آیتالله تبریزیان: طب اسلامی بنبست ندارد
آیتالله عباس تبریزیان معتقد است هیچ بیماری با طب اسلامی به بنبست نخواهد رسید و درمان همه امراض در روایات و احادیث معصومان و بزرگان دینی وجود دارد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، موضوع طب اسلامی و حواشی پیرامون آن، در چند سال گذشته به یکی از بحثهای اصلی در حوزه سلامت و درمان تبدیل شده است. موضوعی که البته واکنشهای فراوانی را هم در پی داشته است. از موضع رسمی وزارت بهداشت که میگوید: «موضوعی به نام طب اسلامی نداریم» گرفته تا شمار فراوانی از مردم که به این شیوه درمانی روی خوش نشان دادهاند. شاید یکی از شناختهشدهترین مدافعان طب اسلامی، آیتالله «عباس تبریزیان» باشد؛ کسی که معتقد است هیچ بیماری با طب اسلامی به بنبست نخواهد رسید و درمان همه امراض در روایات و احادیث معصومان و بزرگان دینی وجود دارد. گفتوگوی «صبح نو» با ایشان را بخوانید.
الان یکی از رایجترین بحثها در زمینه طب مکمل، ویژگیهای طب اسلامی و طب سنتی و تفاوتهای آن است. نظرشما در این باره چیست؟
طب اسلامی، طب پیامبر (ص) و اهلبیت است و روایاتی را شامل میشود که از پیامبر و ائمه در مورد طب وارد شده است؛ طب مستقلی که پایهها، قواعد و شروط خود را دارد و ربطی به طبهای دیگر ندارد. طب ایرانی کمی مجمل است، مثل طب بوعلی سینا یا طب یونانی؛ و از کسانی مثل دیسقوریدوس، سقراط، بقراط، جالینوس و... رسیده است. متأسفانه ایران از نظر علم طب، از چند جهت آسیب دیده است. طبِ بعد از مسلمان شدن ایرانیان، بیشتر، همان طب بوعلی سینا و طب یونان است، یعنی اگر ایرانیان کتاب طب هم داشتهاند، مربوط به قبل از اسلام بوده است، چون تمام کتابخانههای ایران در آن برهه به آتش کشیده شد که خسارت بسیار بزرگی بوده است. در واقع چیزی از طب ایرانی باقی نماند، هرچه هست برگرفته از طبهای سنتی کشورهای دیگر است.
میدانیم روایات بسیاری در زمینه بهداشت، حفظ سلامتی و پیشگیری و درمان بیماریها وجود دارد. این روایات تا چه حد با طب اسلامی پوشش داده میشود؟ چرا مخالفان طب اسلامی معتقدند چنین شیوه درمانی اصلاً وجود ندارد؟
نفی وجود طب اسلامی چیز جدیدی نیست؛ مسائل سیاسی هم در این اقدامات، دخیل است. از طرفی هم مسائل اقتصادی مطرح است؛ چون منافع عدهای در نبود طب اسلامی تأمین میشود. طب اسلامی راهکار ارائه میدهد که مردم بیمار نشوند، اما طب اروپایی و غربی میخواهد مردم بیمار شوند تا داروهای خود را بفروشد.
به هر حال طب اسلامی وجود دارد. بین 10 تا 11 هزار روایت در مورد طب را فقط بنده در کتابم جمع کردهام، احادیث دیگری هم هست.
ممکن است طب اسلامی نتواند یک بیماری را درمان کند؟
درمان همه بیماریها در طب اسلامی هست و در مقابل هیچ بیماریای، عاجز و ناتوان نیستیم. اما مشکل بیمار داریم! مثلاً افرادی طب اسلامی را قبول ندارند، ایماندرست و حسابی ندارند یا داروها را خوب استفاده نمیکنند. یا ممکن است در تولید دارو یا تشخیص بیماری، مشکلاتی باشد؛ چون افرادی که در طباسلامی واقعاً ماهر و ورزیده باشند، خیلی کم هستند. با چند ماه یا یکی دو سال کار و تجربه، مهارت حاصل نمیشود.
اگر بیمار، عمل جراحی انجام داده و داروهای خاصی دریافت کرده باشد،
اما بیماریاش درمان نشده باشد، باز هم در طب اسلامی درمان میشود؟
بله. البته شاید کمی مشکلتر و زمانبرتر باشد،
اما درمان میشود.
پس شما میگویید امکان ندارد یک بیماری در طب اسلامی درمان نشود؟
نوعاً که جواب میگیرند. بعضیها داروها را درست مصرف نمیکنند یا حتی کلاً استفاده نمیکنند، بعدمیگویند درمان نشدیم. ولی اگر دارو را درست مصرف کنند، حتماً تأثیر دارد و حداقل درصدی از بیماریشان بهبود مییابد.
بعضی از طرفداران طب اسلامی، بحثهایی را در مورد شما مطرح میکنند. مثلاً میگویند شما بخور حضرت مریم (س) را زیاد تجویز میکنید و این درمان، مخصوص افراد جنزده است. درست است؟
بله. بعضی از بیماریها، مثل صرع، اماس، سیپی و بعضی معلولیتهای ذهنی، صرفاً با بخور درمان میشوند. جنزدگی هم فقط با بخور رفع میشود. درروایات داریم که در آخرالزمان، جنها ظاهر میشوند و حتی با مردم صحبت میکنند.
این بخور هم، بخور حضرت مریم (س) نام دارد، اما روایتش از امام محمد باقر (ع) در کتاب «طب الائمه» نقل شده است، که کتاب بسیار معتبری است و از نظر سندی و اعتباری مشکلی ندارد.
به دلیل حواشی این موضوع، سعی میکنیم این بخور را انجام ندهیم، اما چون مردم از این درمانِ معجزهگونه، خیر زیادی دیدهاند (مثلاً مبتلایان به نابینایی، اماس، سیپی، اوتیسم و... با این بخور، درمان شدهاند)، بسیار تقاضا میکنند. منشأ بعضی بیماریها (مثل اسکیزوفرنی و حملات پانیک)، جن و جنزدگی است که در مقابل آن، از علم جدید، هیچ کاری ساخته نیست، چون جن را نمیشناسد.
در غربالگری جنین، بسیار شنیدهایم که به والدین میگویند جنین دست یا پا ندارد، قلب جنین تشکیل نشده یا...، و دستور سقط میدهند. برخی فکر میکنند در این قضیه، دستهایی در کار است که قصد کنترل جمعیت را دارند.
اینها هر چند وقت یک بار، روشهای خود را در کنترل جمعیت تغییر میدهند؛ غربالگری جنین، روش جدید آنهاست. بسیاری به ما مراجعه میکنند و میگویند در تست غربالگری جنین متوجه شدهاند جنینشان قلب ندارد، مغز ندارد یا...، داروهای طب اسلامی خیلی زود این مسائل را رفع میکند. اما در روایات آمده، جنینهایی که مغزشان زودتر از قلبشان تشکیل میشود، افراد هوشمندتری خواهند بود. در واقع با این حرکت، نخبهها را هدف قرار دادهاند.
عدهای از متخصصان و دانشمندان یک ماده غذایی را سرطانزا میدانند و عدهای دیگر، همان ماده را دشمن سرطان معرفی میکنند؛ این تناقضها باعث سردرگمی و در نتیجه بیاعتنایی مردم به توصیههای اینگونه شده است. توصیه شما چیست؟
در طب اسلامی، اعتقاد بر این است که هر چیز غیرطبیعی به سلامتی آسیب میرساند. مثلاً روغنها (که با روغن نباتی شروع شد و بعد از افزایش سکتههای قلبی و دیابت، روغن مایع و سرخکردنی را سر سفرهها آوردند) توطئهای برای نابود کردن مردم و خصوصاً شیعیان بود. این داستان همینطور ادامه دارد و مدام مواد غذایی جدیدی تولید میکنند.
ما باید به آیات و روایات رجوع کنیم تا بفهمیم چه چیزهایی ضرر دارد و چه چیزهایی مفید است. شاید در روزهای اول، رعایت نکات تغذیهای کمی سخت به نظر برسد، اما در عمل، مشکل و هزینهبر نیست. اتفاقاً مقرون به صرفه است، چون بیمار نمیشوید و به جای اینکه برای دارو، درمان و جراحی هزینه کنید، برای غذای سالم هزینه میکنید (روغن زیتون، روغن شحم گاو و کلاً خوراکیهای سالم و طبیعی تهیه و مصرف کنید).
به نظر میرسد طب اسلامی بین مردم، بسیار مهجور است. برخی هم با سختگیری و سنگاندازی در طبابت و تدریس این طب، به این مسأله دامن میزنند.چرا؟
برخی تمام هم و غم خود را بر نابودی طب اسلامی قرار داده. البته مشکل فقط طب اسلامی نیست، بلکه اقتصاد اسلامی را هم نمیخواهند. خلاصه، دستهایی در کار است، ما ظاهراً کشور مستقلی داریم، اما نفوذیهای دشمن بسیاری مسائل را دیکته میکنند؛ امروز صدای آمریکا میگوید طب اسلامی نباشد، فردا بیبیسی؛ پسفردا هم ازداخلکشور به طب اسلامی حمله میکنند.
با ترفندهای مختلف میخواهند طب اسلامی را از بین ببرند. در واقع، مردم طب اسلامی را قبول دارند، بعضیها اثراتش را دیدهاند، از طب شیمیایی هم خسته شدهاند، چون نتیجهای نمیگیرند و با عوارض جانبی آنها دست به گریباناند. در واقع این داروها، عمداً طوری ساخته میشوند که نیاز بیمار به دارو و درمان مدام بیشتر میشود، در نهایت هم ممکن است باعث یک بیماری لاعلاج و مرگ بیمار شود.
راه شما برای باورپذیری و مقبولیت طب اسلامی در بین مردم و برخلاف مخالفتهای موجود چیست؟
مهمترین کار، تبلیغ طب اسلامی و سبک زندگی اسلامی است. اما جلوی اینگونه برنامهها را در تلویزیون میگیرند، کلاسها را هم تعطیل میکنند. اخیراً مجلس طرحی را تصویب کرد که هر کس طب اسلامی را تبلیغ کند، به 2 تا 5 سال زندان محکوم شود. شورای نگهبان آن را رد کرد، که به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شد و معلوم نیست نتیجهاش چه میشود.
بیشترین امید ما به ملت است؛ وقتی طب اسلامی به درستی تبلیغ شود، تقاضا بالا میرود و میتوان روی این تقاضا مانور داد، و به مردم سبک زندگی اسلامی را آموخت تا بدانند چطور سلامتی خود را حفظ کنند. وقتی سطح آگاهی مردم بالا برود، مثل مردم بسیاری از کشورهای دیگر، خودشان طب شیمیایی را کنار میگذارند. الان بخش بزرگی از مردم آلمان، خودشان را با گیاهان درمان میکنند.
رییس یکی از دانشگاههای هلند میگفت ما این سؤال را مطرح کردیم که 60-70 سال پیش سرطان به این شکل وجود نداشت، چرا امروز در اروپا از هر 7 نفر، یک نفر مبتلا به سرطان است؟ به کمک دانشمندان کشورهای پیشرفته این مسأله را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که علت، همین داروهای شیمیایی است.
اصلاً هدفشان این است که ما را بیمار، ضعیف و ناتوان کنند و جمعیتمان را کاهش بدهند. بیش از 7 درصد از جمعیت کشور ما، نازا هستند. این، اتفاقی نیست.
هر مسلمان و مؤمنی وظیفه دارد این مسائل را به گوش مردم برساند؛ کشاورز را آگاه کند تا تراریخته نکارد (170گیاه در کشور، تراریخته است.)؛ هر کس از هر تریبونی استفاده کند، در منبر، جمع خانوادگی، روزنامه، سایت و... طب اسلامی را معرفی و تبلیغ کند؛ اگر تقاضا عمومی شود، آنها هم مجبورند تسلیم شوند!
چه توصیهها، آموزهها و مصادیقی در سبک زندگی امروز مردم وجود دارد که بر اساس آنچه از آیات و روایات به دست میآید، صحیح نیست؟
خیلی از مسائل هستند؛ مثلاً کود شیمیایی، سموم و آفات کشاورزی، محصولات تراریخته، داروهای شیمیایی و... همگی مضر هستند. بعضی تبلیغات هم در این بحث میگنجد که دقیقاً عکس آیات و روایات هستند، از جمله: نمک نخورید [نمک سالم (مثل نمک دریا) برای بدن لازم است]؛ فرزند کمتر، زندگی بهتر؛ زیاد آب بنوشید؛ روزی 5-6 وعده غذا بخورید؛ و...
مشخص است که آنها کتب ما را خواندهاند و فهمیدهاند چه چیزهایی باعث بیماری و سلامتیمان میشود؛ چیزی را که بیمارمان میکند، ترویج میدهند و چیزی را که ضامن سلامتیمان است
(مثل حجامت)، برمیچینند.
در زمان ناصرالدین شاه فهمیده بودند دلیل بیمار نشدن مردم ایران، حجامت است. به حجامِ [کسی که حجامت میکند] او پول هنگفتی دادند تا تیغ حجامت را زهرآگین کند، که باعث مرگ دو نفر از درباریان شد. ناصرالدین عصبانی شد و دستور داد تا جلوی حجامت را بگیرند.
ترفندهای خیلی ظریفی به کار میگیرند، که ما متوجه نمیشویم و فکر میکنیم اوضاع خیلی طبیعی است. مطالبی که امروز میبینیم و در زندگیمان جاری است، مربوط به نقشههای 150 سال پیش صهیونیسم است؛ از نقشهها و فعالیتهای امروزشان، چیزی نمیدانیم! فقط میبینیم که تعداد بیماران و بیمارستانها به شدت افزایش یافته است!
مدتی پیش یک تیم پزشکی ایرانی،
از نظر علمی ثابت کردند که اگر نماز با حضور قلب خوانده شود، در ژنهای معیوب بدن، تغییرات مثبت ایجاد میکند. از طرفی، بسیاری از محصولات تراریخته در ایران، برچسب ندارند و مردم نمیدانند مواد غذایی که میخورند، تراریخته است یا خیر. آیا میتوان توصیههایی را از آیات و روایات استخراج کرد تا اکنون که نمیتوانیم از سلامت غذایمان مطمئن باشیم، لااقل کمتر آسیب ببینیم؟
البته دعاها و توصیههایی برای صرف غذا آمده است؛ مثلاً: بسما... گفتن قبل از غذا، نمک خوردن قبل و بعد از غذا، یا بعضی اذکار خاص. ولی خداوند به بشر تکلیف کرده که انسان باید در غذا خوردن دقت کند و به غذای خودش نگاه کند (سوره عبس، آیه 24)؛ اینکه غذا را از کجا گرفته؟ ضرر دارد یا نه؟ حلال است یا حرام؟
مثلاً نمیشود نماز نخوانیم و به جایش ذکر بگوییم؛ این وظیفه و تکلیف ماست که باید مراقب غذایمان باشیم، هر کسی به اندازه توان خودش باید رعایت کند. سعی کنیم مواد غذایی ارگانیک مصرف کنیم. اگر مردم طالب باشند، فراهم میشود. مجبور میشوند محصولات تراریخته را هم برچسبگذاری کنند!
انتهای پیام/