یک پیشنهاد در برابر افزایش عوارض خروج از کشور
... در صورتیکه برای ردیفهای مختلف نیاز جدی به بودجه است، حداقل این مهم میتواند از افزایش تصاعدی مالیات بر بلیط مسافران اخذ شود به گونهای که بلیطهای بسیار ارزان مشمول حداقل پرداخت مالیات و بلیطهای ویژه از کلاسهای تجاری مشمول مالیات تصاعدی شود.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، رامین صرامی فروشانی - رئیس بنیاد فرهیختگان و نخبگان ایران و اروپا (ایسفو) در یاداشتی آورده است: بر اساس بازخوردهای دریافتی بنیاد فرهیختگان و نخبگان ایران و اروپا از شبکه متخصصین و فرهیختگان ایرانی در اروپا، افزایش ناگهانی عوارض خروج از کشور باعث ایجاد یکموج منفی در جامعه دانشگاهیان ایرانی مقیم خارج شده که در تعارض و تناقض جدی با سیاستهای تشویقی نظام در گسترش مراودات علمی بین نخبگان داخل و خارج از کشور، افزایش همکاریهای علمی و جذب نخبگان است.
به طور قطع زیان و عواقب جبران ناپذیری این افزایش ناگهانی، محدود به جامعه فرهیخته در خارج نبوده و دانشگاهیان داخل کشور حتی شاید به مراتب بیشتر از آن متاثر شوند.
متاسفانه اخذ این عوارض برای تمام مسافران (به جز سفرهای زیارتی) یکسان بوده و به طور مثال عوارض پرداختی برای یک دانشجو که با حداقل بودجه و عبور از هفتخوان مشکلات برای شرکت در یک کنگره بین المللی با پایین ترین کلاس پروازی و خط هوایی به اروپا سفر میکند، با یک تاجر مسافر فیرستکلاس و بیزینس کلاس یکسان است و قشر دانشگاهی و فرهیخته که از طبقه میانی اقتصادی جامعه هستند، را دچار مشکل خواهد کرد.
مشکل یا بهتر عرض کنیم شگفتی دیگر اخذ این عوارض، در ارتباط با فرهیختگان و دانشگاهیان ایرانی مقیم خارج از کشور است که به جهت همکاریهای علمی و تبادلات تکنولوژیک از اروپا به کشور مسافرت میکنند.
عجیب و جداصواب نیست که این دسته از افراد نخبه نیز هنگام بازگشت به کشور محل زندگی خود در در اروپا باید مجدداً عوارض خروج از ایران را پرداخت کنند در حالیکه مقیم ایران نیستند.
همچنین این افراد در فرودگاه، هنگامپرداخت عوارض با دستگاه خودپرداز باید گزینه "سفر سیاحتی" را انتخاب کنند، یعنی عملاً اقامت شان در خارج از دید قانون، نوعی سیاحت است.
در اینخصوص شایان تاکید است که قبلاً ایرانیان مقیم خارج از کشور مطابق آدرس مندرج در پاسپورت ایرانی، محل صدور گذرنامه ایرانی و کارت اقامت اروپا از پرداخت این عوارض معاف بودند لیکن چند ماه پیش قانون تغییر و این افراد هم مشمول پرداخت عوارض شدند که البته با توجه به میزان تقریباً کم آن چندان مشکل زا نبود ولی یقیناً اینچنین افزایشی سبب کاهش سفرهای قشر فرهیخته که مطابق درآمدهای اروپایی سعی در کاهش حداقلی هزینههای خود را دارند، خواهد شد.
نکته جالبتر در افزایش تصاعدی عوارض برای افراد کثیرالسفر است که در عمل موجب خواهد شد تا دانشگاهیان تعداد سفرهای حتی ضروری خود را کاهش دهند تا با حداقل تعداد سفر، مشمول چند برابر شدن میزان عوارض برای سفر دوم و سوم نگردند. اتخاذ این سیاست عجیب در افزایش تصاعدی برای تعدد مسافرت به خارج، این ذهنیت را تداعی میکند که خروج از کشور حتی برای مقاصد علمی و خدمت به کشور، نوعی معصیت است که قانونگذار برای احتراز از آنچنین قانونی را صادر کرده است.
افزایش ناگهانی عوارض خروج از کشور یکی از بهترین مثالهای عینی در تعارض سیاستهای اجرایی است. از یک طرف نهادهای مختلف سعی در جذب نخبگان و گسترش ارتباطات فرهیختگان ایرانی خارج و داخل را دارند و از سوی دیگر اخذ این عوارض اینچنینی باعث کاهش مسافرتهای سودبخش و ضروری علمی طبقه دانشگاهی از ایران به خارج و بالعکس خواهد بود.
هضم و درک و تحلیل این دوگانگی آنجا بسیار سخت میشود که به طور مثال میبینیم رایزنی علمی و نمایندگی علمی و فن آوری جمهوری اسلامی در مراسم و گردهم آییهای متعدد رسمی در کشورهای مختلف اروپایی به همراه میهمانان عالی رتبه دولتی و وابسته به نظام، تلاش جدی برای تسهیل، ارتقا و گسترش مراودات و همکاریهای علمی فرهیختگان و متخصصین ایرانی مقیم اروپا با مراکز دانشگاهی و صنعتی کشور را از اهم واجبات و فرایض و تکلیف عینی و نصب العین خود مفروض داشته ولی در عمل اتخاذ سیاستهایی اینچنینی خط بطلانی بر این تلاشها میکشد.
تاسف بیشتر آنجاست که کشورهای رقیب منطقه ای ایران با وجود ظرفیتهایی به مراتب کمتر از جامعه فرهیخته ایرانی، آنچه را در عمل برای جذب متخصصین به انجام میرسانند که ما بیشتر شعار آن را میدهیم.
شاید بهتر باشد که مسؤلین قبل از تصویب نهایی این قانون، حداقل با رایزنان و نمایندگان علمی و فن آوری ایران در خارج از کشور مشورت کنند، انشالله که حداقل راهکاری برای این معضل پیش روی قشر فرهیخته اندیشیده شود.
در صورتیکه برای ردیفهای مختلف نیاز جدی به بودجه است، حداقل این مهم میتواند از افزایش تصاعدی مالیات بر بلیط مسافران اخذ شود به گونه ای که بلیطهای بسیار ارزان مشمول حداقل پرداخت مالیات و بلیطهای ویژه از کلاسهای تجاری مشمول مالیات تصاعدی شود. در رسانهها برخی مسؤلین حمایت از طبقه متوسط را به عنوان فایده این قانون ذکر کردند ولی کاش عنایت میکردند که در این طبقه قشر عظیمی از فرهیختگان و دانشگاهیان جای دارند و تعاملات با جوامع علمی بین المملی برای یک دانشمند ایرانی شاید از نان شب هم واجبتر باشد.
انتهای پیام/