مصاحبه|کودکانی که در سنگر آسمانی رزمنده میشوند/مانند بقیه موسسات مردمی بودجه حمایتی نداریم
حجتالاسلام و المسلمین سیدیاسر موسوی مدیر مؤسسه بنون در گفتوگو با تسنیم از فعالیت های این مؤسسه و طرح سنگر آسمانی میگوید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, «سنگر آسمانی» عنوان یک بازی عملی ویژه کودکان است که در مناطق عملیاتی جنوب توسط طلاب و روحانیون اجرا میشود. کودکان در این بازی، در جبهه حضور پیدا کرده و با ایفای نقش یک رزمنده، در عملیات نمایشی اما بازسازی شده شرکت میکنند.
این بازی توسط موسسه فرهنگی تربیتی جهادی «بنون» طراحی و همه ساله در ایام راهیاننور اجرا میشود. حجتالاسلام سیدیاسر موسوی مدیریت این موسسه را برعهده دارد. موسوی در مقطع سطح دو حوزه عملیه تحصیل کرده است. عمده فعالیت موسسه فرهنگی تربیتی بنون هم در حوزه کودک است. حجتالاسلام موسوی در گفتوگو با تسنیم تاکید دارد که ادارات و سازمانهای دولتی عرصه را برای فعالیتهای مجموعههای مردمی تنگ و در نهایت رونق را از راهیاننور گرفتند. چون این ادارات نتوانستند و نمیتوانند که تسهیلات در نظر گرفته شده برای راهیاننور را به بدنه اجتماع ارائه دهند. او نکات جالبی را از حضور سازمانهای حاکمیتی در راهیاننور بیان میکند که آن را در ادامه میخوانیم:
* آقای موسوی! موسسه بنون از چه زمانی شکل گرفت و چه کسانی در شکلگیری این موسسه دخیل بودند؟
موسسه بنون تقریباً در اواخر دهه 80 شکل گرفت. ما قشر طلبهای بودیم که دور هم جمع و فعالیتهای تحقیقی انجام میدادیم، برای تبلیغ و اردوهای جهادی به مناطق مختلف میرفتیم. به واسطه آن فعالیتها دوستان احساس نیاز کردند و تصمیم گرفتند که موسسه کودک و نوجوان راهاندازی کنیم و بهصورت تخصصی وارد حوزه کودک و نوجوان شویم. اردوهایی را در مناطقی مثل روستاییهای فرقهاینشین استانهای غربی کشور یا اهل تسنننشین استانهای شرقی مثل شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان میرفتیم و دوستان از همین اردوها تصمیم گرفتند که به صورت تخصصی در حوزه کودک کار کنیم. چون کار کودک اثرگذاری و خود کودک هم اثرپذیری بیشتر دارد.
کلید کار را هم در سال 88 و از مناطق راهیان نور زدیم. کار تخصصی در زمینه کودک را با طرحی به نام «سنگر آسمانی کودک» شروع کردیم. در ایام تبلیغی مانند ایام فاطمیه، ایام محرم و... در شهرستانها و روستاها و مناطق کارهایی را در این زمینه انجام میدادیم. در شکلگیری موسسه بنون دوستان دانشجو و طلبه دخیل بودند. آنها دور همه جمع شده بودند و به فراخور اقتضای وقت و توانشان کار در حوزه کودک را انجام میدادند و میدهند.
* تربیت یک کار فرآیندی است و ماهیت کارهایی که شما توصیف کردید و در حال حاضر در راهیان نور یا جاهای دیگر انجام میدهید بیشتر گذراست. این دو ویژگی چگونه قابل جمع هستند؟
دقیقا فرمایش شما درست است. کار تبلیغی ما فصلی و گذرا است و تربیت یک امر فرآیندی و زمانبر است. اما با همین کارهای تبلیغی گذرا میشود گذارههایی را به کودک انتقال داد و کودک را با این گذارهها که نشات گرفته از معارف دینی و تربیتی است آشنا و ذهن کودک را درگیر کرد. چون ذهن کودک یک مقدار خیالپرداز است و اقتضای سن کودک است که باعث میشود کمی خیالپردازی و توهمپردازی کند.
ما اگر مطلبی را با شرایط مناسب به کودک انتقال دهیم، به فرمایش اساتید و بزرگان مطمئن هستیم که در ذهن کودک میتواند سوال ایجاد کند. ذهن کودک آرام نمینشیند و دائما دنبال یافتن جواب این سوال است تا به عمق این مطلب را پیدا کند. همین مسئله ذهن او را درگیر میکند و درگیری ذهن یعنی استحکام مطلب تربیتیای که ما به کودک ارائه کردیم. این گذارههای تربیتی ذهن کودک را بیشتر درگیر میکند و این درگیری آرام آرام در جان و روح او مینشیند. ما در پروژههای تربیتی به این موضوع واقف و از اسایتد بزرگی در این کار تربیتی مشورت گرفتیم و آنها در طراحی این طرح دخیل بودند. البته قبول میکنیم که تاثیرگذاری کار تربیتی مستمر به مراتب بیشتر کارهای گذرا خواهد بود.
به دنبال این هستیم که عرصه خوبی را به عنوان یک عرصه واحد و پیشرفته در سراسر کشور رقم بزنیم
* آقای موسوی به صورت عملیاتی وارد فعالیتها و برنامهها وعملکردهای شما شویم. به ما شرح دهید که درگیری ذهنی که میفرمایید در ایام و مکانهای مختلف مثل راهیاننور اتفاق میافتد به چه صورت است و در چه موضوعاتی و چگونه در ذهن مخاطب سوال ایجاد میکنید؟ آیا این درگیری ذهنی را برای کودکان در قالب برنامههای گروهی و... ایجاد میکنید یا سعی میکنید از طریق گفتوگو این اتفاق بیفتد؟
نکتهای مهم در کار تربیتی ما این است که از آموزش مستقیم فرار میکنیم و آموزشهای ما به صورت غیرمستقیم و عموماً به صورت بازی و سرگرمی است. در بازی و سرگرمی به صورت عملی برای کودک مشارکت ایجاد میکنیم؛ یعنی کاری نمیکنیم که کودک فقط شنونده و بیننده باشد، کاری میکنیم که کودک به صورت فیزیکی و علنا درگیر بازی شود. مثلا کاری در مسجد مقدس جمکران اجرا کردیم، بحث هم آشنایی کودک با فرهنگ انتظار و مهدویت بود.
در این برنامه کاری میکردیم که کودک از مخاطب بودن صرف درآمده و حتی خودش در اتفاقات بازی نقش ایفا میکرد. این نقش عملی به او لذت میداد. ما در این بازی که درباره موضوع مهدویت بود، یک شهری را برای کودک بازسازی کرده بودیم که کودک داخل این شهر نقش شهروندان را بازی میکرد. این شهر مانند شهرهای قدیمی بود و خود این موضوع جذابیتهای خوبی برای بچه داشت. این بچه در جشن تولد امام زمان(عج) به عنوان یک شهروند سهیم بود. در این جشن دخترخانمها شروع میکردند به آش نذری پختن و تمیز کردن سبزی و نخود و حبوبات. این نقش به آنها خیلی لذت میداد. در حین همین بازیها و صحنهها هم اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد که این صحنهها و اتفاقات برای بچه درسآموز بود. درسآموزی به صورت مستقیم به بچه ارائه نمیشد و او خودش با اختیار میدید و با اختیار میشنید و بعد خودش تجزیه و تحلیل میکرد و خودش به نتیجه میرسید. این نوع درگیر کردن خیلی برای کودک جذاب و شیرین میشد و به طبع ماندگاری خوبی هم داشت.
* چه ایدهها و طرحهایی را برای آینده در نظر دارید؟
به دنبال این هستیم که مدل کارمان را در کشور توسعه دهیم. چون به این اعتقاد پیدا کردیم که بهترین کار تربیتی -چه فصلی و چه مستمر- این است که ما با کودک بازی کنیم و با او به زبان بازی صحبت کنیم. میتوانیم در قالب بازی معارف را به او ارائه دهیم. کما اینکه ما در کشورهای موفق دنیا میبینیم که حتی مطالب گستردهتری را به صورت بازی به کودک ارائه میدهند. مثلا در کشورهای آسیای شرقی مباحث ریاضی و هندسه را با زبان بازی به بچه یاد میدهند. یا در کشورهای دیگر هم با زبان بازی مباحث حوزه شهروند، مباحث بازتوانی و قواعد زندگی روزمره را به بچه یاد میدهند.
در دین مبین ما و آیات و روایات اهلبیت و راهنمایی بزرگان هم تاکید بر این است که زبان مختص بچه، باید زبان بازی باشد. زبان مخصوص کودک بازی است. بازی همه دنیای بچه است. در آینده میخواهیم این کار را در کشور توسعه دهیم تا مجموعههای فرهنگی و فعال کشور به این سمت بروند که از این روش بهرهبرداری کنند. چون تاثیرگذاری خوبی بود. خودمان هم به دنبال این هستیم که عرصه خوبی را به عنوان یک عرصه واحد و پیشرفته در سراسر کشور رقم بزنیم تا کودک را با معارف دینی و معارف تربیتی -بخصوص ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس- آشنا کنیم. عرصه انقلاب و دفاع مقدس انسانهای خوبی را تربیت کرده است و ارائه این گنجینه میتواند در تربیت نسل بعدی خیلی موثر باشد.
* در این حوزه با چه مشکلاتی دست به گریبان هستید و چه نیازهایی دارید؟
مشکلات که همیشه و در همه مسیرها وجود دارند. اصلی ترین مشکل ما هم این است که به عنوان یک موسسه تربیتی و مردمی، مثل بقیه موسسات مردمی بودجه حمایتی و پولی نداریم. موسسات فرهنگی-تربیتی که به لحاظ اقتصادی تکیهگاه و پشتوانه مشخص و محکمی ندارد، برای اجرایی کردن طرحهای تربیتی خودشان دچار مشکلات عدیدهای هستند. این اصلیترین مشکلی است که تقریبا همه موسسههای فرهنگی مردمی با آن روبهرو هستند.
اگر موسسهای وابسته به سازمان یا ارگانی باشد، شاید این مشکلش حل باشد ولی موسسات مردمی اینگونه نیستند و باید تدبیری اندیشیده شود که این موسسات بتواند روی پای خودشان بایستند و کار فرهنگی و تربیتی خود را در سطح کشور پیش ببرند. کارهای تربیتی و فرهنگی از این دست نمیتوانند به اندازهای درآمد داشته باشند که حداقل هزینهها را جبران کنند. این کار فقط مختص کشور ما نیست.
ما تبلیغات گستردهای کردیم و دیدیم که در همه جای جهان، در حوزه فرهنگی هزینه میکنند. من با یکی از دوستان که از موزه جنگ لهستان بازدید کرده بود صحبت میکردم. ایشان میگفت که آنها یک کاری شبیه به کار موسسه شما برای کودکان و نوجوانان و جوانانشان داشتند و از این طریق آنها را با تاریخ جنگ خوشان و جنگ جهانی آشنا میکردند. میگفت آنها آنقدر حمایت شده بود که یک موزه بسیار بزرگ راهاندازی کرده، میرفتند از کشورها و شهرهای مختلف کودکان و نوجوانان را با حمایت خودشان برمیداشت و به موزه میبردند. تسهیلاتی به بازدیدکنندگان میدادند، حمایتهای ویژهای برای این موسسه ترتیبی داده میشد. کشور ما هم باید برای این موارد سازوکارهایی بیندیشند، اگرنه موسسات مردمی همیشه با مشکل مواجه خواهند بود. این مشکل هم مستقیما کارشان را از نظر کمی و کیفی دچار مشکل میکند.
* این طرح، امسال در کجا و در چه بازه زمانی اجرا میشود؟
طرح سنگر آسمانی از 29 اسفند تا 12 فروردینماه در یادمانهای اروند، هویزه، دهلاویه و شلمچه برگزار میشود و طول این برنامه ها با توجه به سطح برنامهها بین 45 دقیقه تا یک و نیم ساعت طول میکشد.
انتهای پیام/