ولایت فقیه از دیدگاه استاد پرورش
به مناسبت سالگشت ارتحال استاد علی اکبر پرورش بهتر دیدم به بزرگترین دغدغه فکری و عملی او که مسئله ظهور و موضوع ولایت فقیه است بپردازیم و مطالبی را که محصول جوشش فکری خود او است در اختیار مخاطبان قرار دهیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت سید مسعود شهیدی با عنوان «ولایت فقیه از دیدگاه استاد پرورش» به شرح ذیل است:
به مناسبت سالگشت ارتحال استاد علی اکبر پرورش بهتر دیدم به بزرگترین دغدغه فکری و عملی او که مسئله ظهور و موضوع ولایت فقیه است بپردازیم و مطالبی را که محصول جوشش فکری خود او است در اختیار مخاطبان قرار دهیم.
مقاله حاضر حاصل استخراج نکات مربوط به ولایت فقیه از کتاب " در انتظار ظهور" است که 9 سخنرانی استاد پرورش را شامل می شود. در دیدگاه استاد ، موضوع مهدویت با موضوع ولایت فقیه پیوستگی تنگاتنگی دارد ولذا در جای جای بحث مهدویت ، اشارات ظریفی به موضوع ولایت فقیه شده که اهمیت آنها ، ایجاب کرد ، پس از استخراج ، تنظیم شده و به صورت مقاله ای مستقل تقدیم خوانندگان عزیز شود . اعداد داخل پرانتز شماره صفحه ای از کتاب است که آن مفهوم یا جمله از آن استخراج شده و دسترسی به آیات و احادیث را که در کتاب درج شده میسر می کند .
شیعه در هزار سال اخیر، تا قبل از انقلاب اسلامی ، به حکومت ولایی دست نیافته بود (42) ، لذا نیاز و فرصت آن فراهم نشده بود تا با دید حکومتی به قرآن و حدیث نگاه کند . باید گفت تا قبل از انقلاب اسلامی دید حکومتی نداشتیم (38). مرحوم امام بود که ما را با دید حکومتی آشنا کرد .(42) بسیاری از معارف مربوط به ولایت و حکومت ، هنوز از منابع دینی ما استخراج نشده و اگر این باب گشوده شود ، به تدریج خلأ های کنونی برطرف خواهد شد (39). باید آیات و احادیث حکومتی را استخراج کنیم (46) .
در فرهنگ دینی ما ، واژه " امر" هر کجا باشد اگر قرینه داخلی داشته باشد ، به معنای حکومت است (70). ولایت امر و امامت ، والاترین مفاهیم فرهنگ دینی ماست . کل هستی در انسان کامل است «وَکلَّ شَیءٍ أحْصَینَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ». غیر از ذات مقدس حضرت حق ، کلمه ای بالاتر از امام وجود ندارد ، تمام کلمات الله در مقابل کلمه امام، مادون است (253) و شاید «کلِمَةُ اللَّهِ هِی الْعُلْیا» همان امامت باشد (253).امامت طریقی است که از آن طریق ولایت حضرت حق محقق می شود (259) . شیطان از همان ابتدا تمام قدرت خود را برای ایجاد اختلال در امر امامت بسیج کرد (297).
آنجا که شما تصمیم بگیرید جانتان را به جان ولی خدا پیوند دهید، شیطان حاضر می شود (301). در تاریخ ، هرکجا امام نوری، چراغی روشن می کند تا امر امامت را محقق کند ، امام ناری در مقابل او می آید تا آن چراغ را بشکند (140). در قرآن نمونه هایی از حکومت الهی معرفی شده است. یکی حکومت جهانی ذوالقرنین و دیگری حکومت حضرت سلیمان (ع) (43) . قرآن نمی خواهد قصه بگوید بلکه می خواهد برای آیندگان خصوصیات حکومت و امامت الهی را بیان کند که با توجه به روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) ، خصوصیات حکومت و امامت حضرت مهدی (عج) هم هست . (59) .
پیامبر اکرم (ص) که امام امت اسلام بودند و نظام امامت را در مدینه تأسیس کردند در یوم الغدیر مأمور شدند که امیر المؤمنین (ع) را به مقام ولایت و حکومت پس از خود منصوب کنند (171) . اما متأسفانه بعد از رحلت آن حضرت ، دشمنی ها سبب شد مردم به این دعوت پاسخ ندادند (172). امام حسن مجتبی(ع) فرموده اند امر امامت و خلافت در اختیار دوازده امام از اهل بیت (ع) است . متأسفانه بر خلاف آنچه خداوند فرمان داده بود و در روز غدیر به مردم ابلاغ شد ،عناصری مثل بنی امیه و بنی عباس در مقابل امامان معصوم قرار گرفتند و چون شیعه از امامان خود حمایت نکرد ، آنها را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند (56) . اگر شیعه در صحنه حاضر بود و حمایت کرده بود و امامت و حکومت دوازده امام محقق می شد ، تمام نیازهای جامعه بشری پاسخ داده می شد (70) و انسان به جایگاه قربی که برای آن آفریده شده بود می رسید (56). اگر حکومت امامان برقرار می شد ، عدالت اقامه می شد و انسان به رفاه و آسایش و به کمال مادی و معنوی خود نائل می آمد. (56) .
پس از شهادت یازده امام ، خداوند دوازدهمین امام را نگاه داشت و دوران غیبت آغاز شد (56). بی وفایی شیعه نسبت به امامهای خود و دنیا طلبی و عدم همراهی و عدم حمایت ، سبب شد خداوند همان گونه که بر قوم لوط غضب کرده بود بر شیعه نیز غضب کند «انَّ اللهَ عزَّ و جَلَّ غَضِبَ عَلَی الشِّیعةِ» (65). ولی عنایتی که نسبت به شیعه داشت سبب شد تا اختیار عذاب ، به امام معصوم (ع) واگذار شود ، حضرت موسی بن جعفر (ع) در یک مقطع زمانی ،خود را سپر بلای شیعیان کردند تا عذاب بر آنها نازل نشود و در اثر همین بی وفایی و عدم همراهی آنها ، سالها زندان و شکنجه را پذیرا شدند (66) . در دوران غیبت ، شیعه باید تربیت می شد، باید این ضعف و نارسایی و گناه خود را می شناخت و به رفع آن همت می گماشت و ظرفیت و آمادگی پذیرش نظام امامت را در خود ایجاد می کرد ، در حقیقت غیبت برای آمادگی است (255) . دوران غیبت ،همه را منتظر می کند تا در این انتظار ، وجودشان سعه پیدا کند و بزرگ شود .(285)
در دوران غیبت ، که علمای دین به نیابت از حضرت ولی عصر (عج) بر شیعیان ولایت دارند ، مراحل رشد و تکامل و تربیت شیعه طی شده است. ابتدا علمای دین عنوان محدث داشتند یعنی توقع شیعه فقط در این حد بود که آنها حدیث بگویند و او بشنود . در مرحله ای بالاتر ، شیعه رشد کرد و علما را به عنوان مجتهد شناخت و مقلِّد بودن را پذیرفت . این ارتباط ، بسیار تنگ تر از رابطه محدث و مستمع بود. شیعه در این مرحله توقع داشت مجتهد ، تلاش کند و پاسخ مسأله های او را پیدا کند و او هم متقابلا از مجتهد تقلید کند .این هم مرحله بالاتری از رشد شیعه بود ولی این هنوز حرکت امامت نیست .
با آمدن امام خمینی (ره) حرکت در الگوی امامت شکل گرفت که آخرین مرحله از مراحل کمال شیعه در دوران غیبت است . زمان امام راحل ، برای اولین بار در دوران غیبت ، حرکت شیعه حرکت کاروانی شد و نظام امت و امامت به وجود آمد .(176) با پدیدار شدن نظام امت و امامت که مرحله بلوغ و کمال شیعه و مرحله پایانی دوران غیبت است ، اکنون طلیعه ظهور مهدی موعود (عج) و تأسیس نظام جهانی امامت است (214). شیعه در این هزار سال ، ضعف و نارسایی خود را شناخت ، آن را جبران کرد وبرای جانفشانی در راه امامت مهیا شد ، عملا امتحان داد و امروز مؤمن ممتحن است و می تواند بر خلاف شیعیان صدر اسلام ، حامی امامت باشد . شهیدان ما و رزمندگان شهادت طلب ما در جبهه های جهاد ، شاهد این ادعا هستند (226). شیعه مهیای ظهور شد و امروز رایحه جانفزای مهدی موعود (عج) را می توان استشمام کرد (168)، در حقیقت باید گفت دوران انتظار شیعه پایان یافته (214) و دوران تحسُّس فرارسیده است .
حضرت یعقوب ده ها سال در انتظار یوسف بود ولی یکباره گفت برخیزید که بوی یوسف را حسّ می کنم . این مرحله ، پایان انتظار است ، مرحله تحسُّس ، مرحله آستانه دیداراست . هنوز یوسف نیامده ولی دوران انتظار پایان یافته و دوران تحسُّس که متصل به ظهور است فرارسیده است (159). کسی نمی تواند زمانی را برای ظهور تعیین کند ولی آنها که شامّه قوی تری دارند بوی یوسف را حسّ می کنند (159). در حقیقت ، اصلی ترین شرایط ظهور تحقق یافته است. (127) یکی از مهم ترین شرایط ظهور قابلیت یافتن شیعه برای پذیرش نظام امامت است که امروز به برکت امام (ره) و ولایت فقیه محقق شده (176)، قدرت ها ی جهانی در اوج گردنکشی ها به پایان خط خود رسیده اند(159) و حالا وقت آن است که زمان شناس باشیم ، ظهور را ببینیم و مشتاقانه به کاروان ظهور بپیوندیم (162) .
در موقعیتی که دوران انتظار پایان یافته و شرایط ظهور فراهم شده ، یوم الله ظهور بغتة و ناگهانی فرا می رسد «لَا تَأْتِیکمْ إِلَّا بَغْتَةً» (161). در چنین لحظاتی که یوم الله ظهورفرا می رسد نباید در خواب باشیم ، نباید در غفلت باشیم . کاروان ظهور در راه است، (163) نباید غافلگیر شویم و از کاروان عقب بمانیم .(141) پیوستن به کاروان ظهور آمادگی می خواهد . این آمادگی را باید قبل از رسیدن کاروان در وجودمان محقق کنیم . قبل از ظهور باید برای خدمت در انقلاب و حکومت حضرت مهدی (عج) آماده و مهیا شویم . باید مهارتهای لازم را کسب کنیم و موانع درونی را رفع کنیم (141) . سرمایه پرستی ، ثروت اندوزی ، عافیت طلبی و بی توجهی به محرومان ، با حکومت امام زمان (عج) همخوانی ندارد.
(141) امام زمان (عج) یارانی می خواهند که مثل حضرت سلیمان و ذو القرنین و سلمان و مالک اشتر زیر و بم حکومت و جنگ را تجربه کرده باشند ،آداب حکومت و راز و رمز های کشور داری را آموخته باشند. (39) سیصد و سیزده نفر، حلقه اول یاران آن حضرتند که خبرگان امر حکومت و جنگ و کشور داری اند و حلقه دوم ده هزار نفرند که به برکت وجود حضرت رضا (ع) از ایران به سوی عراق و شام و حجاز حرکت می کنند و پس از شش سال جهاد ، به مکه می رسند تا شاهد ظهور امامشان در کنار کعبه باشند. (164) این افراد ، تربیت شده و آموزش دیده ، برای جهاد و برای انقلاب و برای حکومتند .(164) آنها از قبل برای این امور تربیت شده اند ، تجربه ها و مهارت های جنگ وجهاد و حکومت داری در نظام امامت را فراگرفته اند ، دشمن شناسی را و خنثی کردن ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی دشمن جهانی را تمرین کرده اند ولذا می توانند با شایستگی مسئولیت های سنگین نهضت و حکومت جهانی حضرت حجت (عج) را تحمل کنند و به شایستگی به انجام رسانند (147) .
کسی که در گوشه عافیت به زندگی عادی مشغول بوده و هیچ مهارتی در امر جهاد وحکومت الهی ندارد و سختی های آن را تجربه نکرده، نمی تواند در کاروان ظهور باشد (226). انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) و نظام امت و امامت اردوگاه و میدان این آمادگی هاست . یک اردوگاه مقدماتی برای پیوستن به کاروان ظهور و یک منزلگاه موقت ، برای رسیدن به قله است (46). محل آماده شدن و کسب مهارت است ، یک جاده ای است که افراد باید در آن قابلیت های لازم برای نهضت و حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) را در خود ایجاد کنند، از این طریق است که می توانند با آمادگی وارد بزرگراه ظهور مهدی(عج) شوند . (163) نظام امت و امامت ما قطره ای است از دریای ولایت حضرت حجت (عج) و از سنخ آن و رشحه ای است از امامت آن حضرت (45)، روزنی است که نور ولایت و امامت حضرت حجت (عج) از آن پرتو افکن است (139) تا ما، با آن انس بگیریم ،تمرین کنیم ، مهارت کسب کنیم ، جسم و جان خود را با اقتضائات آن وفق دهیم و آمادگی های مادی و معنوی لازم برای پیوند با خورشید ولایت را به دست آوریم .(139) .
در انقلاب اسلامی ، برخی خودشان را برای بهرمندی از این روزنی که نور خورشید را ساطع می کرد آماده نکرده بودند و غافلگیر شدند و از کاروان انقلاب جاماندند .(141) عده ای هم در داخل نظام امامت در حال خیانتند، (142) می خواهند با انگشت خود جلوی این روزن را ببندند و مانع نور افشانی آن شوند (139). باید از همین حالا ، در این نظام امامت ، راه رفتن در نظام امامت حضرت مهدی (عج)را تمرین کنیم ، آنچنان راه برویم که در دوران ظهور باید رفت. باید عملا در آماده باش کامل باشیم (162). حکومت الهی، امری صعب و دشوار است ا«ِنَّ اَمرَنا صَعبّ مُستَصعَب» (226) کسانی که قدرت معنوی ومهارت های لازم حکومتی برای همراهی با نظام حضرت حجت (عج) را کسب نکرده باشند ، پس از ظهور کم می آورند و توان همراهی کردن ندارند. باید خود را تربیت کنیم . باید قبل از ظهور آمادگی برای تحمل سختی ها را و ظرفیت برای خون دل خوردن ها را و بصیرت برای شناخت فتنه ها و توطئه ها را و استقامت در مقابل توفانها را تجربه کنیم . آنها که این آمادگی ها را کسب نکرده اند ، در هنگام ظهور ، مثل امروز ، یا فریب دشمن را می خورند و منحرف می شوند و یا در مشکلات راه خسته وناامید و پشیمان ، راهشان را از امام معصوم (ع) جدا می کنند . (226) . فقط کسی که قبلا در صحنه های امامت ، آموزش دیده ، امتحان داده و قبول شده، با امام خود باقی می ماند «عَبُدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ...» باید درانقلاب و نظام امامت ، امتحانهای دشوار را از سر بگذرانیم .
باید در کوره آتش ، فولاد آبدیده شویم تا در سپاه ظهور پذیرفته شویم . اگر در امتحان بر شما سخت گرفتند خسته نشوید، بدانید دارند صاف می کنند، تصفیه می کنند (226). می خواهند قبل از ظهور عیار شما را بسنجند، ببینند آیا شما لیاقت دارید در کاروان ظهور و در سپاه ده هزار نفره ایران عضو باشید ، آیا تحمل و استقامت شش سال مبارزه تا رسیدن به مکه و ملاقات حضوری و بیعت و مرحله اعلان ظهور کبری و حوادث بزرگ پس از ظهور را دارید؟ (164) کسی که به دنبال منافع کوتاه مدت شخصی است و امام زمان را فقط برای رفع حاجات زندگی اش می خواهد ، آمادگی و قدرت تحمل ظهور را نخواهد داشت (321) .
امروز در نظام امت و امامت ما خیلی ها مؤمن هستند ولی دراین سپاه مهدوی جایی ندارند چون به دور از معرکه اند و زندگیشان را می کنند . ولی آن رزمنده جبهه که در قلب حادثه حضور دارد و حتی برای مرخصی رفتن مایل نیست میدان را ترک کند ، مؤمن ممتحنی است که می تواند صعب مستصعب را تحمل کند (226). چنین فردی از هم اکنون عضو سپاه ظهور است و با امام زمانش راه می رود (263).
یکی از دشوارترین امتحان ها ، امتحان اطاعت است . امتحانی که شیعیان صدر اسلام در آن مردود شدند و مورد غضب الهی قرار گرفتند و هزار سال غیبت امام معصوم برایشان تقدیر شد . حالا شیعه باید در نظام ولایی قبل از ظهور ، امتحان اطاعت پذیری بدهد . پس از شناخت امام و بیعت با امام ، اطاعت کردن از امام حی که مستقیما به ما فرمان می دهد ، مهم ترین وسیله برای ارتقاء به مراتب بالاتر ولایت است . باید از امام حی اطاعت کرد و نباید در امام درگذشته توقف کرد . به امام درگذشته باید عشق ورزید ولی در امر امامت باید از امام حی اطاعت کرد و فرمان برد (179).
امروز برخی از منحرفین ، با ادعای ارادت به امام راحل ، امام و رهبر حی را می خواهند حذف کنند . این همان توطئه ای است که در صدر اسلام هم بود . واقفیه با ادعای ارادت به امام کاظم (ع) که در زندان هارون شهید شده بودند ، قصد داشتند امام حی یعنی امام رضا (ع) را حذف کنند. این یک برنامه شیطانی حساب شده است . فقط از امام حی باید اطاعت کرد . (182) اطاعت ، مراتب و درجات مختلفی دارد که مرتبط با میزان ایمان و معرفت افراد است . اطاعت سلمان و ابوذر در یک درجه نبود (182) و امام صادق (ع) از اطاعت سلمان به عنوان الگویی زیبا و باعظمت یاد کرده اند (206). مرحله بالاتر از اطاعت ، مرحله تبعیت است . اطاعت مربوط به کلاس اول یا پله اول ولایت است . در پله اول باید گوش به فرمان باشیم و هر دستوری از سوی ولی ابلاغ می شود اجرا کنیم تا قابلیت کلاس بعدی را پیدا کنیم (184) اما تبعیت ، مرتبه بالاتر و دشوار تر است . در این مرحله از ایمان ،علاوه بر اطاعت باید ذائقه امام و رهبر را بشناسیم و خواست او را در عمل رعایت کنیم .
لازم نیست در هر مورد منتظر فرمان بنشینیم ، تبعیت داشته باش یعنی هماهنگ با او راه برو «فَمَنْ تَبِعَ هُدای فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ» . (186) اطاعت فقط می تواند تا دروازه ملکوت ما را ببرد ولی تبعیت است که از ملکوت تا عرش ما را بالا می برد. (187) مرحله و پله بعد از تبعیت ، محبت است «فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکُمُ اللَّهُ». از من تبعیت کنید تا خدا شما را دوست بدارد (188). قسمتی از راه را شما عاشق بودید ، حالا که از ولی و امام تبعیت کردید خدا عاشق شماست (190). مرحله چهارم ، مرحله مرافقت است . در برخی دعاها از خداوند «مُرافَقَة الاَنبیاء» را درخواست می کنیم (283). مرافقت یعنی در برابر رهبر و امام ، فقط نرمی داشته باشیم . یعنی در وجودمان مقاومت نباشد و این بالاترین مراتب مرابطه با ولی است .
باید با امام زمان (عج) رابطه مرافقت داشته باشیم تا به کمال انتفاع نایل شویم .این گونه نباشد که اگر مشکلات ما را رفع کند و به ما عطا کند، او را دوست بداریم اما اگر کمی سخت بگیرد یا توبیخ کند، بگوییم دیواری کوتاه تر از من پیدا نکرده و فرار کنیم . این مرافقت نیست . باید امروز قلبمان را برای رهبرمان نرم کنیم . باید از موانع و دشواری های مرافقت عبور کنیم تا فردا قلبمان برای مرافقت با امام زمانمان آماده باشد . باید در این راه دشوار از خدا کمک بخواهیم . «اَلّلهُمَّ لَینْ قَلْبِی لِوَلِی أَمْرِک». خدایا قلبم را برای ولی امرت نرم کن.
انتهای پیام/