شهید خوش لفظ هرگز "مهتابش" را فراموش نکرد
همسر جانباز شهید علی خوشلفظ گفت: بزرگترین آرزوی همسرم شهادت بود که نه تنها آن را بالاترین معامله با خداوند میدانست بلکه هر روز تصاویر شهدا را نگاه کرده و با یادشان زندگی میکرد.
ژاله ایمانی در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار تسنیم در همدان اظهار داشت: شاید برخی از مردم تصور کنند که جانباز تنها یک بار و هنگام مجروحیت درد میکشد درحالیکه اینطور نیست، بلکه سالیان سال بابت آثار ناشی از جنگ رنج کشیده و با افزایش سن، آثارش بیشتر از پیش نمایان میشود.
وی افزود: 20 ساله بودم که با "علی" ازدواج کردم، از همان ابتدا میدانستم که زندگی با یک جانباز آن هم کسی که 11 بار مجروح شده، مشکلات متعددی دارد، اما با علاقه این وصلت را پذیرفته و در طول این سالها شریک رنجها و غم هایش بودم.
همسر شهید خوشلفظ با اشاره به مهمترین آرزوی این شهید والامقام بیان کرد: روزها و ماههایی که در بیمارستان بستری بود، بهترین زمان برای سخن گفتن با او بود زیرا همیشه در کنارش بودم، هر بار که در مورد مهمترین خواستهاش میپرسیدم، فقط یک چیز میخوست و آن هم "شهادت" بود.
*شهید خوش لفظ همه عمر برای مهتابش سوخت و اشک ریخت
ایمانی تصریح کرد: همسرم شهادت را تجارتی سودآور میدانست و میگفت که "بالاترین معامله با خداوند متعال است و در این زمینه از دوستانم عقب ماندهام" و همیشه افسوس میخورد.
وی مطرح کرد: در جبهه، عکس افرادی که به قول خودش حدس میزد شهید میشوند را گرفته و قاب کرده بود و هر روز این قابها را نگاه میکرد و با آنها حرف میزد و در فراق شان اشک میریخت.
همسر راوی شهید کتاب "وقتی مهتاب گم شد" تأکید کرد: در بین همه رفقایش، شهید "علی محمدی" را خیلی دوست داشت و همیشه برایش گریه میکرد، شهیدی که "مهتابشان" بود و وقتی گم شد، "علی" را بسیار متأثر کرده بود.
ایمانی افزود: با وجود اینکه برادرش هم شهید شده، هرگز ندیدم برای او گریه کند، اما به قول خودش برای "علی محمدی"، یک عمر میسوخت و هرچه میگفتم : "کمتر گریهکن"، فایدهای نداشت.
*شهید همه عمرش را با خاطرات شهدا زندگی کرد
وی با بیان اینکه برخی سئوال میکنند چطور شهید خوشلفظ با گذشت سالیان بسیار، خاطرات جنگ را از یاد نبرد، تصریح کرد: حقیقت این است که "علی" با این خاطرات زندگی میکرد و همیشه به یاد شهدا بود.
ایمانی بیان کرد: از طرف دیگر شهید خوشلفظ بسیار باهوش و دقیق بود مهمتر از همه عاشق روزهای دفاع مقدس بود و اگر فردی علاقهمند به چیزی باشد، محال است که آن را فراموش کند.
وی با اشاره به حساسیت شهید خوشلفظ در نگارش کتاب "وقتی مهتاب گم شد"، اعلام کرد: با وجود اینکه به خاطرات و رویدادها به خوبی واقف بود در ابتدای نگارش کتابش با نویسنده شرط کرد که باید پیشکسوتان جنگ مانند شهید همدانی نیز مطالب را خوانده و در صورت تأیید آنها منتشر شود تا مبادا خدای ناکرده، چیزی کم و زیاد شده باشد که البته همگی تأیید کردند.
همسر صبور جانباز شهید خوشلفظ با اشاره به مهمترین دغدغههای او نیز گفت: یاری ولیفقیه و تنها نگذاشتن ایشان برایش بسیار مهم بود، بر نماز اول وقت بسیار تأکید میکرد و خود نیز همیشه نمازش را اول وقت میخواند و سعی میکرد حتما در مسجد و با جماعت باشد.
ایمانی افزود: بارها برایمان پیش آمد که در مسافرت، راه را عوض کرده و از مسیرها و کورههای روستایی میرفت که در مسجد روستاهای بین مسیر نماز بخواند و اگر امکانش نبود، هرجا وقت اذان میشد، ماشین را متوقف کرده و نماز میخواند.
وی تصریح کرد: یادم هست حتی یک بار نیمهشب بود که در بیابان، ماشین را نگه داشته و مشغول خواندن نماز شب شد و حالتش طوری بود که به او غبطه خوردم.
همسر راوی کتاب "وقتی مهتاب گم شد" تأکید کرد: علاقه "علی" به نماز تا اندازهای بود که حتی دوسه ماه آخری که در بیمارستان بستری بود، نمازش را در همان حالت وخیم میخواند و هر وقت بیدار می شد بهعبادت میپرداخت.
ایمانی بیان کرد: همین علاقه موجب شده تا در بین یادگاریهایش، سجادهاش برایم از همه مقدستر باشد و اعتقاد دارم پاکترین شیئی خانه ما همان جانماز است که هنوز هم بوی نیایشهای "علی" را میدهد.
وی گفت: آنقدر به این سجاده علاقه دارم که حتی وقتی برای معالجه به تهران رفته بودیم، آن را همراه برده و در لحظاتی که همسرم درد میکشید، روی سجادهاش نماز خوانده و از حضرت عباس(ع)، جانباز دشت کربلا، تسکین دردهایش را طلب میکردم.
وی تصریح کرد: از مردم میخواهم قدر شهدا و جانبازان، نظام، انقلاب و رهبر انقلاب را بدانند و نگذارند خون شهدا پایمال شود.
ایمانی افزود: مردم نگذارند حرف شهدا روی زمین بماند که اگر کوتاهی کنند باید فردای قیامت پاسخگوی شهدا، پدران و مادران داغدار، همسران و فرزندانشان باشند زیرا بسیاری از فرزندان شهدا در کودکی، پدر خود را از دست داده و فرزندان شهدای مدافع حرم نمونهای بارزی از آنها بهشمار میروند.
وی با قدردانی از حضور باشکوه مردم در تشییع شهید خوشلفظ مطرح کرد: این حضور به من ثابت کرد که مردم قدردان شهدا و انقلابند و هرگز آنها را فراموش نکرده و نمیکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، سردار شهید علی خوشلفظ 8 آبان 1343 در محله کمالآباد همدان و در خانوادهای مذهبی و انقلابی به دنیا آمد.وی از نوجوانی در جبهههای نبرد حضور یافت و در عملیاتهای متعدد شرکت کرد و 11 بار به شدت مجروح و در نهایت شیمیایی شد.
خاطرات سردار شهید علی خوشلفظ به قلم زیبای همرزمش سردار حمید حسام با عنوان "وقتی مهتاب گم شد" منتشر شده و مقام معظم رهبری نیز تقریظ زیبایی بر ابتدای آن نوشتهاند.
جانباز شهید علی خوشلفظ، پس از سالها تحمل درد و رنج، چهارشنبه 29 آذر 96 به درجه رفیع شهادت نائل آمده و به جمع یاران شهیدش پیوست و جمعه یکم دی در مراسمی باشکوه تشییع شد.
آیین گرامیداشت چهلمین روز شهادت این شهید بزرگوار نیز سهشنبه 10 بهمن ساعت 9:30 صبح با سخنرانی حجتالاسلام سید حسن فاضلیان، رئیس حوزههای علمیه خواهران استان همدان در مسجد مهدیه همدان برگزار میشود.
انتهای پیام/ ع