زاهدی مطلق: نویسندگان اجتماعینویس ما در پیله تنهایی خود گرفتار شدهاند
داور بخش رمان جایزه جلال میگوید: شعف در ساختار در رمانهای منتشر شده در سال ۹۵ بسیار به چشم میخورد، در حوزه مضمون نیز برخی رمانهای اجتماعی ما از دغدغه مردم بهدور بودند چرا که نویسندگانشان در پیله خود گرفتار هستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دهمین دوره جایزه ادبی حلال آل احمد روز گذشته درحالی به کارخود پایان داد که به جز رمان در سایر بخشها هیچ اثری به عنوان برگزیده انتخاب نشد و هیات داوران ترجیح داد تا آثاری را به عنوان شایسته تقدیر معرفی کند. در بخش رمان اما هیئات داوران متشکل از ابراهیم زاهدی مطلق، محمدرضا بایرامی و علی چنگیزی دو اثر را به صورت مشترک به عنوان برگزیده اعلام کردند. هیئت داوران «این خیابان سرعتگیر ندارد» نوشته «مریم جهانی» را به دلیل خلق موقعیت نو و توجه به زندگی روزمره شخصیتی که کمتر در ادبیات معاصر به آن پرداخته شده است، همراه با داستانی گیرا و قصهگویی مناسب و استفاده از خرده روایتها برای ساخت شخصیتهای داستان و در عین حال پرهیز از فرمگرایی مفرط و «بیکتابی» نوشته «محمدرضا شرفی خبوشان» به دلیل استفاده از نثری شیوا در خدمت خلق شخصیتها و فضای داستان، نگاه نقادانه به جامعه امروز در گستره تاریخ، نگاهی و آفرینش فضایی رازآلود و پر رمز و راز و در عین حال داستانگویی قدرتمند و تصویرسازی بکر به عنوان برگزیده مشترک معرفی کرد.
در بیانیه هیات داوران بخش رمان و داستان بلند این دوره جایزه جلال به محتوای ضعیف آثار منتشر شده در سال 95 اشاره شده است: «متاسفانه سطح کیفی اکثر آثار رسیده به دبیرخانه جایزه جلال چندان مطلوب نبود به نحوی که هیئت داوران حتا در یافتن پنج نامزد بخش رمان و داستان بلند با مشکل مواجه شد. این نزول کیفی آثار منتشر شده در سال 95 میتواند زنگ خطری برای ادبیات باشد و ضعفهایی را در حوزه نشر و داستاننویسی نمایان میکند که میتواند در آینده خوانندگان را بیش از گذشته با ادبیات ایران بیگانه کند.
هیئت داوران دلیل این نزول کیفی را ضعف در آموزش نویسندگان، سطحینگری و آسانگیری در فرایند انتخاب و چاپ و نشر و تبلیغ آثار میداند. به طوری که هر کسی، با هر توانایی بعضا اندک و با آموزشی ناکافی و سطح ذوق و بینش کم، در این شرایط میتواند چیزی شبیه کتاب در قالب رمان و داستان منتشر کند، فاقد کیفیت و تنوع در تفکر و چه بسا کمعمق و بدون هستیشناسی و طبعا با عمری کوتاه، به کوتاهی عمر چند روزه، روزنامه.
نویسندگان امروز تجربه زیستی محدود و ناکافیای دارند، این ناکافی بودن تجربیات، که پیامد جهانیسازی و شرایط زندگی بشر امروز است را میتوان با مطالعه گسترده و ذهن پرسشگر و پژوهیدن در وجود و هستی انسان و سپس شناخت گیتی جبران کرد، اما متاسفانه نویسنده معاصر، اهل پژوهش و کاویدن وجودش نیست، عجول مینماید و شهوتی افسارگسیخته برای انتشار و دیده شدن دارد نه کشف ناشناختههای روح بشر و نه صبوریای که محصول تامل و تدبر و عمیق شدن در پدیدههاست، از نویسنده عجول که اهل جستوجو نیست، رمان و داستان ماندگاری منتشر نمیشود. این دوره هم پر از آثاری بود با نویسندگانی عجول و ناشکیبا که تنها به دنبال انتشار چیزی شبیه کتاب هستند و ناشرانی که بدون توجه به کیفیت آثار و محتوای آن، این آثار را شاید به دلیل تولید انبوه و انبوهسازی منتشر میکنند و به بازار کتاب که روز به روز تنگتر و کوچکتر و فقیرتر میشود عرضه میکنند. آثار این دوره از نظر محتوا فقیر بودند.»
برای بررسی بیشتر رمانهای منتشره در سال 95 که در جایزه جلال ارزیابی شدهاند، به سراغ ابراهیم زاهدی مطلق داور بخش رمان رفتیم، زاهدی مطلق معتقد است اگرچه وضعیت رمانهای منتشر شده به لحاظ محتوایی چندان مطلوب نیست، اما وضعیت نگرانکننده نیست چرا که اگر این وضعیت چند سال ادامه پیدا کند، باید علت را ارزیابی کرد.
متن گفتوگو با ابراهیم زاهدی مطلق به شرح ذیل است:
* تسنیم: تعداد رمانهای ارزیابی شده در این دوره جایزه چه تعداد بود و آثار از چه سطحی برخوردار بودند؟
من اطلاع دقیق از تعداد آثار ندارم، این اطلاعات دست دبیرخانه است، اما حدوداً 400 اثر داوری شد که از این میان 20 اثر به مرحله نیمه نهایی که کاندیدا انتخاب شدند، رسید. سطح آثار در مقایسه با هم ارزیابی شدند، درباره داوریها باید این نکته را نیز بگویم که داوران بسیاری از کتابها را در طول سال خواندهاند، اینگونه نیست که در جلسات داوری با کتاب آشنا شوند. برای نمونه بنده پیش از داوریها 3 کتاب را که از جمله نامزدها بودند، خوانده بودم. داوران که خود نویسنده نیز هستند، با فضای ادبیات در سالی که گذشته است، آشنا هستند، کتاب خوب نیز خود را نشان میدهد.
* تسنیم: در بیانیه هیات داوران آمده است که سطح کیفی آثار رضایت بخش نبوده است، درباره محتوای آثار ارسالی به دبیرخانه بفرمایید؟
محتواها عموماً محتواهایی نیست که از ادبیات فعلی کشور انتظار داریم، انتظار داوران بیش از این بوده است. موضوعات متنوع نبود، محتوا به دلنوشته شبیه بود، بسیاری از آثار طرح داستانی نداشتند رمانی را میخواندید از اول تا اخر 3000 صفحه اما هیچ طرح داستانی نداشت.نویسنده دلنوشته نوشته بود، برخی حتی گزارش بودند. البته داستانهایی هم با موضوعات خیلی خوب وجود داشت که از میان آنها برگزیدهها انتخاب شدند. مثلا برای خود ما کار خانوم جهانی کار خوبی بود، اگر چه ممکن بود ضعفهایی هم داشته باشد، اما به موضوع خیلی خوب پرداخته بود، موضوعی که با اندکی اهمال میرفت که کار ضعیف و ژورنالیستی شود.
* تسنیم: این ضعف در ساختار داستانی در آثار نویسندگان جوان مطرح بود یا در آثار نویسندگان مطرح و حرفهای هم میشد، آن را دید؟
در آثار نویسندگان مطرح نیز ضعف در ساختار داستانی قابل مشاهده بود، البته در آثار نوینسدگان جوان بیشتر مشاهده میشد، متاسفانه برخی از نویسندههای حرفهای ما هم تابع مد میشوند، تا موضوعی مد میشود، دنباله رو آن میشوند.متاسفانه بسیاری از آثار زبانشان زبان ومبلاگی بود، وقتی ما میخواهیم رمان منتخب جایزه جلال را انتخاب کنیم باید توجه داشته باشیم که از زبان فاخر ادبی بهره برده باشد.
* تسنیم: در سالهای اخیر ادبیات داستانی به نظر میکسد دچار نوعی رخوت شده است که از یک سو نویسندگان شاخصش انزوا را برگزیدهاند و دست از قلم کشیدهاند و از سوی دیگر نویسندگان جوانش به تولید آثار ضعیف و بیمحتوا دست میزنند، چرا چنین شده است؟
من اینگونه فکر نمیکنم، بخشی از این اتفاقات طبیعی است، انسان نیز برخی اوقات دچار کم خوابی میشود، دچار بدخوابی میشود، فوراً پیش پزشک نمیرود که چرا من مریض شدهام، در حوزه ادبیات نیز وضع همین گونه است، یکسال با حجم آثار ضعیف روبرو میشویم و یکسال با حجم آثار خوب. نه خیلی شرایط سیاسی در این موضوع دخیل است و نه شرایط اجتماعی. چرا که اتفاقا در ارتباط با شرایطی سیاسی و اجتماعی نویسنده فعال عمل میکند، نه منفعل. به نظر من دنبال دلایل نگردیم که چرا اینگونه شده است.
اگر این وضعیت 5 تا 10 سال تکرار شود، باید دنبال علت گشت. یکسال کارها ضعیف است، یکسال هم خیلی قوی است، نه آن ضعف نشان دهنده موضوعی است نه این قوت.اگر ادامه دار باشد باید دنبال دلیل بگردیم. یکسال خیلی نمیتواند معیار قضاوت باشد.
* تسنیم: رمانهای منتشر شده در سال 95 به لحاظ مضمون از چه وضعیتی برخوردار بودند؟ آیا در مضمون نیز با ضعفهایی که در ساختار مواجه بودیم، مواجه بودید؟ در سالهای اخیر متاسفانه اغلب رمانها به ویژه در حوزه رمان اجتماعی فضایی متفاوت با جامعه امروز ایران را تصویر میکنند، فضایی که بیشتر شبیه ادبیات غرب است.
مضامین رمانها متفاوت بود، از اجتماعی گرفته تا تاریخی که اغلب انقلاب و دفاع مقدس را سوژه قرار داده بودند، اما در این میان باید گفت که فضای رمانهای با مضمون اجتماعی بیشتر آپارتمانی شده است، چون نویسندهها به نظر من خیلی در جامعه خود را درگیر حوادث نمیکنند، اغلب درگیر ذهنیات خود هستند، یا حداکثر زندگیهای اطراف خود را قضاوت میکنند و جامعه را نمیبینند. جامعه ما بهترین شرایط را برای رمان نوشتن دارد، چه از نظر زیباییها و چه زشتیها. حال چرا این تنوع وجود ندارد؟ چون نویسندههای ما در پیله تنهایی خود هستند، ما مضونهایی در کارهای اجتماعی داشتیم که نتوانسته بودند، خود را درحد رمان مطرح کنند، کار داستان نویس این نیست که ماجرای قتل را درست مثل یک خبرنگار حوادث روزنامه پیگیری کند، نویسنده متد و مدیومش فرق میکند، خیلی از اینها در متد یک سایت خبری کار را پیگیری کرده بودند.
* تسنیم: اشاره کردید که برخی از مضامین نیز تاریخی بود، به نظر میرسد رجوع به تاریخ و استفاده از حوادث تاریخی به عنوان سوژه در رمان در سالهای اخیر با استقبال قابل توجهی روبرو شده است؟
بله، مضامین بیشتر تاریخی بود. منظور از تاریخی هر چیزی است که در تاریخ جست و جو میکند، واقعه انقلاب اسلامی و جنگ دستمایه کارهای بسیاری قرار گرفته بود، البته این موضوع جای خوشحالی دارد حتی گروههای سیاسی که اوایل انقلاب بودند مثل مجاهدین خلق، فرقان، نواب صفوی و...به رمانها نفوذ کردهاند، این جای خوشحالی است که نویسندههای ما از مسائل تاریخی سوژههای خوبی بیرون کشیده و با زبان ادبایت به جامعه بازمیگردانند.
البته باید توجه داشت که این کارها به تحقیق و کمکهای سازمانها و نهادهایی ذیربط نیز وابسته است، اینکه اطلاعات در اختیارشان بگذارند، نویسندههای جوان ما اطلاعات چندانی از شرایط سالهای انقلاب ندارند، گاهی این عدم اطلاعات موجب میشود که یک رمان لطمههای بسیاری بخورد، برای نمونه در یکی از رمانها نویسنده با هدف تصویر کردن بمباران هوایی در توصیف آژیر قرمز نوشته بود، توجه توجه علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله هوایی نزدیک است، در حالی که درمتن اصلی آژیر قرمز اعلام میشد که «عملیات هوایی انجام خواهد شد».چرا نویسنده چنین اشتباهی کرده است؟ چون سابقهای از ان زمان در ذهنش نیست و مطالعه نیز نکرده است، یا اینکه در کار دیگری نویسنده موسی خیابانی را به عنوان نفرات چریکهای فدایی خلق معرفی میکند، این نشان میدهد که نویسندگان ما مطالعه ندارند. در مجموع باید گفت، 7 سال است که توجه به انقلاب و جنگ در رمانهای فارسی زیاد شده است که این جای خوشحالی است.
*تسنیم: برخی انتقادات نسبت به داوریهای جایزه جلال ر بخش رمان وجود دارد،از جمله اینکه چرا دو اثر به صورت مشترک برگزیده شدهاند، به هر حال هر اثری نسبت به اثر دیگر برتریهایی دارد، در این خصوص بفرمایید؟
این ایراد صد در صددرست و بجاست، من به دبیر جایزه هم گفتم که جایزه خیلی خوب یعنی در هر بخشی یک برنده داشته باشد، با قاطعیت باید برنده خود را اعلام کند. به جز رمان، در بخشهای دیگر ما اصلا برگزیده نداشتیم، تنها شایسته تقدیر اعلام شد.من خودم شخصا اعتقاد داشتم یک کتاب باید به عنوان برگزیده معرفی شود، منتهی نظر داوران دیگر مختلف بود.
من اصلاً با معرفی نکردن برنده موافق نیستم، هر سال بالاخره یک کتاب از بقیه محقتر است، من با این حرف که داوری یک کتاب را معرفی کند، موافق هستم و تلاش کردم که در همه داوریهایی که داشتهام،داروی قاطع باشد، هیچ جایزه و جشنوارهای بدون برنده تمام نشود.
انتهای پیام/