نویسنده «لاتاری»: قهرمان فیلمهای مهدویان زمینی و ملموس است
«لاتاری» آخرین اثر محمدحسین مهدویان است؛ اثری که به گفته کارشناسان درباره غیرت است، درباره قهرمان است، درباره مردانگی است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «لاتاری» آخرین اثر محمدحسین مهدویان است؛ اثری که به گفته کارشناسان درباره غیرت است، درباره قهرمان است، درباره مردانگی است. مهدویان در اثر آخرش به موضوعی پرداخته است که یک موضوع جنجالی و لبه تیغ محسوب میشود. اما آنقدر بازیها و فیلمنامه کار قوی است و خوب کارگردانی شده است که مخاطب روی صندلی میخکوب میشود.
ابراهیم امینی یار و همراه همیشگی محمدحسین مهدویان است؛ کسی که در همه اثرهای او حضور دارد و همراه با او کارها را مینویسد.
بعد از اکران «لاتاری» در جشنواره فیلم فجر گفتوگوی کوتاهی با ابراهیم امینی درباره ساخت این فیلم و شخصیت قهرمانش داشتهایم که در ادامه میخوانید.
فیلمهای محمدحسین مهدویان پیوستگی خاصی با هم دارند. در «لاتاری» هم این پیوستگی را میبینیم. چرا این اتفاق میافتد؟
بله. از جنبههایی این حرف درست است. ما در «لاتاری» هم این پیوستگی را میبینیم. اما از جنبههایی هم به نسبت فیلمهای قبلی محمدحسین مهدویان متفاوت است. جنبههای متفاوتش بیشتر به چشم میآید؛ به این علت که این فیلم در زمان حال میگذرد ولی کارهای قبلی در زمان گذشته بودند. موضوع فیلم، اجتماعی و روز است اما موضوعات دیگر فیلمهای مهدویان چالشی بودند.
رویکرد کارهای قبلی پژوهشی بود؛ اما «لاتاری» را هر چند نگاهی به واقعیت داشتهایم ولی باز قصهای است که ما نوشتهایم. اما در کل پیوستگیهای عمیقتری هم دارد که در ادامه کارهای قبلی قرار میگیرد. سبک بصری، جنس بازیها و وجود قهرمان در این فیلم هم مثل کارهای قبلی است.
دو نظر وجود دارد؛ برخی میگویند این فیلم درباره غیرت است و بعضی معتقدند درباره قهرمانی است که مسئولیتمدار است؟ امروز سینمای ایران در بعضی فیلمها درست یا غلط دوست ندارد وارد سینمای قهرمانمحور شود؛ چون فکر میکنند کلیشهمحور است. اما فیلمهای مهدویان به خاطر پرداخت متفاوت از کلیشه دور است. کمی هم در مورد قهرمان این فیلم توضیح بدهید؟
اینکه چرا سینمای ما خالی از قهرمان است را من نمیتوانم جواب بدهم ولی خودم به شخصه و بهعنوان یک مخاطب با این مدل فیلمها به سینما علاقهمند و دلبسته شدم. حسین هم مانند من است و سعی میکنیم آن لذتی را که در مورد فیلمهای قهرمانی در نوجوانی داشتیم برای خودمان و مخاطب بازافرینی کنیم چون سینما همه دورههایش به قهرمان متکی بوده است اما اینکه چرا این قهرمانها دوستداشتنی هستند مفصلتر است.
یکی از کارهایی که ما یعنی من و محمدحسین مهدویان انجام میدهیم، آشناییزدایی از کلیشههای رایج است؛ یعنی وقتی به موضوعاتی که فیلمهای زیادی از آنها ساخته شده و سعی کردهاند قهرمانی از کاراکترشان ارائه کنند، نگاه میکنیم متوجه میشویم این قهرمانها کجا کمتر باورپذیرند. در این میان یک موضوع مهم وجود دارد که فراموش میشود و آن اینکه ما خودمان قبل از اینکه صاحبان یک اثر باشیم مخاطبان آن هستیم.
ما خودمان فیلم دیدهایم، قهرمانهایی را باور کردهایم و برخی را هم باور نکردهایم. در مورد ویژگیهای این قهرمانها با هم صحبت کرده و سعی میکنیم وقتی خودمان کار میکنیم به یک قهرمان زمینی ملموس قابلباوری برسیم که برای دیگران هم باورپذیر باشد.
یک نکته دیگر این است که قهرمان همیشه ریشه در واقعیت دارد. یعنی همیشه در میان و کنار ما زندگی میکند. وقتی زمینیاش میکنیم برای مخاطب جذابتر و باورپذیرتر میشود. شاید این ویژگیای است که این قهرمانها را از قهرمانهای هالیوودی جدا میکند. چون قهرمانان هالیوودی زمینی نیستند و قدرتهای ماورایی دارند.
اما قهرمانهایی که ما دوست داریم و خلق کردهایم در کنار ما و گوشه گوشه این شهر در حال زندگی هستند.
قهرمانهای قبلی در فیلمهای مهدویان مابهازای واقعی داشتند. آیا آقاموسی هم از واقعیت سرچشمه گرفته است؟
اینکه کسی را به این شکل در واقعیت بشناسیم؛ نه اینطور نبوده است.
شاید یک دهه یا جریان باشد؟
تحلیلها مختلف است. میشود با موشکافی بیشتر این مساله را تحلیل کرد ولی بهطور مصداقی خیر. این شخصیت ساخته ذهن ماست، اما اینطور هم نیست که بگوییم این قهرمانها کامل ساخته ذهن ما هستند به علت ویژگیای که کارهای مهدویان دارد ما همیشه خودمان را با واقعیت تطبیق میدهیم. یا خود را با واقعیت قضاوت میکنیم تا از آن خیلی هم دور نشویم. میخواهیم فیلم برای مخاطب باورپذیر باشد. بنابراین قائل به این نیستیم که این قهرمان وجود ندارد، ما او را نمیبینیم یا کمتر دیدهایم.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/