چرا باید نامه مسعود رضایی به کروبی را خواند؟
یک هدیه بسیار خوب به دوستداران حقیقت میتواند توصیه به مطالعه و تدقیق در فرازهای نامه آقای مسعود رضایی باشد. این نامه صرفا یک پاسخ به نامه اخیر آقای کروبی نیست، بلکه استدلالهای محکمی است علیه چهار دهه ریاکاری و فرصتطلبی یک جریان سیاسی در کشور.
به گزارش خبرگزارش تسنیم، محمدامین ایمانجانی مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان در شماره امروز این روزنامه درباره نامه مسعود رضایی به مهدی کروبی نوشته است:
آقای مسعود رضایی، پژوهشگر شاخص تاریخ انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه چندیپیش مهدی کروبی به رهبر معظم انقلاب، پاسخی را در همان قالب نامه خطاب به مهدی کروبی منتشر کرده است.
بیشتر بخوانید: نامه مهم مسعود رضایی: پاسخی به آقای مهدی کروبی
این نامه ویژگیهای مختلفی دارد که موجب میشود در عین مطول و مفصل بودن، در نوع خود بسیار خواندنی و جذاب بهشمار بیاید.
1- نخستین ویژگی نامه، ارائه اطلاعات دقیق و جالب تاریخی درباره ادعاهای آقای مهدی کروبی است که روایتهای کروبی از تاریخ را به روشنی برای مخاطبان اصلاح میکند. این ویژگی نامه، محصول اشراف آقای رضایی به مقاطع مختلف تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی است که از مطالعات بسیار او بهعنوان یک تاریخدان نشأت میگیرد. ضمن اینکه تقریبا تمام این مقاطع را نیز او شخصا تجربه کرده و در آن حضور داشته است.
2- ویژگی مهم دیگر نامه، هوشمندی آقای مسعود رضایی در پاسخ به برخی شبهات و طرح مسائل جالب درباره کارنامه مهدی کروبی و همچنین جریان همسو و طرفدار ایشان است. در برخی مباحث آقای رضایی در جملاتی کوتاه، پاسخهای جدی و کاملی به آقای کروبی ارائه کرده و منطق ایشان در نامه اخیرشان را به کلی فرو ریخته است. هوشمندی آقای رضایی آنجاست که در بعضی مسائل با چند جمله حسابشده و دقیق، کار چندین پاراگراف و صفحه را یکجا میکند.
3- صراحت و صداقت، ویژگی دیگر نامه مهم آقای مسعود رضایی است. او در عمده موارد پاسخهای بسیار خوبی به آقای کروبی ارائه کرده، اما در اندک مسائلی مانند اسکلهها که اطلاع دقیقی از آن ندارد تاکید کرده است «نفیا و اثباتا نمیتوانم در این زمینه مطلبی بگویم چون اطلاع قابل وثوقی در این باره ندارم.» اما متعاقبا به آقای کروبی متذکر میشود که با توجه به سایر ادعاهای شما نمیتوان به این مدعا هم چندان وقعی نهاد، هرچند اگر اسکلهها غیرقانونی باشد، از طرف هر که باشد خطاست.
4- استدلالهای مسعود رضایی علیه ادعاهای آقای کروبی، جملگی عالمانه و با ارائه فکتهای دقیق تاریخی است، اما محققانهبودن این استدلالها مانع صراحت آقای رضایی در تذکر به مهدی کروبی نیست. او آقای کروبی را به صراحت از مواجهه توام با توهم و گزینشی با تاریخ برحذر میداند و او را نسبت به حوادث گوناگون تاریخی متنبه میکند.
5- ویژگی بسیار مهم دیگر این نامه، ادبیات خودمانی و لحن بسیار گیرای آن است که موجب میشود این نامه طولانی که نزدیک به 30صفحه A4 را به خود اختصاص میدهد، کاملا خواندنی باشد. این نامه در کنار استدلالهای محکم همچون «بتون»، چونان «رمان»، روان و جذاب است و خواننده را در برخی فرازها به وجد میآورد.
لحن توام با مطایبه آقای رضایی در برخی از فرازهای نامه، گیرایی خاصی به آن بخشیده، ضمن آنکه مفاهیم مهمی را بهصورت جدلی مطرح کرده است. در بخش مهمی از این نامه که به بررسی استدلال ویژه آقای کروبی مبنیبر وقوع تقلب در انتخابات 88 -بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای نامه اخیر مهدی کروبی- میپردازد، مسعود رضایی نوشته است: «من واقعا متاسفم که جنابعالی فرق میان «جامعه» و «فریزر» را نمیدانید! اگر ما محیط جامعه را همانند فضای درون یک فریزر بهصورت منجمد و بدون تغییر و تحول در نظر بگیریم، بیتردید آنچه شما در اینجا گفتهاید، درست است؛ اما اگر محیط جامعه را یک محیط سیال و متحول بدانیم که تحت تاثیر علل و عوامل مختلف درحال تغییر و تحول است، آنگاه حکمی که شما در این سخن خود کردهاید، بهقدری سست و بیمبناست که نگو و نپرس!»
رضایی همچنین درباره مقایسه آرای مهدی کروبی در سالهای 84 و 88 که آقای کروبی چندیپیش در نامه خود بهعنوان یک استناد برای وقوع تقلب در انتخابات 88 مطرح کرده بود، خطاب به او یادآور میشود که نباید از خاطر ببرد که بعد از ورود مهندس موسوی به انتخابات 88 او (کروبی) تا حد زیادی از رقابت اصلی انتخابات محو شده و در سایه رقابت احمدینژاد-موسوی قرار گرفته بود و به همین دلیل طبیعی است که رای او کم شود. اما رضایی در ادامه به زبان مطایبه بهعنوان یک استدلال مهم به کروبی میگوید: «قصد جسارت ندارم اما میزان محوشدگی شما بهحدی بود که حتی نزدیکترین افراد و موتلفین جنابعالی هم دیگر شما را نمیدیدند. سرکار خانم زهرا رهنورد، گفتوگوی معروف و مشهوری با «بیبیسی» دارد که طی آن برای بیان مهمترین دلیل وقوع تقلب در انتخابات خاطرنشان میسازد از آنجاکه خود اهل لرستان و طبعا آقای موسوی هم «داماد لرستان» محسوب میشود، پس چگونه است که مردم لرستان داماد خود را رها کردهاند و به فرد دیگری رای دادهاند! فارغ از این که اصل این تحلیل کاملا غلط و مبتنیبر افکار و رویههای دوران قجری است، اما یک نکته در آن بهشدت جلب توجه میکند؛ خانم رهنورد اصلا جنابعالی را که «فرزند لرستان» بودید و قاعدتا بر «داماد لرستان» ارجحیت داشتید، به حساب نیاورد! البته جنابعالی هم در این نامه تلافی کردهاید. یعنی وقتی میگویید آرای من در انتخابات سال 84 در استان لرستان حدود 50 درصد آرای ماخوذه بوده است و لذا در این دوره هم باید حداقل همان 50 درصد از آرای ماخوذه باشد، یعنی اصلا مهندس موسوی را به حساب نیاوردهاید!»
6- ویژگی مهم دیگر نامه، متذکر شدن مباحث دقیق در جزوه جامعهشناسی سیاسی و علم سیاست از سوی آقای رضایی به مهدی کروبی در قالب ارائه تمثیلها و استعارههای جذاب است. آقای رضایی با اصطلاحات مغلق سیاسی و جامعهشناسی مخاطب را گنگ نمیکند، اما در قالب تمثیلها به آقای کروبی و مشاوران ایشان که حتما او را در نگارش نامه کمک کرده و ازقضا ادعاهای فراوانی هم در زمینه علومانسانی و علوماجتماعی دارند، مفاهیم مهمی را تعلیم داده است.
یکی از این بخشها متذکر شدن تفاوت «جامعه» با «فریزر» به آقای کروبی و مشاوران ایشان است. مسعود رضایی به مهدی کروبی و برخی اطرافیان او که سالهاست اختلاف رای ایشان در سالهای 84 و 88 را حداقل برای خودشان سندی برای تقلب در انتخابات 88 تصور و بر همین مبنا کشور را دچار آشوب میکنند، متذکر شده که بهتر است بیش از این در باب تفاوت جامعه با دستگاهی مانند فریزر که محتوایش را بدون تغییر نگه میدارد، تامل کنند تا به ورطه چنین توهماتی گرفتار نشوند.
به هر صورت یک هدیه بسیار خوب به دوستداران حقیقت میتواند توصیه به مطالعه و تدقیق در فرازهای نامه آقای مسعود رضایی باشد. این نامه صرفا یک پاسخ به نامه اخیر آقای کروبی نیست، بلکه استدلالهای محکمی است علیه چهار دهه ریاکاری و فرصتطلبی یک جریان سیاسی در کشور.
انتهای پیام/