شهرکرد| اقبالی که با کارگران همراه نیست;کارگرانی که تحمل را بر گلایه ترجیح دادند
خوشبختانه ما در استان چهارمحال و بختیاری مردمی داریم که از روی نجابت هیچگاه از درد و رنج خود دم نزدهاند و تحمل را بر گلایه ترجیح دادهاند اما مسئولان ارشد استانی و بخت و یار با آنها همراه نیستند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، بارها و بارها از رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری از نرخ بالای بیکاری، رکود و تعطیلی و اخراج و تعدیل کارگران در کارگاه و کارخانههای استان چهارمحال و بختیاری گزارشهایی منتشر شده و هر بار مسئولان دور هم جمع شدند تا چارهای بیندیشند اما تاکنون یا تصمیمات اتخاذشده نتیج بخش نبوده و یا اینکه اصلاً تصمیمی برای بهبود وضعیت این قشر گرفته نشده است، اما اینگونه که پیدا است تصمیمی گرفته نشده چرا که اگر تصمیمی گرفته شده بود استان ما رتبه برتر بیکاری را به خود اختصاص نمیداد.
در این گزارش میخواهیم از حال و روز کارگرانی بگوییم که در کارخانه و واحدهای تولیدی کار میکنند اما حقوق دریافت نمیکنند، از کارگرانی بگوییم که مشغول کار هستند اما با این وضعیت اقتصادی و با توجه به اینکه در آستانه شب عید هستیم با استرس کار میکنند و همیشه منتظر این هستند که شاید امروز نوبت اخراج آنها از کار است و از کارگرانی بگوییم که در میادین شهر جمع میشوند تا شاید کسی برای انجام کار ساختمانی بهسراغ آنها بیاید و آنها هم مجبورند با کمترین دستمزد و برای به دست آوردن یک لقمه نان سختترین کارها را بهجان بخرند و قبول کنند که کار کنند.
چه خوب میشد اگر مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صنعت، معدن و تجارت و حتی مسئولان شهرداری و مسئولان ارشد استان بهجای اینکه محکم به صندلیشان بچسبند حتی یک ساعت در هفته از صندلی خود دل بکنند و منت بر سر مردم بگذارند و میان این قشر حاضر شوند و درد و حرفشان را گوش کنند شاید کاری برایشان انجام ندهند اما همین حضور میتواند مرهمی باشد بر درددل این کارگران زحمتکشی که به کمترین امکانات راضی هستند.
شاید هم مسئولان ما نمیدانند تبعات بیکاری در استان چیست که فکری به حال این مردم نمیکنند، اما چرا، میدانند، چرا که بهگفته مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان نرخ بیکاری در استان 21 درصد است.
اما خوشبختانه ما مردمی داریم که از روی نجابت هیچگاه از درد و رنج خود دم نزدهاند و تحمل را بر گلایه ترجیح دادهاند.
عملکرد ضعیف مسئولان در حوزه اشتغالزایی
اما شما مسئولان محترم!! شما که مسئولید، تاکنون کدام درد این مردم را بازگو کردهاید و برای رفع آن تلاش کردهاید؟ در مقابل اینهمه احساس مسئولیت، ایثار و ازخودگذشتگی مردم در قبال نظام، چهچیزی را بهازای آن برای رفاه مردم طلب کردهاید که آنها را خشنود و به آینده امیدوار سازد؟ چرا به خود نمیآیید و برای این استان کاری نمیکنید؟ چرا میخواهید بهعنوان ضعیفترین مسئولان نام بگیرید که البته شاید تاکنون این لقب را به خود اختصاص دادهاید و گریزی از آن نیست و عملکرد ضعیف و بهدور از انتظار شما باعث ناامیدی مردم از شما شده است. مردم ما شاید احساس پشیمانی میکنند از اینکه در این استان زندگی میکنند. مسئولانی که باری به هر جهت عمل میکنند و بهجای همگرایی و اتحاد در راستای خدمت به مردم بهفکر گرفتن سمت بالاتر در وزارتخانههایشان هستند.
تلاش کارگران برای رهایی از نام شوم بیکاری
حال این سؤال پیش میآید که؛ آیا مسئولان ما از اینهمه آمار بالای فقر، تنگدستی و از همه مهمتر بیکاری باخبر هستند؟ آیا نرخ 21 درصد بیکاری گویای این مطلب نیست که شما فقط گذران عمر را در دفترتان تجربه میفرمایید؟ آیا شما آمار و جمعیت بیکاران استان را در دست دارید که هر روز بر تعدادشان افزوده میشود؟ آیا میدانید که این افراد بیکار برای رهایی از نام شوم و نحس بیکاری به هر کاری دست میزنند؟ آیا شما میدانید که بیکاری منشأ تمام آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد میباشد و میدانید وجود چند بیکار و یا معتاد در یک خانواده چهعذابی برای والدینشان دارد؟ قطعاً از این مباحث گفتهشده هیچکدام را نمیدانید، تاریخ و آیندگان این رفتار و عملکرد شما را نظارهگر خواهند بود و قضاوتی را که لایق آن هستید، میکنند.
باز هم از اینها گذر میکنیم و میخواهیم اینجا از کارگری حرف بزنیم که چوب حراج بر آبروی خود زده تا بتواند با جمع کردن کارتن و زبالههای خشک درآمدی برای گذران زندگی خود داشته باشد اما شهرداری هم مانع میشود و میگوید "این زبالهها را باید به کارخانه بازیافت زباله ببریم".
لقمه نانی که چوب حراج بر آبروی کارگران زده
فردی که نمیخواهد نامی از وی منتشر شود در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: خودم از خجالت آب میشوم وقتی این زبالهها را جمعآوری کنم اما چه کنم که مجبور هستم و چارهای ندارم.
وی میگوید: چرا مسئولان شهرداری فقط به جمع کردن این زبالهها توجه میکند مگر ما مشکل دیگری در شهر نداریم.
وی ادامه داد: من نمیتوانم نان حرام و دزدی سر سفرهام ببرم و سرمایهای ندارم که کاری راه بیندازم و زندگی خودم را با فروش این زبالهها بهخصوص کارتن میگذرانم هرچند باید حداقل 50 کیلو کارتن جمع کنم تا شاید 20 هزار تومن بهدست بیاورم.
بعد از شنیدن حرفای این فرد به میدان امامحسین(ع) شهرکرد رفتیم، در این میدان تقریباً روزانه 100 کارگر جمع میشوند تا شاید کار ساختمانی برای یک روز پیدا کنند که یکی از کارگران در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: همسر من دیالیزی است، دخترم طلاق گرفته و با دو فرزندش در منزل ما زندگی میکنند و من هیچ بازنشستگی و حقوقی ندارم که بتوانم خرج زندگیام را بدهم و مجبور هستم که به اینجا بیاییم تا شاید کاری پیدا کنم.
هرچه از درد این قشر زحمتکش و پرتلاش بگوییم باز هم کم است، امیدمان بر آن است که شاید مسئولان ما کمی زیر پایشان را ببینند و در این پایان سال به آمار و ارقام فریبدهنده توجه نکنند و چشمشان را بر واقعیت باز کنند و درد مردم را بهچشم ببینند و دردی از آنها دوا کنند که مبادا پدری در شب عید شرمنده فرزندانش شود.
انتهای پیام/ش*