عمده مخالفت‌ها با «پایتخت» سیاسی و غیرفنی است


مردم وقتی یک فیلم خوش ساخت هالیوود را می‌بینند یا مثلاً سری اول شهرزاد و مجموعه قهوه تلخ را سر دست حلوا حلوا می‌کنند، اساساً کاری به سازنده ندارند. برای رسانه همه چیز مخاطب است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، یکی از جذاب‌ترین رویدادهای نوروزی برای مردم، سریال‌ها و ویژه برنامه‌های رسانه‌ها برای مخاطبان خود در ایام عید است. امسال نیز برای اولین بار سازمان رسانه‌ای اوج با مشارکت صدا و سیما با تولید مجموعه پایتخت 5 به محافل نوروزی خانواده‌ها رفت. در این زمینه سراغ محمد‌صادق دهنادی منتقد رسانه رفتیم تا از نقطه نظر کارشناسی این حضور را ارزیابی کنیم.

شما در سال‌های گذشته جزو منتقدان رسانه ملی در حوزه برنامه‌های نوروزی بودید. در یک نگاه کلی عملکرد رسانه را در نوروز 97 چگونه ارزیابی کردید؟
عملکرد رسانه ملی در برنامه‌های مناسبتی معمولاً تابعی از توانایی مالی و مدیریتی آن است. به نظرم استقبال امسال مردم و حتی آنهایی که در سایر زمان‌ها خیلی مخاطب آنتن تلویزیون داخلی نیستند، نشان داد وضع تلویزیون حداقل از دو سه سال قبل بهتر است. واکنش‌های مردم اعم از منفی و مثبت نشان می‌دهد، کار دارد دیده می‌شود و رقابت جدی است و این می‌تواند یک آغاز تازه برای بازیابی جایگاه رسانه ملی باشد، البته به شرط اینکه ترافیک برنامه‌ای کنونی به یک باره جای خودش را به برنامه‌های فله‌ای و کم محتوا ندهد.

مهم‌ترین دلیل این رشد استقبال چیست؟
به نظرم صنعت رسانه نیاز به پیشران هایی دارد. امسال بی‌تردید مجموعه پایتخت از آن پیشران‌هایی بود که تا حدی باعث شد سایر کارهای رسانه ملی نیز جدی‌تر دیده شود. مخالفت‌های جدی‌ای که در سطوح سیاسی و فرهنگی از این سریال شد را هم می‌توانیم به عوامل این رشد اضافه کنیم. مجموعه این طرفداری‌ها و مخالفت‌ها فضایی را رقم می‌زند که جذاب است.

امسال از معدود سال‌هایی است که یک نهاد فرهنگی انقلاب در یک کار طنز مشارکت جدی داشت، ارزیابی شما از این پایتخت و نقاط اشتراک و افتراق آن به دوره‌های قبلی آن چیست؟
چون هنوز سریال تمام نشده ارزیابی کاملی نمی‌توان داشت اما در همین حدش هم به نظر، چند سر و گردن از سریال‌های مشابه خودش و حتی برخی فیلم‌های سینمایی‌ طنزی که مردم برای آن بلیت می‌خرند بالاتر است. پایتخت دقیقاً همان چیزی است که از اول هم بود؛ حرفی که در اجتماع زده می‌شود. حالا ممکن است یک کسی انتقاداتی هم وارد کند که البته برخی از آن واقعاً درست است اما در مجموع داستان توانسته در کلیت خود مردم را به خود جلب کند که در بازار متکثر کنونی رسانه چیز کمی نیست.

به نظرتان عمده انتقادهای درست و غلطی که از پایتخت شده چه چیزهایی است؟

دو نوع انتقاد به این مجموعه شده است؛ اول انتقادهای عمدتاً سیاسی و غیرفنی است که ناشی از حسادت و رقابت با حامی این سریال است. قطعاً اگر مردم عادی این برنامه را نمی‌دیدند و مردم استقبال نمی‌کردند، همین سریال به یک سوژه برای حمله به مجموعه‌های فرهنگی سپاه تبدیل می‌شد. اما حالا که کار خیلی موفق‌تر از پیش‌بینی‌ها از کار درآمده است، فلان سیاستمدار که مطمئنم خودش هر شب ساعت 22، اولین نفر پای پایتخت می‌نشیند، توئیت کنایه دار می‌زند که مثلاً اگر دیگران هم آزادی برنامه سازان اوج را داشتند، می‌توانستند موفق شوند. واقعیت این است که خود این افراد هم می‌دانند، این حرفشان نادرست است. در این سال‌ها کسی نیست که با روش خودش و حتی دهها برابر این مبالغ کار نکرده باشد و نتیجه‌اش بیش از این شده باشد. کار خوب خودش را هرجا باشد، نشان می‌دهد. مردم وقتی یک فیلم خوش ساخت هالیوود را می‌بینند یا مثلاً سری اول شهرزاد و مجموعه قهوه تلخ را سر دست حلوا حلوا می‌کنند، اساساً کاری به سازنده ندارند. برای رسانه همه چیز مخاطب است.
در اقتصاد رسانه می‌گویند کار رسانه‌ای یک نوع کالای تجربی است. آدم‌ها می‌بینند و به هم توصیه می‌کنند. اینکه چرا کارهای کارگردان‌های نزدیک به این جریان دیده نشد و آن جریان دیده شد؟ این سؤال از هر جناح و دسته‌ای باشد، غیر قابل قبول است. یک نوع انتقاد هم مربوط به کسانی است که به نحو آرمانگرایانه‌ای دلشان می‌خواهد چیزی که منتسب به یک نهاد انقلابی است منزه‌تر باشد و بدآموزی نداشته باشد. به عبارت دیگر اوج به عنوان تهیه کننده اجازه ندهد، کار دچار لوده‌بازی یا حضور عناصر معلوم‌الحال شود. تبلیغات گردشگری یک کشور دیگر محسوب گردد یا شوخی‌های اروتیک داشته باشد یا انتقاد به آن بخش مربوط به ختنه کودک که واقعاً به درد خانواده نمی‌خورد. اینها بخشی‌اش درست است و بخش دیگرش هم ناشی از آن است که منتقد آرمانگرا ممکن است سختی کار طنز در تلویزیون را درک نکند. امروز واقعاً نباید انتظار داشته باشیم کسی در سطح لطیفه‌های گلستان سعدی یک کار طنز تماماً حکیمانه بسازد و همه هم تبسمی کنند و کلی هم چیز یاد بگیرند. باید بپذیریم در تلویزیونی برنامه تولید می‌شود که آدم‌ها در آن ذائقه‌شان در یک محیط رسانه‌ای بدون مرز شکل گرفته و می‌گیرد و با رعایت برخی چارچوب‌ها باید بدانیم گروه بزرگی از مخاطبان همانند سایر شهروندان دنیا فقط برای سرگرمی و جدا شدن و فضای سخت و خشن واقعیت پای برنامه کمدی می‌نشینند و همه جا بستر نصیحت و آموزش فراهم نیست. این مطلبی است که به خاطر عدم شناخت برخی از رسانه و مقتضیات آن را به انتقادات سختگیرانه و عمدتاً بیجا کشانده است.

به نظر شما مهم‌ترین نقاط قوت پایتخت چیست؟

از نظر رسانه، مهم‌ترین قوت یک کار دنباله دار جذب و نگه داشتن مخاطب است. این مسئله اتفاقی نیست. همین الان سریالی در شبکه خانگی دارد پخش می‌شود که در دوره اول همه نگاه‌ها به آن خیره شد اما امروز در حالی به پایان می‌رسد که حتی بازیگرانش نمی‌توانند از ساخت سری بعدی ساخته شده آن دفاع کنند. واقعیت این است که پایتخت از یک کار عادی در سری اول حالا به اوج توجه مردم رسیده و اینکه فقط به خاطر حمایت بودجه‌ای یا سهل‌گیری مسئولان نظارت موفق بوده، به نظرم یک دروغ متوهمانه بزرگ است. امروز به دلیل کثرت تولید کنندگان کارهای رسانه‌ای ارائه یک مضمون بکر و غیرتکراری و از آن دشوارتر خنداندن جامعه‌ای که روز به روز، به دلیل استفاده رقبا از حربه‌های غریزی و مستهجن به آنان سلیقه و ذائقه سرگرمی‌شان رو به اضمحلال است، کار ساده‌ای نیست. من فکر می‌کنم اگر قرار باشد در یک شمای کلی به مجموعه نگاه کنیم و پایتخت را نه در یک رقابت بی‌حاصل سیاسی بلکه به عنوان یک برند فرهنگی مستقل که در پی سرگرمی و آگاهی بخشی به مخاطب خود است، بدون حسادت تحلیل کنیم، نمی‌توانیم این توفیق بزرگ که در داخل و خارج ایران برای همه دیدنی شده را بدون ستایش و دست مریزاد به دست‌اندرکارانش تحلیل کنیم، البته این به معنای ندیدن معایب کار در ساخت و مضمون نیست؛ چیزی که برای ادامه این راه و تولید برندهای رسانه‌ای دیگر باید در جای خود به آن پرداخت.

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها