پرونده ویژه| «شب اللهاکبر» در افغانستان؛ فریادی که آغازگر شکستن استخوانهای «کمونیسم» بود
مردم کابل ۲۸ سال پیش در روز سوم اسفند ماه با آغاز قیام علیه دولت دستنشانده شوروی در افغانستان تجلی اتحاد در این کشور را نیز رقم زدند که عناصری مانند قومیت و مذهب در آن رنگ باخته بود و تاکنون هیچ کسی نتوانسته آن را به نفع خود مصادره کند.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، «سوم حوت» (اسفند) سال 1358 در حالی که هشت هفته از ورود تانکهای شوروی به افغانستان برای ادامه بقای حکومت دستنشانده آنان در این کشور میگذشت، نخستین و شاید بزرگترین قیام خود جوش شهری مردم افغانستان علیه اشغالگران روس رخ داد که در واقع زمینهساز آغاز جهاد مردم مسلمان افغانستان علیه ابرقدرت شرق شد.
این در حالی است که 20 ماه پیش از اشغال مستقیم افغانستان توسط روسیه، حکومت دستنشانده و کمونیستی این کشور ضمن تصاحب قدرت از همان روزهای نخستین نیز با استفاده از زور حاکمیت خود را به مردم تحمیل کرده بود.
این موضوع قیامهای زیادی توسط مردم روستانشین افغانستان را در پی داشت اما به دلیل نبود انسجام و هماهنگی کافی این خیزشها نامنظم و کمتاثیر بود.
با این حال پس از گذشت زمان، قیام منسجم و خودجوش سوم حوت با فریادهای الله اکبر مردم کابل بر سر بام خانههایشان آغاز شد و سبب شد تا این شب تاثیرگذار در تاریخ معاصر افغانستان به عنوان «شب الله اکبر» نیز یاد شود.
در حالی فریادهای الله اکبر مردم کابل در دل شب طنینانداز شده بود، دو روز پیش از آن نیز کابل صحنه اعتصاب سراسری، به خیابان آمدن مردم و سر دادن شعارهای ضدکمونیستی و ضد شوروی بود.
صبح روز بعد نیز نخستین ساعتهای این اعتراضات برخورد شدید نیروهای حزب کمونیستی حاکم بر افغانستان و قتلعام بسیاری از تظاهرکنندگان را در پی داشت، اما با این حال با نزدیک شدن روز به نیمه خود شعله اعتراض مردم نه تنها خاموش نشد، بلکه اوج گرفت و در پی آن نیز نیروهای ارتش سرخ به حمایت از دولت دستشانده وارد عمل شدند و چند هزار نفر به خاک و خون کشیده شد.
پس از آن نیز جنایتهای دولت کابل و نظامیان شوروی متوقف نشد و آنها به منظور شناسایی معترضان، بازرسی خانهبهخانه را در کابل و شهرهای مختلف افغانستان آغاز کردند که در نهایت عده زیادی از مردم پس از ربوده شدن به قتل رسیدند و سپس نیز در گورهای جمعی مدفون شدند.
با اینکه 28 سال از این رویداد میگذرد تاکنون آمار دقیقی از تلفات این قیام و خیزشهای مردمی پس از آن در دسترس نیست اما در هر حال، این قیام سبب شروع رشادتها و آزادی خواهیهای مردم افغانستان برابر نظام ضداسلامی در این کشور شد.
عوامل تاثیرگذاری این قیام چه بود؟
بسیاری از تحلیگران تاریخ افغانستان از واقعه سوم حوت به عنوان یکی از مهمترین تجلیهای همبستگی ملی در این کشور یاد میکنند که عناصری مانند قومیت یا مذهب در آن رنگ باخته بود و با توجه به مردمی بودن آن هیچ فرد و یا گروهی قادر نیست آن را به نفع خود مصادره کند.
پررنگ بودن وحدت شیعه و سنی در این رویداد و آغاز ندای الله اکبر و قیام مردم مسلمان افغانستان در کنار یکدیگر مقابل رژیم کمونیستی از عوامل موثر این قیام شد تا بعدها اندک اندک زمینه برای تشکیل گروههای مجاهدین با هدف سرنگونی نظام کمونیستی و اخراج شوروی در گوشهوکنار این کشور تشکیل شود.
نقش پیروزی انقلاب اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره)
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باعث پشتوانه روحی و روانی مردم مسلمان افغانستان شد و آنها را به این باور رساند که با قدرت ایمان میتوان رژیمی تا دندان مسلح را نیز از پای درآورد.
از سوی دیگر نیز بسیاری از رهبران دینی و سیاسی شیعه و سنی در افغانستان در سالهای جهاد و مبارزه با شوروی و دولت تحت حمایت آن در کابل تحت تاثیر اندیشههای امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی ایران و همچنین جریان اخوان المسلمین در مصر قرار داشتند.
فارس نیوز نیز در این رابطه مینویسد که شهید برهان الدین ربانی، رئیس جمهور حکومت مجاهدین افغانستان و یکی از رهبران بزرگ جهادی یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از این رویداد چنین یاد کرد: پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با ارمغانی که به ملت تقدیم کرد و آن چیزی را که بوجود آورد، پردههای یاس و ناامیدی را پاره کرد. غلبه نیروهای اسلامی این انقلاب و در هم کوبیدن نظام استبدادی شاهی برای مسلمانان ثابت ساخت که دیگر ظلم و استبداد نمیتواند خشم ملت را خاموش کند. توپ و تانک نمیتواند جلو ایمان و عقیده را بگیرد. شاه نیز با تمام حامیان خود نتوانست از سیلاب انقلاب جلوگیری کند و به لطف خداوند انقلاب پیروز گردید و پرچم توحیدی را در فضای ایران اسلامی به اهتزاز درآورد.
پیروی از اندیشههای امام خمینی در میان اکثریت علما و رهبران دینی افغانستان اعم از شیعه و سنی در سالهای مبارزه و جهاد مطرح بود و ریشه در اعتقادات دینی آنها داشت.
از این میان میتوان به سخنان امام جمعه قندهار در سالهای جهاد و مبارزه این کشور اشاره کرد که در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود: مذهب من حنفی است، رهبر من خمینی است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جمهوری اسلامی نیز هیچگاه دولتهای دست نشانده کمونیستی در کابل را به رسمیت نشناخت و با پیروی از شعار نه شرقی و نه غربی حمایت همه جانبه خود را از مبارزات مردم مسلمان افغانستان اعلام نمود و به منظور حمایت از مجاهدین مسلمان افغانستان مرزهای خود را غیر مستقیم بر روی مهاجرین و مجاهدین گشود.
محمد اکبری از اعضای پارلمان افغانستان و از رهبران سابق جهادی این کشور نیز در گفتوگو با رسانههای این کشور، جهاد مردم افغانستان برابر تجاوز جماهیر شوروی را الگوبرداری این کشور از انقلاب اسلامی ایران و حرکتهای اسلامی در مصر میداند.
ریشههای قیام سوم حوت چه بود؟
با توجه به نقش پر رنگ دین و انگیزههای برخواسته از دین مردم افغانستان برای مقابله با دولت کمونیستی کابل میتوان عدم توجه دولت دستنشانده شوروی به باورهای مذهبی مردم این کشور و تحمیل و جایگزینی ارزشهای کمونیستی به جای ارزشهای دینی به عنوان عامل اصلی قیام مردم افغانستان نام برد.
از سوی دیگر نیز دولت کابل نیز که با یک کودتای نظامی بر سرکار آمده بود و پیش از آن تجربه حکومتداری را نداشت به جای توجه به اعتراضهای مردمی، برای پیشبرد سیاستهای خود به زور متوسل شد و با استفاده از رویکرد «مشت آهنین» برای مقابله با اعتراضات، سبب گسترش نارضایتیها در سراسر افغانستان شد.
محاسبات غلط دولت کابل در استراتژیاش برای تسلط بر افغانستان از طریق همراه کردن اقلیت و نخبگان سیاسی این کشور و نادیده گرفتن عامه مردم که حاضر به دست کشیدن از ارزشهای خود نبودند نیز از دیگر دلایل شکست آنان برای داشتن حمایت تودههای مردمی بود.
کشتار مردم توسط دولت دستنشانده افغانستان نیز با تاثیرگذاری بر روحیه مردم این کشور تشدید و گسترش انقلاب و قیامهای مردمی علیه دولت را در پی داشت و قتل عام و کشتار بیشتر مردم در واقع آنان را برای مقابله با دولت کابل وشوروی مصممتر میکرد.
جنگ نرم یکی از نقاط ضعف شوروی در افغانستان
محدود بودن رسانهها در زمان حضور اشغالگران شوروی در افغانستان و عدم توانایی کرملین یا حداقل کمبود توجه کافی آنان برای پیشبرد جنگ نرم نیز سبب شد تا شوروی، برعکس آمریکا در این روزها، قادر نباشد تا از این ابزار قدرتمند به نفع خود استفاده کند.
این در حالی است که اکنون بسیاری از رسانههای فعال در افغانستان به نوع مستقیم و یا غیرمستقیم از حمایتهای مالی آمریکا برخوردار هستند و به این دلیل گاها بدرستی رسالت خبری خود را برای پوشش حرفهای و غیرجانبدارانه جنگ دراین کشور انجام نمیدهند.
چندی پیش ایمل فیضی سخنگوی سابق رئیس جمهور افغانستان نیز نسبت به عدم پوشش خبر کشته شدن غیرنظامیان افغان توسط نظامیان آمریکایی واکنش نشان داده بود.
وی تصریح کرده بود که رسانهای جریان اصلی به کشته شدن غیرنظامیان افغان توجهی ندارند و صدای این قربانیان را سرکوب میکنند زیرا این موضوعات به نفع سیاست خارجی واشنگتن در افغانستان نیست.
انتهای پیام/.