سازمانهای جاسوسی چگونه راه نفوذ را مییابند
طی نزدیک به ۴۰ سال از پیروزی نظام جمهوری اسلامی ایران دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی همواره به دنبال هدف قراردادن ارکان نظام بودهاند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، سالهاست نظام جمهوری اسلامی ایران درگیر نبرد اطلاعاتی با کشورهای متخاصم در جبهههای گوناگون است. از همان زمان که نظام جمهوری اسلامی ایران به پیروزی رسید، ضربه به ارکان نظام یکی از مهمترین دستورکارهای کشورهای غربی بوده است، به عنوان مثال اسناد منتشر شده پس از سقوط سفارت امریکا نشان داد که این کشور ارتباطات گوناگونی را با نهادهای گوناگون و اشخاص مختلف برقرار کرده و به دنبال توطئه علیه انقلاب اسلامی بوده است. شاید یکی از مهمترین مصادیق این اتفاق کودتای نقاب برای بمباران مراکز حساس ایران بود که البته با هوشیاری نهادهای اطلاعاتی به جایی نرسید و سرکوب شد. حالا و پس از گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی عمق و ابعاد توطئههای جاسوسی به شدت گسترش پیدا کرده و نمونههای فراوانی را میتوان در این باره ذکر کرد. فشارهای سنگین علیه ایران در دوران فعالیتهای هستهای صلح آمیز ایران، ترور دانشمندان هستهای ایران و فشار سنگین علیه فعالیتهای اقتصادی کشورمان از جمله صدور نفت بخشی از این فعالیتها بوده است. اخیراً نیز پرونده کاووس سیدامامی جنجالهای فراوانی را برانگیخته است. با این حال سؤال اصلی این است که محور اصلی توطئه سازمانهای جاسوسی چگونه است.
سازمانهای جاسوسی چه میکنند؟
واقعیت این است که ابزار اصلی هر سازمان جاسوسی برای هدف قرار حریف خود جمعآوری اطلاعات است. بدون جمعآوری اطلاعات امکان هیچ گونه عملیات جاسوسی وجود ندارد. جمعآوری اطلاعات از طریق راههای گوناگونی انجام میشود که اغلب دسته بندی آنها غیر ممکن است، با این حال در یک نگاه کلی میتوان چند دسته بندی کلی را برای جمعآوری اطلاعات قائل شد. اطلاعات حاصل از جمعآوری منابع آشکار: اخبار قابل دسترسی برای عموم که در اشکال الکترونیکی یا چاپی منتشر میشود، نظیر رادیو، تلویزیون، روزنامه ها، مجلات، اینترنت، پایگاه دادههای تجاری، فیلم ها، تصاویر گرافیکی و نقاشی. منابع آشکار از نظر کمیت، منبع اصلی اخبار به شمار میرود. تخمین زده میشود، بیشتر سازمانهای اطلاعاتی چند منبعی در حال حاضر بیش از 80 تا 85 درصد اخبار خود را از منابع آشکار به دست میآورند، از همین رو است که تلاش سرویسهای اطلاعاتی برای نفوذ در بین خبرنگاران و اعضای رسانهها بسیار وسیع و دنبالهدار است، به عنوان مثال در دهه 70 شواهد روشنی وجود داشت که برخی از روزنامه نگاران در حال همکاری با برخی طرفهای خارجی هستند.
همچنین در سالهای اخیر بارها اتهاماتی به برخی روزنامه نگاران وارد شده که بعدها مشخص شده اغلب آن با هدف انجام پروژههای تحقیقاتی انجام میشود. دسته دوم اطلاعات حاصل از جمعآوری انسانی است. اطلاعات به دست آمده از طریق جمعآوری اخبار که توسط منابع انسانی حاصل میشود. در این روش، دو نقش حائز اهمیت است: مأمور اطلاعاتی یا هادی که کارمند سازمان اطلاعاتی است و یک منبع که اطلاعات خود را از طریق هادی در اختیار سازمان اطلاعاتی قرار میدهد. دسته سوم اطلاعات حاصل از جمعآوری دادههای فضای زمین است. برای مثال میتوان به اطلاعات تصویربرداری شده از فضای بالای زمین و شامل اطلاعات تصویربرداری ماهواره اشاره کرد. هم اکنون آژانس اطلاعات جاسوسی امریکا نزدیک به 180 ماهواره برای بررسی اطلاعات دارد که برخی از آنها مستقیماً روی ایران متمرکز شدهاند.
دسته چهارم اطلاعات حاصل از جمعآوری علائم میباشد شامل اخبار جمعآوری شده از دادههای انتقالی (به طور کلی شنود) همچون اطلاعات ارتباطی، اطلاعات الکترونیکی و اطلاعات علائم تجهیزات خارجی.
دسته پنجم نیز شامل اطلاعات اندازهگیری و تعیین کیفیت است. در این میان اطلاعات جمعآوری شده توسط منابع انسانی از اهمیت حیاتی برخوردار است. اغلب حساسترین اطلاعات توسط سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی توسط منابع انسانی جمعآوری میشوند. برای جذب منابع انسانی راههای گوناگونی وجود دارد. آشنایی با این روشها میتواند نشان بدهد راههای نفوذ تا چه اندازه میتواند متنوع باشد.
پوشش سازمانهای جاسوسی برای جذب افراد چیست
مهمترین ابزار برای جذب افراد پوشش است. پوشش مستقیماً با امنیت عملیاتی ارتباط دارد چون از طریق آن کاری میکنیم که عملیات سری، اقدامی معمولی با هدفهای قانونی به نظر آید. ممکن است که بنیادی برای مکانیسم مخفی تأمین بودجه به کار رود یا یک شرکت کشتیرانی ممکن است پوششی برای عملیات دریایی باشد. یکی از مهمترین پوششها برای جذب جاسوس همکاریهای فنی و علمی است. این همکاری بین کشورها موجب ارتباط بیشتر اتباع کشورهای مختلف میشود و از آنجا که این نوع همکاریها از قداست ویژهای برخوردارند، میتوانند ابزار و روش مناسبی جهت انحراف افکار مردم از فعالیتهای پشت پرده باشند. تأسیس انجمنهای آموزشی، ارائه بورسیههای تحصیلی و برگزاری همایشهای علمی از سوی قدرتهای بزرگ عمدتاً به منظور تأمین هدف فوق است.
جذب دانشگاهیان به عنوان جاسوس
شناسایی افراد توسط سازمانهای اطلاعاتی از بین دانشگاهیان موضوع تازهای نیست. در طول تاریخ جاسوسی موارد زیادی دیده شده که دستگاههای جاسوسی با زیر نفوذ قرار دادن جمعهای دانشجویی، برای آینده خود، اشخاصی را شناسایی میکنند و انتظار دارند این افراد به جاسوسانی کارآمد تبدیل شوند. معروفترین جاسوسان دانشگاهی را سرویس اطلاعات خارجی ک. گ. ب در دانشگاه معروف کمبریج لندن پرورش داده بود که سالها پس از جنگ، خاطرات آنها در کتابی به نام «پنج دوست کمبریجی من» توسط کنترل کننده این اشخاص به نام یوری مودین منتشر شد.
جذب افراد در قالب بورسیههای تحصیلی
سازمانهای جاسوسی در پوشش دانشگاههای مشهور جهان برای برخی استادان و دانشجویان دعوتنامه ارسال کرده و اعلام میکنند که به آنها بورسیه یا فرصت مطالعاتی میدهند و همه هزینههای مسافرت و اقامت را تأمین میکنند یا اینکه از میان افرادی که خودشان داوطلب بورسیه یا فرصت مطالعاتی شدهاند، افراد مورد نیاز خود را انتخاب میکنند.
پس از شناسایی افراد، سازمانهای جاسوسی در پوشش دانشگاهها و مراکز پژوهشی به افراد مورد نظر پیشنهاد همکاری و اجرای پژوهشهای علمی مشترک میدهند. این پژوهشهای علمی میتواند در قالب پایاننامه یا رساله باشد. پس از همکاری ناآگاهانه فرد با سازمان مذکور و دریافت حق الزحمه یا تسهیلات، سازمانهای جاسوسی به تدریج اهداف اصلی خود را آشکار کرده و به فرد اینگونه القا میکنند که به کشور خود خیانت کرده است. در این حالت، فرد موردنظر از ترس لو رفتن در کشور خود و مجازات، ادامه همکاری با سازمانهای جاسوسی را کمخطرتر ارزیابی میکند و به این طریق در دام سازمانهای جاسوسی گرفتار میشود.
همکاری تجاری
با گسترش صنعت و پیشرفت تولید و تبادل کالا، همکاریهای اقتصادی از مرز کشورها گذشته است و شرکتهای صنعتی و تجاری بینالمللی به وجود آمدهاند. حضور هیئتهای تجاری و صنعتی در کشورهای بیگانه نیز امری عادی و معمولی شده است و مردم حضور افراد خارجی را با عناوین اقتصادی در کشورشان پذیرا شدهاند. این موضوع شبکههای جاسوسی را به این اندیشه رهنمون کرده که از عناوین اقتصادی جهت پوشش جاسوسی خود سود جویند. سازمانهای جاسوسی علاوه بر استفاده از هیئتهای اقتصادی برای جمعآوری اطلاعات، مأموران خود را نیز با عناوین اقتصادی به کشورهای هدف گسیل میدارند.
وقتی نمیتوان از روی چهره فرد قضاوت کرد
نگاهی به روشهای گوناگون مطرح شده نشان میدهد گرفتار شدن کاووس سیدامامی در چنبره حلقههای جاسوسی چندان اتفاق عجیبی نیست. در حقیقت تمام افراد و نخبگان به نوعی در خطر گرفتار شدن در چنبره چنین سازمان هایی هستند، از این رو شاید قضاوت در مورد اتهام یک فرد تنها با اتکا به سوابق فردی امری معقول نباشد و باید با تأمل بیشتری با چنین پرونده هایی برخورد شود.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/