى‌
عدالت سیاسى آنگاه محقق مى‌شود که هر شهروندى به اندازه اهلیّت و توان قابلیت خود، از امکانات عمومى جامعه بتواند بهره ببرد. به عبارت دیگر عدالت سیاسى، یعنى بهره‌ورى و مدیریت به اندازه قابلیت و بر اساس اهلیت.
اصلاح ساختار مدیریتى، از مهم‌ترین شاخص‌هاى توسعه جامعه است و مدینه فاضله بدون مدیران فاضل، شعارى بى محتواست. رئیس مدینه فاضله با گماردن افاضل بر پست‌هاى حکومتى و عزل اراذل از مناصب حکومتى، حرکت جامعه به‌سوى سعادت را نهادینه مى‌سازد. عدالت مدیران، آنقدرداراى اهمیت است که نه تنها مدیران‌بى‌عدالت که حتى مدیران سازشکار و اهل تساهلى نیز در ساختار مدیریت حضرت، جایگاهى ندارند. البته اصلاح مدیران و ساختار مدیریتى جامعه، بدون اصلاح بستر و توده‌هاى مردم به توفیق نمى‌رسد؛ چراکه در جامعه ناعادل، زمینه کار براى مدیرعادل مساعد نیست. بر این اساس، یکى از راهکارهاى اصلاح مدیریت جامعه، اصلاح تفکر و فرهنگ افراد جامعه است. به نظر مى‌رسد که از مهم‌ترین سیاست‌هاى حکومت مهدوى، اصلاح فرهنگ عامه و تغییر نگرش و فهم شغلى از سیاست و تبدیل آن به تلقى معرفتى و خدماتى از آن است.
امام مهدى(ع)، در گام نخست، عدالت را به روح افراد و جان بشر مى‌رساند و هنر اول مهدى(ع)، «انسان عادل» ساختن است. عدالت جهانى مهدوى، مبتنى بر عدالت انسانى است و عدالت گسترى مهدوى به گونه‌اى است که عدالت حتى بر عاطفه‌ها و روابط حاکم مى‌شود. پس اگر مردم و ساختار جامعه با عدالت خو گرفتند، جامعه به عدالت مى‌رسد. ازاین‌رو امام، فطرت و جان‌ها را معتدل مى‌کند و جان عادل و معتدل، خواهان قانون و دین عادلانه مى‌شود. طبیعى است که در این شرایط، دینى که میزان برخورداریش از اعتدال و عدالت بیشتر است؛ فراگیر مى شود.
 

*    قضاوت مهدوى‌
در زمان حکومت امام مهدى(ع)، عدالت در مناسبات حقوقى و قضایى حاکم مى‌شود و داورى و قضاوت میان مردم از هرگونه اشتباه،بى‌عدالتى و جانب دارى پیراسته مى‌شود که این امر در عادلانه شدن همه روابط اجتماعى و جلوگیرى از ستم و تجاوز به حقوق دیگران تأثیر مهمى خواهد داشت.
امام صادق(ع)، شیوه قضاوت امام مهدى(ع) را به شیوه پیامبرانى چون حضرت داوود(ع) که قضاوت عادلانه و بدون اشتباه آن‌ها در تاریخ مشهور است تشبیه مى‌کند و مى‌فرماید:
إِذا قامَ قائِم آلِ مُحَمَّدٍ(ع) حُکمَ بَینَ النّاسِ بِحُکمِ داوُد لایحْتاجُ إِلى بَینَةٍ یلْهِمُهُ اللهُ تَعالى فَیحْکمُ بِعِلْمِهِ وَ یخْبَرُ کلُّ قَوْمٍ بِما اسْتَبْطَنوه زمانى که قائم آل محمد که بر آن‌ها درود باد به پاخیزد، در میان مردم به حکم داوود قضاوت خواهد کرد. او به بینه (شاهد) نیازى نخواهد داشت؛ زیرا خداى تعالى امور را به وى، الهام و او بر پایه دانش خود داورى مى‌کند و هر قومى را به آنچه پنهان کرده‌اند، آگاه مى‌سازد.
امام یارانى را که در بالاترین مراتب پرهیزکارى قرار دارند و در ارتباطى مستقیم، حکم قضایایى را که در آن‌ها دچار تردید شده‌اند، دریافت مى‌کنند.
 

*    اقتصاد مهدوى‌
امام مهدى(ع) آخرین حاکمى است که بر کره خاکى حکومت خواهد کرد. تأمین عدالت اقتصادى، نقش و جایگاه برجسته‌اى دارد و در روایت‌هاى اسلامى نیز بر این جنبه از عدالت موعود، بسیار تأکید شده است. با استقرار حکومت مهدوى، رفاه اقتصادى همراه با قسط و عدالت بر سراسر جهان حاکم مى‌شود و بشر به آرزوى دیرین خود دست مى‌یابد.
امام محمد باقر(ع) نیز عدالت اقتصادى دوران ظهور را چنین توصیف مى‌کنند: «فَإِنَّهُ یقْسِمُ بِالسَّوِّیه وَ یعْدِلُ فِى خَلْقِ الرَّحْمنِ، الْبِرّ مِنْهُمْ وَالْفَاجِرِ؛ او مال و ثروت را به مساوات بین مردم تقسیم و در میان آفریدگان خداى رحمان، اعم از نیکان و بدان آن‌ها، عدالت برقرار مى‌کند».
در روایتى دیگر حضرت مى‌فرماید:
او بخشش‌هایش را دو بار در سال بر مردم ارزانى مى‌دارد و در هر ماه دو بار به آن‌ها روزى مى‌دهد. او میان مردم چنان برابرى ایجاد مى‌کند که هیچ نیازمند زکاتى یافت نمى‌شود. صاحبان زکات با زکات‌هاى خود به‌سوى مستمندان از شیعیان او روى مى‌آورند، اما آن‌ها از پذیرش زکات خوددارى مى‌کنند. پس صاحبان زکات، زکاتشان را در همیان‌گذارند و در خانه‌هاى مستمندان مى‌گردانند و به آن‌ها عرضه مى‌کنند، اما آن‌ها مى‌گویند: ما را نیازى به دراهم شما نیست. همه اموال اهل دنیا، چه آن‌ها که از دل زمین به دست مى‌آید و چه آن‌ها که از روى زمین حاصل‌شود نزد او جمع مى‌شود. پس او به مردم مى‌گوید: بیایید به‌سوى آنچه در راه به دست آوردن آن پیوندهاى خویشى را گسستید؛ خون به ناحق ریختید و به محارم دست یازیدید. پس او آنچنان بخششى به مردم ارزانى مى‌کند که پیش از آن هیچ‌کس ارزانى نداشته است..
از پیامبر گرامى اسلام(ص) نقل شده است:
«هنگامى که مهدى ظهور کند، خداوند تعالى‌بى‌نیازى را در دل‌هاى بندگان جایگزین مى‌سازد، تا آن‌جا که وقتى مهدى مى گوید: چه کسى مال و دارایى مى‌خواهد؟ جز یک نفر هیچ‌کس به‌سوى او نمى‌آید. پس او مى‌گوید: هرچه‌خواهى برگیر. آن مرد هم مقدارى مال برگرفته بر دوش خود گذاشته مى‌رود، تا آن‌جا که به دورترین مردم مى‌رسد. در این وقت مى‌گوید: آیا من از این مردم هم بدترم. پس باز مى‌گردد و آن مال را به مهدى برمى گرداند و مى‌گوید: مالت را بگیر نیازى به آن ندارم.
 

*    زنان حکومت مهدوى‌
حکومت عدل الهى با هدایت منجى بشریت، با یارى سیصد و اندى یار خاص، در مقام کارگزاران تشکیل حکومت، در جهان برقرار مى‌شود. این سازمان حکومتى از عناصر گوناگونى تشکیل شده است که در این مشارکت، زنان نیز مانند مردان سهیمند. امام باقر(ع) مى‌فرماید: «به خدا سوگند سیصد و اندى نفر خواهند آمد و پنجاه زن در میان آنان هست.مفضل‌بن عمر مى‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «همراه حضرت قائم، سیزده زن هست. عرض کردم: آنان چه نقشى خواهند داشت؟ فرمودند: زخمى‌ها را مداوا و از بیماران پرستارى مى‌کنند. آن چنان‌که همراه رسول خدا(ص) بودند.
دسته دیگرى از روایات نیز، تنها به همراه بودن زنان با حضرتش بسنده کرده و شمارشان را ذکر نکرده‌اند. اما مسلم است که در این تحول، حضور زنان عظیم است.


در تقسیم‌بندى کلى، یاوران امام(ع) را مى‌توان به دو گروه تقسیم کرد:
1. زنانى که در همان دوره قیام حضرت مهدى(عج) زندگى مى‌کنند و هنگام ظهور حضرت، در شمار یاران ایشان قرار خواهند گرفت؛
2. بانوانى که پیش از ظهور مولایشان از دنیا رفته‌اند و لیاقت دارند در رکاب بقیه الله الاعظم باشند و هنگام قیام حضرت، به دنیا رجعت خواهند کرد.
این زنان به‌دلیل شایستگى‌هایى که در گذشته، در دفاع از حریم دین به اثبات رسانده‌اند، جزو یاران حضرت قرارگیرند یا این‌که چون انتظار فرج امام را داشته و با این آرزو درگذشته‌اند، هنگام ظهور به دنیا باز خواهند گشت و به یارى امام خویش خواهند شتافت.
نخستین گروه از زنانى که به محضر امام زمان(عج) مى‌شتابند، کسانى هستند که در آن ایام زندگى مى‌کنند. آنان همانند دیگر یاران امام، به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت حضرت مى‌رسند و آمادگى خویش را براى یارى امامشان اعلام مى‌دارند.
 

*    تربیت مهدوى‌
بى گمان، والدین و خانواده در تربیت کودکان و نوجوانان، نقش بنیادى و مهمى دارند؛ زیرا کودکان آینه تمام نماى باورها، ارزش‌ها، ایمان و تربیت والدین و بزرگ ترهاى خانواده هستند و براساس نظام فکرى و عملى خانواده، تربیت مى شوند. بر این اساس، یکى از شیوه‌هاى مهم نهادینه کردن اندیشه مهدویت، رفتار والدین است. در تربیت مهدوى، کودک و نوجوان را باید از خانواده شروع کرد. پدر و مادرانى که مى‌خواهند فرزند مهدوى داشته باشند، باید صالح و منتظر باشند.
منظور از مدیریت برنامه‌هاى مهدوى در خانواده این است که مراقب باشیم شرکت در برنامه‌هاى مهدوى، کودکان را از حقوقشان محروم نکند. پدرى که صبح‌هاى جمعه در مراسم دعاى ندبه شرکت مى‌کند، نباید به‌دلیل خستگى از حضور در کنار کودکانش و توجه به تفریحات آن‌ها غفلت کند. پدر باید با برنامه‌ریزى درست از ایجاد احساس نامناسب از شرکتش در دعاى ندبه در ذهن کودکانش جلوگیرى کند.
پدر و مادرى که نسبت به تربیت مهدوى فرزندشان دغدغه داشته باشند، باید مراقب تغذیه روحى و معنوى کودکشان باشند و براى آن برنامه‌ریزى کنند، همان‌گونه که براى تغذیه جسمى و سلامت جسمانى آن‌ها برنامه‌ریزى مى‌کنند.
 

*    رسانه مهدوى‌
رسانه، ابزار اطلاع‌رسانى و داراى کارکردهاى دوگانه و متقابلى است و همان اندازه که مى‌تواند موجب بصیرت، روشنگرى و رشد فردى و اجتماعى باشد، مى‌تواند عامل جهالت، تفرقه و نابودى اندیشه و فرهنگ جامعه شود. بنابراین، داورى درباره رسانه، بستگى به آن دارد که در اختیار چه کسى و با چه اهدافى از آن استفاده شود. به این معنا که نمى‌توان در مقام ارزش گذارى، رسانه را خوب یا بد دانست؛ زیرا خوبى یا بدى رسانه به امورى بستگى دارد که داورى درباره آن مى‌باید در چارچوب ملاک‌هاى مشخصى انجام گیرد. ازاین رو، براى شناخت بیشتر رسانه در نظام ارزشى مهدوى، با بهره‌گیرى از آیات و روایات به چند مورد اشاره مى‌شود.
 

*    بصیرت افزایى‌
در آغاز برپایى حکومت مهدوى، جامعه مهدوى با انواع دسایس دشمنان روبه رو است. در چنین شرایطى، رسانه مهدوى با شبکه‌اى از رسانه‌هاى دشمن و با هوشمندى تمام به مقابله برمى خیزد، زیرا رسانه دشمن واقعیات را به سود خود دستکارى مى‌کند: «مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ». (نسا: 46) که ظاهرى فریبنده و ادبیاتى نرم دارند. «وَمِنَ النَّاسِ مَن یعْجِبُک قَوْلُهُ فِى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِى قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ» (بقره: 203) و دستگاه اطلاع‌رسانى آن‌ها، به جامعه مهدوى آسیب مى‌رساند: «وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکتَابَ مِن قَبْلِکمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکواْ أَذًى کثِیرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِک مِنْ عَزْمِ الاُمُورِ». (آل عمران: 185) آن‌ها از پاى نمى‌نشیند، مگر این‌که امت اسلامى به تمکین به خواسته‌هایشان را وادار کنند. «وَلَن تَرْضَى عَنک الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ». (بقره: 119) اردوگاه کفر در عصر ارتباطات در جدال با دانش آسمانى، مى‌خواهد دل‌هاى مردم را با خود همراه سازد، اما حضرت جادوى رسانه‌اى جبهه کفر را با فتح قلوب، باطل مى‌کند. او مردم را مى‌شناسد و به فرموده امام صادق(ع) احدى نمى‌ماند، مگر آن‌که حضرت او را مى‌شناسد. حاصل این نبرد رسانه اى، روى آوردن مردم به خداپرستى است. در این میان، افرادى هستند که به ایمان آوردنشان هیچ امیدى نیست و به تعبیر امام صادق(ع)، افرادى ولایت حضرت را مى‌پذیرند که تا پیش از آن آفتاب پرست و ماه پرست بوده اند
 

*    ارزش آفرینى‌
یکى از راه‌هاى مبارزه با انحراف، تقویت بنیان جامعه اسلامى است. با تقویت بنیان‌هاى جامعه اسلامى، مبانى حکومت دینى نیز تقویت خواهد شد. در چنین شرایطى، رسانه مهدوى با تکیه بر فطرت انسانى به یارى آن‌حضرت خواهد آمد. براین اساس، کار این رسانه گاه احیاى ارزش‌هاست. چنان‌که امام رضا(ع) فرمود: «رحم الله عبدا احیى امرنا». (عیون الاخبار، ص 275) گاه نیز تبلیغ ارزش‌ها که فرمود: «وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ». (آل عمران: 104) در چنین شرایطى، رسانه مهدوى با ارزش آفرینى و تقویت ایمان مردمى، این پیوند را تقویت مى‌کند و با احیا و گسترش ویژگى‌هایى مانند وحدت، بنیان حکومت اسلامى را مستحکم مى‌سازد.
 

*    الگوسازى‌
چهره‌سازى و الگودهى، یکى از اصول تربیتى قرآن است. همواره اولیاى دین در زندگى خویش به پیروى از الگوى شخصیتى و رفتارى و اعتبار آن توجه داشته و بر این اساس، مردم را به پیروى از الگوى مناسب دعوت کرده‌اند. خداوند در قرآن اعلام مى‌کند که پیامبر الگویى نیکو براى پیروى است.
امام على(ع) که از نزدیک شاهد همه رفتارها و شیوه‌هاى زندگى پیامبر بود، ایشان را بهترین الگو و اسوه‌داند. الگوسازى در نظام ارزشى مهدوى، به‌عنوان راهبرد انسان ساز و ارزش آفرین، پى‌گیرى مى‌شود و در راستاى مبارزه با انحراف، چهره‌هاى منفى با طرد رسانه‌اى روبه رو خواهد شد. ازاین رو، رسانه مهدوى خصلت‌هایى است که خداوند و شریعت مى‌پسندد، برجسته‌سازى مى‌کند و فردى که این خصوصیت را دارد، به‌عنوان اسوه و الگو به‌وسیله رسانه مهدوى در جامعه مهدوى، مطرح و به همگان معرفى مى‌شود.
 

*    دفاع از مظلوم‌
عدالت‌خواهى و حرکت بر مدار عدالت، به‌معناى گریز از ستم است. انسان مؤمن و مسلمان، انسانى ستم ستیز است و مى کوشد دیگران را به‌سوى عدالت فرا بخواند و از هرگونه ستم باز دارد. ازاین رو، همواره درکنار عدالت خواهان و علیه ظالمان است و در دفاع از مظلوم و رهایى او، از جهاد مالى، جانى و علمى کم نمى‌گذارد. رسانه مهدوى، رسانه اى است که همواره در چارچوب ستم ستیزى و دفاع از مظلوم گام برمى دارد و مى‌کوشد مردم را نسبت به مصادیق و مفاهیم ظلم آگاه سازد و آنان را در مسیر عدالت کلان هستى قرار دهد و دستگیر مظلومان و دشمنان ظالمان باشد. (حدید: 25) از نظر وحى، بیان مصادیق عدالت و ظلم مى‌تواند موجبات روشنگرى بشر را فراهم آورد و او را در مسیر درست قراردهد. بسیارى از مصادیق ظلم، براى توده‌هاى مردم ناشناخته است؛ زیرا توده‌هاى مردم با بهره گیرى از رسانه مهدوى مى‌توانند با برخى مصادیق ظلم آشنا شوند.
 

*    فضیلت انتظار
انتظار قائم برابر با شهادت در راه خداست. امام صادق(ع) مى‌فرماید: «کسى‌که در حال انتظار ظهور بمیرد، همانند فردى است که با قائم در خیمه اوست.» پس از این سخن، امام قدرى درنگ کردند و فرمودند: «نه، بلکه مانند فردى است که در رکاب مهدى(عج) شمشیر زده باشد.» سپس فرمود: «نه، به خدا سوگند همانند کسى است که در رکاب پیامبر اکرم(ص) شهید شده باشد.
 

*    وظایف منتظران مهدوى‌
اول شناخت امام‌
اهمیت شناخت امام زمان(عج) به گونه‌اى است که در برخى روایات، کسب نکردن معرفت لازم درباره امام، مساوى با کفر وبى‌ایمانى است. پیامبر اکرم(ص) در این زمینه مى‌فرماید: «کسى‌که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است یا در ادعیه به این مسأله اشاره شده است: «پروردگارا حجت خودت را به من بشناسان؛ چراکه اگر حجتت را به من نشناسانى، من از دین و آیینم گمراه مى‌شوم».
دوم پیروى از نائب امام‌
در دوره غیبت کبرا، فقهاى جامع الشرایط مسؤولیت نمایندگى عام امام را پاسدارى از احکام و مقررات اسلامى برعهده دارند. امام صادق(ع) مى‌فرماید: «صاحب الامر(عج) غیبتى خواهد داشت، اگر کسى در آن دوره آخرالزمان بخواهد دین‌دار بماند، سخت در مشقت خواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقواى الهى پیشه کند و دو دستى به دین خود بچسبد».
در این باره وقتى از حضرت مهدى(عج) سؤال کردند، در دوران غیبت کبرا که به شما دسترسى نداریم، پاسخ احکام و مسائلى را که با آن‌ها مواجه مى‌شویم، چگونه به دست آوریم؟ حضرت فرمود: «در پیش آمدها و حوادثى که رخ مى‌دهد، به آشنایان با احادیث ما (مجتهدان جامع الشرایط که متخصصان متون دینى و احادیث اهل بیت(ع) هستند) مراجعه کنید. آن‌ها حجت من براى شما و من حجت خدا بر آنان هستم.
سوم خودسازى‌
بنابراین، یکى از وظایف منتظران، تلاش در راه خودسازى و تهذیب نفس است. بر این اساس، امام صادق(ع) مى فرماید: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(عج) باشد، باید در انتظار ظهور آن‌حضرت باشد و در این حال، به پرهیزکارى و اخلاق نیکو رفتار کند».
حتى در توقیعى که امام زمان(عج) آن‌را براى شیخ مفید نوشته، چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانى که از شیعیان سر مى‌زند، یکى از عوامل طولانى شدن دوره غیبت و محرومیت آن‌ها از دیدار امام است.
چهارم جامعه‌سازى‌
یکى از شرایط مهم رشد ارزش‌هاى الهى، مبارزه با نارسایى‌هاى اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منکر است، به گونه‌اى که در روایات اهل بیت(ع) آمده که تا آمادگى‌هاى لازم فکرى و فرهنگى در جامعه براى پذیرش و یارى امام زمان(عج) پدید نیاید، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوى دیگر، آمادگى هاى لازم نیازمند بسترسازى است که افراد به دست آوردن مهارت‌ها و کمالات لازم، در پاک‌سازى فضاى عمومى جامعه بیشتر بکوشند تا شرایط لازم براى ظهور آن‌حضرت فراهم شود.
پنجم دعا براى تعجیل فرج‌
با توجه به نقش و جایگاه مهمى که دعا در تفکر اسلامى دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد، همچون دیگر علل و عوامل مؤثر در نظام هستى، مى‌تواند امور تکوینى را تغییر دهد. در بخشى از روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) سفارش شده است که براى فرج امام زمان(عج) زیاد دعا کنید.
 

*    رسانه منتظر
رسانه منتظر و زمینه ساز، رسانه‌اى است که اهداف، روابط و برنامه‌هایش را هم سو با مقاصد و خواسته‌هاى امام قرار مى دهد و میزان اعتبار و مشروعیت خود را به انجام تکالیف و اهتمام و تلاش در راستاى تحقق آن وابسته مى‌داند؛ زیرا امروز رسانه‌ها، براى تحقق جامعه آرمانى و مورد نظر امام زمان(عج) نقش مهمى دارند، آن‌ها با ابزارهاى گوناگون رسانه‌اى در گسترش و نهادینه کردن فرهنگ انتظار سهم بزرگى دارند. ابزار اینترنت بسیار فراگیر و اثربخش است. فیلم‌هاى تبلیغى، رسانه‌هاى مجازى و مکتوب نیز سهم مهمى در عرصه تبلیغ دارند. در عرصه سایبرى، وبلاگ نویس‌هاى مهدوى در فضاى مجازى، فعالیت تحسین برانگیزى دارند. آن‌ها باید کیفیت تعامل با رسانه را بیاموزند. اگر به سواد رسانه‌اى مسلح نشوند،بى‌دفاع هستند و دیگران آن‌ها را شکار مى‌کنند. ازاین رو، با توجه به کارکرد و اهمیت رسانه در شیوه‌هاى انتقال پیام، باید از شیوه‌هاى خلاقانه و هنرمندانه به‌صورت غیرمستقیم، پیامشان را به مخاطبان برسانند و در برابر هجوم‌بى‌امان منکران مهدوى، پاسخ‌هاى مستند و مستدل ارائه کنند. دنیاى استکبار، با ساخت فیلم‌هاى مرتبط با اسلام و آخرالزمان، به جامعه جهانى چنین القا مى‌کند که کسى که مسلمانان منتظر او هستند، با حمله موشکى مى‌خواهد غرب را نابود کند. آن‌ها با ساختن فرقه‌هاى انحرافى در قالب فیلم‌هاى هالیوودى، مى‌خواهند آمریکا و نگاه لیبرال دموکراسى را به‌عنوان منجى معرفى کنند. آن‌ها بسیارى از کارهایشان را از طریق رسانه انجام مى‌دهند و اگر قرار باشد ما براى این تحریف‌ها و تهدیدات پاسخى داشته باشیم، بهترین ابزار، رسانه است که با بیان صحیح و منطقى، دلایل محکمه پسند ارائه شود.
 

*    یاد فراوان امام عصر(عج)
یاد کردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است که چندى منتظر محبوب خویش هستند؛ اما نتوانسته‌اند پس از مدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام مى‌کنند. به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذکر احادیث، کرامات، مقام امام و عنایت امام به شیعیان وظیفه دیگرى است که منتظران واقعى احساس مى‌کنند و بدین طریق همواره نام و یاد آن‌حضرت را زنده نگه مى‌دارند.
امام على(ع) فرمود: من احب شیئاً لهج بذکره هرکس چیزى را دوست بدارد، همواره نام آن‌را بر زبان دارد.
و امام کاظم(ع) درباره غیبت امام زمان(عج) فرمود: یغیب عن ابصار الناس شخصه ولا یغیب عن قلوب المؤمنین ذکره خودش از دیدگان مردم پنهان مى‌شود، ولى یاد او از دلهاى مؤمنان مخفى نمى‌شود.
منتظران عاشق در دعاى ندبه که زمزمه‌اى عاشقانه است هر صبح جمعه با معشوق خویش ارتباط برقرار نموده و به یاد او سرشک از دیدگانشان جارى مى‌گردانند. چه زیباست نغمه‌هاى عاشقان مهدى آن‌جا که مى‌گویند: عزیزٌ علیَّ  أن أرى الخلق و لاترى و لا اسمع لک حسیساً و لا نجوى؛ بسیار بر من سخت است که خلق را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایى نشنوم.
هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء هل من جزوع فاساعد جزعه اذا خلا هل قذیت عین فساعدتها عینى على القذى هل الیک یا ابن احمد سبیل فتلقى هل یتصل یومنا منک بعدة فنحظى
آیا کسى هست که مرا یارى کند تا به همراهى او ناله و گریه را طولانى کنم؟ آیا ناله‌کننده وبى‌تابى هست که من با زارى او را در هنگام تنهائیش یارى و همراهى کنم؟ آیا در چشمى خار رفته است که چشم من در ناراحتى و اشک با او همدردى نماید؟اى زاده احمد! آیا راهى به‌سوى تو هست که به ملاقات تو منتهى گردد؟ آیا روز جدایى ما به فرداى وصال مى‌رسد که از آن حظ بریم؟
نکته شایان توجّه این‌که: البته آن امام همام(عج) نیز از یاد شیعیان خویش غافل نیست و اگر ارتباط ما با یوسف زهرعج برقرار شود و در همه امور زندگى به یاد و ذکر آن‌حضرت باشیم، به یقین مورد عنایت و لطف خاصّه آن واسطه فیض الهى قرار مى‌گیریم، چنان‌که در نامه آن‌حضرت به مرحوم شیخ مفید به این موضوع اشاره شده است. آن‌حضرت‌فرماید: انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ما از رسیدگى به حال شما کوتاهى نمى‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمى‌بریم.

انتهای پیام/