گفت جنگ است, بیدار شو ای رهرو خوابآلوده
فترت مسئولان در «جنگ اقتصادی» چه تبعاتی برای مردم داشته است؛ اجمالی از این شرایط را در این گزارش میبینیم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، تقابل میان جمهوری اسلامی و استکبار، در حوزههای مختلف ــ خصوصاً در عرصههای سیاسی، نظامی و امنیتی، فرهنگی و اقتصادی ــ در جریان است. به همین دلیل این تقابل در سطح استراتژیک و بالاتر از آن در سطح ایدئولوژیک ارزیابی میشود. در این سطح، دشمن تلاش میکند از تمامی ابزارها برای غلبه بر حریف استفاده کند.
از سوی دیگر گرچه با توجه به تجربه و هوشیاری مداوم جبهه انقلاب اسلامی و توفیقات محور مقاومت در منطقه در حوزه نظامی و امنیتی، تا حد زیادی صرفه مقابله در این حوزه از دشمن سلب شده، لکن در حوزههای دیگر دشمن تا در پیشروی و فتح بخشی از سنگرهای کشور موفق شده است. این اشکال به دو دلیل عمده رخ داده است؛ اول کاستی تجربه و بصیرت قوای داخلی؛ و دوم ماهیت نرم و ناشناخته و متفاوت این تقابل با حوزه سخت که موجب میشود برخی با تأخیر این تقابل را بپذیرند یا حتی گاهی بکل منکر این تقابل شوند. در این زمینه توجه جدی به آرایش و جریانهای اساسی فعلی راهگشاست.
1. تولید ملی، قوام و ستون فقرات اقتصاد یک کشور است. حال مشخصاً در حالی که دو مقوله مهم ــ قاچاق و بانکداری معیوب کشور ــ کمر تولید داخلی را خم کرده، دادستان کل کشور از تعطیلی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز خبر میدهد و همچنین غرق شدن روز به روز سیستم بانکی بر نخبگان و عوام عیان شده است. در سایهسار وانفسای این دو نقیصه، بخصوص صنایع کوچک و متوسط صرفه خود را از دست داده است.
2. وابستگی به بودجه نفتی و خامفروشی کماکان ادامه دارد، حتی تشکیل صندوق ملی توسعه نیز به این مهم کمکی نکرده و به دلیل عدم اهتمام و درک اهمیت ترک این بیماری، مسئولان به طرق مختلف به این صندوق دستاندازی میکنند و به این ترتیب کارکرد این صندوق نیز تقریباً از حیزانتفاع افتاده است. حسن سبحانی، نماینده ادوار مجلس و استاد دانشگاه تهران در اینخصوص مینویسد:
«درست است که در قوانین موجود، کسر سالیانه درصدی از درآمدهای نفتی و تصاعدی بودن این درصد، به منظور واریز به صندوق توسعه ملی پیشبینی شده است اما این مصوبات، از کارآئی چندانی بر خوردار نیست زیرا دولتهای رانتیر نفتی، از شیوههای دیگری و از جمله مصوبات مجلس به منابع صندوق دست مییابند و هدف وابستگی کمتر به منابع نفتی را خدشهدار و در نهایت لوث کردهاند و میکنند.»
3. صنایع مادر ــ مانند صنعت خودرو ــ با انعقاد «قراردادهای محرمانه» روز به روز به مونتاژکاری نزدیکتر میشود و نیمهراه رفته دهههای گذشته را بازگشته است.
4. کشاورزی در محاصره تفکر «مزیت نسبی» و به بهانههای گوناگون از جمله «کمبود منابع آب» هر روز بیش از پیش به محاق میرود. طرفه اینکه طلایهدار و پرچمدار این تفکر نیز وزیر اسبق و 13 ساله کشاورزی ایران و رئیس فعلی سازمان حفاظت محیط زیست است. تصویر او از آینده فلات ایران، کویری خشک و لمیزرع است. کلانتری بارها بر این معنا تأکید کرده و در جایی میگوید: «اگر وضعیت فعلی مصرف آب در بخش کشاورزی ادامه داشته باشد در کمتر از 25 سال دیگر شرق و جنوب کشور کاملاً خالی از سکنه خواهد شد.»
کلانتری و همراهانش با این حربه تمام قد رو به روی تولید کشاورزی کشور ایستادهاند و ساز «واردات» را کوک میکنند. او حتی سال گذشته خودکفایی را مفهومی «مزخرف» شمرد و تصریح کرد: «همین الان آقایان هنوز دارند درباره خودکفایی در محصولات کشاورزی صحبت میکنند. برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این مزخرفات را کنار بریزند.»
در عین حال گرچه تأثیرات مخرب این جریان جدی است، اما مسئولان ارشد کشور با این تفکر مقابله میکنند، علیاکبر ولایتی در این خصوص تصریح کرد: «یک القائاتی از سوی آمریکا و کسانی که دشمن ایرانیان هستن اعلام میکنند که در آینده ایران به بیابان تبدیل خواهد شد که این دروغ است، ما در سال400 میلیارد آب نزولات داریم که 25درصد آن به درستی مصرف میشود.»
وی افزود: «از بیعرضگی ما مسئولین است که 75 درصد آن نابود میشود. لذا نباید در کشاورزی برای تولید گوجه از غرق آبی استفاده کرد و باید از تکنولوژی جدید در آبیاری استفاده کنیم... بعضیها در ایران به دنبال سیاه نمایی در مورد خشک شدن ایران هستند. باید دانشگاه آزاد این سیاهنمایی را به اثبات برساند. در تبریز هم گفتهام که دریاچه ارومیه نیز را میتوان احیا کرد.»
+ بیشتر ببینید: استفاده از محصولات تراریخته خلاف مصالح ملی است
5. رهبر انقلاب بخصوص از ابتدای دهه 1380 بر مبارزه با فساد سیستمی، تأکید داشتهاند، اینکه این مقوله کنترل شده یا گسترش یافته را به قضاوت خوانندگان محترم وامینهیم؛ اما میدانیم شرایط فعلی با محوریت بانکها و بخش پولی تأثیر عمیقی در افزایش ریسک سرمایهگذاری گذاشته است، چنان که حتی هیئتهای رنگبه رنگ خارجی که پس از «برجام» به کشور آمدند جز در مواردی خاص ــ بازارهای انحصاری یا قراردادهای خاص ــ به سرمایهگذاری در کشور رغبت نکردهاند.
6. فقر، حاشیهنشینی و عوارض آن رو به تزاید است؛ فاصله دهکهای و صدکهای فقیر و غنی بیشتر شده و میشود. مسعود نیلی تئوریسین و مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور با بیان اینکه از سال 86 تا 93 قشر محروم جامعه بهرهای از منابع کشور نبرده است، افزود: اینکه به سطح درآمدی سال 86 برای قشر کمدرآمد جامعه برسیم، زمان میبرد... صدک اول جامعه در مقایسه با صدک آخر درآمدی نسبت یک به 86 دارد که عدد غیرقابل قبول و ناعادلانهای است...نتیجه رفتار بلندمدت اقتصادی ما تورم 20درصدی، نرخ بیکاری 12درصدی، ضریب جینی 38 تا 42 و رشد اقتصادی سرانه 3.8درصدی است.»
+ بیشتر ببینید: دستیار ویژه اقتصادی روحانی: یارانه باید 18هزار تومان میبود نه 45هزار
7. بحرانهای زیستمحیطی در فترت دیپلماسی فعال و تدبیر مشخص روز به روز نمادهای زیستی این کشور را نابود میکند. کمکم جازموریان و زایندهرود و هیرمند و دریاچه ارومیه، و همچنین یوز ایرانی را باید در عکسها و موزه سراغ گرفت. غرب و جنوب غرب زیر غبار سنگین غفلت مسئولان دفن شده و در عین حال مسئول محیطزیست کسی است که بجای مقابله و تدبیر در برابر این بحرانها، بر طبل «تسلیم» در برابر این شرایط میکوبد.
8. بیکاری نیروهای متخصص و تحصیلکرده به 30 درصد رسیده است؛ و این غیر از متخصصانی هستند که «بد کار» محسوب میشوند؛ یعنی جدای از دکترهای فیزیک هستهای است که در «اسنپ» به خدمترسانی مشغولند. کار تا آنجا بالا گرفته که اسحق جهانگیری خود ــ البته در قامت مدعی ــ با اشاره به اینکه چالشی بیشتر از بیکاری در کشور نداریم میگوید: «اگر گفته میشود نرخ بیکاری کشور 12 درصد است بیکاری نیروی تحصیلکرده کشور بالای 25 درصد و نیازمند تصمیمات جدید است.»
+ بیشتر ببینید: چالشی بیشتر از "بیکاری" در کشور نداریم/ نرخ بیکاری تحصیلکردهها بالای 25 درصد است
9. رشد جمعیت کشور رو به کاهش است، و تشکیل خانواده برای جوانان سختتر و سختتر میشود.
10. در عین وجود بحران، اسراف و تبذیر فراوان در کشور وجود دارد و منابع چنان که باید به مجرای خود هدایت نمیشود. شدت مصرف انرژی در ایران3 تا 4 برابر متوسط دنیاست؛ ایرانیها معادل 1.3 میلیارد چینی و همچنین معادل کل اروپا گاز مصرف میکنند؛ با اینکه «بحران منابع آب» را بهانه «تراریخت» و «نکاشت» و «کشت فراسرزمین» کردهایم، تقریباً تمام کشاورزی کشور غرقابی است ــ از این مقوله میگذریم.
11. دولت بجای اینکه در کنترل شرایط پیشتاز باشد و از خود شروع کند، بزرگترین و بیمحابا ترین مصرفکننده کشور است، گو اینکه این شرایط روز به روز بدتر میشود. دولت در بودجه 97 تلاش کرده با تمرکز بر وصول منابع نقدی ــ مانند حذف یارانه (در عین حال افزایش حاملهای انرژی)، انتشار اوراق قرضه (اسلامی باصطلاح)، افزایش درآمدهای مالیاتی و ... ــ مخارج افزایش یافته خود را بجای کنترل، تأمین کند. بدهیهای دولت بهدلیل بدنه لَخت و پرمصرفش، به بخش خصوصی بانکها، باز هم افزایش یافته و به رقم باورنکردنی 183 هزار میلیارد رسیده که خود موجب شده بدهی بانکها به بانک مرکزی رقم 110 هزار میلیارد تومان را درنوردد، و به این وسیله سبب افزایش پایه پولی، و متعاقب آن افزایش نقدینگی و تورم شده و میشود، و به این طریق دولت دست در جیب طبقه محروم و متوسط، هزینههای جاری خود را بدست میآورد.
همه این موارد نشان میدهد که نهتنها از آرایش جنگی در کشور هیچ خبری نیست، بلکه مسئولان از تدبیر برای شرایط عادی و غیرجنگی نیز طفره میروند.
اگر پذیرفته شده که عرصه، عرصه جنگ است، آرایش کشور باید آرایش جنگی باشد، آفند و پدافند داشته باشد، منابع و ظرفیتها با این دید هدایت شود، مانور برگزار شود، تبلیغات و اطلاعرسانی به این سو جهتگیری کند، قوانین و دستورالعملها در این جهت ساماندهی شود و ... اما نگاهی ولو بدوی نشان میدهد حتی ضرورت چنین آرایشی ــ خصوصاً در حوزههای فرهنگی و اقتصادی ــ درک نشده است.
*نظر رهبر فرزانه انقلاب درباره اولویت «جنگ اقتصادی»
از دید رهبر فرزانه انقلاب نیز اولویت اکنون حتی با مسائل نظامی هم نیست؛ اولویت کشور از دیدگاه ایشان اکنون اقتصاد است، آن هم دقیقاً با نگاه «جنگ اقتصادی». معظم له در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، و در حضور جمعی از مسئولان دستگاههای مختلف، فعالان اقتصادی، و مدیران مراکز علمی و رسانهای و نظارتی در بیستم اسفندماه 1392، از عبارت «جنگ تمامعیار اقتصادی» استفاده کردند.
این معنا بارها در بیانات رهبر انقلاب استفاده شده است، به عنوان نمونه ایشان در 27 بهمنسال 1395 تصریح کردند:
«بنده چهار پنج سال یا شش سال قبل از این در سخنرانی اوّل سال گفتم که امروز نگاه دشمنان ملّت ایران به مسئلهی اقتصاد است... مسئولین باید حواسشان باشد. بنده به رئیسجمهور محترم گفتم به مدیرانتان تذکّر بدهید تا مدیریّت همراه با شفّافیّت انجام بدهند، مدیریّت همراه با نظارت انجام بدهند... من عرض میکنم در آیهی شریفهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة»(7) به احتمال زیاد منظور از «قُوَّة» فقط قوّهی نظامی نیست؛ البتّه قوّهی نظامی هم هست امّا فقط قوّهی نظامی نیست. اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة؛ هرچه میتوانید، درون خودتان را قوی کنید. معنای این استحکامِ ساختِ داخلیِ کشور که بنده مکرّر میگویم، این است. ازلحاظ علمی خودتان را قوی کنید، ازلحاظ فنّاوری خودتان را قوی کنید، ازلحاظ تولید داخلی قوی کنید، ازلحاظ نفوذ در بازارهای خارجی قوی کنید، ازلحاظ کشف ظرفیّتهای فراوانی که در این کشور هست و هنوز استفاده نشده است، قوی کنید و این ظرفیّتها را به کار بگیرید. ما که در سیاستها اعلام کردیم که کشور باید به رشد هشت درصد برسد، بعضی گفتند نمیشود! بعد متخصّصین و کارشناسها آمدند گفتند اگر ما ظرفیّتها را ملاحظه کنیم، رشد بیش از هشت درصد هم ممکن است در کشور اتّفاق بیفتد! نه رشدِ به معنای اینکه ما نفت بیشتر بفروشیم -البتّه این مفید است لکن این آن چیزی نیست که مورد نظر ما است- یعنی رشد تولید داخلی کشور، استحکام اقتصادی داخل کشور؛ یعنی همان اقتصاد مقاومتی که ما بارها تأکید کردهایم و تکرار کردهایم. آنوقت یک عدّهای میآیند روی کمبودها انگشت میگذارند، مبالغه میکنند، اغراق میکنند، پیشرفتها را نمیگویند، راهحلها را هم نمیگویند! اتّفاقاً اینها همان کسانی هستند که خودشان به دشمن گِرا(8) دادند که ایران را تحریم کنند؛ گرای تحریم را اینها دادند. خود همینها بیش از همه -در داخل کمتر، در خارج بیشتر- روی نقاط ضعف تکیه میکنند.»
به نظر میرسد بیش از هر چیز نیازمند تغییر در تفکریم؛ با توجه به بحران اقتصادی و شرایط جنگی کشور در حوزه اقتصادی باید با آرایش جهادی و جنگی به این حوزه پرداخت؛ اکنون نیازمند تشکیل قرارگاههای اقتصادی، تربیت فرماندهان اقتصادی، آموزش پیادهنظام اقتصادی، ساز و کار آفندی و پدافندی مناسب، و مهیا کردن سنگرهای قویم و مستحکم هستیم.
انتهای پیام/*