شهید "کاظمی" اسطورهای که رمز ماندگاریاش در فرماندهی دل و جان بود
شهید احمد کاظمی اسطورهای که رمز ماندگاریاش در فرماندهی دل و جان کسانی است که هنوز هم عاشقانه وی را الگوی خود قرار دادهاند و برای همچو او شدن تلاش میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، شهید احمد کاظمی در سال 1337 در نجفآباد اصفهان دیده به جهان گشود. مبارزه با ظلم را از دوران جوانی و قبل از آن آغاز کرد و تا زمان شهادت شجاعت و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد به طوری که امروز و پس از گذشت 12 سال از شهادتش هنوز هم مردم در ایران و حتی در خارج از مرزها این شهید ولایتمدار را به خوبی میشناسند و از او به عنوان یک فرمانده شجاع، بی باک و خداجو یاد میکنند.
فرماندهای که بسیاری از نوجوان امروز که حتی او را نمیشناختند و در زمان حیاتش هنوز به دنیا نیامده بودند، عکسش را به دیوار اتاقشان آویزان کرده و او را الگوی خود قرار دادهاند. شهید احمد کاظمی همان که شهید حججی ایشان را الگوی خود قرار داده بود و راه شهادت را نیز با این شهید پیدا کرد.
افراد بسیار زیادی با فرمانده شجاع ایران در ارتباط بودند و از نزدیک افتخار آشنایی با ایشان را داشتند و از فضائل اخلاقی شهید کاظمی بهره بردهاند.
با یکی از افراد نزدیک به شهید کاظمی که در دفتر ایشان مشغول بهکار بوده و سالها در لشکر نجف اشرف در کنار این شهید بزرگوار بوده به گفتوگو نشستیم تا گوشه کوچکی از منش و بزرگی شهید احمد کاظمی را برایمان تشریح کند. "حسن سالمی" با افتخار از دورانی برایمان گفت که در کنار شهید احمد کاظمی به خدمت مشغول بود.
تسنیم: به عنوان شخصی که از نزدیک شهید کاظمی را میشناختید و با ایشان کاملأ آشنایی داشتید، در مورد خصوصیات اخلاقی و رفتاری ایشان بگویید.
سالمی:سردار شهید احمد کاظمی فرمانده مقتدری بود که حضورش در سیستمهای نظامی برای همه قابل توجه بود، وقتی وارد فضای پادگانی یا مجموعه نظامی میشدند همه به خاطر حضور و اقتدار و عظمت ایشان حس خوبی داشتند.
احمد با وجود اقتدار و صلابتی که داشت بسیار عاطفی و سرشار از احساس و عاطفه بود اگر کسی از مردم، سربازان و یا حتی پاسداران مشکلی داشتند در نهایت عاطفه و محبت برخورد میکرد. این عاطفه و محبت به ویژه در مورد خانواده شهدا بسیار مشهود بود. وی در برخورد با خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران بسیار با احساس و احترام برخورد میکرد.
تسنیم: برخورد شهید کاظمی با مردم عادی و قشر ضعیف چگونه بود؟
سالمی:من صحنههای بسیار زیاد و مختلفی از احترام و توجه شهید کاظمی به فقرا میدیدم. رفتار وی حتی با دستفروش کنار خیابان هم بسیار سرشار از محبت و توجه بود. به یاد دارم که حتی وقتی کسی را میدید که در پمپ بنزین واکس میزد فقط به یک نگاه بسنده نمیکرد، به سادگی از کنارش نمیگذشت. اگر قرار بود بگوید بچهها پیاده شوید بروید کفشهایتان را واکس بزنید این کار را میکرد تا آن شخص که بهر روزی بساطی پهن کرده بود نا امید نشود. شهید کاظمی توجه بسیار زیادی به فقرا داشت و با عاطفه برخورد میکرد.
در مورد رسیدگی به مشکلات مجموعه تحت امرش نیز به شدت توجه داشتند، وقتی متوجه میشد که پاسدار یا سربازی مشکلی دارد فقط از بعد نظامی و سیستمی به آن نگاه نمیکرد. اول پدرانه و به عنوان یک بزرگتر به موضوع نگاه میکرد بعد مشکل را برطرف میکرد.
تسنیم: توجه شهید کاظمی به شهدا و خانوادههای آنها چگونه بود؟
سالمی: بارها شاهد بودم که ایشان بهخاطر فرزند، پدر، مادر و همسر شهید مهمترین کارهایشان راها میکرد و خودشان به پیشواز آنها میرفت. برای برطرف کردن مشکل آنها هر کاری از دستشان برمیآمد انجام میداد و این برگرفته از وجود عاطفی ایشان بود.
من در دورهای که در محظر ایشان بودم چند بار دیدم که سردار به خاطر مشکل خانوادهای گریه میکرد، به هر شکل ممکن مشکلات را برطرف میکرد اما اگر نمیتوانست بسیار متاثر و ناراحت میشد.
تسنیم:شهید کاظمی در مورد امور مربوط به شهر و کشور چه اخلاق و منشی داشتند؟
سالمی:شهید کاظمی در امور مربوط به شهر و کشور قائل به حضور کار نظامی در مشکلات مردمی نبود، ایشان با وجودی که فرمانده نظامی بود و 8 سال جنگ را در بخشهای مختلف اداره میکرد و بسیار موفق هم بود به هیچ عنوان حاضر به حضور در پستهای کشوری نبود.
شهید کاظمی اعتقاد داشت که این مشکلات باید با حضور خود مردم برطرف شود. عاطفه و احساس ایشان در برخورد با مردم بسیار محسوس بود.
تسنیم:راز ماندگاری و محبوبیت شهید کاظمی را چه میدانید؟
سالمی:آیهای در قرآن داریم که میگوید: "خدا کسی که بخواهد را عزت میدهد و کسی که میخواهد را ذلیل میکند" و این عزت و ذلالت بستگی به خود شخص دارد. شهید کاظمی به خاطر روح بلندی که داشت خاطره ماندگار و روح بزرگی از خودش به جا گذاشت که مورد توجه همه به ویژه جوانان قرار میگرفت.
حتی اگر احمد کسی را تنبیه میکرد شخصی که تنبیه شده بود به همین تنبیه هم عشق میورزید چون شهید کاظمی طوری با آنها برخورد میکرد که فرد ساخته شود.
هم عزت و هم ذلت دست خداست. خدا ایشان را عزیز و ماندگار قرار داد و این ماندگاری هم به خاطر روح بلند شهید کاظمی است.
اسطورهها ماندگارند هر کس اسطوره شد ماندگار است. اینکه نسل جوان و حتی نوجوان ما امروزه شهید کاظمی را میشناسد ربطی به نسل جدید ندارد شهید کاظمی به عنوان یک فرمانده شجاع و دلیر و یک فرمانده عاطفی در جامعه یاد میشود. یک نوجوان حتی کسی که در زمان شهید کاظمی به دنیا نیامده باشد اما چون ایشان اسطوره هستند و روح عاطفی داشتند در میان آنها و جامعه ماندگار شدند و همه به ایشان ابراز علاقه میکنند حتی کسانی که سعادت دیدار و شناخت ایشان را نداشتند.
شهید کاظمی خیلی وقتها در نماز، در سجده نام و ذکر حضرت زهرا(س) را میگفت و گریه میکرد، ذکر و نام امام حسین(ع) از لبانش نمیافتاد. همه اینها شرایطی را فراهم آورد که نام ایشان ماندگار شود.
تسنیم: چه چیزی یا چه مسائلی شهید کاظمی را خیلی ناراحت میکرد و چه چیزهایی اسباب خوشحالی ایشان را فراهم میکرد؟
سالمی: شهید کاظمی از بینظمی بسیار ناراحت میشد، این بینظمی ممکن بود اخلاقی باشد، یا اجتماعی، رفتاری، کاری. هر نوع بینظمی ایشان را بسیار ناراحت میکرد. به یاد دارم روزی از اصفهان به سمت نجفآباد به مقصد پادگان عاشورا در حرکت بودیم یکی از عوامل نیروی انتظامی روزی که محل و زمان پستش نبود با یک راننده رفتار مناسبی نداشت، شهید کاظمی از من خواست آن مامور را صدا بزنم، وقتی مامور کنار شهید کاظمی آمد؛ وی گفت که با چه حقی با این بنده خدا این گونه برخورد میکنی. با کدام حق.
احمد به هیچ وجه مقابل ناحقی و ظلم کوتاه نمیآمد. جلوی هرگونه ناحقی میایستاد حتی اگر به ضرر خودشان بود.هر گونه بینظمی به شدت ایشان را آزره خاطر میکرد.
چیزی که شهید کاظمی را بسیار خوشحال میکرد دلدادگی به خدا بود. وی دائم میگفت دلتان را به خدا بدهید و برای خوشایند هیچ کسی کار نکنید. این خیلی حرف است.
تسنیم:علاقه شما به شهید کاظمی از چه زمانی شکل گرفت؟
سالمی:من از جمله کسانی بودم که شهید کاظمی را با وجودی که ندیده بودم عاشقش شدم، از زمانی که سن کمی داشتم بسیار به ایشان علاقهمند بودم. آن زمان به دلیل سن کم در جنگ و جبهه حضور نداشتم فقط آوازه فرماندهی ایشان را شنیده بودم.
بعد از اینکه به لشکر زرهی رفتم ابتدا در گردانهای عملیاتی در کنار شهید کاظمی بودم و هیچ گاه از نگاه به ایشان، از حضور در کنار ایشان سیر نشدم.
از سال 1364 که پاسدار لشکر زرهی شدم در خدمت ایشان بودم و سال 71 تا 76 نیز در دفتر ایشان فعالیت میکردم.
با وجود اینکه به خاطر کار و نوع فرماندهی گاهی کارها سخت میشد اما هیچ وقت سختی برای ما معنا نداشت و با عشق و علاقه و توفیقی که خداوند به خاطر وجود شهید کاظمی نصیب ما کرده به کار ادامه میدادیم.
تسنیم: خاطرهای از شهید کاظمی نقل کنید.
سلامی:من خاطرههای زیادی از ایشان دارم. لحظه به لحظه با شهید کاظمی بودن برای من خاطره است. اما چیزی که میتوانم اکنون نقل کنم به سالها پیش برمیگردد. احمد یک روز به من دستوری داد آن زمان هم تلفن همراه نبود و من تا انجام دادم مقداری زمان برد. شاید اگر انجام نمیشد حادثهای پیش میآمد.
روز بعد وقتی به دقتر آمدم ناراحت بودم، نامهای برای سردار نوشتم و عذرخواهی کردم و در آن نامه به مقتضای سنم جملاتی نوشتم که از نظر خودم جنبه عذرخواهی داشت و نظر من این بود که ایشان از من ناراحت نباشند اما ایشان برداشتشان این بود که من شخصیت خود را کوچک کردهام.
ایشان برای من نوشتند که "هیچگاه عزت خود را برای هیچ کاری زیر سوال نبر و به خودت توهین نکن". دستخط ایشان را هنوز دارم.
من به دلیل اینکه فرزند شهید بودم شهید کاظمی بسیار مرا دوست داشت و به من توجه میکرد به اصطلاح بسیار هوای مرا داشت.
من از ثانیه به ثانیه شهید کاظمی خاطره دارم. ایشان استعداد و حافظهای بسیار عالی داشت. هیچگاه چیزی از ذهنش خارج نمیشد و بعد از مدتها مسائل گذشته را از یاد نمیبرد.
ما هر آنچه از دستمان بربیاید برای ماندگار کردن یاد و خاطره شهید کاظمی و امثال ایشان انجام میدهیم و اگر انجام ندهیم ظلم کردهایم.
گفتوگو از ثریا قنبری
انتهای پیام/