گفتوگوی منتشر نشده با رضا مقدسی: انسان لحظه به لحظه در حال کامل شدن است
کمتر فعال رسانهای در کشور را میتوان سراغ گرفت که «رضا مقدسی» را نشناسد، بویژه از حدود ۲۰ سال پیش که «قدس» به عنوان نخستین روزنامه کشور چاپ همزمان خود را در تهران و مشهد آغاز کرد، فعالیت رسانهای وی وارد مرحله تازهای شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، کمتر فعال رسانهای در کشور را میتوان سراغ گرفت که «رضا مقدسی» را نشناسد. بویژه از حدود 20 سال پیش که «قدس» به عنوان نخستین روزنامه کشور چاپ همزمان خود را در تهران و مشهد آغاز کرد، فعالیت رسانهای وی وارد مرحله تازهای شد. مقدسی در ادامه همکاری با این روزنامه، مسئولیتهایی مانند طرح سراسری روزنامه قدس و سردبیری و معاونت مدیرمسئول این روزنامه را در تهران عهدهدار شد. این پیشکسوت و مدیر ارشد رسانهای، صبح دیروز پس از ماهها تحمل بیماری، به دیار حق شتافت. آنچه میخوانید گفتوگوی منتشر نشده ما با اوست که تقدیم حضورتان میشود.
• شما در دو مقطع مهم روزنامه قدس یعنی هم در ابتدای فعالیت و هم مقطع سراسری شدن آن مسئولیت داشتید، از آن دوره و فضای فرهنگی و رسانهای، مأموریتهای ترسیمشده برای روزنامه و مشکلات موجود بگویید.
ورود روزنامه قدس به استان خراسان واقعاً اتفاق متفاوت و مبارکی بود. در دهه 60 که فضای بحثهای سیاسی داغ بود و دوران جنگ را هم میگذراندیم و میتوان گفت یک دهه استثنایی در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود، روزنامهای جدید خلق شد. ورود روزنامه قدس، فضای جدید رسانهای به استان خراسان اضافه کرد و رقابت بین روزنامه قدس و خراسان از لحاظ رسانهای رشد بسیار خوبی را برای مشهد و خراسان به همراه داشت. افزون بر این، از نظر تربیت نیروی رسانهای، امکانات و تجهیزات رسانهای و فضای بحث و گفتوگوی رسانهای در کشور نیز یک فضای جدیدی ایجاد شد.
• از ابتدای فعالیت «قدس» وارد روزنامه شدید؟
من از اولین پیششماره کارم را با روزنامه آغاز کردم. لازم است یادی کنم از دوست قدیمیام سیدابراهیم اصغرزاده که خداوند رحمتش کند، ایشان عکاس و من به عنوان اولین خبرنگار روزنامه قدس بودیم و از پیششمارهها کار با روزنامه قدس را در یک واحد آپارتمان جمعوجور آغاز کردیم. آن زمان من 22-21 سال داشتم.
• پیش از آن هم تجربه کار رسانهای داشتید؟
مختصر کار رسانهای کرده بودم، در دوران دانشآموزی با مجله «عروةالوثقی»، مجله «امید انقلاب» و چندین کار رسانهای محدود دانشآموزی فراتر از کار آماتوری انجام داده بودم. در روزنامه قدس عملاً وارد کار حرفهای شدیم، البته من نه تحصیلات آکادمیک داشتم نه سابقه کار حرفهای و اینجا کاملاً یک کار تجربی را شروع کردم. بیشتر نیروها تجربی بودند، البته دوستان رسانهای قدیمی مشهد که در دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) فعالیت میکردند و دوستانی از روزنامه خراسان همکاری با روزنامه قدس را آغاز و کمک کردند که به صورت حرفهای آموزش ببینیم.
• چه سالی به تهران آمدید؟
در سال 74 بحث انتشار سراسری روزنامه قدس در جشنواره مطبوعات مطرح شد، از آنجا که روزنامه رشد خوبی داشت، این توقع ایجاد شد که روزنامه در یک شکل ملی منتشر شود و من مأمور شدم برای اینکه یک کار مطالعاتی برای انتشار روزنامه انجام دهم. آن زمان دبیر گروه فرهنگی بودم. یکی دوماهی تهران آمدم، روزنامههای مختلف را دیدم و بحث امکانات را ارزیابی کردم. اگرچه روزنامه قدس در تهران دفتر داشت و کارهای جاری خبری را در اینجا دنبال میکرد، اما یک کار متفاوتی بود و مطالعه مجزا و مفصلتری میطلبید که مجموعه این بررسیها را به عنوان یک طرح به هیئتمدیره مؤسسه قدس ارائه دادم. طرح پذیرفته شد و از آنجا که در کشور رسم است هرکسی پیشنهاد یک طرح را میدهد بعد به گردن خودش میافتد، اجرای این طرح هم به بنده واگذار شد و از سال 75 من به عنوان مدیر دفتر تهران و پیگیری کار رسانهای عملاً در تهران مستقر شدم. آن زمان امکانات انتقال صفحات از مشهد به تهران و کار چاپ بسیار محدود و بسته بود. با یک زحمتی این صفحات به تهران منتقل میشد و کار چاپ و توزیع در تهران و سایر نقاط کشور به عهده دفتر تهران بود که بتدریج و با امکانات بعدی که فراهم و در فضای کشور ایجاد شد، در سالهای بعد، کمی تسهیل شد، اما یک کار واقعاً سخت و طاقتفرسا بود. به خاطر دارم، خیلی از شبها بویژه در ماهها و هفتههای اول انجام آن تا بامداد طول میکشید و خوشبختانه یک تجربه موفق در کشور اتفاق افتاد به عنوان چاپ همزمان در تهران و مشهد. البته همزمان با ما روزنامه «خبر جنوب» نیز این تجربه را داشت و این دو اتفاق یک کار جدید در کشور بود.
• اگر به 30 سال پیش بازگردید باز هم خبرنگار میشوید؟
کار رسانه بسیارجذاب است و نمیتوانم به این پرسش پاسخ منفی بدهم. حس و حال کار رسانه انسان را همیشه در حال شدن قرار میدهد. این را همیشه با خودم مرور و با کسانی که نسبت به کار رسانه سؤال دارند مطرح کردم، وقتی کارمند یک اداره هستی انسان حس میکند همیشه درحال بودن است نه شدن! درحالی که تفاوت کار رسانه با بقیه شغلها این است که انسان لحظه به لحظه درحال شدن است، این خیلی تجربه متفاوتی است.
• از سالهایی که در روزنامه قدس بودید چه در تهران یا مشهد و درگیریهای خبر چه خاطرهای در ذهن دارید؟
یکی از جذابترین خاطرات من مربوط به گزارشهای تصویری است که اوایل دهه 70 با توجه به تغییرات مدیریتی که در کشور اتفاق افتاد و دستگاههای دولتی بتدریج به تجملات و نونوار کردن ادارات و بانکها و... روی آوردند، انجام دادم. در واقع یک سلسله گزارشهای تصویری را آغاز کردم در مقام قیاس نقاط محروم مشهد و شعب بانکهایی که لوسترهای آنچنانی آویزان کرده بودند، حتی دستگاههایی مانند جهاد سازندگی که نسبت به نقاط محروم مأموریت داشتند، اما ساختمانهای آنچنانی در نقاط شمال شهر ساخته و از فضای گذشته خود فاصله گرفته بودند. این گزارشهای انتقادی بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت، اما از آنطرف مسئولان استان بشدت از این قضیه ناراحت و عصبانی شدند و استاندار وقت خراسان با آقای فیاضی (مدیر مسئول وقت قدس) تماس گرفته و بشدت معترض و گفته بود سفر تهرانش را به خاطر این گزارشهای تصویری لغو کرده است تا مبادا انتشار این گزارشها موجب به همریختگی و آشوب در شهر شود که من گفتم اتفاقاً انتشار این تصاویر و مطالب به لحاظ اجتماعی و کارکرد رسانه میتواند جنبه سوپاپ اطمینان داشته باشد تا مردم ببینند در یک جایی حرف و دغدغههایشان دیده میشود و این گونه نیست که همه در غفلت به سر ببرند، این فاصله فقر و غنا دارد بیشتر میشود که متأسفانه این روند ادامه پیدا کرد و تاکنون هم ادامه دارد!
روزنامه قدس چقدر میتواند در فضای رسانهای امروز مؤثر واقع شود؟
به هرحال روزنامه قدس قدیمیترین و اولین رسانه آستان قدس رضوی و سرمایه بسیار ارزشمندی است، هم به لحاظ نیروی انسانی که در این مجموعه رشد پیدا کرده و میتواند در برنامهریزی و همفکری برای کارهای رسانهای کمک کند و هم امکانات و تجهیزاتی که روزنامه قدس در اختیار دارد، از مجموعههای فرهنگی و رسانهای کمنظیر در کشور به شمار میرود. به باور من، اولین مأموریت این کار رسانهای باید متوجه زائران امام هشتم(ع) باشد و پرداختن روزنامه قدس به موضوعات دیگر هدر دادن امکانات است. ماندگاری زائر در مشهد به طور متوسط سه تا 10 روز است و روزنامه قدس باید برای این زائر برنامه داشته باشد. دومین هدف روزنامه قدس باید خود مشهد و آستان قدس رضوی باشد و به عنوان پایگاه مهم فرهنگی و اسلامی در ایران و جهان به آن بنگرد.
روزنامه قدس باید با استفاده از این پایگاه، معارف رضوی را در سطح کشور و بینالملل نشر دهد. روزنامه قدس با این سابقه و نیروی انسانی میتواند به عنوان یک پایگاه اصلی برای توسعه کارهای رسانهای آستان قدس به شمار آید. درصورتی که آستان برای این موضوع عزم جدی داشته باشد، میتواند با بهرهگیری از ظرفیت نیروهایی که در حال حاضر یا گذشته در این مجموعه رشد پیدا کردهاند و در سطح کشور کمتعداد هم نیستند، یک برنامه جامع و مدون برای کار رسانهای خود تدوین کند. همه رسانهایهای کشور به اینکه خراسان در حوزه پرورش نیروی رسانهای یکی از غنیترین استانهای کشور به شمار میرود، معترفاند.
اگر روزنامه قدس یکی از اهداف خود را بر بحث محرومیتزدایی در کشور و خراسان قرار دهد، چه امتیاز ویژهای در این کار دارد و چه اقدامی باید انجام دهد؟
اگر محرومیتزدایی را ذیل بحث خدمت به زائران تعریف کنیم، اقدام بسیار پسندیدهای است. برای محرومیت چند بعد میتوان تعریف کرد. مأموریت اقتصادی که مجموعههای مختلفی در کشور متولی آن هستند، اما توقع من از آستان قدس توجه به محرومیتهای فرهنگی است که بر هر محرومیت دیگری در کشور غلبه دارد. به هرحال، محرومیت اقتصادی و مشکلات معیشتی در کشور هست و باید هم به آن توجه شود، اما انتظار از آستان قدس با توجه به امکانات غنی و انتظاراتی که از منبع فیاض رضوی وجود دارد، این است که توجه و وجه اصلی کارش را پرداختن به محرومیتهای فرهنگی قرار دهد.
• به عنوان فردی که فضاهای مختلف رسانهای را تجربه کردهاید، ویژگی و امتیاز رسانهای آستان قدس و روزنامه قدس که روزنامه میتواند برای آینده و جلب مخاطب به آن تکیه کند را چه میدانید؟
ابزار رسانه آستان قدس رضوی بسیار محدود است و با وجود میدان وسیعی از کار، وظایف و برنامههایی که آستان دارد، یکی دو رسانه محدود اینچنینی، ظلم به این مجموعه است، بنابراین باید شبکههای متعدد ماهوارهای در داخل و خارج از کشور و رسانههای متعدد چه در حوزه مکتوب و غیرمکتوب در اختیارش باشد، اما در بخش فرهنگ بعید میدانم نگاه عمیق بلندمدت خوب وجود داشته باشد.
منبع: قدس
انتهای پیام/