نشست آنکارا مهر پایانی بر رویای کُردها برای ایجاد کشور مستقل در شمال سوریه زد
تحلیگر برجسته جهان عرب در اشاره به بندهای اصلی بیانیه نشست سهجانبه سران روسیه، ایران و ترکیه در آنکارا، نوشته است این اجلاس ویژگیها و ماهیت دولت جدید سوریه را ترسیم میکند و به رویای کُردها در ایجاد کشوری مستقل در شمال سوریه پایان میدهد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیگر برجسته جهان عرب در مقالهای در روزنامه فرامنطقهای «رایالیوم» نوشت: سومین نشست سهجانبه سران( روسیه، ایران و ترکیه) در آنکارا جانبداری کامل روسیه از ترکیه را در دو مورد اساسی قطعی کرد؛ نخست: مانع شدن برای کُردها در تاسیس موجودیت سیاسی مستقل برای خود در شمال سوریه، و دوم: مخالفت از حضور آمریکا تحت پوشش مبارزه با تروریسم.
بیانیه پایانی، که از این نشست صادر شد، گامهای اصلی را در مسیر تقویت ائتلاف استراتژیک میان سه قدرت طی کرد و نقشه راه جدیدی نه فقط برای سوریه، بلکه برای تمامی منطقه ترسیم کرد.
هرگز درخصوص این موضوع بحث نمیکنیم که بیانیههای پایانی تمامی توافقهای سری، که میان سران این سه کشور حاصل شده است را به صورت جزئی یا کلی آشکار نمیکند بهویژه توافقهای حاصل شده در دو دیداری، که پشت درهای بسته انجام شد. ولی آنچه میتوان از میان سطور این بیانیه پایانی قرائت کرد، این است که محور استراتژیک سهگانه، با رهبری ابرقدرت و دو کشور منطقهای یعنی ایران و ترکیه، با سرعت موشکهای «کروز» تقویت و قدرتمند میشود. این محور نیز نقشی اساسی در پروندههای جنگ و صلح در منطقه خواهد داشت هر چند راه پیوستن دیگر کشورها مانند سوریه و عراق، به آن باز است.
سه محور مهم در بیانیه پایانی ذکر شده است که گفتههای ما را تایید میکند:
نخست: مقابله با طرحهای جداییطلبان در سوریه( کُردها)، که وحدت و موجودیت این کشور را تهدید میکند و تضعیف امنیت ملی کشورهای همسایه( عراق، ترکیه و ایران) را هدف قرار میدهد.
دوم: مخالفت با ایجاد یک واقعیت جدید در سوریه تحت پوشش مبارزره با تروریسم، که تداوم درگیریها را هدف قرار میدهد. این بند، اشارهای واضح و صریح به حضور نیروهای آمریکایی و چه بسا فرانسوی در گام بعدی، و نیز پایگاههای نظامی دائمی آمریکا و بهویژه ائتلاف کُردی- آمریکایی است.
سوم: تعهد به حاکمیت سوریه و ثبات آن، اعتماد به سیستم سوچی، که نقطه عطفی برای هرگونه راهحل سیاسی در سوریه به شمار میرود، و نیز جستوجو درباره راهکار دائمی برای تسویه بحران سوریه.
اگر به برخی از جزئیات منتقل شویم، میتوان گفت که «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه عزم خود را جدی کرده و تصمیم گرفته است بیشتر تخمهایش را در سبد دوستش «پوتین»( رئیسجمهوری روسیه) قرار دهد. اردوغان تصمیم گرفته است اتحادی استراتژیک با روسیه ایجاد و به آمریکا و کشورهای اروپایی، و بهویژه ناتو، حتی برای مدتی پشت کند. تصمیم روسیه در به جلو انداختن موعد تحویل سامانههای «اس- 400» به ترکیه، که قرار است در ماه ژوئیه 2019 انجام شود، موضع استراتژیک جدید ترکیه، و دستیابی اردوغان به «تفاهمهایی» بیاسبقه با همتای روسیاش را مورد تایید قرار میدهد. این تفاهمها چهبسا شامل راهحلی سیاسی مورد توافق در پرونده سوریه، که در بردارنده مسائلی دشوار مانند آینده دو شهر ادلب و عفرین- که خارج از حاکمیت سوریه هستند- و شکل، هویت و ساختار جدید دولت سوریه باشد.
موضوع قابل توجه این است که هیات ترکیه، به ریاست اردوغان در نشست یا نشستهای دوجانبه در پشت درهای بسته، مرکب از ارکان عالی سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه مانند «خلوصی آرکان» رئیس ستاد ارتش ترکیه، «هاکان فیدان» رئیس سازمان اطلاعات، «نورالدین جانکلی» وزیر دفاع، «مولود چاووشاوغلو» وزیر خارجه و دکتر «ابراهیم کالن» مشاور رئیسجمهور و مخ سیاست استراتژیک ترکیه بوده است و این ترکیب نمایانگر بسیاری از چیزهاست.
زمان اعلام نهایی شدن قرارداد موشکهای «اس- 400» روسیه و ترکیه و جلو انداختن موعد تحویل آنها، در سایه حضور هیات نظامی آمریکا در آنکارا، که درصدد مانعتراشی در روند آن و نیز ارائه پیشنهادهای جذاب به ترکیه برای خرید موشکهای «پاتریوت» جایگرین، که نسخه بسیار پیشرفته است، مانند صاعقهای برای رئیسجمهور دونالد ترامپ و دولت و ژنرالهایش بود. بعید نمیدانیم که این قرارداد موشکی روسیه باعث شده است که کفه ژنرالها در نهاد نظامی آمریکا و فشارهایشان برای ماندن نیروهای آمریکایی در شمال سوریه سنگینی کند؛ با این اعتقاد اولیه که آمریکا همپیمان ترکیهای را از دست میدهد و باید به همپیمانی کُردها به عنوان جایگزینی در منطقه متعهد بماند.
«حسن روحانی» رئیسجمهوری ایران، که به نوبه خود پشت درهای بسته با پوتین دیدار کرد، هم به عنوان نماینده همپیمان سوریه، و هم به عنوان نقش ایران در نشست مذکور، بود. این دیدگاه نیز در اظهارات مطبوعاتی کوتاه مورد تایید قرار میگیرد که دو متحد ایران و سوریه دستاوردهای زیادی کسب کردهاند که ما آن در سه مولفه ذکر میکنیم:
نخست: تاکید بر امنیت و ثبات سوریه، وحدت اراضی آن و تعهد هر سه کشور به این امر.
دوم: بازگشت آوارگان سوری به شهرها و روستاهایشان، امکان این بازگشت بدون محقق شدن آرامش یا تثبیت آتشبس وجود ندارد.
سوم: تعیین آینده سوریه و سرنوشت آن به واسطه اراده ملت این کشور. این یعنی ماندن دولت سوریه به ریاست «بشار اسد» است.
در پایان میگوییم که در مقابل یک ائتلاف سیاسی- امنیتی- استراتژیکی قرار داریم که مشابه ائتلاف ناتو و وارث «ورشو» با رائحه اسلامی( شیعی- سنی) و مسیحی ارتدکس است. این کثرتگرایی مذهبی شاید یکی از دلایل قدرتش، استمرارش باشد بهویژه اینکه احتمال وقوع درگیریها در منطقه، در سایه حکومت جنگی، که دونالد ترامپ با کنار زدن «رکس تیلرسون» و ژنرال «هربرت مکمستر» و جایگزین کردن «مایک پمپئو»( در وزارت خارجه) و «جان بولتون»( به عنوان مشاور امنیت) بسیار قوی به نظر میرسد.
نشست مذکور، نشست سه «نخبه و عقل» بود که دستور کار و دیدگاههای استراتژیکشان را به صورت حسابشده پیاده میکنند. برای ما دردناک است که بین آنها رهبر هیچ کشور عربی نبود به رغم اینکه مسائل، نگرانیهای ما و آینده کشورهایمان محور توجهات آنها را تشکیل میدهد.
انتهای پیام/