شورای توسعه فرهنگ قرآنی مقصر اصلی عدم تأمین بودجه قرآنی
باتوجه به وظایف شورای توسعه فرهنگ قرآنی در منشور و همچنین متده ۴ اساسنامه «صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی» شورای توسعه فرهنگ قرآنی مقصر اصلی عدم تأمین بودجه قرآنی کشور است.
باشگاه خبرنگاران پویا ـ مهدی خدایی:
کاهش اعتبارات اجرایی منشور توسعه فرهنگ قرآنی به 40 میلیارد تومان در لایحه بودجه سال 1397 کل کشور سبب انتقاداتی شده است.
در این یادداشت میخواهیم با توجه به متن منشور توسعه فرهنگ قرآنی به بررسی جایگاه این انتقادات بپردازیم و بگوییم که وظیفه اصلی برای تأمین بخش اعظم بودجه فعالیتهای قرآنی کیست و آیا دولت متهم اصلی عدم تأمین بودجه مورد نیاز فعالیتهای قرآنی است؟
منشور توسعه فرهنگ قرآنی را که باز کنید اولین بند از اهداف آن این است:
«ایجاد هماهنگی بین دستگاههای دولتی، موسسات و گروههای فعال غیردولتی در جهت همافزایی و ارتقای فعالیتهای قرآنی در سطح ملی و بینالمللی.»
ماده 3 منشور نیز میگوید: «به منظور پیشبرد و اجرایی شدن اهداف، سیاستها و راهبردهای منشور توسعه فرهنگ قرآنی در داخل و خارج از کشور و تحقق عزم ملی برای توسعه تمسک و اعتصام به قرآن کریم در همه عرصهها، شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی ... زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل میشود.»
همانگونه که مشاهده میکنید ایجاد همافزایی بین دستگاههای دولتی اولین هدف منشور توسعه فرهنگ قرآنی است که اجرای آن به شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی سپرده شده است تا عزم ملی در تمسک به قرآن کریم محقق شود.
در تعریف همافزایی که معادل فارسی synergy است گفته شده است: «چند منبع یا چند ظرفیت در کنار هم قرار گیرند و منبع یا ظرفیت جدیدی ایجاد شود که فراتر از حاصل جمع آن منابع یا ظرفیتهاست.»
یکی از ظرفیتهایی که هر یک از اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی میتوانند برای ایجاد همافزایی به میدان بیاورند بدون شک بودجه است و وقتی این بودجهها در کنار هم قرار بگیرند ظرفیتی ایجاد خواهد شد که پاسخگوی بسیاری از فعالیتهای قرآنی خواهد بود.
23 عضو از 26 عضو این شورا شخصیت حقوقی دارند و از این بین 19 عضو آن دارای بودجه مستقل هستند که یا ردیفی از آن را به فعالیتهای قرآنی اختصاص دادهاند و یا میتوانند این کار را انجام دهند.
در هیچجای منشور توسعه فرهنگ قرآنی تصریحی درباره جذب بودجه دولتی برای اجرای اهداف منشور وجود ندارد اما در ماده 4 آن که مربوط به وظایف شورای تخصصی است بندهایی یافت میشود که به صورت ضمنی به جلب حمایتهای دولتی و مردمی اشاره کرده است و ماده 4 اساسنامه «صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی» نیز که صراحتا از بودجه دولتی به عنوان منبع نام برده است قیدی دارد که در ادامه، همراه مثالهایی به برسی آنها میپردازیم:
1- اتخاذ تدابیر لازم برای توانمندسازی و جلب مشارکت بخش مردمی و تقویت نقش حمایتی دولت در جهت توسعه فرهنگ قرآنی
همانگونه که مشاهده میشود در این بند از منشور، اولاً جلب «مشارکت بخش مردمی» مقدم بر «تقویت نقش حمایتی دولت» در نظر گرفته شده و ثانیاً در مورد نقش مردم در جهت توسعه فرهنگ قرآنی از کلمه مشارکت و برای نقش دولت از کلمه حمایت استفاده شده است و کاملا واضح است که واژه مشارکت نسبت به واژه حمایت، معنایی به مراتب نزدیکتر به واژه همافزایی دارد.
در ماده 4 اساسنامه «صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی» نیز تصریح شده است که «منابع اعتباری صندوق هر ساله توسط دولت در لایحه بودجه کشور با عنوان «اعتبارات موضوع اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی» در قالب کمک پیشبینی میشود.» این ماده به خوبی مبیِّن این است که دولت هیچ وظیفهای برای تأمین تمامی یا بخش عمدهای از بودجه قرآنی کشور را ندارد و نقش آن در این خصوص فراتر از کمک و حمایت نیست.
شورای توسعه فرهنگ قرآنی در برههای تلاش کرد که نیم درصد از بودجه مصوب هریک از دستگاههای ملی و استانی و بودجه هزینهای و هزینههای مستقیم تولید در شرکتهای دولتی را کسر و در اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی به کارگیرد که آن زمان مبلغی بالغ بر 1700 میلیارد تومان برآورد شد اما مبلغی که مسئولان دبیرخانه شورا درباره نیاز فعالیتهای قرآنی مطرح میکردند مبلغی بالغ بر 2 هزار میلیارد تومان بود که در نهایت بیش از حدود 200 میلیارد آن محقق نشد.
حال اگر برآورد 2 هزار میلیارد را رقم صحیحی در نظر بگیریم؛ آیا طلب 1700 میلیارد تومان از دولت به معنای «تقویت نقش حمایتی دولت» یا توقعی فراتر از آن است؟
از آن سال تاکنون نیز تلاشهایی برای جذب بودجههایی نزدیک به نیم درصد شد که هیچکدام نه بر روی کاغذ و نه در عمل محقق نشد.
اینک باید از شورای توسعه فرهنگ قرآنی پرسید که در مقابل این همه تلاش بیهوده و مغایر با قوانین که برای گرفتن بودجه دولتی کردهاید، تاکنون چه تلاشهایی برای جلب «مشارکت بخش مردمی» صورت دادهاید؟
2- اتخاذ تدابیر لازم برای گسترش فرهنگ وقف در امور قرآنی و بهرهگیری حداکثری از موقوفات کشور در این زمینه
وقف، یکی از تجلیات جلب «مشارکت بخش مردمی» برای توسعه فرهنگ قرآنی است و سازمان اوقاف و امورخیریه به عنوان یکی از اعضای حقوقی شورای توسعه فرهنگ قرآنی، متولی اصلی موضوع وقف در کشور است.
تاکنون دیده و شنیده نشده است که شورای توسعه تدابیری برای گسترش فرهنگ وقف در امور قرآنی و بهرهگیری حداکثری از موقوفات کشوربه سازمان اوقاف ابلاغ کرده باشد که این سازمان بر اساس آن عمل کند.
اگر ابلاغ شده و سایرین مطلع نیستند، لطفا شورای توسعه آن را ارائه کند.
با این وجود سازمان اوقاف تاکنون چندین همایش درباره ترویج وقف قرآنی برگزار کرده است و هر از چندگاهی نیز اخباری در خصوص وقفهای قرآنی منتشر میشود، اما باید دید که تلاشهای این سازمان تا چه اندازه در سوق دادن نیات واقفان به سمت توسعه فرهنگ قرآنی موفق بوده است؟
همچنین مناسب است که سازمان اوقاف تعداد موقوفات قرآنی و عایدات آنها و نیات قرآنی واقفان را اعلام و آنها را به میدان همافزایی بیاورد تا با برنامهریزی دقیق بتوان از آنها بهترین استفاده را کرد.
به عنوان مثال اگر میتوان از عایدات موقوفات برای برگزاری مسابقات و تربیت حافظان قرآن که دو برنامه قرآنی شاخص سازمان اوقاف هستند استفاده کرد، دیگر نیازی به تأمین هزینه آنها از منابع دیگر نخواهد بود و اگر نیات موقوفههای موجود اجازه این کار را نمیدهد باید شورای توسعه فرهنگ قرآنی مأموریتی برای سازمان اوقاف تعریف کند که نیات واقفان را به این سمت هدایت کند.
مثلا در حال حاضر دارالقرآن امام علی(ع) با حمایت یک خیر به تنهایی مسابقاتی سراسری برگزار میکند که سالانه حدود 2 میلیارد تومان هزینه آن است، آیا جا ندارد سازمان اوقاف که مسئولیت ستاد عالی مسابقات قرآن را نیز برعهده دارد با این خیر ویا امثال او وارد مذاکره شود و نیات آنها را در جهت وقف منابعشان در امور قرآنی هدایت کند؟
شورای توسعه و ظیفه دارد از طریق سازمان اوقاف و امورخیریه به شناسایی و جلب ظرفیتهای مالی اینچنینی و جهتدهی به آنها در رفع نیازها، محدودیتها و موانع توسعه فرهنگ قرآنی اقدام کند. در یکی دیگر از بندهای منشور به این وظیفه شورا اشاره شده است که در شماره بعد به آن میپردازیم.
3- شناسایی نیازها، محدودیتها و موانع توسعه فرهنگ قرآنی و استفاده از ظرفیتها برای رفع آنها از طریق مراجع ذیربط در داخل و خارج از کشور
بدیهی است که شورای توسعه فرهنگ قرآنی در این راستا نه تنها باید ظرفیتهای اعضا را شناسایی کند و به کاربگیرد، بلکه اصولا عضویت در این شورا باید بر اساس ظرفیتها باشد.
به عنوان مثال اخیرا رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج اعلام کرد که این سازمان حاضر است برنامههای شورای توسعه را با نیمی از بودجه مورد نظر شورا اجرایی کند. فارق از اینکه این کار شدنی است یا نه، آیا شورای توسعه این ظرفیت ادعایی و تقاضای بسیج را برای عضویت در شورا به عنوان فرصتی برای همافزایی بررسی کرده است؟
مورد دیگر، افزایش بودجه قرآنی وزارت ارشاد تا سقف 40 میلیارد تومان است؛ آیا شورای توسعه توانسته است از این ظرفیت برای همافزایی استفاده کند؟
در انتها تمامی آنچه در این یادداشت گفته شد را میتوان اینگونه خلاصه کرد که «تمامی اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی باید همه ظرفیتهای ممکن سازمان خود را اعم از مالی و غیرمالی به میدان همافزایی بیاورند و علاوه بر این تلاشهای خود را به جلب مشارکتهای مردمی معطوف کنند و اگر تاکنون چنین عمل نکردهاند ـ که اینگونه بوده است ـ لطفا برای پوشاندن کمکاریهای خود و شانه خالی کردن از بار مسئولیت، دولت را که وظیفهای بیش از کمک و حمایت از اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی ندارد، آماج انتقادات خود قرار ندهند.»
انتهای پیام/