امین و معتمد تاریخ شفاهی

به شهادت سالیان دراز رفاقت و دوستی و معاشرت و اندکی همکاری، شیخ سعید را فردی امانت‌دار و معتمد شناخته‌ام و اگر غیر از این بود، این همه موفقیت و کارنامه‌ی پربار در عرصه‌ی تاریخ شفاهی برای او ممکن نبود.

خبرگزاری تسنیم-  محمود جوانبخت*  

چند روز پیش که به توصیه‌ی دوستانم یادداشتی می‌نوشتم درباره‌ی دوست نویسنده مان مرحوم «داوود بختیاری» بارها و بارها خودم را ملامت کردم که حالا از نوشتن این چند سطر و زیر و رو کردن ذهن و یادآوری خاطرات چه فایده؟

کاش وقتی داوود در قید حیات بود به سراغش می‌رفتم و کاش همان موقع اگر داستانی یا کتابی از او خوانده و لذت برده بودم تماسی می‌گرفتم با خودش یا چند سطری می‌نوشتم درباره اش. هر چند یاد کردن از در گذشتگان به خیر و نیکی بسیار توصیه شده است ولی قدر آدم ها را دانستن وقتی زنده هستند و همچنان مشغول سعی و تلاش و این قدردانی را آشکار و علنی کردن قطعا بسیار پسندیده‌تر است. مثل همین کاری که دوستان عزیزمان برای «حجت الاسلام حاج شیخ سعید فخرزاده» تدارک دیده‌اند تا در مجلسی گرم و دوستانه سعی و تلاش او را در عرصه‌ی تاریخ‌نگاری انقلاب و دفاع مقدس گرامی دارند و خسته نباشیدی به او بگویند و زحمات بی دریغش را ارج گذارند. دم همه‌ی این عزیزان که برای تقدیر این دوست خوب‌مان پیش قدم شدند گرم و خدا بر توش و توان شان بیفزاید.

اما شیخ سعید عزیز. از میان چند ویژگی این مرد پر تلاش می‌خواهم تنها بر یکی انگشت بگذارم که اتفاقا به گمان من موفقیت‌های او بیش از هر چیز - البته در کنار دانش و همت و فراستش - مدیون این ویژگی است. این ویژگی در همه‌ی امور زندگی بایسته است و از فضائل اخلاقی به شمار می‌رود و فقدان آن در آدمی‌ ای بسا او را در دام رذیلت بیندازد.  اما در عرصه‌ی تاریخ شفاهی فقدان این ویژگی یا حتی کمترین لغزشی در آن عدم موفقیت و ناکامی را در پی دارد.

امانت داری و این که دیگران اعتماد کنند به تو و معتمدشان باشی در همه‌ی امور زندگی بایسته است، اما در تاریخ نگاری به شیوه‌ی تاریخ شفاهی فقدان این فضیلت اخلاقی و حتی ضعف و لغزشی ولو اندک پژوهشگر و تاریخ‌نگار را به سختی‌ها و مرارت‌هایی دچار می‌کند که ای بسا قید کار در این عرصه را بزند و خسته بشود و عطای آن را به لقایش ببخشد.

به شهادت سالیان دراز رفاقت و دوستی و معاشرت و اندکی همکاری، شیخ سعید را فردی امانت‌دار و معتمد شناخته‌ام و اگر غیر از این بود، این همه موفقیت و کارنامه‌ی پربار در عرصه‌ی تاریخ شفاهی برای او ممکن نبود. اگر شیخ سعید فخرزاده امانت‌دار و معتمد نبود این انبوه از رجال سیاسی و فرهنگی و ... به او اعتماد نمی‌کردند و خاطرات و یافته‌ها و ذخائر ذهن و روان‌شان را در اختیار او قرار نمی‌دادند. من این امانت داری و رفتار معتمدانه را حتی در گپ و گفت های دوستانه و خصوصی نیز دیده‌ام که در نقل و تحلیل یک روایت کوتاه از یک راوی نیز به شدت جانب امانت داری و انصاف را نگه می‌دارد.

در این باره و اساسا نقش امانت داری و جلب اعتماد در تاریخ شفاهی بسیار می‌توان گفت و شنید و به گمان من حاج سعید فخرزاده در این باره یک نمونه و شاخص است به عنوان مورخی مورد اعتماد و امین.

ویژگی‌های دیگری نیز در او سراغ دارم مثل انصاف و رو راستی و بی‌طرفی که در باب هر کدام مفصل باید سخن گفت.

برای این دوست نازنین مان عمر دراز و پر برکت آرزو دارم، همچنان که پیش از این نیز سالیان عمرش پر از خیر و برکت بود و برای دوستان مشترکی که در این امر بایسته _ تقدیر و بزرگ داشت ایشان - پیش قدم شدند تندرستی و خوشی و صفا از درگاه حضرت حق خواهانم.

*نویسنده و مستندساز

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط