قدمهایتان را هنری بردارید!
چند سالی است که جوانتر با ایدهها و فکرهای نو وارد بازار تولید شدهاند و توانستهاند با تولیدات متفاوت، همنسلان خودشان را هم جذب کنند. با یکی از این تولیدکنندههای جوان همراه شدیم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، امسال، سال «حمایت از تولید ایرانی» نامگذاری شده و با اینکه در چند سال گذشته درباره تولیدات مختلف ایرانی حرفهای زیادی زدهایم، اما هیچوقت به اندازه نیست و همیشه هستند کسانیکه از برنامهها و کارهایشان باید حرف زد تا یادمان باشد در همین ایران خودمان چه کسانی با فکرها و ایدههای جدید هستند که کارهای تازهای را شروع کردهاند. کارهایی که اتفاقا به مذاق مردم هم خوش آمده و حمایت هم میکنند.
در همین ابتدای سال روایتی داریم از پسری که با وجود اینکه پایش را جای پدرش گذاشته، اما میخواسته حرف جدید بزند و برای اینکار از هنر استفاده کرده، استفاده از طراحیهای غیرمعمول روی کفشها برای دخترها و پسرهایی که برندهای خارجی را دنبال میکردند، آنقدر جذاب بوده که در مدت دو سال «آرش حسامی» به همراه تیمش توانستهاند «ویزلند» را به قله مهمی برسانند.
حالا دیگر لازم نیست پشت ویترین برندهای خارجی بایستید و از دیدن قیمتها دمغ شوید! کافیست یک بار کفشهای ویزلند را ببینید تا با قیمت خیلی پایینتر کفشی با طرح و نقش ایرانی را داشته باشید.
آرش حسامی در دهه سوم زندگی خودش به عنوان جوان موفق در تولید ملی معرفی شده، البته خودش میگوید او خیلی زودتر جایزهاش را از مردم و با حمایتهایش گرفته، اما حالا هدف بزرگش این است که کفش ایرانی با نقش ایرانی را صادر کند تا مردم دیگر کشورها هم ایرانیپوش شوند!
ویزلند؛ فرزندی دو ساله
آرش حسامی که حضورش در صنف تولید کفش به خاطر پدرش بوده، جریان شروع اینطور تعریف میکند: «پدرم تقریبا 40 سالی میشود که در صنف تولیدی کفش کار میکند و در همه این سالها هم تولید داشتهاند و هم فروش. از وقتی که من و برادرم وارد صنف شدیم، این احساس را داشتیم که چرا از کفشهایی که میبینیم لذت نمیبریم. همیشه هم این دغدغه من برای وجود دارد و از خط قرمزهای ذهنم است که وقتی میشنوم میگویند «قدیمها خیلی خوب بود و کفش صادراتی داشتیم». با خودم میگویم چرا قدیمها؟! همین حرفها باعث شد ما بخواهیم هنر را به کار اضافه کنیم، آنهم در شرایطی که همه میگفتن بازار کار بد است. در این میان من هم پا به پای دیگر تجار به چین میرفتم، اما این بار به جای اینکه از چین کفش وارد کنم، با خودم صنعت آن را آوردم. اولین کاری هم که انجام دادم این بود که در سبک برندهایی که برای مردم خیلی بزرگ و شناخته شده بود، کفش تولید کردم. همان برندهایی که به عنوان لاکچری شناخته میشوند را با قیمتهای ایرانی تولید کردم، برای مثال کفشی که یک میلیون قیمت داشت را حالا با قیمت 150 هزار تومان برای فروش گذاشته بودیم. این کار در ابتدا برای همه سوال شده بود که اصلا این چه برندی است که این کار را انجام میدهد. جریان ادامه داشت تا اینکه بعد از یک سال من توانستم استایل ایرانی را وارد کار کنم، در حقیقت بعد از اینکه ما را دیدند و قبول کردند و میشناختند، استایل ایرانی را به کار اضافه کردیم.»
او ادامه میدهد: «تیم ما با اینکه کُنیه پیری دارد و پدرم 40 سال در این کار بوده است، با اینحال بچههایی که کار میکنند خیلی جوان هستند و از همین رو مردم هم ویزلند را یک برند هنری و جوان میدانند.
برادرم در بخش تولید حضور دارد و من در ایدهپردازی و سبک فروش بیشتر هستم. با این همکاری توانستیم هولدینگی بسازیم که مشکلات برندسازی بقیه را نداشته باشد. در حقیقت برند کردن در ایران مشکلاتی دارد که وقتی برند شناخته میشود، بعد از مدتی هم کنار میرود. اما ما در یک سال و نیم گذشته بیشتر از اینکه مسائل مادی برایمان اهمیت داشته باشد، بحث آرمانهاییمان را در نظر گرفتیم و اینطور نبود که فقط بخواهیم از این کار پولی را بدست بیاوریم، در حقیقت همه دویدنها برای رسیدن به هدف بود.»
کفشها را به نام صدا کنید
حسامی میگوید کفشهایی که تولید میکنند، هم اسم دارند و هم کاراکتر: «کفشهای ما کاراکتر دارند و هرکدام یک بُعد روحی برای خودشان دارند و اسمهایی که برای هرکدام انتخاب میکنیم، بنا به حال کفش انتخاب میشود. این عجیب کار کردن روی جزئیات کفش باعث شد برای مخاطب هم جذابیت داشته باشد.»
ما مدل نداریم
حسامی تاکید میکند که همه تلاششان این بوده که روی مردم حساب باز کنند، او اینطور تعریف میکند: «من دوستان بازیگر زیادی دارم و برای خیلی از آنها کفش طراحی میکنم، اما در زمانی که میخواستم این طرحها را معرفی کنم، به جای اینکه از دوستانم به عنوان سفیر استفاده کنم، مردم را انتخاب کردم. آرمان بزرگی بود، اما برایم قشنگ بود و در این شرایط بود که همه خودشان را «ویزلندی» میدانستند. در حقیقا به جای اینکه روی فرد تمرکز داشته باشم، نگاهم را روی جمع متمرکز کردم.»
«نکتهای که در ویزلند برایمان اهمیت داشت این بود که برای معرفی و تبلیغ محصول از مدل استفاده نکنیم. از خانمهای عادی که همه جا میبینیم برای عکاسی کمک گرفتم. انجام اینکار جسوری ما را نیاز داشت، چون به هر حال هرکسی ممکن بود که المانهایی که به عنوان زیبایی برای ما تعریف کردهاند را نداشته باشد. ما میخواستیم پوشش یک دختر ایرانی را به تصویر بکشیم و بگوییم دختر ایرانی معمولی این است، نه این طرحها و لباسها و مدل صورتهایی که برای ما نیست. من دلم نمیخواهد دختر ایرانی را به شکل اگزجره ببینم. به نظر آنها بچههایی هستند که میخواهند دیده شوند ولی به بیراهه کشیده میشوند و حتی حاضر میشوند روی صورت خودشان عمل انجام دهند.»
«در ویزلند مشتریهای مختلفی داریم، از خانمهایی که خودشان هنرمند هستند تا خانمهای محجبه. نکتهای که همه آنها هم اشاره میکنند این است که حالشان خوب میشود وقتی کسی ازشان میپرسد که کفششان را از کجا خریدهاند و حسی مانند سوپراستارها پیدا میکنند.»
هنر مرز ندارد
حسامی خاطره جالبی از تاثیر هنر ایرانی روی دیگران دارد، او میگوید: «جالب است برایتان بگویم که خستگی من زمانی در رفت که دو نفر به دیدن من آمدند و گفتند که «شما پول بلیت سفر ما به اینجا را دادهاید!» من پرسیدم یعنی چطور؟ که برایم تعریف کردند برای یک مجموعه کار دنبال برندهای هنری در آسیا میگشتند که در معیارهای آنها ایران از اهداف نبوده، اما بعد از اینکه مدلهای کفش ویزلند را معرفی کرده بودند، توانستند ایران را هم در میان کشورها قرار دهند به اینجا سفر کنند.هنر تنها چیزی است که مرز ندارد.»
به صادرات امید داریم
حسامی با برند ویزلند به تازگی از طرف برنامه اقتصاد پایش به عنوان جوان موفق معرفی شده، توضیح میدهد: «با اینکه دلار بالا و پایینیهای زیادی دارد، اما همه امید من به صادراتی است که میتوانم داشته باشم و بعد بتوانیم در بازار رقابت کنیم. قانونهای کاریمان در کشور مشکل زیادی دارد و فکر میکنم باید در این باره صحبت کنیم که چرا یک برند در ایران نمیتواند به راحتی شکل بگیرد و رشد پیدا کند. درباره خود ما همه میگفتند نمیشود، اما شد و مردم هم کمک کردند و حالا بیش از 40 شعبه در کشور داریم و توانستیم محبوبیت پیدا کنیم و در این مسیر محصولات دیگری مانند جوراب را هم اضافه کردیم.»
مردم ایرادها را میگویند
این جوان موفق درباره مسیری که با ویزلند و ارتباط با مشتریهایش داشته، اینطور صحبت میکند: «اتفاقی که در این مدت بین مشتریها و ما افتاده این است که آنها ایرادهای ما را بهمان میگویند. این خیلی اتفاق خوبی است که مردم خودشان پیگیر هستند و حتی محتوای جدید با خودشان میآورند. مردم خیلی زیبا جواب کارهای ما را میدهند و همین بودن آنهاست که باعث میشود ما هم روی خلاقیتهای جدید کار کنیم. مهم این است که جنس خارجی دست مردم نمیدهیم و کالای ایرانی که ذلیل شده بود و اگر خوب هم بود را به اسم خارجی میفروختند، الان به مرزی رسیده که روزانه عکسهای مختلفی از افرادی که این کفش را خریدهاند، میبینیم، کسانی که خودشان را ویزلندی میدانند.
من جایزهام را خیلی زودتر از مردم گرفته بودم، فقط مسئولیتم سنگینتر شده است. واقعیت این است که دلم میخواهد همکارهایم در این حوزه فعالیت کنند تا رقابت ایجاد شود، چون در شهر کورها، یک چشم پادشاه است. دوست دارم همه با طرحهای خوب و مردم پسند حضور داشته باشند تا بتوانیم بازار را از کالای خارجی بگیریم.»
ایرانیهای خارج از کشور هم دوست داشتند
«برای من جالب است که ایرانیهای خارج از کشور هم از این طرحها استقبال کردند و آنها را دوست داشتند. اینکه یک ایرانی ساکن امریکا از کفشهایش عکس میگیرد و مینویسد که «در غربت با محصول ساخت وطنم قدم میزنم.» برای من ارزش زیادی دارد. باور کنید هیچ برندی در اتاق فکرش نمیتواند برنامهریزی کند که این مقدار هزینه میکنم تا یک ایرانی در امریکا با کفشها عکس بگیرد و منتشر کند. این لطفی است که خدا شامل حال ما کرده و مردم همراه ما شدهاند.»
آسایش در کار وجود ندارد
حسامی معتقد است نمیتوان در کار آسایش پیدا کرد و انجام یک کار متفاوت، سختتر هم هست. «کار مانند میدان مسابقه است، اگر روزانه رو به جلو حرکت نکنیم، باختهایم. در این جریان پدر من خیلی آدم انعطافپذیری بود، اما یادمان نرود که چیزی به اسم آسایش در کار وجود ندارد و کلا سخت است. چیزی که برای ما کار را سختتر میکرد، البته بعد از اینکه پدر اجازه داد تا در خط تولید سنتی، کارهای جدید انجام دهیم و مدرن کنیم، لازم بود از کاری که انجام میدهیم بازخورد بگیریم. روز اولی که چاپ روی کفش را انجام دادم، خیلی بازخوردهای بدی گرفتم، تمام واحدهای فروش میگفتند مگر میشود چاپ روی کفش باشد! اما من سرد نشدم، حتی با تلاش بیشتر از قبل ادامه دادم و سه ماه بعد از این ماجرا از من به عنوان تولید کننده ملی تقدیر شد. باید روز به روز جلوتر برویم چون یک روز درجا زدن یعنی اینکه عقب میرویم و رو به جلو بودن از اهداف اصلی اتاق فکر ماست.»
میخواستم خارجیپرستی را از بین ببرم
از من ایراد گرفتند که چرا از روی برندهای خارجی طرح برداشتی، من هم گفتم که «این کار را انجام دادم تا آرمانهای مردم از تقدس آنها بگذرد.» میخواستم خارجی پرستی را بردارم. چندتا از دوستانم به مالزی رفته بودند و وقتی برگشتند، میگفتند که چه کفشهایی پشت ویترین آنها بود و تو خجالت نکشیدی که مانند آنها طرح زدی؟ در جوابشان گفتم «من زمانی خجالت کشیدم که شما پشت ویترین مغازه آنها حسرت کشیدید.» همین جمله باعث شد که آنها من را قبول داشته باشند. من دوست دارم هرکسی با هر وسعی بتواند خرید کند، شاید یک نفر 10 جفت بخرد و کسی دیگر تنها یک جفت. اما این برای هدف بود که جوانها ایرانی حسرت برندهای خارجیها را نخورند. برای همین هم تنوع طرح زیادی را در اینجا میبینید تا هرکسی از آن خوشش بیاید.»
مخالف کشتار حیوانات برای لباس هستم
حسامی درباره بحث حمایت از حیوانات هم میگوید: «من مخالف این هستم که حیوانی را تنها برای اینکه از پوستش برای پوشش استفاده شود، بکشند. اما امروزه گوشت در چرخه غذایی همه ما وجود دارد و ما هم از پوست همان گاو استفاده میکنیم. اما اگر خرگوش یا روباهی را تنها برای استفاده از پوستش بکشند، خیلی مخالف این کار هستم. اما گاو و گوسفند در چرخه غذایی کشور وجود دارد و اگر از پوستش استفاده نکنم، دور ریخته میشود، من هم به چرخه غذایی خودمان احترام میگذارم. اگر روزی همه ایران گوشتخواری را کنار گذاشتند، من هم قول میدهم از این پوست استفاده نکنم. پوست حیواناتی که در چرخه غذایی ما نباشد را استفاده نمیکنیم.»
به رقابت اعتقاد دارم
حسامی تاکید میکند همهچیز کفشها ایرانی است، اما دلش میخواهد واردات زیاد شود تا مشتری از میان محصولات مختلف جنس ایرانی را انتخاب کند. «همه چیز این کفشها ایرانی است، از تولید و طراحی تا کارهای کارخانه و بستهبندی همه ایرانی است. اما برخی از دستگاهها را وارد کردهایم و همینطور در برخی مواد اولیه ضعف داریم که من امیدوارم جریان به شکلی پیش برود که خودمان این مواد اولیه را هم داشته باشیم. اما نکتهای که خیلی به آن اعتقاد دارم این است که باید مرزها را باز بگذاریم تا تجارت اتفاق بیفتد، چون میدانم نیروهای خیلی خوشفکر و قوی داریم که میتوانند کار کنند و نظر مشتری را جذب کنند. نباید اینطور باشه که واردات نداشته باشیم تا جنس داخلی فروش برود، باید با وجود اینکه واردات داریم، مردم جنس داخلی را بخرند و امیدوارم چنین روزی برسد. قیمت و کیفیت در حدی باشد که دیگر کالای خارجی خریدن برای کسی به صرفه نباشد.»
منبع:مهر
انتهای پیام/