کرمان| نجات جان کودک نیشابوری توسط سرتیم ایمنی و سلامت راوری در کرمان
جوان ۱۸ ساله راوری در شیفت پست ایمنی و سلامت هلالاحمر، جان کودک ۸ ساله نیشابوری که دچار گازگرفتگی شده بود را نجات داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از راور، از جمله طرحهای ملی سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر که با هدف فرهنگسازی در زمینه سفر و کاهش تلفات جادهای هر ساله در ایام نوروز برگزار میشود، طرح ملی ایمنی و سلامت مسافران نوروزی است.
هجدهمین مرحله طرح ملی ایمنی و سلامت مسافران نوروزی در استان کرمان همزمان با سراسر کشور از تاریخ 28 اسفندماه 96 تا 14 فروردینماه 97 به مدت 16 روز در راستای اهداف بشردوستانه جمعیت هلال احمر با مشارکت بیش از 350 نفر از اعضای جوان و داوطلب استان کرمان در 20 شهرستان با برپایی 25 پست ثابت (12ساعته و 24ساعته)، 7 پست سیار (سامانه حرکتهای امدادی و بشردوستانه)، 7 خیمه نماز، 6 ایستگاه سلامت، 20 فضای دوستدار کودک در مسیرهای ورودی و پرتردد شهرها اجرا میشود.
به گزارش تسنیم، نمایش توان عملیاتی تیمهای بشردوستانه سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر در حمایت از زندگی و سلامت انسانها، استفاده از فناوریهای نوین در تامین امنیت روانی و کاهش تلفات انسانی مسافران از جمله اهداف طرح ملی ایمنی و سلامت است.
اما در اجرای این طرح در استان کرمان اتفاق بسیار جالبی برای نجات جان یک کودک 8 ساله رخ داد که شرح واقعه از زبان عامل نجات کودک در گفتوگو با خبرنگار تسنیم بسیار شنیدنی است، ماجرای احیای دختر بچه 8 ساله نیشابوری را زبان هادی خواجویی سرتیم پست ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی جمعیت هلالاحمر استان کرمان در شهرستان راور را میشنویم.
همیشه روزهایی که شیفت دارم مشتاقتر از همیشه آماده میشوم
من صبحهایی که در پست ایمنی و سلامت شیفت دارم طبق عادت همیشه خیلی زودتر از ساعتی که باید در شیفتم حاضر شوم به پارک جنگلی الغدیر که در کنار پست ما هست میروم و لحظاتی در آن جا ورزش و پیادهروی میکنم.
همیشه روزهایی که نوبت من برای شیفت هست، خیلی خوشحال و مشتاقتر از همیشه حاضر میشوم زیرا در ایام نوروز وقتی که به پارک برای ورزش و پیادهروی مراجعه میکنم، چادرهای مسافرتی رنگی رنگی زیادی میبینم که مسافران از شب قبل برای خوابیدن و استراحت در پارک برپا کردهاند.
صحنههایی مانند اینکه مسافران از خواب بیدار شدند و مشغول آماده کردن صبحانه هستند و یا اینکه بعضیها در حال جمع کردن وسایلشان هستند و میخواهند هرچه سریعتر حرکت کنند برایم جذاب و دیدنی است و همین جذابیتها من را مشتاقتر از همیشه به روزهایی که شیفت دارم سوق میدهد.
خوشحالم که شهرم راور در محور کرمان مشهد قرار گرفته و من در پستی خدمت میکنم که لحظاتی میزبان زائران امام رضا(ع) هستم.
صدای فریاد و شیون مادری توجهم را جلب کرد
صبح روز 9 فروردین 97 نوبت شیفتم بود اما طبق عادت معمول در پارک مشغول ورزش و نرمش بودم که ناگهان در سکوت صبحگاه پارک الغدیر، صدای جیغ و شیون مادری توجه من را به خود جلب کرد.
دوان دوان به دنبال صدا از کنار چادرها گذشتم تا به کنار چادری رسیدم که مادر خانواده در حالت گریه و با دستهای لرزان کمک میخواست. وقتی که وارد چادر شدم دیدم دختر بچه 8 ساله با صورتی کبود و بیهوش وسط چادر روی زمین افتاده و اعضای خانوادهاش همه گریان و مضطرب هستند.
بلافاصله از مادر شرح حال کودک را گرفتم، مثل اینکه دختربچه دچار گازگرفتگی شده بود، سریع نبض و تنفسش را چک کردم، مهسا تنفس نداشت و نبض بسیار ضعیفی داشت؛ خدا را شکر در دورههای امداد و نجات به خوبی یاد گرفته بودم که در این مواقع به کودکانی که دچار خفگی در اثر مسمومیت با گاز منواکسید کربن شدهاند، بازکردن راه هوایی و انجام 2 تا تفس مصنوعی اولین اقدامی است که برای مصدومانی که دچار خفگی شدهاند، باید انجام داد.
به سرعت مهسا را از چادر بیرون آوردم و سرش را به عقب بردم، راه هوایی رو بازکردم و دو تا تنفس مصنوعی دادم مهسا یک دفعه با یک صدای عجیب نفس عمیقی کشید و شکر خدا چشمانش را باز کرد مادرش با چشمان پر اشک برایم کمی آب آورد و من به صورتش پاشیدم تا اینکه هوشیاریاش کامل شد.
در همین حالت با اورژانس تماس گرفتم، تمام افراد خانواده متاثر از این گازگرفتکی دچار حالت تهوع، سرگیجه و افت فشار شده بودند، تا زمان رسیدن اورژانس بلافاصله پیکنیک را که باعث مسمومیت و این اتفاق خطرناک شده بود، خاموش کردم و به بیرون از چادر انتقال دادم.
بابای مهسا را به اورژانس بردم
بلافاصله نیروهای اورژانس از راه رسیدند و اعضای خانواده مادر و خواهر 4 ساله و برادر 12 ساله مهسا با آمبولانس به اورژانس انتقال داده شدند و چون دیگر در آمبولانس جا نبود بابای مهسا را خودم به اورژانس انتقال دادم، در طول مسیر فرصت خیلی خوبی مهیا شد تا از بابای مهسا بپرسم اهل کجا هستند و مقصدشان کجاست.
سرتیم پست ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی جمعیت هلالاحمر گفت: این خانواده پنج نفره اهل نیشابور بودند که از بندرعباس به سمت شهرشان برمیگشتند و برای استراحت شب گذشته به راور رسیده بودند و در پارک الغدیر شب را سپری کردند.
در طول مسیر فرصت خوبی مهیا شد تا ماجرای گازگرفتگی را از پدر خانواده بپرسم، او گفت دیشب هوا خیلی سرد بود و برای اینکه چادر را گرم کنیم، مجبور شدیم پیک نیک را در چادر روشن کنیم و تمام زیبهای چادر را کامل بستیم تا بتوانیم شب را تا صبح سپری کنیم. در همین حین بود که به بابای مهسا گفتم اگر یکی از پنجرههای چادر را بازنگه داشته بودید، الان این اتفاق برای خانوادهتان نمیافتاد، به اورژانس رسیدیم، بابای مهسا را به اورژانس تحویل دادم و او هم با تشکر فراوان و دعای خیر از من خداحافظی کرد.
لبخند مادری که چشمانش پر از اشک بود
هادی خواجویی بیان کرد: لحظهای که جان مهسا را نجات میدادم فقط از خداوند میخواستم من را شرمنده مادرش نکند و خوشبختانه از این آزمون سربلند بیرون آمدم و لبخند مادری که چشمانش پر از اشک بود من را ذوقزده کرده بود و در قبال تشکر مادر زبانم بسته شده بود.
پیام هادی به مسافران نوروزی
از مسافران عزیز میخواهم که در طول سفر نکات ایمنی را رعایت کنند تا با یک سهلانگاری کوچک باعث اتفاق جبرانناپذیر نشوند و شاهد سفر تلخ برای مسافران عزیز نباشیم.
سرتیم پست ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی؛ امدادگر زلزلههای راور و کوهبنان
هادی خواجویی دهشیب، 19 ساله به مدت 6 سال است که عضو کانون جوانان جمعیت هلال احمر شهرستان راور است.
وی برای چهارمین سال است که در پستهای ایمنی و سلامت فعالیت میکند و در هجدهمین طرح ملی ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی به عنوان سرتیم در شهرستان راور معرفی شده است.
هادی خواجویی با سپری کردن دورههای امداد و نجات عمومی به عنوان امدادگر در زلزلههای اخیر شهرستانهای راور و کوهبنان نیز حضور شبانهروزی داشته است.
گزارش از فاطمه پاکسرشت
انتهای پیام/م