یادداشت روح الأمین سعیدی: اسلام سیاسی و ایده جامعه مشترک فراملی
استعداد قدرتآفرینی اسلام سیاسی را میتوان به خوبی از رهگذر مقایسه آن با سایر ایدئولوژیها و جریانهای فکری حاضر در منطقه طی دهههای اخیر ارزیابی کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، روح الأمین سعیدی سردبیر مجله عصر اندیشه در سرمقاله اخیر این نشریه نوشته است که استعداد قدرتآفرینی اسلام سیاسی را میتوان به خوبی از رهگذر مقایسه آن با سایر ایدئولوژیها و جریانهای فکری حاضر در منطقه طی دهههای اخیر ارزیابی کرد.
متن بخشی از یادداشت روحالامین سعیدی را در زیر بخوانید:
ایدئولوژی اسلام سیاسی (با قرائت شیعی) به واسطه وجود اصول و آموزههایی همچون امتزاج کامل دین و سیاست، نقشآفرینی فعال رهبران دینی در عرصه عمومی جامعه، مفتوح بودن باب اجتهاد در مسائل مستحدثه داخلی و بینالمللی، حق حاکمیت مشروع ولیفقیه برای زمامداری جامعه سیاسی، نفی سلطهپذیری و اتخاذ موضع خصمانه در برابر مستکبرین، ترویج روحیه مقاومت، جهاد و شهادتطلبی و نیز انتظار تشکیل حکومت عدل جهانی در سایه انقلاب سراسری منجی الهی، در ذات خود مُولّد قدرت است و شیعه را به موجودیتی توانمند تبدیل کرده که ظرفیت فوقالعادهای برای به چالش کشیدن منافع ابرقدرتها در سطوح منطقهای و جهانی و ایجاد یک محور مقاومت ضد استکباری دارد. بر مبنای همین ایدئولوژی، انقلاب اسلامی ایران در روزگار سلطه عالمگیرِ ایده سکولاریسم به پیروزی رسید که به طرز شگفتآوری غیرقابل مهار بود و برخلاف تصورات، به جای ضعف و زوال در زیر سنگینترین فشارها هر روز بر حجم قدرت خود افزود تا جایی که دامنه امواجش به صِرف مرزهای ایران محدود نماند و ابتدا سرزمینهای اشغالی فلسطین و لبنان و امروز عراق و سوریه و یمن و افغانستان و بحرین را نیز درنوردیده و روح تازهای در کالبد جنبشهای مقاومت اسلامی دمیده است.
استعداد قدرتآفرینی اسلام سیاسی را میتوان به خوبی از رهگذر مقایسه آن با سایر ایدئولوژیها و جریانهای فکری حاضر در منطقه طی دهههای اخیر مانند ناسیونالیسم جمال عبدالناصر، پانعربیسم حزب بعث و اسلام سیاسی - سلفی اخوانالمسلمین مورد ارزیابی قرار داد. هیچکدام از این جریانهای مشهور علیرغم ژستهای پرطمطراقشان نتوانستند توفیقات چندانی به دست آورند و خیلی زود بیآنکه در ژرفای اذهان ملتهای مسلمان رسوخ کرده باشند، در سراشیب افول قرار گرفتند. لذا قدرتهای استکباری برای مهار آنها با مشکل چندانی مواجه نشدند. چنانکه رژیم اسرائیل به راحتی بر ارتش نیرومند مصر فائق آمد، ایالات متحده ظرف چند روز طومار دولت صدام حسین را درهم پیچید و دولت اخوانی محمد مرسی هم تنها یک سال دوام آورد و با سقوط در جریان کودتای سال 2013 تمامی دستاوردهای انقلاب مصر را بر باد داد. اما چهار دهه ایستادگی و پایایی انقلاب اسلامی، پیروزیهای شگفتآور مجاهدان فلسطینی و لبنانی رویاروی ارتش قدرتمند اسرائیل، شکست داعش در عراق و سوریه و مقاومت جانانه انصارالله یمن در برابر تهاجم عربستان، کارنامه درخشانی است که تفکر اسلام سیاسی شیعی از خود بر جای نهاده است.
اسلام سیاسی امروز در معرکه نبرد با تروریسم تکفیری ابعاد تازهای از ظرفیتها و استعدادهای خود را به نمایش گذاشته که حتی قابلیت تحدی و به چالش کشیدن لیبرالیسم غربی را دارد. لیبرالیسمی که سالها شعار همگرایی، عبور از ناسیونالیسم، کنار گذاشتن تعصبات قومی، نژادی و مذهبی، آزادسازی تجارت و کاستن از غلظت مرزهای جغرافیایی به نفع جهانگرایی سر میداد و اتحادیه اروپا را مصداق غرورآفرین تحقق این آرمانها میدانست، طی سالهای اخیر شاهد عقبگرد مردم و سیاسیونِ جوامع غربی به سوی میراث گذشته است. اقبال روز افزون به ملیگرایی حتی به صورت افراطی آن یعنی شوونیسم، رشد عجیب تمایلات نژادپرستانه، اسلامستیزی و خارجیستیزی، مخالفت شدید با ورود مهاجران به قاره سبز، قدرتگیری دوباره جریانها و احزاب راستگرای افراطی و اتخاذ سیاستهای حمایتگرایانه اقتصادی در کنار تصمیم انگلستان مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا و ابزار تمایل برخی دیگر از اعضا جهت اتخاذ تصمیم مشابه که با استقبال دونالد ترامپ نیز مواجه شده است، آشکارا نشان میدهد لیبرالیسم در ایجاد یک سایبان وحدتآفرین برای گذار از منافع فردی و ملی به مصالح عمومی ناکام مانده و با موانع عظیمی مواجه شده است.
این در حالی است که اسلام سیاسی اکنون از فاز نخستینِ شکلگیری یک جامعه مشترک فراملی با کنشگری موجودیتهای غیردولتی بر محور ایدئولوژی و وحدت عقیده رونمایی کرده است. به گونهای که توانسته است در عرصه نظامی بهعنوان دشوارترین عرصه همکاری و همگرایی، از ترکیب فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان، حیدریون و حشد الشعبی عراق، حزبالله لبنان و مجاهدان سوری بههمراه رزمندگان سپاه پاسداران ایران عملاً یک ارتش واحد چندملیتی تشکیل دهد که فارغ از ملاحظات ملی، قومی، نژادی و مذهبی دوشادوش یکدیگر و تحت لوایی واحد علیه دشمن مشترک جنگیدند و پیروزی اعجابانگیزی را در عراق و سوریه بهدست آوردند. هرچند این جامعه مشترک فراملی هنوز در مرحله ابتدایی و جنینی به سر میبرد و راهی بس طولانی پیش رو دارد، لکن نمونه جهاد مشترک فراملی علیه داعش و یا جلوههای بینظیری که هر سال در ایام اربعین حسینی مشاهده میکنیم، نشان میدهد اسلام سیاسی از استعداد بسیار قابل توجهی برای گردآوری تودههای عظیم انسانی به زیر سایبان واحد خود برخوردار است. بدین ترتیب میتوان گفت ایدئولوژی اسلام سیاسی یکی از عناصر اصلی قدرتِ محور مقاومت محسوب میشود که ذاتاً تولید قدرت میکند و پیروان خود را بهایستادگی، جهاد، شهادتطلبی، انتظار پویا و نقشآفرینی فعال در عرصه سیاست فرامیخواند.
انتهای پیام/