مروری بر ماجرای ترور سعید حجاریان در اسفند ماه ۱۳۷۸
در حالی که فضای سیاسی سرگرم بررسی ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود، در نخستین ساعات روز بیستودوم اسفند ماه سال ۱۳۷۸، سعید حجاریان، عضو شورای شهر تهران، در حالی که قصد ورود به ساختمان شورای شهر را داشت، مورد سوءقصد چند مرد مسلح قرار گرفت
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،در حالی که فضای سیاسی سرگرم بررسی نتایج ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود، در نخستین ساعات روز بیستودوم اسفند ماه سال 1378، سعید حجاریان، عضو شورای شهر تهران، در حالی که قصد ورود به ساختمان شورای شهر را داشت، مورد سوءقصد چند مرد مسلح قرار گرفت و به شدت از ناحیه سر، صورت و گردن مجروح شد.
سعید عسکر عامل اصلی ترور بعدها در دادگاه ماجرای آن روز را چنین تعریف کرد: «تلاش گروه ما به سرپرستی (سیدمرتضی) مجیدی بر این بود تا پیرامون خود را از فساد پاک کنیم و اگر اقداماتی از این دست در شهرری انجام دادهایم، با هدف پاکسازی جامعه از فساد بوده است... یکشنبه 22 اسفند ماه سال گذشته [1378] ساعت 7 صبح من با اتوبوس و تاکسی به میدان حر رفتم و طبق قرار ساعت 8 و 2 دقیقه مجیدی با یک موتور سوزوکی هزار سر قرار آمد. من به او گفتم مگر قرار نبود با هوندا 125 بیایی؟ جواب داد که قرار عوض شد. با همان موتورسیکلت به نزدیکی ساختمان شورای شهر [خیابان بهشت] رفتیم. ساعت 8 و 20 دقیقه یک نفر با بارانی سرمهای آمد که مجیدی گفت او [محمدعلی] مقدمی است. مقدمی وارد ساختمان شورا شد و سپس بیرون آمد و با اشاره گفت که [سعید] حجاریان هنوز نیامده است. بعد از این یک خانمی نیز با مقدمی صحبت کرد و به سمت شهرداری تهران رفت و سپس مقدمی با اشاره گفت حجاریان میآید و به دنبال آن او به سمت حجاریان رفت و با دادن نامه او را متوقف کرد... من نیز به سمت آنان رفتم و وسط خیابان «بهشت» اسلحه را مسلح کردم...» (روزنامه اطلاعات 7/2/1379)
حجاریان که پیش از این در وزارت اطلاعات فعالیت میکرد و از مسئولان ردهبالای این وزارتخانه محسوب میشد، پس از دوم خرداد، به یکی از فعالان و کنشگران برجسته سیاسی جبهه اصلاحات تبدیل شده بود. وی پس از تحولات دوم خرداد، علاوه بر عضویت در شورای شهر، در مسئولیتهای متعدد دیگری، همچون عضویت در شورای مرکزی جبهه مشارکت، مدیر مسئولی روزنامه «صبح امروز» و در سمت مشاور سیاسی رئیسجمهور ایفای نقش میکرد. بنابراین، ترور وی در آن فضای پرالتهاب سیاسی میتوانست به یک فتنه بزرگ در انقلاب تبدیل شود. پس از وقوع این حادثه، عمده شخصیتهای حقیقی و حقوقی سیاسیـ مذهبی، با تمام سلیقههایی که داشتند، این ترور را به شدت محکوم و آن را اقدامی در جهت به بحران کشاندن نظام ارزیابی کردند. رهبر معظم انقلاب نیز با صدور پیامی، این اقدام را جنایتآمیز و ناجوانمردانه خواندند و از نیروهای امنیتی و انتظامی کشور مؤکداً خواستند که با دقت و سرعت هر چه تمامتر، در شناسایی و مجازات عاملان این توطئه سازمانیافته اقدام کنند.
در بخشی از این پیام میخوانیم: «ترور ناجوانمردانه نایبرئیس شورای شهر تهرانـ که در چند روز گذشته اتفاق افتاده، عمل جنایتآمیزی است که میتواند بخشی از یک توطئه خطرناک برضد مصالح کشور و ملت و نظام اسلامی باشد. ایجاد ناامنی و پدید آوردن جو وحشت و اضطراب برای شهروندان از هدفهایی است که همیشه توطئهگران و دشمنان ایران اسلامی در پی آن بودهاند و این حادثه اندکی پس از انتخابات و در آستانه عید، در جهت همان خواسته شیطانی و خیانتآمیز است.»
انتظار میرفت پس از پیام رهبر معظم انقلاب و هشدارهای ایشان نسبت به توطئههای دشمنان انقلاب اسلامی، قدری از هیجانات سیاسی که بعضی از نیروهای افراطی و فرصتطلب بر کشور مستولی کرده بودند، کاسته شود و مطبوعات با پرهیز از گمانهزنیهای بیاساس خود، فضا را برای پیگیری نیروهای امنیتی و انتظامی کشور فراهم کنند؛ اما برخلاف انتظار، جریان دوم خرداد که فرصت را برای تسویهحسابهای سیاسی از هر نظر مناسب یافته بود، دست به غوغاسالاری، گمانهزنیها و اتهامات بیاساس علیه برخی از شخصیتهای شاخص سیاسی و دینی، مراجع عظام تقلید، نهادهای انقلابی و نظامی و گروههای ارزشی وفادار به آرمانهای امام زد.
برای نمونه، مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیهای چنین نوشت: «میتوان گفت علت جسارت و جرئت عوامل محفلی برای ادامه اقدامات ضد اسلام، انقلاب و میهن آنها، سخنان تحریکآمیز برخی چهرههای مذهبی که اخیراً نیز شاهد تکرار آنها بودهایم، ... میباشند» (روزنامه همشهری، 23/12/1378)
همچنین سه نفر از اعضای جبهه مشارکت (عباس عبدی، محسن میردامادی و صفاییفراهانی) در یک مصاحبه مطبوعاتی، این ترور را به نیروهای شکست خورده انتخابات 29 بهمن نسبت دادند. صریحتر از آن نوشتند: «مسلماً کسانی ترور را انجام میدهند که در جناح مقابل دولت هستند» (روزنامه بامدادنو)، حتی رئیس دفتر آقای خاتمی گفت: «کسانی که دست به این اقدام خشونتبار و ناجوانمردانه زدند، در واقع میخواستند انتقام خود را از شکست مفتضحانهای که در انتخابات مجلس نصیبشان شد، از مردم بگیرند.»
در چنین شرایط ملتهب و پرتنشی بار دیگر رهبر معظم انقلاب اسلامی در فاصله کمتر از یک هفته درباره مسئله ترور حجاریان، نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشتند و دستور رسیدگی سریع و قاطع به این پرونده را صادر کردند. در این پیام آمده بود:
«بسمالله الرحمن الرحیم/ جناب آقای خاتمی، ریاست محترم جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی با سلام و تحیت حادثه ترور هفته قبل و برخی قضایای پیرامونی تا امروز، موجب نگرانی اینجانب از آینده امنیت کشور است و از آنرو شایسته است که جنابعالی به دستگاههای مسئول همچون وزارتهای اطلاعات و کشور و شورای امنیت کشور دستور فرمایید با سرعت و جدیت بیشتری در جستوجوی کشف و تعقیب عوامل جنایت باشند.
بیم آن هست که این قضیه نیز مانند پرونده قتلهای زنجیرهای دامنهدار و تبدیل به موضوعی مبهم و شایعهانگیز گردد. در موضوع قتلها با اینکه جنابعالی هیئتهایی را پیدرپی مسئول پیگیری کردید، تمام نشدن موضوع، موجب بروز شایعات و ایجاد فضای تردید و ابهام شد، در این قضیه نیز مشاهده میشود که متأسفانه برخی زبانها و قلمها به شدت سرگرم التهابآفرینی و شایعهپردازیاند. بیتعهدی را به آنجا رساندهاند که علاوه بر نام آوردن از افراد و اشخاص، با اتهامهای بیدلیل، حتی سازمانهای مسئول و مورد اعتماد و حتی سپاه و بسیج، یعنی مطمئنترین حافظ امنیت ملی را زیر سؤال بردهاند.
در چنین فضای آشفتهای کدام دستگاه قضایی و امنیت میتواند با دقت و تسلط بر اعصاب، به مسئولیت خود قیام کند؟ این جوسازی و غوغاگری موجب آن است که عناصر جنایتکار با خیال راحت بتوانند از چشم قانون پنهان بمانند و به همین خاطر اینجانب نسبت به اظهارات کسانی که به این جو دامن میزنند، خوشبین نیستم.
شایسته است مسئولان یاد شده را موظف فرمایید که در مدت معینی به نتیجه قانعکنندهای در پرونده حادثه برسند، در این صورت نگرانی و دغدغه اینجانب کاهش خواهد یافت.
والسلام علیکم و رحمةالله/ سیدعلی خامنهای/ 28 اسفند 78»
جریان چپ همچنان در حال بهرهبرداری سیاسی بود و نمیخواست فرصت به دست آمده برای تخریب جریان رقیب را به سادگی از دست بدهد. در همین راستا، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در اولین اقدام با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن این اقدام، پیش از مشخص شدن ابعاد مسئله، بلافاصله رقیب سیاسی خود را به منزله متهم ردیف اول! معرفی کرد و چنین اقدامی را واکنشی به نتایج انتخابات مجلس و شکست در آن دانست. در بخشی از این بیانیه آمده است: «اینک محفلنشینان قتلهای زنجیرهای برای توقف روند مؤثر تحقیق پرونده قتلها و گریز از چنگ کشف حقیقت و اجرای عدالت، به ارتکاب قتلهای خیابانی میپردازند و در این رهگذر از توجیه شرعی و تئوریزه کردن ایدئولوژیکی تئوریسینهای خود نیز بیبهره نیستند...» (22/12/1378)
سازمان بار دیگر با صدور بیانیهای تحلیلی در تاریخ 10/1/1379 درباره ریشههای این اقدام گمانهزنی کرد و آن را به جریانی فراتر از اقدام خودسر چند جوان احساساتی نسبت داد و چنین نوشت: «انتخاب سوژه و قربانی، تعیین زمان و مکان، نحوه ترور و امکانات به کار گرفته شده، همگی از وجود یک ستاد تحلیلی سیاسی در پس این ماجرا خبر میدهد.» بیانیه در ادامه ضمن نفی انتساب این اقدام به تفکر سنتیـ مذهبی، آن را محصول «تفکرات فاشیستیـ استالینیستی» دانست که خود را در «جامه زیبای دینداری و ارزشمداری» پنهان کردهاند و درباره این جریان هم نوشت: «ترور سعید حجاریان اقدامی سازمانیافته از سوی شبکه مافیای قدرت است که طی سالیان گذشته عامل اصلی بسیاری از انحرافات و رویههای خطرناک در مسیر انقلاب و نظام بوده است و در دو سال و نیم اخیر با هدف ایجاد نارضایتی، اغتشاش و بحران منتهی به شبه کودتا و در نتیجه به شکست کشاندن جریان دوم خرداد، از هیچ خیانت و جنایتی فروگذار نکرده است.»
اصلاحطلبان مدعی بودند: «جنایاتی از این دست برای وقوع نیازمند فضای ذهنی و تئوریک خاصی است... مروجان اندیشه خشونت و آنان که به خشونت لباس مشروعیت میپوشانند و نیز کسانی که برای مرعوب ساختن و از میدان به در کردن مخالفان خود و یا التیام درد ناشی از ناکامی سیاسی خویش رقیبان را تهدید به اعمال خشونت میکنند، در ایجاد فضای ایدئولوژیک و سیاسی مناسب برای ترور و به طور مشخص ترور سعید حجاریان سهیم هستند.»
پرونده ترور سعید حجاریان با شناسایی و دستگیری ضاربان و تشکیل دادگاه در اردیبهشت ماه 1379 و محکومیت آنان ختم شد. روز پنجشنبه (22/2/1379) دادگستری کل استان تهران اعلام کرد: «برابر رأی شعبه سیودو دادگاه انقلاب اسلامی تهران عاملان ترور حجاریان به زندان محکوم شدند. متهم ردیف اول: سعید عسکر فرزند محمد، دانشجوی بیست ساله دایر بر اقدام علیه امنیت کشور از طریق مباشرت به ترور سعید حجاریان و ابوالقاسم شفیعی به مجازات پانزده سال حبس در زندان اصفهان محکوم شد. سیدمحسن مجیدی نیز به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از طریق معاونت در ترور حجاریان و شفیعی و کاوه به ده سال حبس در زندان شیراز محکوم شدند و محمدعلی مقدمی به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از طریق معاونت در ترور حجاریان به هفت سال حبس در زندان کرمانشاه محکوم شد. بقیه متهمان نیز به حبس از چهار تا سه سال محکوم شده و موسی جاننثاری، مهدی روغنی و سعید گگونانی نیز تبرئه شدند.»
سعید حجاریان درباره علل ترور خود معتقد بود: «ترور من دقیقاً بهدلیل پیگیریهای من در پرونده گروههای خودسر در موضوع قتلهای زنجیرهای بود. من در سال 77 روزنامه «صبح امروز» را منتشر کردم که نقش مهمی در افشای قتلهای زنجیرهای داشت و فکر میکنم که کاملاً نتیجهبخش هم بود.» وی بعدها گفت: «معتقدم سعید عسکر در جریان ترور من کارهای نبود. عسکر تنها ماشه بود. آنهایی که ماشه را کشیدند مهم هستند!»
منبع:بصیرت
انتهای پیام/