بازدید مجازی از یک گالری متفاوت؛ نقش فرش و معماری در قاب آئینه +تصاویر
محمدرضا راشد عکاس و گرافیست، عصاره سالها عکاسی خود از معماری، فرش، پارچه و ظروف قدیمی را با فنون گرافیک آمیخته و در قاب آئینههای مدور به تصویر کشیده ااست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، محمدرضا راشد عکاس و گرافیست در سال 1358 در تهران متولد شد. او دارای مدرک دیپلم از هنرستان هنرهای تجسمی صداوسیما و لیسانس عکاسی از دانشگاه آزاد هنر و معماری تهران است. راشد که از کودکی علاقه خاصی به فرش داشته است پیشتر نمایشگاهی با عنوان «فرش-آینهها» را برگزار کرد و حالا شاهد نمایشگاه او با عنوان «ماه کامل» هستیم؛ نمایشگاهی که به گفته خودش عصاره عکاسی او از فرش، پارچه، معماری و ظروف قدیمی است که با گرافیک آمیخته شده. علاقهمندان برای بازدید از این نمایشگاه میتوانند تا روز جمعه 6 بهمنماه به گالری آریانا به نشانی الهیه، خیابان فیاضی (فرشته)، پلاک 9 مراجعه کنند.
در نمایشگاه «ماه کامل» با محمدرضا راشد به گفتوگو نشستیم؛ از انگیزههای ایجاد این نمایشگاه و وضعیت فعلی هنرمندان جوان صحبت کردیم و همراه با او به دیدار آینههای مدور رفتیم که در ادامه متن کامل گفتوگوی این هنرمند با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم را از نظر میگذرانید.
* فعالیت خود را از چه زمینههایی شروع کردید؟
من عکاس و گرافیست هستم؛ سالها در زمینه طراحی گرافیک و عکاسی از بناهای تاریخی، فرشها و پارچهها فعالیت کردم اما اکنون به جایی رسیدهام که احساس کردم از طراحی کاتالوگ خسته شدهام و باید تجربیاتی که در عکاسی داشتهام را به روی آینه بیاورم.
نمایشگاه «ماه کامل» دنبالهرو نمایشگاه قبلی من با عنوان «فرش-آینهها» است؛ با این تفاوت که آثار نمایشگاه «فرش-آینهها» با طرحهای شلوغ کار شد که وسعت زیادی از فضای آینه را اشغال کرده بود یعنی آثار بیشتر جنبه هنری داشت تا کاربردی و قاب آثار نیز در اندازههای بزرگ و از برنج تهیه شده بود که این مسائل باعث شد هزینه ساخت و به تبع آن مبلغ فروش آثار بالا برود؛ اما برای برگزاری نمایشگاه «ماه کامل» به این نتیجه رسیدم که باید هزینه ساخت را پایین بیاورم تا استقبال از محصولات بیشتر شود؛ آینههایی که در نمایشگاه «ماه کامل» قرار دارد فقط جنبه هنری ندارند؛ بلکه میتواند به عنوان یک وسیله کاربردی در خانه، دفترکار، محل کسب، هتلها و رستورانها استفاده شود؛ در بعضی از این آینهها طرحهایی به صورت بافت کامل وجود دارد که از میان طرحهای آن میتوانید خود را در آینه ببینید و در بسیاری از این آینهها نیز چند طرح کوچک در حاشیه کار شده است و بقیه فضای آینه خالی است تا کاربرد آینه به خوبی حفظ شود. در ضمن قاب آینهها در مقایسه با نمایشگاه قبلیکوچکتر و از جنس آهن تهیه شده است تا هزینه تولید پایین بیاید و بتوانم محصولات را با قیمت پایینتری عرضه کنم.
بسیاری از آینههای قدیمی به صورت دایرهای تولید میشد و به خاطر گردبودن احساس لطیفی را منتقل میکرد. در قزوین روی سقفِ منازل قدیمی گچبریهای دستی، آینهکاریها و لَمبههایی وجود دارد که روی آنها با صرف دقت و حوصله بسیار نقاشی کشیده شده است و من این خانهها را در قزوین دیدهام و از آنها عکاسی کردهام؛ به دلیل این که در دو رشته عکاسی و گرافیک تحصیل کردهام همیشه به این جزئیات دقت میکنم. از کودکی علاقه زیادی به فرش داشتم؛ پدرم فرشهای کوچکِ افغانی خریده بود که طرحهای روی آنها برایم بسیار جالب بود؛ بارها موزه فرش را با دقت تماشا کردهام. در نمایشگاه «فرش-آینهها» فقط از طرح فرشها روی آینهها کار کردم اما در این نمایشگاه علاوه بر طرح فرش از طرحهای موجود در معماری و پارچههای قدیمی ایرانی و افغانی هم استفاده کردهام؛ اینها همیشه سوژه عکاسی من بودهاند و امروز این طرحها را که با گرافیک آمیخته شده در نمایشگاه «ماه تمام» عرضه کردهام.
من رنگ این طرحها را عوض کردم و به رنگهایی که خودم دوست دارم مثل سبز و فیروزهای درآوردم مثلاً اگر طرحی را همیشه در فرشها با رنگ قرمز میدیدیم من آن را به رنگ بنفش درآوردم تا جدید باشد؛ نقشها را در کنار یکدیگر آوردهام مثلا اگر در گوشه یک فرش نقش یک خروس وجود داشت و در گوشه دیگرش یک خروس دیگر، من این دو خروس را در یک آینه آوردهام یعنی همان کارهایی که در گرافیک انجام میشود.
* چرا نام «ماه تمام» را برای نمایشگاه خود انتخاب کردهاید؟
ماهِ تمام گرد است و در شبها میدرخشد؛ این آینهها هم گرد هستند و در تاریکی اگر کوچکترین نوری به آنها برسد میدرخشند و نکته جالب اینجاست که سایه تمام طرحهایی که روی آینهها کار شده است روی دیوار و یا سقف میافتند.
* در حالی که برخی از هنرمندان در آثار خود رویکردی غربی دارند، رویکرد شما ایرانی - شرقی است.
من این طور فکر نمیکنم. در حال حاضر تعداد زیادی از هنرمندان جوان که کمتر از 20 سال سن دارند عملکرد بسیار خوبی را از هنر ایرانی به نمایش گذاشتهاند. این که هنرمندان ما به سراغ طرحهای غیرایرانی بروند اصلاً مسئله عجیبی نیست و ایرادی ندارد. هنرمند باید به سراغ زمینههای مختلف برود، کارهای متفاوت انجام دهد، مطالب مختلف را بخواند، مکانهای مختلف مثل موزههای سراسر جهان را ببیند، و سفرهای زیادی را انجام دهد تا کار یاد بگیرد.
تعداد زیادی از جوانان، خوشنویسی و نقاشیخط کار میکنند و فعالیت بسیار خوبی دارند. هنرمندان باید در تمامی زمینهها آنقدر کار کنند تا هنرمندان خوب شناخته شوند. در حال حاضر وقتی گالریها و فضای مجازی را رصد میکنم میبینم که اکثریت هنرمندان با سبکهای ایرانی کار میکنند و محصولات بسیار خوبی را تولید میکنند. مثلاً روی کوسن مبل یا لباسها، طرحهای ایرانی کار میکنند؛ طرحهای کوزههای تاریخی، اشعار حافظ و سعدی و تصویر بناهایی مثل برج آزادی که از نمونههای خیلی خوب معماری در ایران است و روی آنها کارهای گرافیکی انجام میدهند مثلاً برج آزادی را به رنگهای زرد و قرمز درمیآورند که بسیار جالب است.
* برخی از نخبگان و کارشناسان هنرغربی برای بازدید از آثار هنری ایرانی ابراز تمایل میکنند. چگونه باید به این رویکرد علمی - حرفهای پاسخ داد؟
این اتفاق در همهجای دنیا میافتد؛ مثل این است که یک نفر از فرانسه به ایران بیاید و از گنبدهای مساجد تاریخی ایران عکاسی کند و ما به او بگوییم: «ما این همه عکاس در ایران داریم و از تمامی این مساجد عکس انداختهاند پس چرا شما این کار را انجام میدهید؟» به نظرم این انتقادِ خوبی نیست. عکاسان ایرانی بارها از معماری تاریخی و مناظر طبیعی ایران عکاسی کردهاند اما باز هم اینها آنقدر برای عکاسان خارجی جذابیت دارد که عکاسان خارجی را به ایران میآورد. گاهی پیش میآید که یک نفر از اروپا به ایران میآید، تمام زندگیاش را رها میکند و به عکاسی از یک استان ایران میپردازد؛ ما نمیتوانیم جلوی چنین کسی را بگیریم.
* اما مقایسه عکاسی با نقاشی درست نیست. عکاس دوربینش را با خود به هر جای دنیا میبرد و عکاسی میکند و نمیتوان گفت که سبک عکسهایش خارجی است اما به یک نقاش که با سبکهای اروپایی کار میکند چنین انتقادی وارد است.
من با این صحبت موافق نیستم. آن مجسمهسازی که در زمان قدیم با تیشه و قلم کار میکرده امروز با وسایل برقی کار میکند؛ این پیشرفت تکنولوژی است و ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم؛ یک عکاس که در گذشته با نگاتیو کار میکرد امروز با دوربین دیجیتال کار میکند و این سرعت کار عکاس را بالا میبرد و خطاهای کار را زودتر نشان میدهد؛ ابزارها در ابتدای رواجشان هنرمندان را خوشحال میکند چون آنها را زودتر به نتیجه میرساند اما یک هنرمند خوب باید از این ابزار در جهت رشد روزافزون هنر خود استفاده کند.
اگر هنرمندان ما به سراغ هنرهای غربی رفتند به نظر من اصلاً اشتباه نبود چون تجربههای جدیدی را کسب کردند؛ هنرمند نباید خودش را محدود کند. البته درست است که گاهی اشتباهی رخ میدهد و به قول شما کارهایی که خود غربیها انجام دادهاند توسط هنرمندان ما تکرار میشود اما بالاخره تجربه کسب کردهاند هرچند موفق نبوده و ادامه نداده باشند. به نظر من تمامی هنرهای غربی و شرقی را باید تجربه کرد، با آنها بازی کرد و آنها را با یکدیگر ترکیب کرد؛ مهم این است که هنر پیغام زیبایی خودش را به مخاطب برساند.
* نمادهایی که در آثار این نمایشگاه استفاده کردید بیشتر ایرانی بودند یا از سایر کشورهای شرقی؟
بیشتر نمادها که من در آثار این نمایشگاه (ماه تمام) استفاده کردهام ایرانی بوده است؛ مقداری هم از طرحهای فرش افغانی استفاده کردهام که طرحها و رنگهای بسیار بانمکی دارد و پدرم برای این که به زحمت فرشبافان افغان بها بدهد آنها را خریداری میکرد و من به نقشهای روی این فرشها دقت میکردم؛ البته همیشه کل طرح را مدنظر نداشتم و مثلاً یک جزء تصویر نظرم را جلب میکرد مثل طرحی که شبیه یک خرچنگ است. چون من گرافیست هستم چشمهایم تصاویر را بادقت میبیند؛ یک گرافیست مثل شکارچی همهجا به دنبال شکار تصاویر است. یا این که از طرحهای موجود روی پارچهها استفاده کردم. در سفرهایی که به مناطق ترکمننشین داشتم از پارچههای بومی و روسریهای آنها عکاسی کردهام و بعضی از آنها را خریدهام.
* درباره طرحهای به کاررفته در آثار موجود در این نمایشگاه توضیح دهید:
تمامی این طرحها را در جایجای ایران دیدهام و از آنها عکاسی کردهام؛ سالها از نقوش معماری، ظروف، فرشها و پارچههای قدیمی در سراسر ایران عکاسی کردهام. روی چیدمان نمایشگاه خیلی فکر شده است و چینش آن نظم خاصی ندارد و میخواهیم بگوییم که لزومی ندارد که فقط از یک آینه گرد روی دیوار استفاده شود و میتوان با چینش آنها کنار یکدیگر اشکال جالبی را به وجود آورد و پس از مدتی شکل چینش آنها را عوض کرد.
در این مجموعه که شامل 6 آینه است طرحهای روی کوزهها و بشقابهای بسیار قدیمی کار شده که من در آخرین سفرم به قزوین دیدهام؛ در دو آینه جانبی طرح یک اردکِ دوسر که روی یک بشقاب قدیمی بود را کشیدم و در چهار طرح دیگر شکل بال همان اردک را تکرار کردم.
اینها میزهای عسلی هستند؛ به عنوان یک محصول، کاربرد دیگری را برای آینهها تعریف کردم که اگر روی این میزها شمع یا آباژور روشن کنید سایه طرحِ میز روی دیوار و یا سقف میافتد و شکل بسیار زیبایی را ایجاد میکند.
برای این مجموعه از طرحهای روی کوزههای قدیمی استفاده شده است. این سگها شکل روی کوزه است که تکرار شدهاند. این لکلکها تغییرات گرافیکی داشتهاند؛ اینها فقط یک گردن داشتند که من برایشان سه گردن کشیدهام و اصلاً چشم نداشتند و من برایشان چشم کشیدم. این گاو به صورت کامل روی یک کوزه بوده که من فقط سر و گردن آن را در دو طرف آینه تکرار کردم؛ این یکی از همان طرحهایی است که میتواند به عنوان آینه اتاق و یا دستشویی استفاده خوبی داشته باشد چون طرح خلوتی دارد و فضای زیادی از آینه خالی است.
طرحهای این مجموعه در نگاه اول مانند گنبد مسجد است اما اینها درپوش روی ظرفهای غذا (مُکَبّه) در دوره صفویه هستند.
این مجموعه برگرفته از نقاشیهای بسیار قدیمی روی دربهای قدیمی در قزوین هستند که دقیقاً به همان شکل پیاده شدهاند یعنی حتی تَرَکهای موجود روی نقاشی هم روی طرح پیاده شده است. دو طرح هم تصویر طاووس است که در یک نیمه دایره به صورت شلوغ کار شده و نیمه دیگر خالی است تا کاربرد آینه حفظ شود و برای کنار درب خروجی منزل بسیار مناسب هستند.
در این مجموعه دو طرح از بشقابهای قدیمی است؛ یک طرح نقش سرو روی فرش است و یک طرح ماههای سال است که هرکدام یک نماد حیوان دارند و با خط فارسی اسامی آنها نوشته شده است که این طرح نیز در موزه فرش تهران موجود است.
در این مجموعه طرحهای گبه و فرش کار شده است. طرح «دیو و فرشته» الهامگرفته از فرش بسیار زیبای موجود در موزه فرش تهران است. دیگری طرحی از یک فرش بسیار قدیمی به نام «درخت زندگی» در موزه فرش است. دیگری نقش سرو روی فرش ایرانی است. دیگری طرح روی گبه ایرانی است؛ یک بار در خیابانی راه میرفتم که دیدم آقایی یک گبه را شسته و از پنجره آویزان میکند تا خشک شود؛ من هم که دیدم طرحش قشنگ است از آن عکس انداختم و طرح آن را روی آینه پیاده کردم.
اینها خروسهای روی فرش هستند که من طرحش را در سراسر آینه به صورت کوچک تکرار کردهام. دیگری دو خروس هستند که همانطور که عرض کردم یکی از آنها در یک قسمت فرش بود و دیگری در قسمت دیگر که من هردو را در یک قاب کار کردم؛ طرح خیلی قشنگی است و من این آینه را بسیار دوست دارم. این انارها را برای شب یلدا طراحی کردم؛ طرحی برگرفته از یک فرش است و دو انار روی درخت زندگی بود که من هردو را در یک قاب کار کردم و به آن نظم و ترتیب دادم.
این مجموعه طرحهای روی بشقابها و کوزههای قدیمی موجود در موزه قزوین است. روی سر این سربازها پرنده نبود و این پرندهها در قسمت دیگری از بشقاب کار شده بود که من آنها را روی سر سربازها آوردم. قابهای دیگر برگرفته از نقوش کوزه هستند که من یکی از آنها را تکرار کردهام.
در این مجموعه نقوش موجود در معماری اسلامی کار شده است. طرحی که با رنگ بنفش کار شده نقش آجرهای مسجد جامع قزوین است که در آن زمان معمارها به صورت دستی طراحی کردهاند تا آجرها اینگونه چیده شوند. دیگری یکی از نقشهای معماری مساجد قدیم است که شبیه مرغ بود و من نوک آنها را به رنگ قرمز درآوردم تا کاملاً مانند مرغ شود.
این مجموعه شامل طرحهایی است که کف بشقابهای قدیمی کار شده است.
این مجموعه نیز از طرحهای سروِ فرش ایرانی هستند که به صورتهای مختلف در گوشههای قاب کار شده است.
چند مجموعه 9تایی دارم که در کنار هم تشکیل یک لوزی میدهند؛ شکل لوزی در کاشیکاریهای ایرانی بسیار استفاده شده است.
در این مجموعه 9تایی طرح یک سرو موجود در موزه فرش تهران نقش بسته است.
این مجموعه 9تایی «دیو و فرشته» نام دارد که این هم در موزه فرش تهران موجود است.
این مجموعه 9تایی نیز برگرفته از گلهای شاهعباسی موجود در فرشهاست؛ این گلها در طراحی فرش ایرانی بسیار معروف و محبوب هستند.
این مجموعه 9تایی نقش شکارگاه در فرش است که تصاویری از شکارچی، اسب، شیر و گوزن در آن دیده میشود.
این مجموعه طرحهای روی بشقاب هستند. این پرنده در بشقاب فقط یکی بود که من آن را به صورت نر و ماده درآوردم و تزئیناتی به مادهاش اضافه کردم؛ طرح دور آینه در بشقاب وجود داشت و من آن را دور قاب تکرار کردم.
هر سه قاب این مجموعه برگرفته از طرح پارچههای افغانی است.
این مجموعه از طراحهای ایرانی روی کوزه و فرش و معماری هستند که رنگهای بسیار ملایمی دارند؛ نقش دیو و فرشته که روی فرش بود را اینجا با رنگهای ملایم و به صورت فلت کار کردم؛ طرح شبیه پولک ماهی برگرفته از معماری قدیمی ایرانی است و با آجرچینی و یا کاشی روی دیوار اجرا میشده است.
از این دو میز عسلی، میز سمت راست برگرفته از همان نقوش معماری و دیگری از طرح روی بشقاب است که سایه بسیار زیبایی روی دیوار میاندازند.
طرح این آینه برگرفته از فرش افغانی است که در وسط نمایشگاه روی زمین انداختهام.
این مجموعه از طراحی پارچههای افغانی و ترکمن الهام گرفته است؛ این پارچهها اغلب برای لباسهای زنانه و ورودی درب خانهها استفاده میشود.
این آینه برگرفته از طرح کاسه و بشقابهای قدیمی است.
طرح این آینهها از یک افسانه قدیمی به نام «درخت زندگی» اقتباس شده است. در ایران باستان «اهریمن» قورباغهای درست میکند تا بذرهای درخت زندگی را بخورد تا دنیا نابود شود؛ اهورا دو ماهی به وجود میآورد که از درخت زندگی مراقبت کند. اشکال درخت، قورباغه و ماهی در خارج از این آینه کار شده است و در میان این اشکال شما تصویر خودتان را میبینید.
این مجموعه با استفاده از طرحهای موجود روی پارچه مثل نقاشیهای گلومرغ تهیه شده است و همگی با رنگ مشکی طراحی شدهاند به جز یکی که قرمز است.
در پایان برای هنرمندان و هنردوستان چه پیامی دارید؟
به تمامی کسانی که به هر چیزی علاقه دارند چه هنر و چه غیر از آن توصیه میکنم به دنبال علاقه خود بروند؛ ما در کشورمان افراد زیادی را داریم که مثلاً پزشک هستند و عاشق عکاسی یا حسابدار هستند و عاشق آشپزی است؛ به چنین کسانی پیشنهاد میکنم که خطشکنی کنند و به سراغ علاقه خود بروند که هم به خودشان بیشتر خوش میگذرد و هم برای کشور مفیدتر است؛ نباید از چیزی بترسند چون هر اتفاقی که رخ دهد بهتر از این است که تا آخر عمر در حسرت رسیدن به آرزوی خود بمانند.
مصاحبه از: مهدی خانی اوشانی
انتهای پیام/