هنر فقهی امام خمینی در فقه هنریاش؛ به پاس نمایش«آبی مایل به صورتی»
اگر فتوای امام خمینی مبنی بر مجوز تغییر جنسیت نبود اصلاً امکان نداشت که عمل تغییر جنسیت انجام شود. الان پزشکی قانونی وقتی جواز تغییر جنسیت را صادر میکند به فتوای امام خمینی استناد میکند و اگر این فتوا وجود نداشت مشکل این افراد همچنان پابرجا بود.
باشگاه خبرنگاران پویا - حجت الاسلام دکتر محمدمهدی بهداروند
یک وجود دوجنسهها در میان مردم جامعه واقعیتی غیرقابلانکار است. باید بدانیم آنها نه منحرف و فاسد هستند و نه بیمار روانی! آنها فقط دچار سردرگمی در تعیین و تشخیص و بروز هویت جنسی خود هستند. به گزارش ایران ناز دوجنسیتیها نه روانپریشاند، نه فاسد و منحرف جنسی و نه مجرم؛ بلکه انسانهای بیدفاعی هستند که برای تعیین جنسیت واقعی خود از همان اوان کودکی دچار سردرگمی بودهاند، منزوی شدهاند و بعد از بلوغ هم نتوانستهاند با روانی که کاملاً در تضاد با جسم است، سازگار شده و به طوری طبیعی زندگی کنند.
پزشکان، تغییر جنسیت را درمانی برای بیماران جسمی مانند اشخاص خنثی و بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی میدانند. در واقع، علاوه بر اشخاص خنثی یا دوجنسی (هرمافرودیت)، افرادی نیز که از نظر ظاهری زن یا مرد هستند؛ اما از نظر روان و روح، به جنس مخالف تعلق دارند و به عنوان خنثیِ روانی یا تراجنسیتی (ترانس سکشوالیسم) شناخته میشوند، مشمول درمان با تغییر جنسیت قرار میگیرند. با توجه به آن که در جهان، تقریباً چهار تا شش نفر در هر صد هزار نفر، بیمار ترانس (تراجنسیتی) هستند و برای مثال در ایران، 28000 تا 48000 نفر در این زمره قرار میگیرند، اهمیت مسئله تغییر جنسیت مشخص میشود.
دو از صدر اسلام تاکنون، افرادی به صورت نادر به عنوان خنثی یا دوجنسی در جامعه زندگی میکردند و گاه از امامان شیعه (ع) در مورد کیفیت تعیین جنسیت، کیفیت نماز جماعت و غسل و... سؤال میشده است و به همین دلیل، مباحث فقهی این افراد در کتب فقهی علمای اسلام طرح شده است.
تغییر جنسیت یکی از مسائل جدیدی است که به صراحت در روایات ما نیامده است؛ البته در روایات ما بحث خنثی ها مطرح شده و از صدر اسلام، در زمان حضرت علی(ع) یا بعد از آن دوره ، افرادی را خنثی مینامیدند که امروزه دوجنسی یا هرمافرودیت نام گرفتهاند. اما در مورد ترانسکشوالها چیزی در روایات نداریم؛ البته بعضیها میگویند که آیه 119 سوره نسا به گونهای به بحث تغییر جنسیت مربوط میشود. در آن آیه خداوند به مردم جاهلیت اشاره میکند که خلقت خدا را تغییر میدادند و خدا آنها را مذمت میکند که چرا این کار را میکنید.
فقهای اهل سنت هم به این آیه استناد میکنند که به واسطه این آیه، تغییر جنسیت را حرام میدانند. در زمان جاهلیت رسم بود که اگر یک شتر یا گاو پنج بار بچه به دنیا میآورد میگفتند که این شتر مقدس است و کسی نباید سوار آن شده یا از گوشتش استفاده کند و برای نشان کردن او، گوش حیوان را میبریدند یا چشم حیوان را درمیآوردند برای اینکه به دیگران بگویند که این حیوان در راه بت ما وقف شده است. مفسرین ما در ذیل این آیه میگویند که این آیه ناظر به عمل این مردم بوده که در کار خلقت خدا دست میبردند؛ چون خداوند این گونه حیوانات را برای سواری و استفاده گوشت و دیگر منافع آن خلق کرده است. چرا خلقت خدا را تغییر میدهید و حلال خدا را به حرام تبدیل میکنید؟ این آیه قرآن ارتباطی به بحث تغییر جنسیت ندارد و فقهایی که تغییر جنسیت را جایز دانستهاند حتماً این آیه را خواندهاند و از این آیه حرمت تغییر جنسیت استفاده نکردهاند و اساساً این آیه شریفه ناظر به بحث تغییر جنسیت نیست.
سه با کمال تأسف فرهنگ عمومی ما، شناخت علمی و دقیقی درباره هیچ یک از گونههای اقلیت جنسی ندارد؛ بنابراین در مواجهه با گرایشهای جنسی خارج از عرف و تبیین این موارد به خَلط و آشفتگی دچار میشوند. معمولاً قضاوتهای نابجا و رفتارهای نامناسب و دون شأن و شخصیت انسانی که نسبت به این افراد روا میشوند، آنچنان دردناک هستند که به جای مرهم بودن بر درد این افراد، موجب بروز نابهنجاریها و آسیبهای عدیدهای میشوند که پیامدهای منفی و ناگوار آن، درنهایت دامنگیر تمامی احاد جامعه خواهد شد.
متأسفانه درک این پدیده برای برخی از تحصیل کردهها و حتی پزشکان هم بسیار سخت است؛ بنابراین پذیرش یکباره و بیچون و چرای این حقیقت تلخ و کنارآمدن با جنسیت جدید فرد از جانب خانواده و بستگان نزدیک تا اندازهای دور از انتظار است. معمولاً اطرافیان یک دوجنسی، کمتر این موضوع را درک میکنند، آنها نمیتوانند به یقین این مطلب برسند که مثلاً فرزند دخترشان با تمام ویژگیهای زنانهای که دارد باید به مرد شدن فکر کند، برای آنها غیرقابل درک و تحمل است که به عمل تغییر جنسیت فرزندشان رضایت بدهند و پس از جراحی هم، زنی از خانواده را از دست بدهند و مردی را بپذیرند که صرفاً حاصل یک عمل جراحی است.
معمولاً در بسیاری از جوامع، صحبت کردن درباره مسائل جنسی تابو و از مقوله محرّمات است. هر جامعه تعریف مشخصی از رفتار جنسیِ عرف و گرایشهای جنسی دارد. عموماً گرایشهای جنسی خارج از عرف مذموم تلقی میشوند و فرصتی نیز برای طرح بحث و بازشناسی این موضوع نیست، اهمیت بیتوجهی به این امر تا بدان جایی است که در برخی از جوامع برای سرپیچیکنندگان قوانین سختگیرانهای هم در نظر گرفته میشود. اگرچه گاه دیدگاه تسامحگرایانه هم وجود دارد؛ اما معمولاً گرایشهای جنسی نامتعارف، تهدیدکننده حیات و بقای بشر هستند که به بنیانافکنی خانواده و نهایتاً سبب تباهی و سقوط بشریت منجر میشوند.
چهار دوجنسیها معمولاً در انزوا به سر میبرند؛ زیرا در اجتماعاتی مانند خانواده، دوستان و آشنایان به عنوان فردی غیرعادی پنداشته شده و هرگز نمیتوانند جایگاه واقعی خود را کسب کنند. معمولا از اضطراب، افسردگی و خشونت رنج میبرند و نسبت به تغییر جنسیت خویش دلشمغولیهای ذهنی بسیار دارند تا آنجایی که عوامل فرهنگی و اجتماعی القا شده، هرگز باعث نمیشود آنها به جنس فعلی خود قانع شوند و از اندیشه تغییر آن منصرف گردند. رویای تغییر جنس را تنها به این امید در ذهنشان میپرورانند که از آن طریق بتوانند به آرامش روحی و روانی برسند و در گروه همجنس مطابق با جنسیت خود عضویت دائمی داشته باشند.
اهمیت تغییر جنس و تن دادن به جراحی های سخت، آنقدر زیاد است که اگر این کار صورت نگیرد، تعارض میان جنس و جنسیت آنها را تا بزهکاری، اعتیاد و نهایتا خودکشی پیش میراند. البته مخاطرات پیش از عمل تنها یک روی سکه است در دیگر روی آن باید از مشکلات بعد از جراحی دوجنسی ها هم سخن گفت. دشواریهای زندگی یک تراجنس، پس از عمل جراحی هم پایان نمیپذیرد.
برخی در جامعه ترانسکشوالها را در ردیف دوجنسیها و یا حتی همجنسبازان قرار میدهند! متأسفانه هنوز تفکیک علمی در جامعه صورت نگرفته است. تراجنسیتیها یا دوجنسی بودن، نوعی اختلال و اشکال آناتومیک است. یعنی در بدن فرد مبتلا، اندامهای جنسی هر دو جنس مؤنث و مذکر وجود دارد. مثلاً ممکن است دستگاه خارجی تناسلی شخص، مردانه باشد؛ اما ارگانهای زنانه مثل رحم و تخمدان نیز در بدن او به شکل ناقص وجود داشته باشد. چنین فردی دوجنسی قلمداد میشود؛ اما ترانسها کاملاً مرد و یا زن هستند و به جنس دیگر تغییر جنسیت میدهند و قوانین جنس جدید در مورد آنها اعمال میشود. مثلاً اگر مرد است و زن شده، میتواند با مردی ازدواج کند و حقوق جنسی که تغییر داده در مورد اول اعمال میشود. البته عملی که دوجنسهها انجام میدهند، تعیین جنسیت به جنس غالب است که آن هم بلا اشکال است. در واقع این عمل، به عنوان معالجه و خروج دوجنسیها از بلاتکلیفی جنسی است.
پنج بررسی احکام و آثار تغییر جنسیت در فقه و حقوق موضوعه از موضوعات نوینی است که پس از موضوعشناسی دقیق که نیاز به مطالعه در علم پزشکی دارد، باید مورد بحث قرار گرفته و مشروعیت یا عدم مشروعیت فقهی و حقوقی آن مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه در فقه اسلامی جنسیت، در بسیاری از احکام مانند نحوه پوشش، ازدواج، حدود، احکام ازدواج و ... مدخلیت دارد، بحث تغیر جنسیت دارای اهمیت و بحث فراونی است.
در فقه شیعه، «کارآمدی فقه» بدین معنا است که باید بتواند اهداف دین را در جامعه با توجه به منابع، شرایط و موانع به صورت حداکثری در جامعه پیاده کند. بدیهی است هرگاه فقه در این کار به توفیق دست یافت و توانست دینداری حدّاکثری به همراه رفاه و امنیّت و آسایش برای مردم به ارمغان آورد، آن وقت میتواند کارآمدی دین در اداره جامعه را عهدهدار شود؛ اما اگر به گونهای باشد که احکام رویکرد فراگیر در جامعه پیدا نکند و نتواند در قالب قوانین اجرایی نمایان شود، طبیعتاً کارآمدی خود را در عرصه اداره جامعه و کشور از دست خواهد داد.
حضرت امام خمینی(ره) بر همین اساس، مؤلفههای فقهی را بازخوانی کردند. به عنوان مثال در نصیحتی به اعضای شورای نگهبان میفرمایند: «شما در بررسی مقررات باید «زمان» و «مکان» را مدنظر قرار دهید، موضوعشناسی کنید و به عبارتی، «مصلحت» را در نظر داشته باشید به گونهای که فقه متهم به عدم اداره جامعه نشود. یکى از مسائل بسیار مهم در دنیاى پر آشوب کنونى نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریها است. حکومتْ فلسفه عملىِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلى و خارجى را تعیین مىکند. و این بحثهاى طلبگى مدارس، که در چهارچوب تئوریها است، نه تنها قابل حل نیست، که ما را به بنبستهایى مىکشاند که منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى میگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعى صورت نگیرد- و خدا آن روز را نیاورد- باید تمام سعى خودتان را بنمایید که خداى ناکرده اسلام در پیچ و خمهاى اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سیاسى، به عدم قدرت اداره جهان متهم نگردد.»1
از این رو، حضرت امام(ره) اهداف را به صورت حداکثری در جهان مدّ نظر قرار دادند و از آن سو، مصلحت و موضوعشناسی را به مثابه قواعد استنباط کارآمد در نظر گرفتند و میفرمایند: «مصلحت نظام از امور مهمهاى است که گاهى غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز مىگردد. امروز جهان اسلام، نظام جمهورى اسلامى ایران را تابلوى تمام نماى حل معضلات خویش مىدانند. مصلحت نظام مردم از امور مهمهاى است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلامِ پابرهنگان زمین را در زمانهاى دور و نزدیک زیر سؤال برد.»2
در سال 1343 مرحوم امام خمینی توسط شاه دستگیر و به ترکیه تبعید شدند که طی شش ماه تبعید، در شهر بورسا ساکن بودند. در این شهر کتاب تحریر الوسیله را در دوجلد نوشتند که در انتهای جلد دوم آن، بحث تغییر جنسیت و حدود 10 مسئله مربوط به آن را مطرح کردند و این مسائل آن قدر مبنایی طرح شده که هرکدام از آن ده مسأله، ارزش نوشتن یک پایاننامه را دارد.
سال 1347 کتاب تحریر الوسیله در نجف اشرف منتشر شد؛ اما از سال 1347 تا سال 1364 هیچ بحث علمی از سوی فقهای اسلام در این زمینه مطرح نبود . امام خمینی به عنوان مبتکر فقهی بحث تغییر جنسیت، در سال1343 کلید بحث را زدند و در سال 1364 قدم دوم را برداشتند.
سال 1364شمسی مردی به نام فریدون که مبتلا به بیماری تیاس بود، با پیگیریهای فراوان با امام ملاقات کرد که در آن جلسه به گفته خودش آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی رفسنجانی و عده دیگری از بزرگان هم حضور داشتند. آن مرد، بیماری خود را برای امام توضیح داد و درخواست کرد که امام مجوزی برای تغییر جنسیت به او بدهند که همان خانم مریم خاتون ملکآرای امروز است.
امام درفتوای دوم که در سال 1364 صادر شده (و من این فتوی را از خانم ملکآرا گرفتم) با صراحت میفرماید: «تغییر جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد اشکال شرعی ندارد. ان شاء الله در امان باشید و کسانی که شما ذکر کردید امید است مراعات حال شما را بکنند».
به دنبال آن فتوا، فریدون تغییر جنسیت داده و زن میشود و نام مریم را برای خود انتخاب کرده است.
شش امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله در مورد جواز عمل جراحی جهت تغییر جنسیت مینویسد:
- تغییر جنس دادن مرد به زن و بالعکس تغییر جنس زن به مرد، همچنین اقدام شخص خنثی به منظور ملحق شدن به یکی از دو جنس، ظاهراً حرام نیست. (رجوع شود به تحریرالوسیله، ج 2؛ البحث حول المسائل المستحدثه، مبحث "و منها تغییر الجنسیة" مسأله 1).
اینکه حضرت امام (س) در این موضوع، تعبیر به عدم حرمت کردهاند، از آن جهت است که بعض صور مسأله محکوم به وجوب و بعض دیگر محکوم به جواز، و عدم حرمت اعم و شامل آن دو است.
- در صورتى که شخص، حقیقتاً از جنسی باشد و تغییر جنسیت واقعی او به جنس دیگر نیز ممکن باشد. با این فرض اگر زن در خود احساسات و تمایلاتى از سنخ تمایلات مرد یا بعضى از آثار مردانگی را ببیند یا مرد در خود تمایلات جنس مخالف یا بعضى از آثار آن را مىبیند، ظاهر آن است که تغییر جنس واجب نیست. (همان)
- اگر کسی علم داشته باشد به اینکه قبل از عمل، در جنس مخالف داخل است، و عمل جراحی، جنس او را به جنس دیگر تبدیل نمىکند؛ بلکه آنچه که پنهان است را کشف و آشکار مىنماید. در این صورت اگرچه در وجوب ترتیب آثار جنس واقعى مستور و حرمت آثار جنس ظاهر شبههاى نیست؛ اما تغییر صورت و آشکار ساختن جنس واقعی، واجب نیست مگر اینکه عمل به تکالیف شرعى یا بعضى از آنها، متوقف بر آن بوده و احتراز از محرمات الهى ممکن نباشد مگر به آن، پس در این صورت تغییر جنسیت و آشکار ساختن جنسیت حقیقی و باطنی واجب مىباشد. (همان، مسأله 2)
در خصوص کسانی که با چنین مشکل و معظلی مواجهه هستند و وظیفه آنها قبل از عمل و نیز احکام مربوط به دوره بعد از تغییر جنسیت، مسائل و احکام دقیقی مطرح است که امام خمینی ره در ادامه بحث به بیان آنها پرداختهاند و علاقهمندان جهت اطلاع از مسائل مورد نظر خویش، به آن مراجعه میکنند.
به غیر از امام خمینی، جمع کثیری از فقها نیز موافق این فتوا هستند که میتوان از آیتالله خامنهای، آیتالله سیستانی، مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله جناتی، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله مومن، آیتالله خرازی نام برد. این عده میگویند افرادی که مبتلا به اختلال هویت جنسی هستند مجازند که تغییر جنسیت بدهند؛ حتی یکی از فقهای معاصر که به حرمت تغییر جنسیت معتقد بود وقتی اضطرار و بیماری این عده را برای وی توضیح دادم،گفت: «اگر این عده دارای اضطرار (چه اضطرار جسمی و چه اضطرار روحی ) باشند، مجاز به تغییر جنسیت هستند.»
فتوای برخی از این طایفه به شرح ذیل است:
آیة الله بهجت: بر فرض امکان جایز نیست.
آیة الله خامنهای: عمل مزبور فی نفسه مانع ندارد؛ ولی از حرامهای جانبی آن باید احتراز شود.
آیة الله سیستانی: فی حدّ نفسه مانعی ندارد؛ ولی با عملیات تغییر جنسیت ظاهراً به طور حقیقی زن مرد نمیشود و بالعکس و نیز این عملیات مقارنات و مقدمات حرام دارد و لذا جایز نیست.
آیة الله صافی گلپایگانی: در فرض امکان و تحقّق خارجی آن، احکام متعدّده بر آن مترتّب میشود.
آیة الله فاضل لنکرانی: فی نفسه، مانعی ندارد و در صورتی که تحقق پیدا کند حکم جنس جدید را پیدا میکند.
بعد از سال 1364 و با توجه به فتوایی که امام راحل قدس سره در این زمینه مطرح کردند، در واقع روند حقوقی این مسأله در ایران تسهیل شد، یعنی اگر تا آن موقع، هیچ مجوز شرعی و قانونی برای این مسأله وجود نداشت، بعد از مسأله تحریر الوسیله و مخصوصاً این فتوای اخیری که امام در این زمینه ارائه فرمودند روند قانونی این مسأله آسان شد. افرادی که ادعا میکردند ما بیمار هستیم و دچار اختلال هویت جنسی هستیم، به دادگستری تهران ارجاع داده میشوند. دادگستری تهران هم آنها را به پزشکی قانونی میدهد و پزشکی قانونی با پزشکان گوناگونی که در اختیار دارد شخص بیمار را معاینه میکنند. تستها و آزمایش هایی دارند که در صورت اثبات این کار انجام میشود.
مرحوم امام (ره) بسیاری از مؤلفههای غیرسنتی فقه را در امر حکومت به کار گرفتند، به عنوان مثال در فقه سنتی ما با اینکه چیزی به نام انتخابات، تفکیک قوا، پارلمان، قوّه قضائیه و... وجود ندارد؛ اما امام خمینی(ره) با توجه به نیاز جامعه به این ساختارها، مؤلفههای دینی را مورد بازخوانی قرار دادند و با استناد این موارد به فقه شیعه از آنها در فرایند اداره امور بهره گرفتند. البته این فرایند به گونهای نیست که «کارآمدی نظام سیاسی» را بر «مشروعیت نظام سیاسی» اولویّت ببخشد، به عبارت دیگر، ایشان «مشروعیت» را قربانی «کارآمدی» نمیکنند؛ بلکه از این مؤلفهها به مثابه امور مستند به شرع استفاده کرده و حجیت آنها را تأیید میکنند و در مرحله بعد آنها را در فرایند اداره مطلوب کشور به کار میگیرند.
مرحوم امام(ره) به اداره کشور به گونه مطلوب باور داشتند؛ چون این امر، در فرایند فقه حکومتی مشروعیت دارد. این، منطق کارآمدی فقهی امام(ره) در اداره مطلوب جامعه است و این منطق است که توسط افراد و شهروندان امکان پذیرش مییابد.
اگر فتوای امام خمینی مبنی بر مجوز تغییر جنسیت نبود اصلاً امکان نداشت که عمل تغییر جنسیت انجام شود. الان پزشکی قانونی وقتی جواز تغییر جنسیت را صادر میکند به فتوای امام خمینی استناد میکند و اگر این فتوا وجود نداشت مشکل این افراد همچنان پابرجا بود و پزشکان نمیتوانستند روح و جسم این افراد را با هم هماهنگ کنند.
بنابراین تهران پایتخت جراحیهای تغییر جنسیت در دنیاست و این مهم را هم وامدار فتوای آیت الله خمینی است که به نوعی «ابتکار فقهی» محسوب میشود. آیت الله خمینی در جلد دوم کتاب فقهی- فتوایی تحریرالوسیله، در بخشی با عنوان «مسائل مستحدثه»، در سال 1343 به این مباحث پرداختهاند و به عنوان اولین فقیه که مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را مطرح کردند، انقلابی در فتواهای فقهی و حقوقی در زمینه تغییر جنسیت به وجود آوردند.
هفت بنابراین از جهت فقهی هیچ کمبودی در این زمینه نداریم. تمام ابعاد فقهی این مسئله روشن و تبیین شده است؛ امّا حقوق ترانسها را باید محترم شمرد و مهم تر از همه خانواده و جامعه باید آنها را درک کنند. فقدان قانون یکی از مشکلات حقوق این افراد است و اطلاعرسانی کافی هم درباره این بیماری صورت نگرفته است. به نظرم دچار خلأ قانونی هستیم. البته باید توجه داشت که قوانین ما به طور مستقیم بر ضد این افراد نیست؛ ولی باید جنبه قانونی و حمایتی نسبت به این افراد را بیشتر کرد و حقوق آنها را به رسمیّت شناخت تا باعث طرد آنها از جامعه نشویم.
پس از این فتوا، موضوع تغییر جنسیت در قلمروی مسائل نوآمد فقه اسلامی شیعی جای گرفت. البته اظهار نظر از سوی فقها درباره آن همچنان مسکوت بود، تا اینکه فریدون ملکآرا در سال 1364 نزد آیتالله خمینی رفت و با بیان این استدلال که از نظر روانی خود را یک زن میداند، از او برای تغییر جنسیت کسب تکلیف کرد و آیتالله خمینی پس از تأیید پزشکان متخصص، به او اجازه چنین کاری را داد. از آن پس مسئله تغییر جنسیت از نظر حقوقی و فقهی در این کشور مسلمان تسهیل شد و باب گفتگوی حقوقی و فقهی دربارهٔ آن باز شد.
هشت بنابر این مبنای تغییر جنسیت در فقه شیعه، اصل اباحه یا همان اصل جواز و قاعده تسلیط – مسلط بودن فرد بر نفسش- است که آن را میپذیرند و برخی از فقهاء از باب اضطرار- چه اضطرار جسمی و چه اضطرار روحی- در حالات خاص و با مجوز پزشک آن مجاز می شمارند و فقه پویای شیعه در این زمینه مبتکر و پیشتاز است و مشهور و اکثر فقهاء و مراجع عظام تقلید آن را پذیرفته و فتوا دادهاند و معتقدند که هیچ دلیلی برای حرمت تغییر جنسیت وجود ندارد.
اما اهل سنت، تغییر جنسیت را نمیپذیرند و جایز نمیدانند. هنوز هم اکثر علمای اهل سنت تغییر جنسیت افراد تراجنسی را حرام و مردود میدانند؛ چون که باعث تغییر در خلقت خداوند میشود و این کار را حیله شیطان و انحراف غربی میخوانند و این در حالی است که کشورهای عربی هم به این مسئله مبتلا بوده و عدهای عرب از کشورهای عربستان، کویت، امارات متحده، مصر و ... تغییر جنسیت دادهاند. البته چون این عمل در آن کشورها حرام و غیر قانونی است، این عده برای تغییر جنسیت به کشورهای دیگر از جمله ایران سفر میکنند.
نُه نمایش آبی مایل به صورتی حاصل تلاش پژوهشی و اجرای هنرمندانه گروه سرکار خانم ساناز بیان بود که در جشنواره تئاتر فجر امسال (96) موفق به دیدن آن شدم. از شاهکارهای این اثر توجه به چند نکته دقیق و اساسی در جامعه کنونی ماست که همه برگرفته از فقه هنری و هنر فقهی امام خمینی در عرصه مباحث اجتماعی می باشد که مشکلگشای مبارک شد.
- حل مشکل انسان های دوجنسیتی در جامعه
- پذیرش این گروه در جامعه توسط مردم
- احساس تعلق و پیوستن به دیگران در ذهنیت این گروه
- پایان دادن به بحران هویت و سرگشتگی این گروه
- بیان کارآمدی فقه شیعه در رفع مشکلات جامعه
- کاهش اضطراب و توانایی ابراز وجود در جامعه
گرچه حل این مشکل به حسب ظاهر لاینحل جامعه با فتوای بیسابقه امام خمینی به تیغ فراموشی سپرده شد؛ اما از این نکته نیز نباید غفلت کرد که در جامعه سنتی و مذهبی قبول این موضوع امری کاملا دردآور و بغرنج است و این در بازی عاطفه رضوی در این نمایش به خوبی به تصویر کشیده شده بود. نویسنده و کارگردان این اثر خوب، توانسته است با بیان این موضوع طبیعی و قابل درک در جامعه به حل آن کمک شایانی کند.
خاتمه و حاصل این نمایش بیانگر این نوید بود که با پردازش و برخورد منطقی با این موضوع دیگر شاهد اضطرابها و مشکلات روحی، خجالت، فحشاء و ... نخواهیم بود و این خدمتی هنری به افراد این جامعه است. امید است با مفهوم کارآمد دکور پلکانی در این نمایش که مفهوم تلاش برای صعود را نشانه میداد، شاهد کار بهتری از این هنرمند باشیم.
با پذیرش این نمایش از سوی داوران و اهداء جوایز به سرکار ساناز بیان (عروس محترم اندیمشک) به خوبی دریافتم که کار خوب، به راحتی جای خود را در عرصههای هنری باز خواهد کرد و با اقبال عمومی جامعه هنری مواجه خواهد شد.
پینوشت:
1 ـ امام خمینی، صحیفه امام، ج21، ص218 ـ 217.
2 ـ امام خمینی، صحیفه امام، ج20، ص464 ـ 465.
انتهای پیام/