سرباز سوریه: «یا زهرا» که گفتیم داعش فکر کرد ایرانی هستیم و از ترس فرار کرد
مستند «کویرس، وطن کوچک من» در نوزدهمین قسمت از فصل دوم برنامه «بهاضافه مستند» مهمان شبکه مستند بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نوزدهمین قسمت از فصل دوم برنامه «بهاضافه مستند» با پخش مستند «کویرس، وطن کوچک من» همراه بود و پس از آن نشست نقد و بررسی با حضور مهمانان ویژه، دکتر سید رضا صدرالحسینی کارشناس و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و مرتضی شعبانی مدیر مرکز مستندسازی حقیقت و تهیهکننده مستند کویرس، وطن کوچک من برگزار شد.
مقاومت کویرس در دنیا بیسابقه است/ فرودگاه از همه طرف محاصره شده بود
مرتضی شعبانی در ابتدای صحبتهای خود ضمن اشاره به سوژه این مستند گفت: عملیاتهای آزادسازی در مناطق جنوب حلب آغاز شده بود و پیروزیهای خوبی در همان ایام به دست آمده بود. همزمان، آزادسازی مناطق کویرس هم به کمک نیروها انجام میشد. البته من اسم این منطقه را قبلا شنیده بودم اما از جزئیات آن خبر نداشتم. وقتی که کویرس آزاد شد، فهیمیدیم که آن یک فرودگاه بوده است که تعداد مشخصی از افسران ارتش سوریه در این پایگاه هوایی که آموزشی نیز بوده است، محاصره شدند و به مدت سه سال و نیم جنگیدند. آنچه که دیدیم در تاریخ جنگهای دنیا بی سابقه یا کم سابقه است. یک منطقه ای با وسعت بسیار محدود به مدت سه سال و نیم توانسته باشد که مقاومت کند. هر فیلمسازی وقتی این موضوع را میشنود، برایش جذاب میشود که بالاخره چگونه این افراد در این منطقه و در این بازه زمانی زیاد، توانستند دوام بیاورند. برای ما جذابیت از این جنس بود که سه سال و نیم یعنی چی؟ این زمان شوخی نیست. زمستانهای سرد آن منطقه و محاصره 360 درجهای فرودگاه همگی سخت هستند و از پس آن برآمدن کار هر گروهی نیست.
داستان کویرس، سوژهی بسیار خوبی برای ساخت فیلم داستانی است
وی ادامه داد: این موضوعات باعث شد که تحقیقات را آغاز کنیم تا ببینیم که چگونه بوده است. اولین روز آزادسازی فرودگاه کویرس، این ایده به فکر اکیپ فیلمسازی و کارگردان آن آقای صادقی رسید که حتما می توان راجع به آن یک مستند خوب تولید کرد. در ابتدا کلیات آن اتفاقی که رخ داده بود را میدانستیم اما با وارد شدن به فرودگاه و مصاحبه با افراد مختلف و کسانی که در محاصره قرار گرفته بودند به این موضوع رسیدند و راوی کار انتخاب شد. این راوی سربازی است که در این مدت در فرودگاه کویرس محاصره بوده است و حرفهایش را میشنویم. همچنین ارتباطات این افراد با خانوادههایشان را میبینیم به نظرم این ارتباطات بسیار زیبا است. کویرس یک نمونه از سربازانی است که بودند. به نظرم به تعداد سربازها و افرادی که در آن منطقه حضور داشتند، روایت مختلف از این حادثه وجود دارد و می توان مستندهای مختلف تولید نمود. حتی شاید کسانی که دوست دارند، کار داستانی یا نمایشی بکنند، حتما قصههای جذابتری وجود خواهد شد.
هدف داعش از تسلط بر کویرس، ایجاد پروپاگاندا برای نابود کردن ارتش سوریه بود
دکتر صدرحسینی دربارهی ارتش سوریه در اتفاقات اخیر در این کشور صحبت کرد و گفت: یک اتفاق بسیار ناگوار برای نظام سیاسی سوریه اتفاق افتاد و خط مقدم این نظام سیاسی، ارتش سوریه بود. میتوانم بگویم که یک زلزله 10 ریشتری برای ارتش سوریه به وجود آمد . او توانست از آن زلزله بسیار هولناک جان سالم به در ببرد. بخش کوچکی از تحمل و مقاومت یک ارتشی که مهمترین پشتوانه خود را مردم میداند، کویرس است که مستند آن را دوستان ساختند. در آن ایامی که قرار بود این مستند ساخته شود من در آن منطقه بودم و با مساله آشنا بودم. قبل از آزادسازی حلب، این پایگاه آزاد شد. آن یک پایگاه آموزشی بود و معمولا برای چنین پایگاههای آموزشی، امکانات زیادی برده نمیشود. متوسط سن افرادی که در آن پایگاه بودند، بالاتر از 40 نیست. در حقیقت اعضای آن پایگاه کسانی هستند که به عشق حضور در نیروی هوایی سوریه آمده بودند تا فعالیت کنند و آموزش ببینند که ناگهان گسیل نیروهای تروریست با حمایت صهیونیسم و عربستان و آمریکا به منطقه وارد شدند و آنان را محاصره کردند. تعداد اندکی توانستند که در همان ساعات اولیه از منطقه خارج شوند و شاید آنان خیلی حرفی برای گفتن نداشتند. واقع امر این بود که در این ایام باقیمانده، به نظر میرسید که هیچ کس از افرادی که در این پایگاه حضور دارند، زنده نیستند. شرایط برای آنان سخت بود و به راحتی نمی توانستند تماس بگیرند و ... اما آرام آرام ارتش متوجه شد که افرادی در آن جا حضور دارند و با رشادت میجنگند. داعش هم این مساله را متوجه شد و تلاش کرد که در ابتدا با محاصره غذایی و اقتصادی شرایطی را فراهم کند که آنان تسلیم شوند. تصور میکردند که بیماری، کمغذایی و مشکلات عاطفی دور بودن از خانواده شرایطی را برای داعش ایجاد میکند که از تسلط بر کویرس یک پروپاگاندا و تبلیغات شدیدی را به راه بیندازد. در حقیقت به این وسیله تلاش میکرد که شیرازه باقیمانده ارتش سوریه را هم در هم بشکند. اما خوشبختانه این اتفاق رخ نداد و همزمان با آزادسازی شهر بزرگ حلب، با کمترین آسیبی که داعشیها تصور میکردند، این پایگاه آزاد شد و به آغوش نظام سوریه بازگشت و خیلی جالب است که اگر ارتش سوریه اعلام میکرد که این پادگان آزاد شده است، بخش زیادی از مردم دمشق برای استقبال و در آغوش کشیدن این جوانان که نمادی از استقامت در برابر تروریست بودند حضور پیدا میکردند که البته با توجه به شرایط ناامن پیرامون این پایگاه حتی بعد از آزادسازی هم این اتفاق رخ نداد. هر یک از افراد این پادگان به عنوان یک مستند برای مردم سوریه شناخته میشوند.
این مستند برای سطوح مختلف ارتش سوریه پخش شد/ این فیلمها توانایی بالایی در بالا بردن روحیه ارتش دارد
وی اضافه کرد: باید بگویم که زحمت ساخت این مستند با کمک و اطلاع سیستم تبلیغاتی ارتش انجام شد. آنان از این مساله آگاه بودند و دوست داشتند که یک ایرانی که خودش رزمنده است و در میدان بوده است، از این موضوع چه کاری میسازد؟ وقتی با آنان گفتگو شد که قرار است که دربارهی این پایگاه فیلمی با موضوع مقاومت ساخته شود، درخواست دیدن این فیلم را داشتند. تا جایی که من اطلاع دارم، بخشهایی از این فیلم را به مجموعه تبلیغاتی ارتش سوریه دادند. آنان این فیلمها را در سطوح مختلف از فرماندهی تا سرباز پخش کردند تا افراد با رشادت این نیروها آشنا شوند و توجهشان به مقاومت جلب شود. در آن جا مشکلات سخت زیاد و زمستانهای بسیار سردی وجود دارد. حتما با اجازه تهیهکننده، این مستند در رسانه ملی سوریه و بعضی از سینماهای آنجا پخش خواهد شد. آقای شعبانی این تجربه را دارند و میدانند که اینگونه فیلمها تا چه اندازه میتواند در بالابردن روحیهی کشورها از جمله سوریه تاثیرگذار باشد.
به دنبال پخش این فیلم در سینماهای سوریه هستیم
مرتضی شعبانی دربارهی نگاه بینالمللی به این فیلم و اکران آن در خارج از ایران گفت: این مستند هنوز اکران بینالمللی پیدا نکرده است. البته خودمان نگه داشتیم و نگذاشتیم که این موضوع اتفاق بیفتد. این فیلم برای اولین بار در شبکه مستند پخش میشود و به گونهای از آن رونمایی میشود. به قول فیلمسازان، این فیلم دور بینالمللی را نزده است و آمادهایم که در جشنوارههای بینالمللی و بعضی از کشورها که دوستدار مقاومت هستند از جمله لبنان و سوریه و ... اکران سینمایی آن را داشته باشیم. وزات اعلام سوریه این کمک را کرده است که بتوانیم پخش سینمایی در سوریه داشته باشیم.
تصاویر آرشیوی فیلم، توسط خود سربازان پایگاه در دوران محاصره گرفته شده است
وی دربارهی روند تولید این فیلم و صحنههای آرشیوی موجود در فیلم گفت: عمده تصاویر آرشیوی که مربوط به درون پایگاه است، توسط موبایلهایی که دست سربازها و افسرانی که داخل پایگاه بودند فیلمبرداری شده است. به مرور زمان، افرادی که در این محاصره قرار گرفتند، با شرایط کنار آمدند و فهمیدند که میتوانند دوام بیاورند، مقاومت کنند و برای زندگیشان برنامهریزی کنند. محاصره این ناحیه توسط جیشالحر انجام میشود و خیلی ساده بوده است. در حقیقت کاری که داعش با این پایگاه انجام داده است، خیلی متفاوت با جیشالحر است. کمکم کار سخت تر میشود و اینان هم با زندگی در محاصره کنار آمدند. فیلم گرفتند، با خانواده هایشان ارتباط گرفتند و سعی کردند زندگی در شرایط بسیار ویژه را برای خود هموار کنند. وقتی متوجه شدیم که کسانی در پایگاه حضور داشتند و فیلمهای مختلفی گرفتهاند، آرام آرام فیلمها را جمعآوری کردیم. از آنجایی که فیلم بعد از آزادسازی کویرس ساخته شده است، این فیلمها به سختی جمعاوری شدند. سختی کار از آنجا بود که باید هر کس را پیدا میکردیم، با او صحبت میکردیم و داشته فیلمهایش را از او بگیریم. علاوه بر این، در فضای مجازی نیز چنین بود. جبهه مخالف از زمانی که اولین عملیات را ارتش آزاد انجام داده بود، فیلم گرفتند. فکر میکردند که با این عملیات میتوانند فرودگاه را بگیرند بنابراین با رجزخوانی آمده بودند. خوشبختانه این فیلمها در فضای مجازی وجود داشت. همچنین تصاویری که دوستان از مصاحبه و گفتگوها گرفتند. به نظرم تصاویر هوایی این کار شاهکارهای این بخش بود. مجموع اینها تبدیل به کاری شد که میبینید. فیلم برداری این کار حدود یک ماه طول کشید.
ارتش سوریه تنها نیرویی بود که در جنگ اعراب توانست در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی کند
صدرالحسینی در مورد ساختار ارتش سوریه و قدرت آن صحبت کرد و گفت: در ابتدا باید ارتش سوریه و حزب بعث را جدا کنیم. علیرغم این که بر روی همدیگر تاثیر داشتند اما کاملا جدای از هم هستند. ارتش وظیفهی اصلی خود که مقابله با تروریسم بود را انجام میداد. این نکته حائز اهمیت است که ارتش لحظهای از این وظیفه غفلت نکرد. آقای شعبانی نکتهای را در مورد ارتش آزاد بیان کردند. ارتش آزاد چه کسانی بودند؟ اینان افرادی بودند که در زمان حمله تروریستها به کشور سوریه و نقاط مختلف آن به دلایل مختلف، از ارتش بریده شدند. در حقیقت اینان بریدگان از ارتش بودند. این که در ابتدا گفتم که مجموعه کویرس، بخش کوچکی از ارتش سوریه بود به همین دلیل است. بدین معنی که همزمان با تروریستهایی که از 84 کشور آمدند و به کشورت حمله میکنند، با کسانی روبهرو هستی که از بسیاری از زوایای پنهان ارتش باخبر هستند. بسیاری از نقاطی که افراد معمولی خبر ندارند را اینان میدانند. چرا که آنها کسانی بودند که در بدنه ارتش و در رتبههای مختلف حضور داشتند. به دلایلی که عرض کردم، آنان از ارتش ریزش کردند، آموزش دیدهاند، اسلحه در اختیار دارند و... حال این افراد آمدهاند تحت فرماندهی بیگانهای که از کشورهای دیگر آمدهاند، جبههای را علیه نظام سیاسی فراهم کردند. به همین دلیل است که میگویم از نمونههای کویرس، فراوان میتوان ساخت و هر کدام از اینان میتوانند ناقل مستندات در سالهای آینده باشند. ارتش سوریه، ارتش قوی بود. این ارتش، تنها نیرویی بود که در جنگ اعراب توانست در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی کند. ارتش سوریه بنیه قوی ضد صهیونیستی داشت و آموزشهای خوبی را دیده بود اما این بحران که برای آن پدید آمد، خدشهها و شکنندگیهایی را در ستون فقرات این ارتش ایجاد نمود. به همین دلیل دیگر بعد از این بحران نمیتوانیم بگوییم که ارتش سوریه یک ارتش کامل، منسجم و منضبط است اما در فاصله بسیار کوتاهی، ارتش سوریه جنگید، مقاومت کرد و تقویت شد. امروز به عنوان یکی از ارتشهایی است که در منطقه میتوانیم بگوییم تجربه جدیدی در برابر تروریسم پیدا کرده است. این ارتش به نظرم یکی از ارتشهای قوی منطقه است و بعید میدانم که هیچ یک از ارتشهای عربی منطقه میتوانستند در برابر چنین فشار درونی و بیرونی مقاومت کنند. این نکته بسیار مهم است که یک ارتشی که در حال جنگ است، به شدت تحریم است. حقوق فرماندهان آن به شدت تقلیل یافته بود. در ضمن این که مشکلات فراوانی نیز داشتند. بنابراین، امروز ارتش سوریه میتواند در کنار کویرس با مستشاری فرهنگی و هنری افرادی مثل آقای شعبانی و دوستانشان، دهها فیلم برای موضوعات آموزشی سالهای آینده خود بسازد.
مناطقی که در برابر داعش دست تسلیم بالا بردند، بیشتر تخریب و غارت شدند
مرتضی شعبانی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که مناطقی که در برابر داعش ایستادگی کردند، در همه جوانب سالمتر ماندهاند، گفت: اگر حلب را در نظر بگیرید، میبینید که مناطقی که رها کردند و تروریستها آزادانه وارد شدند، کاملا تبدیل به ویرانه شده است و اکنون قابل سکونت نیست. در حالی که در مناطقی که مردم ایستادگی کردند و اجازه ندادند که تروریستها در بین آنها رسوخ کند، سالمتر ماندهاند. برای مثال منطقهای مانند کویرس، مقاومت کرده است و اکنون باقی مانده است. این منطقه عزت ارتش سوریه و ملت آن است و به نظرم اوج اقتدار ارتش سوریه را میتوان در کویرس مشاهده نمود. در مقابل جایی مانند فرودگاه طبقه که دستها را بالا بردند، به هیچ کس رحم نکردند و همه را قتل عام کردند. اتفاقاتی که آنان پیرامون خود دیدند، عزمشان را برای مقاومت کردن جزم نمود. ارتش سوریه سالها است که با ارتش رژیم صهیونیستی مبارزه کردند و آوارگان فلسطینی را دیدند. این آوارگان فلسطینی در جاهای مختلف کشور سوریه قرار دارند. بنابراین آینهی خوبی در مقابلشان است. پس اگر بخواهند که عزتشان حفظ بشود، باید مقاومت را انتخاب میکردند که آن را انتخاب نمودند. هر جا که مردم کوتاه آمدند، عمدتا هم شهرشان از بین رفته است و هم مردم آوارگی کشیدند.
امروزه، سرگشتگی و بی هویتی برای جوانان اهل تسنن جهان اسلام به وجود آمده است
صدرالحسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که چگونه یک گروه تروریستی توانست بیاید و بخشهایی بزرگ از یک کشور را بگیرد، گفت: به نظرم اولین تصویری که شما هنرمندان باید به آن بپردازید، مدارس علمیهی وهابیت است که امواج تکفیر را درسرتاسر اسلام تولید و تکثیر میکرده است. با اظهار تاسف باید بگویم که تلاش مدارس علمیهی تکفیری وهابیت باعث این نابسامانی در جهان اسلام شده است. اگر بخواهیم به طور میدانی صحبت کنیم، باید بگویم که امروز یک سرگشتگی و بی هویتی برای جوانان اهل تسنن جهان اسلام وجود دارد. امروز تمام جوانان اهل تشیع در سراسر دنیا میتوانند یک پشتوانه به نام جمهوری اسلامی داشته باشند. آن یک دولت مستقر و مستحکم است که رهبری به روز و آگاه که به تنهایی در برابر کیدهای 3 دهه گذشته آمریکا ایستاده است. کشوری که امروز در نانو، موشک و ... مقام بالایی دارد، در انسجام داخلی قوی است و در 40 سال گذشته، نزدیک به 35 انتخابات را انجام داده است و ...
چگونه یک جوان ایتالیایی حاضر میشود که به داعش بپیوندد؟
او بیان داشت: جوان امروز اهل تسنن در جهان اسلام کجا را دارد؟ او میخواهد بگوید که چه پشتوانهای دارد؟ جهان اهل تشیع میگوید که من یک فرمانده میدانی به نام سردار سلیمانی را دارم. یک رهبر منطقهای به اسم سیدحسن نصرالله را دارم حال یک جوان غیر شیعه و اهل تسنن جهان اسلام چه میتواند بگوید؟ او به کجا میتوانست تکیه کند؟ بنابراین این خلا هویتی را آقای البغدادی پر میکند. به شعار او توجه کنید. در ابتدا میگوید که دولت اسلامی. امروزه، دولت اسلامی آرزوی بخش گستردهای از مردم اهل تسنن دنیا و به ویژه جوانان است. این دولت را به نام خلافت گسترش میدهد، نقشهای را ترسیم میکند و ... بنابراین در جهان اهل تسنن همهی افراد به گونه ای علاقهمند هستند که به هر اندازهای حتی کوچک، در این خلافت شریک بدانند. گسیل جوانان از سرزمین عراق و سوریه که به قول خودشان پاسخی به ندای رسولالله است، به همین دلیل است. او نمیداند که در پشت سر این قضیه و سازنده ابوبکر البغدادی، سرویسهای اطلاعاتی آمریکایی و پولهای عربستان هست. این نکته دریچهای برای گفتگوهای دیگر است که اکنون در جهان اسلام چه میگذرد؟ نکتهی بعد مربوط به باز کردن مرز ترکیه به سوریه است. چگونه افراد در فرودگاههای آنکارا و استانبول از نقاط مختلف دنیا پیاده میشوند، نفراتی آنان را به هتلهای 5 ستاره میبرند، 24 ساعت نگهداری میشوند و با توجه له شرایط اردوگاههای پشت مرز، به سوریه منتقل میشوند. این یک سیستم کاملا نظامی اما بدون قاعده و بدون پرچم است که در پشت آن حضور دارد. به نظر شما چه اتفاقی میافتد که جوانی در ایتالیا یا استرالیا و ... حاضر میشود که زندگی را کنار بگذارد و به عراق یا سوریه بپیوندد تا بجنگد. چگونه میشود که یک خانم جوان جهاد نکاح را بپذیرد و از سرزمین خود فرودگاه به فرودگاه وبا پاسپورتهای جعلی خود را به داعش برساند؟ بنابراین اگر گفته میشود، شستشوی مغزی یا استفاده از فضای مجازی مواردی است که امروز میبینیم. به عنوان آخرین صحبت در این بخش میخواهم بگویم که چه اتفاقی میافتد که پس از آزادسازی حلب که به عنوان نمادی برای حکومت اسلامی در سوریه است، اینچنین ریزش نیرو پیدا میشود؟ دومینوی شکست داعش از کجا آغاز میشود؟ این نشاندهندهی این است که آن ایدهال ها، فضای موهومی که برای آن ساخته بودند و ... که گفته میشد در اینجا میتوانید ادامه خلافت داعش را داشته باشید، فرو میریزد و با فرو ریختن آن باورهای توهم آور جوانان دنیا نیز فرو میریزد و به این ترتیب نظام سیاسی سوریه میتواند حرکت خود را از ماه 9 و 10 گذشته شروع کند و حلب را به صورت کامل آزادسازی و پاکسازی کند. به نوعی که دیگر سرزمینی وجود نداشته باشد که پرچم داعش را در دنیا برافراشته کند. به نظر من، فعلا موضوع پسا داعش اصلا مطرح نیست. امروز سرزمینی برای داعش وجود ندارد.
ماجرای شهری که فقط با یک ماشین انتحاری فتح شد
مرتضی شعبانی در پاسخ به این سوال گفت: خاطرهای برای خودم در شهر جلولای عراق اتفاق افتاد. از یکی از پیشمرگهای کرد که در آنجا حضور داشت پرسیدم که شهر جلولا چگونه سقوط کرد؟ او گفت که یک ماشین انتحاری در شهر منفجر شد، همه در رفتند و شهر به دستان آنان افتاد. تبلیغاتی که برای داعش شده بود، تاثیر زیادی داشت. خشونتی که آنان به کار برده بودند و فضای مجازی را در آن دوره گرفته بود، باعث شد که وحشت در میان مردم بیفتد. اگر بخواهید که برای کل مجموعه داعش یک عدد و رقم در نطر بگیرید، شاید خیلی زیاد نباشد اما تبلیغاتشان بسیار فراتر از آن چیزی بود که نشان میدادند.
صدر الحسینی بیان داشت: دقت کنید که چگونه امکانات هالیوود به انجا منتقل شد؟ چه اتفاقی میافتاد که هنگام سر بریدنها 7 دوربین از 7 زاویه مختلف تصویر برداری میکرد؟ چگونه این وحشت تکثیر میشد. هیچ کس نباید تصور کند که مردم و نظام سوریه، مردم ترسویی هستند. اقدام وحشتافکنی داعش باعث شد اتفاقاتی که رخ داد، پدید بیاید.
فریاد یا حسین و یا زهرا نیروهای مقاومت برای ترساندن داعشیها از وجود ایرانی
شعبانی در بخش دیگر صحبتهای خود دربارهی ادامه مستندسازی در سوریه گفت: تاکنون عمدهی فیلمهایی که ساخته شده است، میدانی است. به نظر میرسد که آرام آرام بتوانیم حرفهای نو وجدیدی را نشان بدهیم که مردم دوست دارند. در همین فیلم کویرس، میبینید که سرباز سوری میگفت که وقتی داعش حمله میکرد، ما پشت دیوارها میایستادیم و فریاد یا زهرا (سلامالله علیها) و یا حسین (علیهالسلام) سر میدادیم. ازشان پرسیدیم که چرا این کار را میکردید؟ میگفت که این کار را میکردیم که آنان فکر کنند نیروی ایرانی اینجا است و حمله نکنند. این موضوع چه قدر برای ما عزت است. این موضوع در حالی است که هیچ سرباز ایرانی و هیچ مستشار ایرانی در کویرس وجود نداشت. اما این فرهنگی که در آنجا رسوخ پیدا کرده است، باعث میشد که چنین اتفاقی بیفتد. من تاسف میخورم که در آن زمان این امکان وجود نداشت که این حرفها زده بشود. این چیزها بعد از فیلم رخ داد. یا برای مثالی دیگر، یکی از افسران میگفت که اگر کمک و امداد هوایی ایران نبود، قطعا ما نمیتوانستیم که در آنجا دوام بیاوریم. میگفت که در زمستان سردی که در آنجا هست، در یکی از این پروازها برای ما گازوئیل و مواد سوختی ریختند که باعث شد تا ما دوام بیاوریم. این موضوعات جز افتخارات ما است. از این نوع سوژهها بسیار زیاد وجود دارد.
از هم اکنون باید راجع به جهاد و مقاومت مدافعین حرم فیلم بسازیم
به نظر میرسد که هر چند فیلمسازی راجع به مدافعین حرم میتواند ادامه داشته باشد اما میتوانیم به جنبه دیگری از شخصیت این شهیدان بپردازیم. بدین معنی که اگر تاکنون راجع به روحیات اخلاقی، مظلومیت و عدم دنیا طلبی آنان صحبت می کردیم، اکنون میتوانیم راجع به جهاد آنان حرف بزنیم تا بدانیم که آنان چگونه مقاومت کردند و در این فضا جنگیدند. به نظرم در تک تک جاهایی که بچهها حضور داشتند، اتفاقاتی رخ داده است که میتوان آن را مطرح کرد و کار ساخت. معتقدم که از الان به بعد تازه کار آغاز شده است و اکنون در ابتدای راه یک کار فرهنگی بزرگ هستیم. امیدوارم که فیلمسازان با همین قوت و قدرتی که تاکنون داشتند، حضور پیدا کنند و ادامهی این مسیر را بپیماند.
هدف اصلی داعش و هم پیمانانش، موازی سازی برای انقلاب اسلامی بود/ با شعارهای خاص میخواستند جلوی پیشروی اسلام در اروپا را بگیرند
صدرالحسینی دربارهی هدف آمریکا و عربستان از تشکیل داعش و نقشهی جدید آنان در این راه گفت: به نظرم اگر راجع به همین پلن اول یعنی داعش، دقت بیشتری کنیم، به راحتی میتوانیم به پلن دوم نیز برسیم. دو هدف اصلی را داعش از اقدامات خودش پیگیری میکرد. این پیگیری به کمک جنگ نیابتی، با کمک دلارهای نفتی عربستان، امکانات موجود در کارخانجات اسلحهسازی، هدایت اطلاعاتی آمریکا و همراهی رژیم صهیونیستی انجام میشد. این دو کار چه بود؟ یکی از آنان موازی سازی برای انقلاب اسلامی بود. در بخش قبلی گفتیم که داعش جنایتکار بود و کارهایی می کرد که بعضی از کلیدهای مراکز مهم را جلوی او میانداختند و فرار میکردند. تمام این کارها با شعار مقدس «لا الله الا الله» و «محمد رسول الله» انجام میشد. این کار بدین مفهوم بود که از این پس هر جا این شعارها داده شود، مردم داعش را مد نظر بیاورند. کافی است تا نگاهی به موج اسلامگرایی در دنیا و به ویژه در اروپا داشته باشید. تا سال 2025 دو کشور مهم اروپایی یعنی انگلیس و فرانسه، مسلمانان بر دیگر ادیان غلبه خواهند کرد. میبینید که شعاری را بیان میکنند که جنگ آیندهی دنیا جنگ بین اسلام و صلیب است که البته دستور دادند که دیگر چنین چیزی گفته نشود چرا که باعث وحدت اسلام میشود. در واقعیت این است که به دنبال این هستند که اسلام را در مناطق گستردهای از جهان، ضعیف کنند که البته این موضوع رخ نخواهد داد. چند کاریکتور در مورد رسولالله میتوانند بسازند و یا چند قرآن را میتوانند بگذارند و به آن شلیک کنند. تمام این مراحل اثر معکوس داشته است.
تغییر ژئوپولیتیک منطقه خاورمیانه، هدف آمریکا از ایجاد داعش بود
چاپ قرآن در اروپا چند برابر شده است. گرایش صاحبان اندیشه به اسلام چند برابر شده است. باید اسلام را مساوی با ترورست قرار بدهند. بنابراین داعش را ایجاد کردند. هدف دوم تغییر ژئوپولیتیک منطقه است. دیگر ساکسپیکو برای آمریکا و اروپا پاسخ لازم را نمیدهد. از سال 1917 به این طرف، نقشه براساس نقشهای بوده است که آقای ساکس و آقای پیکو ریختهاند. بالفور دیگر کفایت نمیکند و باید نقشه آمریکایی بیاید. نقشه خاورمیانه آمریکایی جدید بیاید. برای تغییر ژئوپولیتیک منطقه و برای این که بتوانند جهانیسازی کنند و اسم خود را به عنوان کدخدای جهان بگذارند و در اتاق کنترل بنشینند و به هر یک از کشورها بگویند که چه کار کنند، لازم است که دیگر کشورهای وسیع وجود نداشته باشد. به همین منظور باید در کردستان یک حاکمیت باشد. لازم است که در اهل تسنن عراق یک حاکمیت باشد و ... چه چیزی این کار را میتواند بکند؟ نقشه جدید داعش. داعش میآید و یک نقشهای را پهن میکند و میگوید که بخشهایی از افغانستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، بخشهای از جنوب ایران، بصره، عراق و سوریه سرزمین داعش است. همین نقشه در کردستان و استانهای شمالی عراق وجود دارد. بنابراین داعش دو هدف اصلی دارد. اگر به آنان خوب توجه داشته باشیم، متوجه تکرار هوشمندی مقام معظم رهبری در پاسخ به نامهی سردار سلیمانی میشویم. ایشان در آن نامه میگویند که از کید دشمن غافل نشوید. دشمن مار زخم خورده است و ممکن است که برنامههای دیگری برای شما داشته باشد.
مرتضی شعبانی در مورد این بحث گفت: یک خانم سوری تعریف می کرد که بچهام از مدرسه آمد و میگفت که در کلاس ما یک آدم داعشی هست. او الله اکبر میگفت و از همین طریق متوجه شدم. میخواهم بگویم که ذهن بچهها را با همین شعارهای مقدس تخریب کردند. سالمسازی این جامعه خیلی زمان میبرد.
صدرحسینی در پاسخ به صحبتهای مرتضی شعبانی گفت: این موضوع در چه جامعهای رخ می دهد. در جامعهای که هیچ نماز صبحی بدون اذان نیست. ببینید که این الله اکبر گفتنها، سربریدنها و ... چه تاثیراتی در افراد و سرزمینهای غیر اسلامی خواهد داشت.
نویسندگی و تدوین این مستند بیش از 2 ماه زمان برد
مرتضی شعبانی در مورد تدوین مستند گفت: در تولید و تدوین مستندی مثل کویرس، جمع اوری این متریال، کارگردانی، نویسندگی و ... را کنار هم بگذارید. تدوین این مستند به نظرم یکی از شاهکارهای این مجموعه است. مستندی که بیش از 6 ماه تدوینگر روی آن وقت گذاشت و باید از آقای مرتضی پایهشناس، سید روحالله حسینی و آقای صادقی تشکر کنم. معمولا همه فکر میکنند که نویسندگی یک مستند ظرف یکی دو روز انجام میشود و متن آن آماده میشود. نویسندگی این کار بیش از یک ماه زمان برد. تدوین این مستند نیز چنین بود. به نظرم این کار مثل یک فرش ابریشم، ذره ذره بافته شده است و در مقابلمان این فیلم را با این زحمات میبینیم.
فشارهایی که به انقلاب اسلامی در 40 سال گذشته در زمینههای مادی و غیر مادی و جنک روانی آمده است، تاکنون به هیچ کشوری وارد نشده است
صدرحسینی در پایان صحبتهای خود دربارهی تلاشهایی که صورت میگیرد تا سپاه در برابر مردم قرار بگیرد، گفت: این موضوع تازهای نیست. این کار از اقدامات قدیمی است. باید این نکته را بگویم که پیوند بین فشار بیرونی و ناسازگاری داخلی جز موضوعاتی است که در این شرایط اخیر کاملا آن را مشاهده میکنیم. باید بگویم که در تاریخ بشریت، فشارهایی که به انقلاب اسلامی در 40 سال گذشته در زمینههای مادی و غیر مادی و جنک روانی آمده است، تاکنون به هیچ کشوری وارد نشده است. الحمدالله خون شهدا و رهبری امام خمینی و پیمودن مسیر امام توسط رهبری ما را به این نقطه رسانده است که هم از نظر امنیت و هم از نظر پیشرفتهای مادی و معنوی، جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور سرآمد در منطقه مطرح باشد که امیدوارم قدر آن را بیش از پیش بدانیم.
انتهای پیام/