رمضانی در میزگرد تسنیم: انتقال سفارت آمریکا، آغاز روند سقوط رژیم صهیونیستی است

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، میزگردی با موضوع «بررسی پیامدها و راهکارهای مقابله با انتقال سفارت آمریکا به قدس در سالروز اشغال فلسطین» در محل باشگاه خبرنگاران پویا تشکیل شد. در این میزگرد آقایان دکتر صادق رمضانی گل افزانی، دبیر کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین و رئیس مرکز مطالعات فلسطین و آقای دکتر هادی برهانی استاد گروه مطالعات فلسطین دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران حضور داشتند. میزگرد مذکور همانگونه که در موضوع و خبر مقدماتی منتشر شده نیز اشاره شده است، به دو محور مهم می پردازد: نخست اینکه انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس در سالروز اشغال فلسطین چه پیامدهایی می تواند داشته باشد؟ دوم آنکه، آیا امکان اینکه این مسئله را از یک تهدید به یک فرصت تبدیل کنیم وجود دارد؟ اگر این امکان وجود دارد این راهکارها کدام اند؟

در بخش دوم، دیدگاه های دکتر صادق رمضانی گل افزانی، را حضور علاقمندان ارائه می کنیم.

رئیس مرکز مطالعات فلسطین و استاد دانشگاه اهل البیت در سخنان خود چرایی اقدام ترامپ در انتقال سفارت آمریکا در سالروز اشغال فلسطین را اقدامی از سر استیصال خواند و آن را آغاز کلید خوردن زوال رژیم صهیونیستی کرد. وی در ادامه ضمن بررسی وضعیت جهان اسلام، به تغییر باورهای ملت های عرب منطقه پس از بیداری اسلامی اشاره کرد و لزوم وحدت در این عرصه و شناخت ظرفیت های جدید را مطمح نظر قرار داد و در پایان هم راهکارهایی همچون بهره گیری از فضای مجازی برای ایجاد ارتباط بین ملت های اسلامی و هرچه مردمی تر کردن مسئله فلسطین را بهترین راه برای موفقیت در مسئله فلسطین برشمرد.

ناچاری و اضطرار آمریکا و رژیم صهیونیستی در تصمیم گیری

معتقدم به لحاظ پیروزی های مقاومت و قدرت منطقه ای که به واسطه شکست داعش در اختیار جهان اسلام قرار گرفت، ترامپ و مقامات رژیم صهیونیستی در دام مقاومت گرفتار شدند. تعجیلی که آنها برای انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس دارند براساس عدم مطالعه و نگاه غیرکارشناسانه ای بود که داشتند. انتظار می رفت آمریکایی ها با تدبر بیشتر در آن ورود پیدا کنند اما خوشبختانه حوزه مقاومت با پیروزی های ممتد، مستمر و مؤثری که به دست آورد مانع از این شد که آنها بتوانند فرصتی برای تصیم گیری درست داشته باشند.

انتقال سفارت آمریکا؛ کلید خوردن زوال رژیم صهیونیستی

انتقال سفارت آمریکا به قدس زمان زوال و پایان ماندگاری رژیم صهیونیستی را در منطقه نزدیک تر کرده، سرعت خواهد بخشید. به دلایل مختلف اگر ما حاکمان عربی را عوامل آمریکا و رژیم صهیونیستی بدانیم- غیر از موارد اندکی که تا کنون مقاومت کرده اند- در میان کشورهای عربی و اسلامی یک تقسیم بندی و تفکیک بین حاکم و مردم شکل گرفته است. که در حوزه مردم کشورهای عربی و اسلامی که تغییر جهان اسلام را در این حوزه می توانیم داشته باشیم، جریان مقاومت به دو بخش تقسیم شده است:

یک بخش مورد استقبال واقع شد. بخشی وارد منظومه مقاومت شدند. مردم در جهان اسلام در وهله اول به فکر افتادند که با دست خالی می توان وارد منظومه جدیدی به نام مقاومت شد و هسته های مقاومت شکل گرفته است. گستردگی و پراکندگی حضور مسلمانان ضد استکبار، ضد صهیونیزم در جغرافیای جهانی که نمونه آن را در آمریکا، آمریکای لاتین، شمال آفریقا، مغرب عربی، غرب و شرق آسیا شاهد هستیم، گویای این است که آمریکایی ها به گونه ای دچار نوعی دستپاچگی در تعیین این زمان شدند. اگرچه به نحو نمادین تاریخی را انتخاب کردند که به نحوی با سالگرد شکل گیری رژیم صهیونیستی هماهنگی دارد اما قطعا صهیونیست ها و آمریکایی ها این روز را جشن نخواهند گرفت. جریان و جبهه مقاومت اجازه ثبت پیروزی برای آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی را نخواهد داد و آینده منطقه گویای این است که به سرعت حلقه های زنجیره مقاومت به هم پیوند خواهند خورد. شعور و آگاهی که در میان مردم عرب در پسا داعش شاهد هستیم به مراتب متفاوت از زمان ظهور داعش است.

تغییر باور ملت های عرب پس از شکست داعش

اگر داعش و تئوری هایی که به دنبال آن بود باور غلطی را برای یک حاکمیت اسلامی تزریق کرد، شکست مفتضحانه داعش و مرحله پسا داعش فرصتی برای بیداری، تفکر، پیرامون ابعاد خبیثانه این واقعه تاریخی به مردم عرب داد و مطالعات آنها را سمت و سو داد. در نمایشگاه کتابی که در عمان برگزار است و در تونس هم برگزار خواهد شد، اکثر ناشران، نیازهایی را که بررسی کرده اند گویای این است که مردم جهان اسلام به دنبال این هستند که علل شکست داعش و پیروزی های مقاومت را مطالعه کنند که متأسفانه در این زمینه کتاب ها بسیار اندک هستند. لذا روشنفکران، جوامع نخبگی و دانشگاهیان، حتی اصحاب منابر و روحانیت جهان اسلام اعم از شیعی و سنی باید به این مسئله بپردازند.

عصر تشکیک در اخوان المسلمین؛ فرصتی برای ورود آنها به یقین

شما وقتی از اخوان المسلمین از دوره شکل گیری داعش از سال 2011 و حرکت های آن صحبت می کنید یک نتیجه می گیرید اما اخوان المسلمین در عصر پسا داعش دارای رویکرد جدیدی شده است. نوعی انقسام و تفکیک در خط سیر سیاسی و اندیشه ای اخوان را شاهد هستیم. یعنی آن مدیریت یکپارچه اخوان المسلمین از آن هارمونی دوره داعش برخوردار نیست. در دوره پسا داعش ما شاهد عصر تشکیک در اخوان المسلمین هستیم. عصر تشکیک فرصتی است برای ورود به دایره و ایستگاه یقین که در اختیار ما است.

انتقال سفارت آمریکا؛ تهدید برای رژیم صهیونیستی نه فرصت

انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس اگرچه از نظر رژیم صهیونیستی و آمریکا فرصتی برای آنها است اما در حقیقت تهدیدی برای آنها است. از سوی دیگر فرصتی برای جهان اسلام است.

لزوم پویایی عرصه وحدت در جهان اسلام

مبحث وحدت اسلامی امروز به صورت کارآمد و پویا باید در منطقه دنبال شود. نه در قالب نشست ها. علما و بزرگان اهل سنت و شیعه و نخبگان و اساتید دانشگاه، که امکانات و ظرفیت های جهان اسلام را شناختند و متوجه شدند که در ورای ایدئولوژی دولت اسلامی با شکل داعشی، چیزی جز استعمار نو و چپاول منابع منطقه وجود ندارد، می توانند به مردمان سرزمین های اسلامی این باور را بدهند که از منابع موجود استفاده کنند. تغییراتی که در عربستان شاهد هستید، عزلی که صورت می گیرد یا برای برگزاری مانور مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار است بیش از 2 هزار و 500 سرباز وارد آنجا شوند، اینها نگرانی هایی است که رژیم صهیونیستی دارد و مطمئن است که جبهه مقاومت دارای برنامه ای مدون است که می تواند شوک های جدیدی را به رژیم صهیونیستی وارد کند و قطعا آمریکا و رژیم صهیونیستی در این منطقه زمینگیر خواهند شد.

رژیم صهیونیستی به دنبال استقرار روابط آمریکا و روسیه

در مسئله عفرین و تقسیم بندی هایی که در خصوص اکراد صورت گرفته است، رژیم صهیونیستی مانع درگیری روس ها و آمریکایی ها می شود. به هیچ وجه گرایش به این ندارد که این دو درگیری نظامی با هم داشته باشند. چون درگیری نظامی آمریکا و روسیه زوال رژیم صهیونیستی را به سرعت رقم خواهد زد. به همین دلیل رژیم صهیونیستی ماندگاری خودش را در ثبات و آرامش می بیند. لذا بعد از شکست هایی که در جنگ 22 روزه و 33 روزه خورد و شکست مفتضحانه داعش که شکست آمریکا، رژیم صهیونیستی و حامیان آنها بود، دیگر رمقی برای اینکه بخواهد مقاومتی در برابر این جبهه عظیم مردمی کند نخواهد داشت. لذا ما باید شعور مردم جهان عرب را برای یکبار هم که شده مورد توجه و عنایت قرار دهیم.

شعور و فهم بالای ملت های عرب و مسلمان، کمک کار جبهه مقاومت

من معتقدم که مردم جهان اسلام، مردم با شعور و فهیمی هستند که توانستند در درون خانه خودشان داعش را در یک بازی بسیار حرفه ای به حاشیه برانند و اگر کمک مردمان جهان عرب و اسلام نبود شاید جبهه مقاومت به تنهایی نمی توانست این پیروزی ها را به دست آورد.

پیروزی جبهه مقاومت؛ پیروزی همه جهان اسلام است

امروز فرصتی که در اختیار مبلغان دینی و دانشگاهیان ما است این است که از آن تنش های احتمالی مذهبی که ممکن است بنگاه های فرافکن فکری انگلستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی داشته باشند و مسئله اختلافات مذهبی را ترویج کنند باید نسبت به این هوشیاری داد و مردم را آگاه کرد که به هیچ عنوان پیروزی ها را پیروزی های مذهبی تلقی نکنند. جبهه مقاومت که جبهه پیروزی هم هست را به نفع یک مذهب مصادره نکنند. این پیروزی، پیروزی جهان اسلام بود، یعنی پیروزی شیعی و سنی بود. پیروزی عقل رشدیافته، به برکت بیداری اسلامی بعد از 2011 بود که می تواند تقویت شود.

دشمن منتظر شوک جدیدی از ملت های عرب منطقه است

قبل از ما، دانشگاه ها و مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکا به خوبی نسبت به این مفهوم مطالعات روانشناختی کردند و الآن آمریکایی ها منتظر شوک های جدید از سوی مردمان به ظاهر خفته مناطق عربی هستند که از نظر من آنها دیگر خفته نیستند. نوع مطالعات و گرایشان مطالعاتی مردم عرب در این 7 ساله اخیر به شدت تغییر کرده است. عرب ها که بیشتر به سمت خواندن رمان های عاشقانه و دیدن سریال های مصری را دنبال می کردند، امروز به دنبال شبکه ها و رسانه هایی هستند که بتوانند سخن راست را در مفاهیم اسلامی، در مبارزه با استکبار و رژیم صهیونیستی ارائه کنند و این یارگیری ها از بعد منفی که در داعش جذب می شدند به بعد مثبت تبدیل شده است. باید یک منظومه ای شکل بگیرد و یارگیری کند و آگاهی بخشی کند و قطعا ما پیروزی هایی جدی را در آینده شاهد خواهیم بود.

توجه آمریکا به منافع ملی خودش در منطقه نه جنون یک رئیس جمهور

این مسئله را نه اینکه از باب کوچک شمردن دشمن عرض کنم، بلکه از باب واقع نگری و یک نگرش عملگرایانه به واقعیاتی که در منطقه و منظومه بین المللی وجود دارد عرض می کنم که آمریکایی ها از یک سو پس از پیروزی های محور مقاومت متوجه شکست اقتدار و هیمنه خودشان شدند اینکه طرفداران آنها در منطقه غرب آسیا به شدت در بعد مردمی رو به کاهش و افول است. لذا یکی از دلایلی که ترامپ را حرکت به سمت اینکه این اقدام را انجام دهد وقت شناسی است. برخلاف اینکه خیلی ها می گویند نوعی جنون و دیوانگی ترامپ است که شاید این هم باشد، اما آمریکا وقت شناسانه، انتقال سفارت و به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را دنبال کرد. دلیل آن هم ضعفی بود که در هیمنه خود احساس کرد. آمارهایی که به دست آورده بود نشان از کاهش محبوبیت شان داشت، لذا آینده او چه در حوزه دسترسی به منابع نفتی و گازی غرب آسیا به شدت رو به تزلزل است. نگران آینده بهره مندی حوزه اقتصادی است. آمریکایی ها احساس کردند رژیم صهیونیستی تک خوری می کند در این منازعات و درگیری ها و حتی آمریکایی ها را دور زده است و می زند.

آمریکایی ها بیشتر به جای آنکه به دنبال حمایت از رژیم صهیونیستی باشند به دنبال ایجاد چتر حمایتی برای ماندگاری و بقای خودشان در منطقه هستند. منافعی که آمریکایی ها از این منطقه اراده کرده اند که ببرند برایشان مهمتر است. اما ناچار اند که امتیازی به رژیم صهیونیستی بدهند. این الزاما به معنای برای جلب رضایت رژیم صهیونیستی- که در تحلیل های سیاسی بیان می شود و یکسویه است- نیست.

انتقال سفارت آغاز طرحی برای حضور دراز مدت آمریکا و تجزیه منطقه است

آمریکا با این طرح آمده است در منطقه بماند. با این طرح زمینه های تثبیت خود را دنبال می کند. مردم منطقه باید هوشمندانه به این نکته توجه کنند که آمریکایی ها صرفا با انتقال یک سفارت مأموریت شان در منطقه پایان نخواهد یافت و این آغازی است برای یک مأموریت بسیار خطرناک منطقه ای که باید حاکمان عربی نسبت به این مسئله توجه جدی کنند که اگر آینده شان با بیداری مردمشان گره بخورد، قطعا تداومی نخواهند داشت. حضور آمریکایی ها در منطقه برای هیچ امیر و حاکم عربی منفعت نخواهد داشت و قطعا دولت های عربی دچار تزلزل جدی خواهند شد. آمریکایی ها به دنبال تغییر با آن مفاهیمی بودند که کاندولیزا رایس در منطقه آورد و تجزیه جغرافیایی منطقه را دنبال کرد. نقشه بسیار بزرگ تر از انتقال سفارت است. مسئله اساسی، تجزیه است.

آمریکا به دنبال ماندگاری در منطقه

اینکه در لیبی شاهد تجزیه سیاسی هستیم به لحاظ بازی های خطرناک آمریکا، به دلیل وجود منابع سرشار نفتی در منطقه است. آمریکایی ها صاحبان درک از منظر فرآورده ها و منابع اقتصادی هستند. لذا حاضر نیستند سرمایه گذاری بدون نتیجه ای داشته باشند. رژیم صهیونیستی هم کاملا نسبت به این مسئله هوشمندانه عمل می کند. انتخاب رئیس دفتر جدید ترامپ، پیام بسیار مهمی را می دهد که نگران از دست دادن محبوبیت خود در آمریکا است. شعارهای انتخاباتی و تحقق آنها را نتوانسته محقق کند و به همین دلیل تظاهرات مردم و کشتارها و بحران داخلی که در آمریکا وجود دارد نشانه هایی از این امر است.

از سوی دیگر منع کوشنر، داماد ترامپ و نماینده او در منطقه از دسترسی به پرونده های محرمانه، همه گویای این است که آمریکا و اداره سیاسی آمریکا روند ماندگاری در آینده را مدیریت می کند. اینکه تا چه میزان حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی می تواند به بقای آمریکا کمک کند. قطعا آمریکایی ها دست محکمی به صهیونیست ها برای ماندگاری خودشان نداده اند مگر آنکه صهیونیست ها ماندگار آمریکایی ها در منطقه را تضمین کنند. چون اینها تابع یکدیگر هستند و مردم منطقه هم نسبت به این منطقه مطلع هستند لذا نگراین ها برای آمریکایی ها دراین زمینه جدی است.

مقابله با رژیم صهیونیستی در جای جای جهان

مسئله دیگر مصوبات نهادهای بین المللی است. وقتی پرونده رژیم صهیونیستی در یونسکو به سرنوشتی رسید که آنها را محروم کردند و قدس را به عنوان یک سرزمین اسلامی به رسمیت می شناسند صهیونیست ها به شدت خسارت دیدند. لابی های مستمر آمریکا، انصراف شان از عضویت در یونسکو، تهدید به عدم پرداخت حق عضویت یونسکو و اخیرا هم در آیسسکو و منظومه های علمی آکادمیک که قدس را دارند به عنوان سرزمین اسلامی مطرح می کنند، تا بعد در کتاب های درسی و دانشگاهی و مدارس ترویج شود. برخوردی که در سوئد می شود یا صدور حکم اعدام برای کی جاسوس اسرائیلی در الجزایر نشان از جدی بودن برخی از سران کشورهای عربی اسلامی در مبارزه با تحرکات رژیم صهیونیستی در منطقه است.

رژیم صهیونیستی به دنبال مناطق جدید نفوذ

احساس من این است که رژیم صهیونیستی با شکست هایی که از محور مقاومت خورده حوزه فعالیت خود را از منطقه غرب آسیا تغییر داده و مناطق جدیدی را برای نفوذ و حضور شناسایی می کند. ما باید این نکته را از طریق رسانه ها آگاهی بخشی کنیم که منطقه دوم، سوم و چهارم رژیم صهیونیستی به ویژه در قاره آفریقا و مغرب عربی سخن می گویم. به هر حال حضور جاسوسان رژیم صهیونیستی در الجزایر، تونس ، مغرب و ... گویای این مسئله است. توسعه توافقات اقتصادی با بعضی کشورهای آفریقایی، تلاش برای نفوذ در اتحادیه آفریقا و گرفتن کرسی در اتحادیه آفریقا، برنامه هایی بسیار جدی است که متأسفانه با حمایت برخی کشورها- که ادعای اسلامی بودن می کنند شعارهای ضد صهیونیستی می دهند اما سفارت رژیم صهیونیستی در کشورشان دایر است- صورت گرفته است. رژیم صهیونیستی با کمک این کشورها در مناطقی جدید به دنبال شناسایی سرزمینی است. توسعه سرزمینی که در بالفور و مباحث بعدی آن با شعار نیل تا فرات مطرح شد، امروز متوقف شده است. رژیم صهیونیستی یک تغییر کاملا جدی در سیاست های خود در غرب آسیا داده است. آنها مطمئن شده اند که این منطقه جای آنها نیست و باید از اینجا رحل اقامت کنند. لذا به شدت به دنبال جایابی های مناسب است.

لزوم آگاه کردن مردم سایر نقاط جهان به ویژه آفریقا نسبت به اشغالگری های جدید رژیم صهیونیستی

ما باید مردم آفریقا را نسبت به خطرات حضور صهیونیست ها و اشغالگری های جدید مطلع کنیم. میزگردهایی د حوزه های تخصصی در خصوص چرایی توسعه روابط تجاری رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی را داشته باشیم. به هر حال ما برنامه خودمان را بر آگاه سازی ملت های جهان بگذاریم.

انشقاق بین یهودیان آمریکا و لزوم داشتن رویکرد آگاهی بخشی به مردم آمریکا

برای اولین بار در تاریخ آمریکا، اتفاقی در صحنه مردمی افتاده است. آن هم انشقاقی است که بین یهودیانی که عضو جامعه لابی گسترده صهیونیزم همواره محسوب می شده اند و در آمارها آنها را به عنوان یهودیان منسجم همسو با رژیم صهیونیستی معرفی می کردند به وجود آمده است. این انشقاق به دلیل سیاست های نامتوازن ترامپ و مفاسد مقامات رژیم صهیونیستی به وجود آمده است. تظاهرات هایی که اخیرا در سرزمین های اشغالی به وجود آمده نشانه ای از این مسئله است که می تواند نقطه امیدی باشد مبنی بر اینکه ما باید رویکردی را نسبت به آگاهی بخشی مردم آمریکا دنبال کنیم. به نظرم جهالت مردم آمریکا نسبت به سرنوشت یهودیان جهان، نسبت به رژیم صهیونیستی در سوی دیگر به بقای رژیم صهیونیستی کمک کرده است. اینها نباید از دایره نگاه ما پنهان بماند.

ظرفیت سازی های نو

ما همواره در کار با فلسطین به طور متمرکز با احزاب و جریان های نامدار کار کرده ایم. فلسطین ترکیب متنوعی از حرفه ها، رویکردها و شخصیت هایی است که در سطح جهانی بسیاری از اینها صاحب نام و اثر اند. یعنی فلسطینیانی که در قالب تهیه کننده، کارگردان، در بالیوود، هالیوود، صحنه های تئاتر، در بحث ادبیات، رمان نقش آفرینی کرده اند و آثار برجسته ای را به عنوان خدمات هنری و سینمایی ارائه کرده اند، اینها مغفول مانده اند.

درست است که قدس محور وحدت جهان اسلام است اما خود ملت فلسطین ابتدا باید یکپارچه باشد. مشکلی که امروز داریم و شاید بزرگ ترین مشکل است، عدم انسجام جهان اسلام و محیط خارج از فلسطین نیست، بلکه مسئله نگاه واحد برای نجات کل فلسطین از دست اشغالگران صهیونیزم است. اینکه ما بتوانیم ارتباطات خود را فراحزبی و فرا جناحی کنیم بسیار مهم است. به نظر من هنرمندان، در کشورهای مختلف اسلامی از جمله در جمهوری اسلامی ایران، نویسندگان، شاعران و ادبا، نخبگان دانشگاهی، مبلغان دینی برنامه ریزی منسجمی نکرده اند که بتوانند با این شاخه های اجتماعی در فلسطین، چه در بخش آوارگان چه در بخش کسانی که در سرزمین های اشغالی در نوار غزه و کرانه باختری هستند ارتباط مناسبی برقرار کنند. این مسئله مهم است که آیا همه آنها معتقدند.

رفراندوم، راهکار دقیق خروج از بحران

همانطور که مقام معظم رهبری تأکید فرمودند، رفراندوم شاید به عنوان بی بدیل ترین راهکاری که در حوزه دموکراسی بتواند یک وفاق بین المللی را رقم بزند و اراده یک ملت را به کرسی بنشاند می تواند مورد توجه قرار گیرد. لذا این مسئله از اذهان فلسطینیان نباید دور بماند. ما روی این مفهوم با خود فلسطینی ها حتی با احزاب و جریان های سیاسی کار جدی انجام نداده ایم.

لزوم انسجام در داخل فلسطین بر آزادی تمام سرزمین

در داخل فلسطین باید یک صدا نسبت به آزاد سازی کل سرزمین به وحدت و انسجام رویه برسند. اینکه بعضی از احزاب و جریان های سیاسی و نظامی فلسطین به کشورهای عربی همسایه خود مثل مصر و ... سفر می کنند و وعده هایی را می سپارند و شاید نگران اند و بخواهند سلاح را بر زمین بگذارند. رهایی فلسطین بدون مبارزه مسلحانه، بدون مقاومت، بدون انتفاضه امکان پذیر نیست. این بسیار کودکانه نگریستن است که تصور کنیم دشمن بدون سلاح روبروی ما ایستاده است. همین مانور مشترک نظامی که قرار است آمریکایی ها قرار است با رژیم صهیونیستی برگزار کند تهدیدی جدی برای تمام فلسطینیان است.

عدم صداقت برخی جریان های فلسطینی با ملت فلسطین

انتقال سفارت آمریکا به قدس رقم زدن آوارگی مجدد تمام مردم فلسطین در کرانه باختری و غزه است. مسئله به این سادگی نیست. تصورم این است که برخی از احزاب درون فلسطینی، مردم خودشان را جدی نگرفته اند، صادقانه با آنها سخن نمی گویند و در رفتارهای دوگانه ای که در دیدارها و ملاقات های خودشان با مقامات کشورهای مختلف انجام می دهند، دلدادگی هایی انجام می دهند که می تواند نوعی خلع سلاح مقاومت و انتفاضه باشد. امروز ما نیازمند شعله ور شدن انتفاضه در درون فلسطین ابتدائا هستیم که بتواند محرک و مشوقی برای مردمان بیرون از فلسطین باشد.

حساسیت همه آزادگان نسبت به قدس

همه مردمان آزاده و جهان اسلام نسبت به قدس حساسیت ویژه ای دارند. در مورد قدس، یهودی مسیحی، مسلمانان اصیل که ساکنان اصیل منطقه فلسطین هستند، همگی با هم دغدغه دارند. اما دغدغه اینها باید تبدیل به شعار، تظاهرات خیابانی وصدایی واحد شود. اگر کلیسا و مسلمانان با هم همصدا شدند آنگاه ما می توانیم به نتیجه برسیم.

کمکی که پاپ مسیحی می تواند به فلسطین کند

یک راهکار بسیار مهم این است که پاپ، فرماندهی انسجام بخشی به کلیساها را علیه اشغالگری در فلسطین اولا انتقال سفارت آمریکا به قدس و به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به صدا در بیاورد. این بزرگ ترین خدمتی است که پاپ می تواند هم به میراث فرهنگی مشترک مسیحیت و جهان اسلام کند و هم اینکه نگاهی جدید نسبت به رویکردهای سیاسی در دنیای مسیحیت خواهد بود که تقویت آزادگی، آزاد اندیشی و پایبندی به قوانینی است که به عنوان قوانین مصوب بین المللی در سازمان ملل، یونسکو و جاهای دیگر از آن ها نام می بریم.

ضرورت ارتباط با اقشار مختلف فلسطین

امروز ما نیازمند رویکرد جدید، هماهنگی و همراهی و شناسایی مردمان فلسطین در سراسر دنیا هستیم. از این نکته هم جمهوری اسلامی ایران و هم سازمان های مختلف ما غفلت کرده اند. ما روز جهانی قدس را به عنوان یک روز نمادین، فرمایش امام خمینی (ره) را برگزار می کنیم، شعار علیه رژیم صهیونیستی می دهیم و به خانه های خود باز می گردیم. قطعا این برکات فراوانی دارد. اما اینکه ما به دنبال این شعار ارتباطات خود با مردم فلسطین را دنبال کنیم بسیار مهم است.

تلاش اتاق های فکر رژیم صهیونیستی برای ایجاد شبهه در اذهان مردم علیه فلسطین

الآن در فضای مجازی به دنبال ایجاد شک و شبهه هستند و این شبهات جدید باعث شده است که نسل جدید و جوان ما تصور کنند که هرگونه سرمایه گذاری در حوزه فلسطین مخالف با رویکردهای جمهوری اسلامی ایران دارد. بعضی از تصاویری که نشان از شادی مردم فلسطین می دهد، علایقی که آنها مثلا نسبت به سربازان صهیونیست نشان داده اند اینها در جهت شبهه افکنی به وجود آمده اند رسانه ها مکلف اند که به مردم بگویند که این تصاویر جزء باورهای مردم فلسطین نیست. هیچ فلسطینی نیست که راضی به ماندن یک سرباز صهیونیست در سرزمین های خودش باشد. کدام ملت آزاده ای است که بپذیرد متجاوزی در کنار او باشد. این نوع کلیپ ها و فضاسازی ها قطعا در اتاق های فکر رژیم صهیونیستی تنظیم می شود و تلاش می کند باورهای غلط ایجاد کند.

کمک به فلسطین، کمک به مظلوم براساس دستور دین و پیامبر اسلام است

ما باید به مردم خود بگوییم که برمبنای دین اسلام و براساس فرمایشان پیامبر که فرمودند: من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم (هرکس صبح کند و به فکر مسلمانی نباشد مسلمان نیست.) ما یک نگاه فرامرزی داریم. صرف اینکه به جغرافیای خود بیاندیشیم این یک نگاه معرف شناختی دینی نیست. دین اسلام دینی است که رحمة للعالمین است. هرجا که مظلومی بیابد باید در کنار آن مظلوم بماند. فرمایشی که امام علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) داشتند: کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا. (هماره تاریخ ظلم ستیز و مظلوم یاور باشید.) این مظلوم اگر فلسطینی مسلمان، مسیحی یا یهودی است ما باید در کنارش بمانیم و کمک شان کنیم.

اینها به معنیِ اصراف کردن نیست بلکه به معنی کمک کردن به برادر دینی است که دستور خدا و پیامبر است. ما اولا به عنوان انسان به این مسئله می پردازیم. ایرانی ها در طول تاریخ شعارهای انسانی شان بسیار مشخص بوده است. اگر بخواهیم به تاریخ اسلام، اسلامی نگاه کنیم، نقش ایرانیان در حل دعاوی عدنانیان و قحطانیان، در منطقه جنوب شبه جزیره عربستان بسیار واضح بوده است. بعد از اسلام هم ایرانیان نگاهشان همواره به عنوان یک مسلمان بسیار مظلوم یاور بوده است. مردم فلسطین امروز نیازمند همراهی مردم ایران اسلامی هستند که در کنار آنها بمانند. اما باید تقسیم کار صورت گیرد.

نگاه به مسئله فلسطین باید مردمی شود

نگاه دولتی به آینده فلسطین، نگاهی کاملا ناصواب است. باید این نگاه را یک نگاه مردمی کنیم. مردم باید فلسطین و آزادی آن را باور کنند. این نگاه از داخل سازمان ها که علی رغم داشتن بودجه های فراوان برای مسئله فلسطین بسیار هم کوتاهی و کم کاری می کنند، این نگاه باید به عرصه مردمی منتقل شود.

انتهای پیام/