دلایل ۸گانه موفقیت منطقه‌ای ایران در مقابله با آمریکا

دیپلمات برجسته و سفیر سابق ایران در بغداد به تشریح چرایی موفقیت منطقه‌ای ایران در مواجهه با ائتلاف غربی- عربی – صهیونیستی پرداخت.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، حسن کاظمی‌قمی، دیپلمات برجسته و سفیر سابق ایران در بغداد در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به تشریح چرایی موفقیت منطقه‌ای ایران در مواجهه با ائتلاف غربی- عربی – صهیونیستی پرداخت. آنچه در ادامه از نظرمی‌گذرد مشروح این گفت‌وگوست:

رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش گفتند: «در قضیه مقاومت در منطقه غرب آسیا، آمریکایی‌ها تصمیم داشتند مقاومت را ریشه‌کن کنند اما ما ایستادیم و گفتیم اجازه نمی‌دهیم. امروز برای همه دنیا ثابت شده است که آمریکا می‌خواست و نتوانست و ما خواستیم و توانستیم.» ارزیابی شما از دلایل این مساله چیست؟ این شکست‌ها و این پیروزی‌ها مرهون چه متغیرهایی است؟

مدتی است سیاست‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا با شکست یا ناکامی مواجه شده و در نقطه مقابل جمهوری اسلامی ایران توانست به توفیقات بزرگی دست‌یابد. این ناشی از متغیرها و مولفه‌هایی است که به برخی از آنها اشاره می‌کنم.

اول  یکی از این مولفه‌ها به روحیه استکباری آمریکا بازمی‌گردد. یکی از ویژگی‌های استکبار روحیه خودبرتربینی است که در آمریکایی‌ها امروز وجود دارد. این روحیه خودبرتربینی باعث می‌شود آمریکایی‌ها در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای به خود حق مداخله‌گری دهند. مداخلات آمریکا در سطح جهانی و منطقه‌ای باعث می‌شود شرایط روبه وخامت برود. این خودبرتربینی توجیهی برای مداخله‌گری آمریکا در منطقه ما شده است. برخورد قیم‌مآبانه می‌کنند و حق مداخله‌گری را برای خود قائل هستند و خود این مساله باعث نقض حاکمیت ملی کشورها می‌شود. ما مصادیق این موضوع را در منطقه در کشورهایی چون سوریه و افغانستان به خوبی می‌بینیم.

نکته دوم که عامل ناکامی آمریکا در منطقه است تقابل منافعی که آمریکایی‌ها برای خود تعریف کرده‌اند با منافع ملت‌ها در منطقه است. آنچه آمریکایی‌ها می‌اندیشند فقط منافع خودشان است. در خطه عراق اگر وارد شدند و رژیم صدام را ساقط کردند به دنبال این بودند که هژمونی سلطه خود بر عراق را به جای صدام حاکم کنند و به دنبال منافع ملت عراق نبودند. اگر امروز از تروریسم حمایت می‌کنند برای خدمت به مردم سوریه نیست بلکه برای اهداف خودشان است. خود این باعث می‌شود ملت‌ها در سراسر دنیا مقابل منافع آمریکا قد علم کنند. این را در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و دیگر کشورها دیدیم. نوعی تقابل و تضاد میان منافع آمریکا و منافع ملت‌ها و دولت‌های مستقل در منطقه وجود دارد.

نکته سوم که عامل ناکامی آمریکا در منطقه است به رفتار آمریکایی‌ها با ملت‌ها بازمی‌گردد. آمریکایی‌ها در برخورد ملت‌ها و دولت‌ها توجهی به هنجارها و فرهنگ‌های حاکم بر این اجتماعات ندارند. در آموزه‌های آمریکایی وقتی سرباز آمریکا می‌خواهد وارد منطقه یا کشوری شود، به او می‌آموزند که ما جامعه متمدنی هستیم که می‌خواهیم وارد جامعه وحشی شویم و آنها را متمدن کنیم. با چنین نگاهی وارد می‌شوند و توجهی ندارند که هنجارهای آن جامعه چیست. به فرهنگ حاکم بر آن جامعه توجه ندارند و چون با این نگرش وارد می‌شوند رفتار متکبرانه‌ای را علیه این ملت‌ها بدون توجه به هنجارها و فرهنگ آن ملت انجام می‌دهند. این مساله به وضوح و کرات مشاهده شد که وقتی سربازان آمریکایی‌ وارد عراق می‌شدند چطور برخورد می‌کردند. آنها بی‌توجه به این موضوع بودند که جامعه اسلامی است و آداب خود را دارد. این بی‌توجهی باعث می‌شد مقاومت ملت‌ها علیه آمریکا یک مقاومت جدی باشد.

چهارم مساله دیگر به بدعهدی و فریبکاری آمریکایی‌ها بازمی‌گردد. ملت‌های منطقه دیدند آمریکا به آنچه تعهد می‌کند، عمل نمی‌کند و به دنبال فریب ملت‌ها است. این را در عراق شاهد بودیم. آمریکایی‌ها با رهبران عراق توافقاتی کردند اما علیه آن توافقات عمل کردند. آنچه ندیدند منافع عراقی‌ها و سوری‌ها و افغانی‌ها بود. در موضوع برجام میان ایران و کشورهای 1+5 توافقی صورت گرفت. ایران در چارچوب آن توافق به همه تعهدات خود عمل کرد اما آمریکایی‌ها، نه اینکه بدعهدی کردند بلکه کشورهای دیگر را هم وادار کردند علیه این توافق با ایران همکاری نکنند و در چارچوب توافق نیز عمل نکنند. طبیعی است ملت‌ها نسبت به سیاست آمریکا بدگمان هستند. مصادیق را در این میان زیاد دیدیم.

پنجم ویژگی‌ دیگر آمریکایی‌ها که باعث ناکامی آنها در منطقه شد به این بازمی‌گردد که آمریکایی‌ها به معنی واقعی کلمه حامی ظالم در برابر مظلوم هستند. ببینید چگونه از رژیم اشغالگر قدس حمایت می‌کند. از یک ظالم در برابر فلسطینی‌های مظلوم حمایت می‌کند. چگونه حق و حقوق مظلوم را به نفع رژیم غاصب نادیده می‌گیرد. چگونه از آل‌سعود در برابر یمن حمایت می‌کند. این حمایت‌ها سیاسی و همه‌جانبه است. طبیعی است ملتی همانند یمن که توکل بر خدا دارد، وقتی می‌بیند آمریکا این‌گونه از این جنایت‌های آل‌سعود حمایت می‌کند نسبت به این دولت بدگمان می‌شود. چرا امروز آمریکایی‌ها در جامعه عراق منفور هستند؟ چون مردم عراق می‌دانند سران ایالات متحده بدعهد هستند و بر خلاف توافقات خود از داعش ظالم حمایت می‌کنند.

ششم یکی از دلایل این است که آمریکایی‌ها هر تجاوزی را مجاز می‌شمارند. نکته دیگر که در ناکامی آمریکایی‌ها موثر است، این است که امام(ره) و انقلاب ما حقیقت آمریکا را به ملت‌ها نشان داد. ابهت آمریکا شکسته شد. ملت‌ها از انقلاب ایران الگو گرفتند.

دلایل ناکامی‌ها را فرمودید، دلایل کامیابی ایران و عواملی که باعث شده به تعبیر رهبر انقلاب ما بتوانیم خواسته‌های خود را محقق کنیم را چه می‌دانید؟

جمهوری اسلامی ایران امروز به‌عنوان یک بازیگر قدرتمند در صحنه تحولات منطقه ایفای نقش می‌کند و هر روز قلوب اکثر ملت‌ها با ایران همراه می‌شود اگر به جامعه عراق و یمن امروز نگاه کنید اقبال عمومی نسبت به جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی کاملا ملموس و عینی است.

برخی از دلایل اینهاست که   مساله اول  اینکه جمهوری اسلامی ایران منافع خود را با مصالح اسلامی هماهنگ کرده است و این‌گونه نیست که مصالح ملی ما با مصالح اسلامی در تقابل باشد. جمهوری اسلامی مصالح امت اسلامی را با منافع ملی خود یکی گرفته است. اگر بحرانی در سوریه پیش می‌آید جوانان رشید ایران به آنجا می‌روند و با دشمن اسلام می‌جنگند. منافع با مصالح یکی است.

مساله دوم به سیاست‌های جمهوری اسلامی بازمی‌گردد که دفاع از مظلوم در برابر ظالم و مقابله با استکبار است. در تمام این 39 سال جمهوری اسلامی ایران در حمایت از محرومان در مقابل متجاوزان با جان و مال خود در کنار این ملت‌ها ایستاد.

این فرق دارد با اینکه ملت‌ها ببینند آمریکا به دشمن آنها سلاح می‌دهد یا از آنها حمایت می‌کند. جمهوری اسلامی حمایت از جان و مال و ناموس و تمامیت ارضی آن کشورها را به مثابه منافع خود می‌داند. یعنی با مردم کشورهای منطقه هم‌نوا شد. در یک جبهه با دشمنان آن ملت‌ها جنگید. منافع و نگاه جمهوری اسلامی مطابق با منافع ملت‌ها و کشورهاست. جمهوری اسلامی خود را شریک درد و غم ملت‌ها دانست و در شادی و غم آنها شرکت کرد و از تمامیت ارضی و استقلال کشورها دفاع و حمایت کرد.


جمهوری اسلامی هر جا وارد شد در جهت مصالح ملت‌ها و مصالح اسلامی بود و همزمان از منافع ملی خود هم حمایت کرد. اگر در سوریه وارد نمی‌شد تا با دشمن بجنگد امروز باید در داخل شهرهای خود با دشمن می‌جنگیدیم. اینها در تقابل با یکدیگر نیست. امروز کشورهای اسلامی و جهان از دشمن واحدی برخوردار هستند. مثلث زور و استکبار و صهیونیسم در مقابل جبهه مقاومت و جهان اسلام صف‌آرایی کرده است. بنابراین جمهوری اسلامی در این صف در مقابل استکبار کنار جبهه مقاومت و مردم منطقه کار می‌کند و از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آنها حمایت می‌کند.  این نکته را هم اشاره کنم که یکی از ویژگی‌های جمهوری اسلامی این است که همان‌طور که اجازه نمی‌دهد در امور داخلی خود دخالتی کنند همین‌گونه اصل عدم مداخله در امور دیگران را نیز سرلوحه کار خود قرار داده و حضور ما در عراق و سوریه در چارچوب توافقاتی است که با دولت‌های این کشورها صورت گرفته است اما در مقابل، آمریکایی‌ها متجاوز هستند و حاکمیت نسبی ملت‌ها را نقض می‌کنند. نمونه این را می‌بینید که در شمال سوریه اقدام به آموزش دادن تروریست‌ها کردند و جریانات جدیدی را تشکیل می‌دهند. همان‌طور که داعش را تقویت و راهی کشورهای بحران‌زده همانند افغانستان می‌کنند. در شمال سوریه و عراق فضاهای غیرقانونی نظامی ایجاد می‌کنند. جمهوری اسلامی با مداخله‌گری مخالف است و سیاست عدم مداخله در امور دیگری را به‌عنوان اصل در سیاست خود می‌داند.

با چنین رویکردی و با توجه به اینکه ملت‌های منطقه شاهد بودند که ایران برای حمایت از آنها وارد میدان شد اما در نقطه مقابل آمریکایی‌ها تجاوز و مداخله و حمایت از متجاوزان کردند، طبیعی است جمهوری اسلامی توانسته بر جان و قلوب ملت‌ها تاثیر بگذارد. این واقعیتی است که امروز شاهد آن هستیم و بر این اساس اذعان دارند اگر کوچک‌ترین خللی در جمهوری اسلامی ایجاد شود باعث رنجش کشورهای منطقه می‌شود و این به دلیل این است که جمهوری اسلامی را حامی خود می‌دانند.

آنها می‌دانند اگر این کشور و نظام از بین برود بر مصالح آن کشورها تاثیرگذار است. وقتی اهداف و راهبردهای آمریکا را در کشورهای منطقه و جهان اسلام مقایسه می‌کنید روشن می‌شود که چرا آمریکا ناکام شد و جمهوری اسلامی توانست در سایه راهبردهای رهبری توفیقاتی در سطح منطقه و قلوب منطقه به دست آورد.

گفته می‌شود اینکه یک جنگنده اسرائیلی توسط ارتش سوریه مورد هدف قرار گرفته در سه دهه اخیر بی‌سابقه بوده. در حقیقت اینکه رژیم صهیونیستی به مناطقی در سوریه حمله کند امر جدیدی نیست اما اینکه پدافند موشکی مقاومت، جنگنده صهیونیستی را منهدم کند کاملا جدید است. به لحاظ راهبردی از نگاه شما پیام این موضوع چیست؟

هفت سال جنگ و تجاوز و جنگ نیابتی توسط آمریکا و صهیونیسم علیه دولت و ملت سوریه تحمیل شد. نتیجه این هفت سال این شد که نظام سیاسی حاکم بر سوریه هم توانست بر تروریسم غلبه یابد و هم توانست حاکمیت ملی خود را بر کل منطقه تسری دهد. امروز جبهه صهیونیسم به‌ویژه رژیم اشغالگر قدس با شکست‌های پی‌درپی مواجه شده. امروز شاهد هستند این سلطه‌ها جواب نداده است.

بر همین اساس امروز اینها حرکت جدیدی را در صحنه سوریه شروع کردند از جمله اینکه در منطقه شمال سوریه شروع به شکل‌دهی جریان جدیدی کردند تا بتوانند حضور خود را در داخل سوریه تثبیت کنند و موضوع تجزیه را دنبال کنند. همین‌طور امروز شاهد هستید یکی از مسائلی که رژیم اشغالگر قدس مطرح می‌کند تمرکز بر این موضوع است که حضور جمهوری اسلامی ایران حضوری خطرناک است. این اقدامات در حقیقت ردگم‌کردن از شکست‌هایی است که اینها در سوریه داشتند و ناشی از سیاست‌های غلط آنها بود. از طرف دیگر در طول این چند سال سوریه توانسته است هم در برابر تجاوز‌هایی که تروریست‌ها و حامیان تروریسم انجام دادند ایستادگی کند و هم امروز به سطح قابل قبولی از پدافند هوایی دست یابد. این تجربه چند سال مقاومت بود. حرکت رژیم اشغالگر قدس یک حرکت دشمنانه و تجاوزکارانه است و دولت سوریه بارها این را اعلام کرد که هرگونه اقدام متجاوزانه را پاسخ خواهیم داد. امروز شرایط سوریه طوری است که می‌تواند از لحاظ پدافند به این تجاوزگری‌ها پاسخ بدهد. اگر چه ضربات هوایی رژیم سوریه همزمان با اقدامات سوء آمریکایی‌هاست. اقدام سوریه به مثابه این است که امروز در دفاع از خود به سطحی رسیده‌اند که همزمان می‌توانند هم با متجاوزی که از زمین حمله می‌کند بجنگند و هم پاسخ تجاوز هوایی را بدهند. این توفیقاتی است که در عرصه مقاومت برای سوریه به دست آمده و بیانگر آن است که آمریکایی‌ها در این هفت سال ناکام ماندند. اگر اسرائیل بخواهد این روند را ادامه دهد حتما شکست خواهد خورد و با این سقوط هواپیما تجدید‌نظری در رفتار اسرائیل در سوریه را شاهد خواهیم بود.

نقش ایران در شکل‌گیری این توفیقات و رسیدن دولت و ارتش سوریه به چنین سطحی از خودباوری چه بود؟

جمهوری اسلامی ایران در کمک به جبهه مقاومت و در کمک به ساخت ارتش حرفه‌ای و ملی نقشی بی‌بدیل دارد. ایران اعلام کرده است که با هرگونه طرح‌های خارجی براندازانه که به صورت غیرقانونی و نامشروع باشد مخالف است و در کنار ملت‌های قانونی و دموکراتیک خواهد بود. جمهوری اسلامی در کمک به ساخت بسیج و نیروهای حشدالشعبی و کمک به جبهه مقاومت و ارتش ملی تلاش کرده و در این زمینه ارتش سوریه هم بی‌بهره نبوده است. البته در این مساله طبیعی است رابطه دفاعی و امنیتی بین سوریه و فدراسیون روسیه هم وجود دارد.

با توجه به اتفاقات اخیر پیش‌بینی شما از آینده تحولات منطقه چیست؟ برخی معتقدند این درگیری منطقه را ناامن خواهد ساخت و احتمالا به جنگی فراگیر در منطقه منتهی خواهد شد. در مقابل، گروهی دیگر هم قائل به آنند که اسرائیل در خواهد یافت که دوران بزن و در رو تمام شده و هراقدامی عکس‌العمل متناسب را از سوی محور مقاومت درپی خواهد داشت. ارزیابی شما چیست؟

در منطقه غرب آسیا که مرکز تحولات است به صورت مشخص دو جبهه در تقابل با یکدیگر قرار دارند. یک جبهه متشکل از استکبار و صهیونیسم با محوریت آمریکا و جبهه مقابل، جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران است. در طول چند سال گذشته اگر نقطه عطف را اشغال نظامی افغانستان توسط آمریکا در نظر بگیریم این دو جبهه در مقابل هم صف‌آرایی جدی‌ای داشتند و در این تقابل جبهه مقاومت از توفیقات خوبی برخوردار بود اگرچه در جاهایی ضرباتی هم به آن وارد شده است. برآیند این تقابل قطعا به نفع جبهه مقاومت خواهد بود.

 مساله سوریه یکی از این اقداماتی است که مقاومت در برابر تجاوز داشته است. به اعتقاد بنده تبدیل شدن این غائله به یک جنگ تمام‌عیار دور از ذهن به نظر می‌رسد. من فکر می‌کنم اساسا شرایط آمریکا و اسرائیل به‌گونه‌ای نیست که وارد جنگی این چنین شوند. البته جنگ‌های نیابتی علیه ملت‌ها و محور مقاومت همچنان توسط آنها دنبال می‌شود. اما در نهایت اتکای ملت‌ها به خدا و محور مقاومت عامل توفیقاتی است که درآینده هم شاهد آن خواهیم بود.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها