تبیین ابعاد مختلف نظریه اسلامی رشد
رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ابعاد مختلف نظریه اسلامی رشد را تبیین کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جمیله علم الهدی در نشستی با حضور صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت اظهار کرد: مفهوم رشد در معارف اسلامی، مفهومی هدفدار و با سمت و سوی مشخص است. در تبیین نظریه رشد باید ارتباط این مفهوم با "هویت، چیستی، فلسفه وجود انسان" را در نظر گرفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در بحث تعلیم و تربیت همچنین لازم است موضوع تغییر و تحول و تکوین مداوم انسان را مدنظر قرار دهیم. بر این اساس ما به این نتیجه رسیدیم که تا موضوع رشد را از منظر اسلام تبیین نکنیم، برنامهریزی در این حوزه مقدور نیست.
وی افزود: در این زمینه مرحوم ملاصدر اندیشههای بلندی را مطرح کردهاند که میتواند مبنای حرکت و نظریه پردازی در این زمینه باشد.در ابتدای کار هدف تبیین "رشد از منظر اسلام" بود و توانستیم سه نظریه در این زمینه استخراج کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: این سه نظریه عبارتند از نظریه استعداد، نظریه نیاز و نظریه روابط انسانی. این رویکرد تلفیقی در ابن سینا، خواجه نصیر، آخوند خراسانی، میرداماد و ... نیز دیده می شود و مختص ملاصدرا نیست.
علم الهدی در تشریح این نظریه ادامه داد: در این نظریه مقام کشف حقیقت منحصراً در اختیار معصوم است. در تحقیقات علمی دوگانگی نفس و بدن به حذف نفس منجر شد و در نتیجه از تحقق تدریجی انسان غفلت شد اما در این جا در بحث حرکتهای طبیعی از حکمت متعالیه بهره بردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که تربیت انسان همان تکوین انسان است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: یکی از مبانی معرفتی تمدن غرب، تقدم تکنیک بر تئوری است و پدیدهها در قالب سیستمهای طبیعی مطالعه شده و ماوراء طبیعه نادیده گرفته شد. این نگرش سپس با مطرح شدن بحث سوژه و ابژه به غایت تکنیک رسید، یعنی به جای کشف حقیقت به توسعه توجه شد و به این دلیل تکنیک اهمیت پیدا کرد.
رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: باید به جای نگاه ماشینی به جهان که جهان را یک ماشین بزرگ (ماشین واره) در نظر می گیرد؛ جهان را بر اساس منابع دینی به عنوان انسان کبیر (انسان واره) در نظر بگیریم. در این نگرش انسان حلقه وصل است و روح جهان، انسان کمال یافته است و حقیقت انسان دو ساحتی است.
علم الهدی ادامه داد: سرنوشت انسان حرکت تدیجی از قوه به فعل است و سرشت انسان نیل به مقام تجمیع مظاهر حق تعالی است. اگر حرکت جوهری و وحدت تشکیکی را با هم و همراه هم ببینیم به یک طبیعت گرایی متعالیه خواهیم رسید و بر این اساس در بحث ارتباط جسم و بدن، که در نظریات روانشناسی غرب مطرح است، توانستیم 40 نظریه جایگزین را از منابع دینی استخراج کنیم.
علم الهدی افزود: در این نگاه زمان به مثابه خصلت نفس است و زمانِ هر موجودی مقوم ذات آن موجود است. زمان، خارج از حقیقت ذات وجودات زمانیه نیست و در نتیجه می توان از افرادی که از مسیر منحرف شدند صحبت کرد؛ اما در مفهوم تحول (development) این مسأله معنا ندارد.
وی گفت: رشد انسان با مفاهیم تشخص یا هویت ارتباط دارد که مفاهیمی نسبی هستند و لذا می توان گفت رشد همان تشخص است و برای سنجش رشد شاخصهایی اعتباری وجود دارد و همچنین رشد انسان بر اساس اصل مساوات علم با وجود برابر با همان رشد علمی است.
رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: برای رشد نباید الگوی خطی را مدنظر قرار دهیم چرا که بحث کهولت با تکامل نفس تداخل و تناقض پیدا می کند و به نتیجه نمی رسیم.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، وی در تشریح کارکردهای این نظریه گفت: ادعای ما این است که نظریه رشد و این سه نظریه زاویه جدیدی را در علم روانشناسی و تعلیم و تربیت باز میکند که میتواند به مطالعات و تحقیقات بعدی بسیار جهت بدهد.
علم الهدی افزود: ما میتوانیم با کمک این نظریه به مطالعات و تحقیقات در حوزه تعلیم و تربیت و روانشناسی و حتی مطالعات فرهنگی رنگ و بوی دیگری بدهیم، به نحوی که بتوان ادعا کرد به مبانی بومی ما متصل است.
انتهای پیام/