سال ۲۰۱۷؛ از پیروزی در سوریه، تا شکاف در اروپا و تضعیف آمریکا
حوادث سال ۲۰۱۷ که برای روسیه موفقیتآمیز بود و مواضع آمریکا در خاورمیانه، آسیا و اروپا را تضعیف کرد، باعث تقویت اتحاد مسکو ــ پکن شده و دورنمای روابط روسیه با اروپا را نیز روشنتر نموده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری «نووستی» در تحلیلی درباره نتایج سال 2017 نوشته است: از لحاظ سیاست خارجی، سال 2017 برای روسیه بسیار موفقیتآمیز بود. این کشور توانست در سوریه به پیروزی نظامی بزرگی دست یابد. با شکلگیری تدریجی اتحاد سهجانبه روسیه ــ ایران ــ ترکیه، ساختار جدیدی در منطقه خاورمیانه شکل گرفته است. بدون تردید روند مذاکرات بسیار سختی برای حلوفصل سیاسی اوضاع سوریه پیشِروی است و حتی درگیری نظامی در منطقه قطعاً بهطور کامل ساکت نخواهد شد.
کنترل مشترک روسیه، ایران و چین بر منطقه خاورمیانه بزرگ
البته اکنون دیگر آشکار شده که روسیه با شروع عملیات نظامی برای نجات سوریه در دو سال قبل، در نهایت نهتنها توانست آن را بهعنوان کشوری واحد حفظ کند، بلکه بر جهان عرب نیز نفوذ پیدا کرد. اکنون بسیاری از کشورها در شمال و غرب آفریقا که با مشکلات بیثباتی در داخل مواجه هستند، تمایل یافتهاند که با روسیه روابط دوستانهای برقرار کرده و از آن کمک بگیرند. گذشته از اینها، کل منطقه خاورمیانه بزرگ ــ از صحرای سینا گرفته تا مرزهای پاکستان و هند ــ اکنون تحت کنترل مشترک روسیه، ایران و چین قرار گرفته است.
متحدان سابق آمریکا، حتی عربستان سعودی بهدنبال همکاری نزدیکتر با روسیه هستند. مقامات اسرائیلی، مهمترین شریک آمریکا در منطقه، همواره برای مشورت و رایزنی به مسکو سفر میکنند. مشکل اسرائیل که مانع از دستیابی به توافق شده، آن است که انتظاراتش بیش از اندازه زیاد است. مقامات تلآویو میخواهند بدون از دست دادن پناهگاه آمریکا، متحد جدیدی هم بهعنوان متحد راهبردی منحصر به فرد داشته باشند. ولی چنین خواستهای در شرایط تقسیمبندی سیاسی نیروها در منطقه ممکن نیست. اگر در تلآویو درک درستی از اوضاع بهوجود میآمد و آنها از بلندپروازی خود دست برداشته و به درخواست دستیابی به توافق همهجانبه که تخیل روسیه نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی است، پاسخ مثبت میدادند، آغاز روند مذاکرات در رابطه با حلوفصل مناقشه فلسطین ــ اسرائیل، شانس واقعی برای به نتیجه رسیدن دارد.
در حالی که آمریکا در افغانستان گیر افتاده و در آنجا هیچ دورنمای روشنی ندارد و مدتهاست قصد خارج شدن از این کشور را دارد، کل منطقه اورآسیا، بهغیر از اتحادیه اروپا اکنون در حیطه نفوذ سازمان همکاری شانگهای قرار گرفته است که علاوه بر یک اتحاد اقتصادی ــ تجاری، ساختاری برای حمایت نظامی و سیاسی از طرحهای بزرگ روسیه و چین در منطقه اورآسیا بهشمار میرود.
شکست آمریکا در آسیا و افزایش نفوذ روسیه و چین بر منطقه
تلاش آمریکا برای اعمال فشار بر مرزهای روسیه، با تکیه بر اتحادیه اروپا و ناتو و همچنین اعمال فشار بر مرزهای چین، با استقرار ناوگان دریایی خود در مناطق غربی اقیانوس آرام، کاملاً شکست خورده است. پیوند محکمی که بین روسیه با چین و چین با روسیه وجود دارد، نقش خود را بهخوبی ایفاء کرده است. خطوط مراسلاتی در داخل منطقه اورآسیا که تحت کنترل مسکو و پکن قرار دارد، نهتنها برای حملونقل سریعتر و ارزانتر کالا از چین به اروپا مفید است، بلکه برای انجام مانورهای نظامی در داخل این منطقه نیز بسیار مناسب است. با وجود همه امکانات آمریکا و شرکای اروپاییاش، این کشور موفق نشده تا در این جهتگیری برتری خود را به نمایش بگذارد.
دقیقاً مانند نتیجه مناقشات نظامی در سوریه که آمریکا از روسیه شکست خورده، رویارویی با چین در مناطق غربی اقیانوس آرام هم باعث کاهش نفوذ واشنگتن در منطقه شده و پکن بههمراه مسکو به آمریکا اجازه نداده تا هر بلایی مایل است سر کره شمالی بیاورد. بهرغم مخالفت فعال آمریکا، چین به تقویت مواضع خویش در دریای چین جنوبی پرداخته، پایگاههای خود در اقیانوس هند را گسترش داده و با روسیه، ایران و ترکیه اتحادهای محکمی را بهوجود آورده و عرصه نفوذ خود را تا دریای سرخ و مرزهای شرقی اروپا رسانده است.
تمامی متحدین بالقوه آمریکا در رویارویی با چین، از ویتنام و فیلیپین گرفته تا استرالیا و اندونزی، درک کردهاند که در صورت بروز هر نوع بحران نظامی، واشنگتن برای دفاع از آنها اقدام خاصی نخواهد کرد و به همین دلیل بهدنبال یافتن راهی برای نزدیک شدن به پکن هستند، بدین ترتیب طرحهای اقتصادی ــ تجاری و نظامی ــ سیاسی روسیه و چین بهطور قابل اطمینانی تأمینشده باقی ماندهاند: از راه دریایی شمالی گرفته تا اقیانوس هند و اقیانوس آرام جنوبی، تمامی راههای مراسلاتی تحت کنترل روسیه، چین و متحدان آنها قرار دارد. با تکیه بر پیوند ناگسستی با چین، روسیه اکنون در سال 2018 میتواند فعالانهتر در جهتگیری بهسمت سروسامان دادن به روابط خود با اروپا کار کند.
تشدید شکاف بین کشورهای اروپایی و فاصلهگرفتن از آمریکا
اتحادیه اروپا در حال سپری کردن یک بحران دائمی است. فرانسه و آلمان سعی دارند بهطور همزمان از شر قیمومیت و کنترل بیش از اندازه آمریکا بر اعضای شرق اروپای اتحادیه اروپا خلاص شوند. دکترین ارتش اروپایی فاصله گرفتن اروپا از توان نظامی آمریکا که در ناتو نقش رهبری بهدست آورده و لزوم فرماندهی آلمان ــ فرانسه بر نیروهای مشترک اروپایی را مورد توجه قرار داده است. در دکترین «ایالات متحده اروپا» که از سوی پاریس و برلین پیشنهاد شده نیز تقسیمبندی بین اعضای اتحادیه اروپا بر اساس اصل "اروپایی کامل" که حاضر به ورود به این طرح هستند و "اروپاییهای غیرکامل" (کشورهای شرق اروپا) که درهای عضویت در «ایالات متحده اروپایی» بهرویشان بسته است، در نظر گرفته شده است.
واضح است که چنین روند اوضاعی تنها باعث کاهش اعتماد بین اعضای اتحادیه اروپا و افزایش تنش بین کشورهای «ثروتمند شمالی» با «فقیران جنوبی» و همچنین بین اروپای شرقی و غربی خواهد شد. پیش از این طرف سوم قضاوت کننده در چنین رویارویی آمریکا بود، ولی اکنون این کشور نمیتواند مواضع خویش را مانند سابق بر کشورهای اروپایی تحمیل کند. طی ده سال گذشته نهتنها اعتبار آمریکا، بلکه وزنه مالی و اقتصادی این کشور در عرصه جهانی بهشدت کاهش یافته است.
اکنون اروپا باید اختلافات داخلی را با توان خویش حلوفصل کند و برای این منظور نیاز دارد تا از بلندپروازیها در عرصه سیاست خارجی دست بردارد. مسئله این است که آمریکا در عرصه جهانی حاضر است در هر زمان با مخالفان خود به توافق برسد، اگر بداند که قدرت کافی برای تحمیل نقطه نظرات خویش را ندارد. مسلماً اتحادیه اروپا بهطور مرسوم سعی دارد در حلوفصل مشکلات سیاسی روی «ارزشهای اروپایی» تکیه کند، ولی این کار آسانی نیست.
حل بحران اوکراین، روسیه، آلمان و فرانسه را متحد خواهد کرد
امروزه بحران اوکراین، عملاً آخرین مانع جداکننده روسیه از آلمان و فرانسه، بهعنوان هسته مرکزی اتحادیه اروپاست که متأسفانه حل این بحران نیز اصلاً ساده نیست. این راهحل نیازمند برخورد سیاسی بیطرفانه است و مسائل مالی و اقتصادی زیادی را شامل میشود که نیازمند تغییرات اساسی در شرق اروپاست، همانطور که حلوفصل بحران در سوریه منجر به تغییرات بسیاری در منطقه خاورمیانه گردید.
از آنجا که آمریکا اراده سیاسی لازم برای همکاری سازنده را نشان نمیدهد، و اوضاع در کییف هم دورنمای روشنی برای حلوفصل اوضاع دونباس در سال 2018 بهوجود نیاورده، گزینه سازش سهجانبه روسیه ــ فرانسه ــ آلمان، که بخشی از حل بحران اوکراین نیز خواهد بود، نهتنها ممکن است، بلکه احتمالاً موضوع اصلی مذاکرات سیاسی بین طرفین در سال 2018 خواهد بود.
روسیه با از بین بردن مانع اوکراین بین خود و اروپا و رسیدن به توافق با آلمان و فرانسه که هسته مرکزی اتحادیه اروپا بهشمار میروند، قادر خواهد بود طرح اتحاد اقتصادی ــ تجاری اورآسیایی خود را تکمیل کند. بعد از آن دیگر مسئله ایجاد وحدت سیاسی و نظامی دارای اولویت خواهد شد. البته اینها مشکلاتی هستند که در سال 2018 در مرکز توجه قرار داشته و باید در مورد آنها تصمیمگیری شود.
انتهای پیام/*