داستان پردردسر پوسترهای فجر
پوستر جشنواره فجر با هجمه بسیاری روبهرو بوده است و بیشتر افراد میگویند این پوستر رنگ و بوی تئاتر ندارد؛ در حالی که با مرور ۷۰ پوستر آوینیون درمییابیم در آنجا نیز تئاتر المان اولی در پوستر نبوده است.
باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم
پوستر یک جشنواره باید چه باشد؟ این پرسش بیپاسخی است که هر سال در بزنگاه جشنواره تئاتر فجر گریبانگیر طراح پوستر این بزرگترین رویداد نمایشی منطقه - به نقل از فرهاد مهندسپور - را میگیرد. پس پوستر همواره شعفانگیز یارتا یاران برای جشنوارهای که اردشیر صالحپور دبیریش را به عهده داشت و کپی از آب درآمدن پوستر جایگزین، پوستر فجر همواره در یک حاشیه عجیب غیرتئاتری اسیر میشود. این حاشیه در نهایت بیشتر از سوی کسانی دنبال میشود که چندان در حوزه گرافیک صاحبنظر نیستند؛ اما این بدان معنا نیست که منتقدان هنری حوزه گرافیک سکوت کردهاند.
قباد شیوا سال گذشته در حالی که در مراسم رونمایی پوستر فجر لب به انتقاد گشود و اثر رونمایی شده را واجد ویژگیهای مناسب برای دعوت عموم به جشنواره فجر ندانسته بود، امسال نیز به پوستر ایموجیهای سیامک فیلیزاده انتقادات داشته است.
شیوا در آن روزها گفته بود: «این پوستر میتوانست بسیار بهتر از این باشد. در حال حاضر پوستر جشنوارههای مهم کشور به گونهای طراحی میشوند که باعث شرمندگی هستند، برای نمونه در مورد پوستر تئاتر فجر که کپی از یک کار ضعیف است هم همین اتفاق افتاده است.»
او اخیراً درباره پوستر فجر 36 به خبرآنلاین هم گفته است «سادگی که یکی از اصول کار هنری است، یک بحث است و شخصیتِ کار یا همان دیزاین پرسونالیتیِ کار، یک بحث دیگر. این ایموجیها ابداً شخصیت تئاتری ندارند.تئاتر با خون و پوست هنرپیشه پیوند دارد؛ اما این پوسترها نشانی از شکوه این هنر ندارند و چیزی مانند بازیهای کامپیوتری را نشان میدهند.به نظرم این پوسترها برای تبلیغ آتاری بسیار مناسباند و میتواند برای بازیهای کامپیوتری مورد استفاده قرار بگیرند.»
حرفهای شیوا شاید واجد آن واژگانی باشد که خبرنگاران تئاتر در نشست خبری جشنواره خطاب به فیلیزاده و مهندسپور گفتند و به واسطه فقدان تخصص در حوزه هنرهای تجسمی نمیتوانستند به عبارت شسته و رفته شیوا دست یابند. با این حال تاکنون صدایی از سوی موافقان پوستر برنخاسته است و گویی فیلیزاده نیز دچار همان حملاتی شده است که سالهای گذشته طراحان تاب آوردهاند یا شاید به واسطه آن از دور خارج شدهاند. حتی مازیار تهرانی نیز برای دو طراحی اخیر خود، یعنی جشنواره تئاتر کودک سال گذشته و تئاتر شهر سال کنونی مورد انتقاد قرار گرفته بود و طرح او را مناسب با روح جشنواره ندانسته بودند.
با این حال از آنجا که در ایران همواره مرغ همسایه غاز است بر آن شدم تا نگاهی به پوستر جشنواره آوینیون در سالهای اخیر داشته باشیم تا دریابیم آیا پوسترهای این جشنواره مهم تئاتری نیز واجد ویژگیهای مورد انتقاد هست یا خیر؟
در آرشیو آوینیون از سال 1947 تا به امروز پوسترها بایگانی شده است و شما میتوانید تاریخ این رویداد را مرور کنید. این مهم درباره فجر صادق نیست. شما نمیتوانید به دیتابیس آن دسترسی داشته باشید چرا که اصولاً دیتابیسی وجود ندارد. نمیدانید در دوره اول چه کسی جایزه گرفت و اگر نمایشگاه سال گذشته نبود نمیدانستید پوسترش چه شکلی بوده است.
در آوینیون سال 1947 پوستر بییشتر یک اعلان است.
پوستر سال 1949 نیز یادآور هنر گوتیگ متقدم و کلیسای جامع شاتر است. استفاده از فونتهای ویژه قرن چهاردهم و پانزدهم میتواند اشاراتی به درامنویسان آن سدهها باشد؛ اما پوستر بیش از همه تحتتأثیر فضای نقاشانه و بازگشت به گذشته آن روزگار است تا تئاتر. کما اینکه دو شخصیت میانی نیز دلالت بر تئاتربودگی ندارند.
برای سه دوره از 1950 تا 1952 پوستر آوینیون این تصویر بوده است که بیش از تئاتری بودن دلالت معمارانه دارد. کمی دقت کنید. نمای پسزمینه بسیار شبیه بدنه تئاتر شهر است.
از 1953 تا 1979 پوستر آوینیون همواره با کمی تغییرات تصویر فوق بوده است. سه کلید که نماد جشنواره به حساب میآید. 27 دوره با یک پوستر که هیچ نشان تئاتری ندارد جز نام ژان ویلار.
شاید اولین نشانگان تئاتری در آوینیون به سال 1985 باشد که پای بازیگری فارغ از جنسیت چنین بر زمین نقش میبندد. با این حال فضا مینیمالیستی است که تا به امروز حفظ میشود. هیچ شلوغی در کار نیست و همواره یک یا دو عنصر کلیت ماجرا را نمایش میدهد. سعی میشود پوستر در جهان مدرن سیر کند و روایتگر باشد تا نشانگر.
در سال 1992 در جشنواره آوینیون از پوستر رونمایی میشود که بیشتر شبیه آثار هنرمندان فوویست است. یه کلاه با چندین چشم. چیزی شبیه مجسمههای اولیه آرتمیس، الهه هزار چشم شکارگر؛ ولی کلیت موضوع بیشتر شبیه یک کیک است. به خصوص آنکه در تایپوگرافی از فونتی استفاده شده است که گویی شیرینیپز آوینیونی با شکلات و قیف این عبارات را نوشته است. شاید چشمها که کمی به دهانهای فریادزن میمانند به تئاتر اشاراتی داشته باشند؛ ولی بهرهگیری از هنر مدرنی که بارقههای پاپ - از منظر تاریخی و بازار فروش کالای هنری - هم داشته، این پوستر بیش از آنکه نخبگانی باشد، اثر پاپ به حساب میآمد.
آوینیون 1998، یک آوینیون چینی بود. همه چیز با تایپوگراف چینی طراحی شده است.نمیدانیم نشانگان چینی چه میگوید و این برای جماعت فرانسوی هم ناخواناست. خبری از تئاتر نیست.
پوستر 2005 و یک لاکپشت با لاکپشتسوارش و تمام. طرح با همکاری یان فابر تولید میشود و علت نیز ساده است: «سفر به قلمرو هنری دیگر». آنچه در این عبارت جذاب است نوی صدای خودخواهانهای و منطلبانهای است که در جامعه تئاتری رواج دارد و دیگری هیچگاه دیده نمیشود.
در جشنواره 66 آوینیون یک طرح مینیمالی منهای آن سه کلید در بستر سفید خودنمایی میکرد. مردی کارگردان با طرح تند خطوط در هم قرمز - چیزی شبیه طرح مازیار تهرانی برای جشنواره تئاتر شهر - در حال میزانسن دادن است، شاید. البته تصویر مرد کارگردان با تصویر کارگردان سینمایی مشترک است و میتوان آن را از تئاتر هم دور دانست.
پوستر دوره 68 آوینیون همانند فجر امسال یکسره زرد بود. در پوستر تصویر مردی دیده میشود که به مجسمه بیسری خیره است؛ در حالی که از دل مجسمه گلی روییده است. گل چون خورشیدی در آسمان به مرد خیره است. در دل پوستر هم نشان و برند آوینیون و آن سه کلید همیشگی حضور دارند. به نظر هیچ نشان تئاتری در تصویر نیست و مجسمه نیم مخروب نیز بیشتر یادآور عادت تاریخگردی رومانتیسیستها را تداعی میکند تا تئاتربینی.
دوره 69 آوینیون پوستر دووجهی دارد. شاید رنگ آبی آن اگر در ایران بود با انتقادات بسیاری روبهرو میشد؛ چرا که سردی و رخوت آن با نگاه ایرانی این روزها همخوانی ندارد. دو فرد، در میان تصویر، یکی افتاده در آغوش دیگری. به نظر تصویر تداعیگر نوعی اجرای رقص باشد و شاید هم تداعیگر اتفاقات روز دنیا. کمی شبیه یک تظاهرات است و گویی فردی زخمی در آغوش معترض ناجی است. با این حال منهای آن سه کلید درون دل پوستر چیزی برای نشان دادن آوینیون بودن جشنواره وجود ندارد.
پوستر دوره هفتاد و یک الاغ. شعار جشنواره «The love of all that is possible» (عشق به همه ممکن است) است تا حتی الاغها را دوست بداریم. این رویه از دید آوینیون یک تغییر عمومی است و طبق گفتار دبیر جشواره تئاتر جایی است که نیروی حیاتی تغییر در آن جاری و ساری است.
آنچه مشخص است در آوینیون پوستر دالی بر تئاتری بودن نیست؛ بلکه جایی است برای همنشینی هنرهای دیگر با تئاتر و در ادامه جایی برای تبدیل شدن تئاتر به محل مطالبات عمومی. در آوینیون و پوسترش قصد آن است دیگری در کنار من تئاتر دیده شود؛ پس در پوستر تئاتر به نفع دیگری کنار میرود. حتی اگر این دیگری یک الاغ باشد.
به پوستر جشنواره فجر بازگردیم و کمی به دیگری بیاندیشیم. آیا دیگری نیز همانند ما فکر میکند؟ ما میدانیم این دیگری کیست یا چیست؟
انتهای پیام/