گزارش ویژه تسنیم | باکو و ادعای «اراضی تاریخی آذربایجان»
ما نباید اراضی تاریخیمان را فراموش کنیم و فراموش هم نمیکنیم. این باید جهتگیری فعالیتهای آیندهمان باشد. همچنانکه اکنون نیز ما در همین جهت کار میکنیم. خاننشین «ایروان»، «زنگزور» و «گویچه» اراضی تاریخی ما هستند . . .
به گزارش گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیم، «باید نسل جوان و دنیا نیز این را بداند. من خوشحالم که اکنون آثار علمی وزین، فیلمها و نمایشگاهها درباره تاریخ اراضی همیشگی ما خلق میشوند. ما باید در سالهای آتی در این جهت فعال باشیم و در مکانهای مختلف دنیا ، نمایشگاه و مراسم معرفی برگزار کنیم. زیرا، «ایروان» سرزمین تاریخی ماست و ما آذربایجانیها باید به این اراضی تاریخی بازگردیم. این هدف سیاسی و استراتژیک ماست و ما به تدریج به این هدف باید نزدیک شویم.»
شاید در نگاه نخست با توجه به واقعیات تاریخی این طور تصور شود که جملات فوق را یکی از مورخان یا روزنامهنگاران تاریخ پژوه ایرانی، به استناد حقایق تاریخی قرون گذشته در یکی از کتب یا مقالات خود در حسرت از دست رفتن اراضی تاریخی ایران در قفقاز براثر جنگهای ایران و روس و معاهدات ننگین گلستان و ترکمانچای به رشته تحریر درآورده است. اما، واقعیت این است که جملات فوق را «الهام علیاف»، رئیسجمهور آذربایجان در نشست سراسری حزب "آذربایجان نوین" در باکو که برای اعلام نامزدی وی در انتخابات زودهنگام "جمهوری آذربایجان" برگزار شده بود، به زبان آورد. در ابتدا، مقامات جمهوری آذربایجان تصور میکردند به علت بیان دائمی این قبیل جملات از زبان مقامات باکویی و تکراری و روزمره شدن آن و عادت کردن گوشها به شنیدن سخنان جاهطلبانه مقامات باکو، این بار نیز در خارج از کشور کسی واکنشی به الهام علی اف نشان نخواهد داد.
اما این بار، واکنشی از جانب ایروان به سخنان الهام علیاف نشان داده شد و ادوارد شارمازانوف، نایب رئیس مجلس ارمنستان گفت: «ظروف توخالی، صداهای بلندتری ایجاد میکنند!». شارمازانوف همچنین با توجه به تأکیدی که مقامات باکو بر تُرکی نشان دادن ریشههای قومی و نژادی خود دارند، گفت: «اگر الهام علیاف اراضی تاریخی خود را میخواهد، میتواند به آسیای مرکزی کوچ کند.»
در پی انتقادات دیگری که مقامات و رسانههای ارمنستانی از ادعاهای ارضی الهام علیاف درخصوص شهر ایروان و سایر مناطق ارمنستان مطرح کردند، «ماریا زاخاروا»، سخنگوی نکتهسنج وزارت امور خارجه روسیه نیز در پاسخ به سوالات خبرنگاران در مسکو ناگزیر به اظهارنظر درباره سخنان الهام علیاف شد و در یک کلام گفت: «ما درباره مناسبات وخیم جمهوری آذربایجان با ارمنستان به خوبی مطلع هستیم. این دیدگاهها (سخنان الهام علی اف) به کاهش وخامت کمکی نمیکند.»
همین یک کلام و اشاره ملایم خانم «زاخاروا» کافی بود تا باکو را به توضیح رسمی درباره سخنان علیاف وادار کند. به نحوی که «حکمت حاجیاف» ، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در توضیح رسمی یا ابراز ندامت دیپلماتیک از سخنان رئیس حکومت باکو گفت: «الهام علیاف، رئیسجمهوری در پنجمین گردهمایی سراسری حزب «ینی آذربایجان»، نه درباره بازگرداندن "اراضی تاریخی آذربایجان"، بلکه درباره بازگشت آذربایجانیها به "اراضی تاریخی" خود سخن گفته است. سخنرانی رئیسجمهوری آذربایجان به زبانهای مختلف از جمله به زبان روسی ترجمه شده و از رسانههای گروهی منتشر شده است. اینکه در مراحل مختلف تاریخ، از جمله در اواخر دهه 1980 آذربایجانیها به طور دستهجمعی به زور از ارمنستان اخراج شدهاند و میراث مادی و فرهنگی متعلق به ملت آذربایجان در اراضی ارمنستان غارت و نابود میشود، با اسناد و مدارک به اثبات رسیده است. در مجموع، بازگشت مسالمتآمیز ملت آذربایجان به اراضی تاریخی خود چرا باید کسی را ناراحت کند؟ »
احتمالا توضیح رسمی یا ابراز ندامت دیپلماتیک وزارت خارجه جمهوری آذربایجان درباره سخنان ناپخته رئیس جمهوری آذربایجان درباره «اراضی تاریخی»، باز هم سبب پایان یا کاهش مباحث درباره این قبیل ادعاهای باکو خواهد شد و تا مدتی موضوع را در سطوح علنی سیاسی و دیپلماتیک به فراموشی خواهد سپرد. اما، واقعیت آن است که ایدئولوگهای باکو نظیر «رامیز مهدیاف»، رئیس دستگاه ریاست جمهوری آذربایجان و «یعقوب محمودوف» مدیر «مؤسسه تاریخ» آکادمی ملی علوم این جمهوری بر این باورند که اگر این قبیل توبهها حقیقی باشد، نتیجهاش مرگ خواهد بود. به همین علت، نمیتوان انتظار این را داشت که انتشار مطالب تحریف آمیز و ادعاهای ارضی درباره «اراضی تاریخی» در سخنرانیهای مقامات باکو و کتب درسی و مقالات روزنامهها و نشریات و سایتهای اینترنتی و برنامههای تلویزیونی به راحتی حذف شود و جای خود را به بیان واقعیات بدهد.
به ویژه از زمان فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای برجای مانده در ویرانه به جای مانده از این فروپاشی، هیئتهای حاکمه جمهوری آذربایجان در تحریف تاریخ و طرح ادعاهای جاه طلبانه سرآمد تمام این جمهوریهای پانزدهگانه بودهاند. کودکان در این جمهوری از بدو تولد یا دستکم از کودکستان ناگزیرند ساخته و پرداختههای ذهن دست اندرکاران و "تاریخ نویسان" مراکز فکری نظیر «مؤسسه تاریخ» آکادمی ملی علوم و «مؤسسه زبانشناسی» این "آکادمی" را بیاموزند و این روند همانطور که الهام علی اف،رئیسجمهوری آذربایجان نیز در گردهمایی سراسری حزب آذربایجان نوین برآن تاکید کرد، سال به سال تشدید نیز میشود و جهتگیری حکومت جمهوری آذربایجان ، تداوم و تشدید ادعاها درباره "ارضی تاریخی" است. ساده انگاری خواهد بود اگر تصور شود که ادعاهای مقامات باکو درباره «اراضی تاریخی» صرفا متوجه ارمنستان است.
برای کسی اطالاعات بیشار در این زمینه مطالعه کتاب زیر پیشنهاد میشود
واقعیت این است که باکو از موضع انفعال و تدافع و به خاطر زنده نگه داشتن بحران قراباغ، در مقابل ارمنستان ادعای ارضی مطرح میکند و توضیح سریع و ندامتگونه وزارت خارجه جمهوری آذربایجان بلافاصله پس از انتقاد ملایم سخنگوی وزارت خارجه روسیه از سخنان الهام علیاف، نشان داد که باکو حد و حدود سیاسی خود را در منطقه قفقاز فقط در مقابل روسیه رعایت میکند. اما باکو در طرح ادعاهای تاریخی و ارضی در حوزههایی که روسیه متعرض به آن نباشد، حد و حدودی برای خود نمیشناسد. اندکی قبل از مباحثی که ادعای ارضی الهام علیاف درباره «ایروان و زنگزور و گویچه» آفرید، همین شخص در پیامهایی به مناسبت 31 دسامبر، یعنی روزی که باکو آن را « روز همبستگی آذریهای دنیا» اعلام کرده و در این روز ادعای سیادت بر آذریهای جهان را مطرح میکند، ادعاهای مشابهی را با جملاتی دیگر و البته در جهتگیری نیمه آشکار علیه ایران نیز بیان کرده بود کهمتاسفانه در ایران نه سیاستمداری همچون «شارمازانوف» پیدا شد که دستکم به طنز و تمسخر پاسخی به الهام علیاف بدهد و نه «ماریا زاخاروا» در روسیه از آن ادعاهای 31 دسامبری الهام علیاف دلگیر شد که وزارت خارجه باکو به خاطر آن اظهار ندامت دیپلماتیک کند.
الهام علی اف در پیام 31 دسامبر خود نوشت: «هم وطنان عزیز! همنژادان محترم! در آستانه31 دسامبر، روز همبستگی آذربایجانیهای دنیا که تجسم احساسات نجیبی همچون وحدت ملی و محبت به وطن است، به تک تک شما سلام میگویم و آرزوهای خوشم را تقدیم میکنم. پیوند تمام همنژادانمان که قلوبشان همواره با محبت به وطن مادرزادی میتپد، با ارزشهای ملی - معنوی و تحکیم هرچه بیشتر روابطشان با (جمهوری) آذربایجان، همواره در مرکز توجه دولت قرار دارد. تدابیر مستمری که بر پایه تفکر «آذربایجانگرایی» ارائه شده از طرف حیدرعلی اف، «رهبر عموم ملت» استوار است، سبب سازماندهی تنگاتنگتر هم وطنان ساکن خارج شده است و نقش سازمانهای دیاسپورا در توسعه مناسبات مفید کشورمان با دولتهای جهان، خیلی تقویت شده است...... ما برای دستیابی به مقاصدی که برای توسعه همه جانبه وطنمان پیش روی خود قرار داده ایم، با عزم جدی در تلاش هستیم. در زمینه توسعه مناسبات بین المللی کشورمان، تبلیغ فرهنگ کهن و غنی آذربایجان و جلوگیری از اعمال خرابکارانه علیه (جمهوری) آذربایجان، وظایف مهمی به عهده سازمانهای دیاسپورا نیز است. به همین خاطر، هموطنان ساکن خارج برای دفاع از منافع ملیمان، باید حول محور «آذربایجان گرایی» متحد شوند.»
پیش از الهام علیاف نیز ، مجلس باکو در پیامی صریحتر، همان جاهطلبیها و نگاه ابزاری باکو به آذریهای دیگر کشورها را که حکومت جمهوری آذربایجان با الگوگیری عجیب و غریب و ناشیانه از مفهوم دیاسپورا در صهیونیسم، آنها را «دیاسپورای جمهوری آذربایجان» میداند، نوشته بود : «26 سال قبل، به ابتکار حیدر علی اف، پیشوای بزرگ ، نقطه آغاز و محل استنادِ تحقق تفکر آذربایجانگرایی در راستای پایهگذاری «جنبش یکپارچگی و محور وحدت ملی» که سالهای طولانی در حسرتش به سر میبریم، تعیین شد. این جنبش بعدها به طور گستردهای گسترش یافت و کمک به توسعه روابط با آذربایجانیهای دنیا و تقویت پیوندهای تاریخی هم تبارانمان با وطن تاریخی و شکلگیری سازمانهای دیاسپورا در کشورهای خارجی، به بخشی تفکیک ناپذیر از سیاست دولتی جمهوری آذربایجان تبدیل شد. از سال 2001 ، برگزاری گردهمایی سراسری آذربایجانیهای دنیا و ایجاد کمیته جداگانهای برای امور آذربایجانیهای ساکن خارج، به سازماندهی ملتمان به عنوان نیرویی متشکل که نقشی مهم در تاریخ بازی میکند و به خاطر جمعیتش و هم به خاطر ظرفیت فکریاش از جمله ملتهای بزرگ دنیاست، تحرکی نیرومند بخشید. دهها میلیون هم تبارانمان که در روند تاریخ و قسمت سرنوشت در کشورهای مختلف پراکنده شدهاند، ضرورت دستیابی به وحدت ملی و همبستگی را امروز روشن تر درک میکنند. آنها به خوبی درک میکنند که "آذربایجان بزرگ" و قدرتمند، باید بر پایه تمامیت ملی - معنوی برقرار شود.»
تردیدی نیست که هیئت حاکمه باکو در سال جاری بر حجم این قبیل مطالب خواهد افزود زیرا به فرمان الهام علیاف، به مناسبت یکصدمین سال تاسیس «جمهوری دموکراتیک آذربایجان» به ریاست محمدامین رسول زاده، عامل انگلیس و ترکیه در قفقاز در سال 1918، سال 2018، «سال جمهوری خلق آذربایجان» در جمهوری آذربایجان نامگذاری شده و ویژه برنامهها و همایشهای فراوانی برای این سال تدارک دیده شده است که بنابر اعلام مسئولان «موسسه تاریخ» آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان با مشارکت سفارتخانههای ترکیه ،رژیم اسرائیل، مصر (!) و احتمالا سایر رژیمهای عربی و غیرعربی که نگاه چندان درستی به ایران ندارند، برگزار خواهند شد.
این ویژه برنامههای «سال جمهوری خلق آذربایجان» بازار پررونقی برای بیان مطالب تحریفآمیز و ادعاهای جاهطلبانه خواهد بود. تحریف تاریخ و طرح ادعاهای جاه طلبانه باکو در خصوص آذریها و تحریکات قومی دائمی باکو قطعا اهمیت و تأثیری به مراتب بیشتر از ادعاهای ارضی اخیر الهام علیاف درباره ایروان و زنگزور دارد و نیازمند پیگیری سیاسی - دیپلماتیک، رسانهای و حتی حقوقی است.
اینکه در جمهوری آذربایجان سال به سال بر محتواهایی که نگاه منفی و مدعیانه درباره ایران تولید میکند، افزوده میشود، مورد غفلت قرار گیرد، می تواند تبعاتی درپی داشته باشد که ممکن است جبران آن سال ها به طول بکشد زیرا مهار نشدن به موقع مطامع سیاسی به ویژه اوهام و مطامعی که سیاستمداران تازه به دوران رسیده دچار آنها میشوند، از ظرفیت بحران زایی بالایی برخوردار هستند. از این رو، علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
انتهای پیام/