سلسله نشست‌های هنری تسنیم ۹| جایگاه فرهنگی اردبیل در شأن دارالارشاد نیست+فیلم


نهمین نشست از سلسله نشست‌های تسنیم با هنرمندان در آستانه هفته هنر انقلاب با حضور محمد سیمزاری، فعال فرهنگی هنری و دکتری آینده پژوهی، برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، نشست‌های هنری تسنیم که به منظور آسیب شناسی و واکاوی مشکلات فرهنگی و هنری آغاز شد در نهمین نشست از سلسله نشست‌های خود در آستانه هفته هنر انقلاب اسلامی با حضور محمد سیمزاری، دکتری آینده پژوهشی، دارای نشان درجه دو هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،کارگردان و نویسنده که 14 عنوان کتاب و مجموعه شعری به نام "غزل غزل چکیده ام"، را به چاپ رسانده است با محوریت بررسی و تحلیل اوضاع نابسامان فرهنگ و هنر در اردبیل و شرایط هنرمندان برگزار شد.

سیمزاری که مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان و مدیر کل تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورشی فکری کشور بوده و در کارنامه خود مدرسی نمایش و قصه گویی و داوری بین المللی قصه گویی را داراست، خود را شخصیتی مطبوعاتی می‌داند و از مسئولیت‌های مختلفش در این حوزه سخن به میان آورد؛ وی که یکی از فعال ترین و شناخته شده‌ترین چهره های فرهنگی استان اردبیل است، فرهنگ و هنر اردبیل را گرفتار اعوجاج خواند و وضعیت فرهنگی حاکم بر جامعه را در شان دارالارشاد ندانست.

تسنیم: با نگاه کلی به هنر و فرهنگ اردبیل،از نظر شما پیشرفت کرده‌ایم یا پسرفت؟

سیمزاری:‌ابتدا به اختصار به تعریف فرهنگ برگردیم، تعاریف مختلفی در مورد فرهنگ وجود دارد، مرحوم علامه جعفری حدود 450 تعریف برای فرهنگ جمع آوری کرده‌اند و در نهایت خودشان تعریف جالبی ارایه نموده‌اند که من میخواهم به این تعاریف از این منظر نگاه کنم؛ فرهنگ دو نوع تعریف دارد، در تعریف اول به فرهنگ بار مثبت داده می‌شود و گفته می‌شود فلان مردم در گوشه‌ای از دنیا بی‌فرهنگ یا با فرهنگ هستند؛ این نشان دهنده این است که به فرهنگ بار مثبت داده‌ایم، گاهی این طور نیست؛ به فرهنگ بار نمی‌دهیم و می‌گوییم که فلان ملت یا جامعه دارای فرهنگ خوب یا بد هستند که در هر صورت دارای فرهنگ می‌باشند.

حال این سوال مطرح می‌شود که معیار تمایز فرهنگ خوب و بد چیست؟‍! که به نظام ارزشی جامعه برمی‌گردد؛ اگر با هنجارهایی که در جامعه وجود دارد تطبیق داشته باشد می‌توان گفت ما در مسائل فرهنگی پیشگام هستیم، اگر تطبیق نداشته باشد نتیجه می‌گیریم که از لحاظ فرهنگی عقب مانده‌ایم و باید بسیار تلاش کنیم تا به جایی می‌خواهیم برسیم.

با این مقدمه، باید دید نظام ارزشی دارالارشاد اردبیل چه می‌گوید؟! آیا تا این حد بزه‌های اجتماعی را می‌پذیرد؟ آیا نظام ارزشی به ما نمی‌گوید که رباخواری حرام است؟ اما در جامعه با وجود فتوای بزرگترین مراجع، ربا خواری شایع است، آیا نظام ارزشی نمی‌گوید که " اَلغِیبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنا "؟ در حالی که غیبت در جامعه رایج است، نمی‌توان گفت نزاع های خیابانی، طلاق، اعتیاد و از قبیل مسایل در جامعه در حد معمولی می‌باشد و در هر جامعه طبیعی است؛ قطعا این گونه نیست و آسیب‌ها و بزه‌های اجتماعی در حد اعلا خود می‌باشد.

این مسایل نشان دهنده آن است که متولیان فرهنگی در سال‌های اخیر موفق نبوده‌اند و دارالارشاد اردبیل که وقتی نامش را می‌گوییم بادی به غبغب می اندازیم در جایی نیست که باید باشد، یا بهتر بگویم این جا که ایستاده‌ایم جای ما نیست، فرهنگ حاکم بر جامعه متاسفانه اصلا در شان و منزلت دارالارشاد اردبیل نیست و این متاسفانه از کم کاری ماست، چراکه در دوران‌های مختلفی که مسئولان آمده و رفته اند، همه و همه آمار ارائه کرده اند؛ آمار کارهای که انجام داده‌اند که نتیجه خاصی را در پی نداشته، اما من سوالی دارم! آیا تاکنون وزارتخانه یا ارگانی آمار کارهایی که نکرده را داده است؟ آیا اصلا به این مسئله فکر کرده اند؟

عملا نمی‌توانند، چون کارهای که انجام نشده "مقوله عدمی" است؛ در فلسفه مقوله عدم، غیر قابل بیان است ولی می‌توان به این شکل مسئله را مورد کنکاش قرار داد؛ وقتی جوانی در یک رشته هنری یا علمی موفقیتی کسب می‌کند شاید ده‌ها اداره بخواهد بگوید که این جوان حاصل تربیت من است ولی جوانی که بالای دار می‌رود صاحب ندارد، کسی نمی‌گوید که جوانی که بالای دار رفته به خاطر بی لیاقتی من است به خاطر کم کاری من این اتفاق افتاد.

به همین خاطر من در یک جمله این سخنان را خلاصه میکنم: این جا که ایستاده‌ایم جای ما نیست و معتقد هستم که فعلا هیچ برنامه روشن و مشخصی وجود ندارد و متاسفانه دچار روزمرگی شده‌ایم، گاهی به بهانه‌هایی شاهد یک سری برنامه‌های فرهنگی هستیم اما برنامه روشن و مدونی برای اعتلای فرهنگی جامعه انجام و تدوین نشده است.

تسنیم:کدام نهاد را مستقیما متولی اشاعه فرهنگ می‌دانید؟

سیمزاری:اگر دو واژه فرهنگ و هنر را باهم بیاوریم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی اصلی امر است، اما اگر واژه فرهنگ را به تنهایی بیاوریم،نظام آموزشی را نمی‌توان از یاد برد که آموزش و پرورش یکی از متولیان اصلی این امر به شمار می‌رود، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، کانون پرورش فکری، و تمامی نهادهایی که بودجه فرهنگی دریافت می‌کنند از متولیان امر می‌باشند و به اعتقاد من یکی از عمده ترین فعالیت و وظایف معاونت سیاسی و امنیتی و اجتماعی استانداری هم باید معطوف به اعتلای مسائل فرهنگی و هنری باشند.

در زمان آقای نگارنده که آن زمان در اردبیل استاندار بودند پیشنهادی دادیم مبنی بر این که معاونتی تحت عنوان "معاونت فرهنگی" تا به وزارتخانه یا مراجع بالاتر ارائه شود که تمام ادارات فرهنگی را کنترل کند و نگذارد تا از مسیر خود به صورت سلیقه ای خارج شوند.

تسنیم:به نظر شما اگر فرهنگ ما، رو به جلو نبوده و درجا زده ایم، دلیلش هدفگذاری اشتباه بوده یا کم کاری مسئولان؟

سیمزاری:به نظر من هر دو، من معتقد هستم که ما همیشه در انتخاب هایمان دچار مشکل هستیم و در حقیقت وقتی که میخواهیم سکان فرهنگ و هنر را به کسی بسپاریم معیارهای بخصوصی که می‌تواند این اعطلا را تضمین کند اتفاق نمی‌افتد؛ متاسفانه حیطه فرهنگ، سیاسی می‌‍شود و ما به این معتقد هستیم که سیاستمداران هم باید فرهنگی باشد اما نه این که فرهنگمان سیاست زده، این دو مسئله مقوله جدا از هم است.

این که یک نماینده مجلس، (منظورم دوره خاص نیست)؛ وامدار کسی بوده که در ستادش کار کرده است و بعد از انتخاب تلاش کرده است که آن فرد یکی از مسئولین فرهنگی شهر باشد صحیح نیست، در حالی ما در انتخاب هایمان باید به این دقت کنیم که چه کسی از جنس فرهنگ است چه کسی می‌تواند برای فرهنگ درست برنامه ریزی کند و چه کسی می‌تواند با اهل فرهنگ ارتباط برقرار کند و در حقیقت این سیل سربازان فرهنگی در مسیر جبهه فرهنگی یا به قول مقام معظم رهبری در جبهه جنگ نرم قرار دهد و در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی از این‌ها استفاده کند.

طبیعی است که شاهد عواقب انتخاب ناصحیح هستیم، چراکه صاحب برنامه مدون نشده‌ایم، یعنی به جای این که ساختار محور باشیم افراد محور شده‌ایم، لذا فرد دیگر هم که می‌آید با سلیقه دیگر و به زعم خود تصور می‌کند که خدمت می‌کند؛ این مسئله هم که فکر کنیم به فرض، اهل خیانت در مسند نشسته اند، درست نیست؛ من نمی‌خواهم تا این حد منفی به قضیه نگاه کنم و اصلا چنین اعتقادی ندارم و معتقد هستم که هر کس به زعم خود خدمت می‌کند اما وقتی صاحب یک ساختار درست نیستیم بدون اینکه بداند خیانت می‌کند و فرد به خاطر عدم آشنایی با برنامه‌ریزی و عدم آشنایی با شیوه اجرایی کردن برنامه ها دچار خیانت می‌شود، من هیچ گاه نمی‌خواهم بگویم که افراد خائن مشکلات را به وجود آورده اند چرا که من معتقد هستم؛ دوستان جاهل و گاها دوستان کاهل این مشکلات را به وجود آورده‌اند یا تنبلی یا جاهلی کرده‌اند، و اصلا معتقد نیستم که کسی بتواند به فرهنگ جامعه خود خیانت کند.

تسنیم:نقش بخش های خصوصی و هنرمندان را در ارتقا فرهنگ چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیمزاری:من معتقدم ما هم مقصریم، بالاخره هنرمندان هم زیاد کاهلی کرده‌اند بعضی از کارها هستند که اصلا نیازی به نهاد نظارتی و حکومتی و اعتبار مالی ندارند؛ یعنی با تلاش هنرمندان با مطالعه بیشتر با در کنار هم بودن حداقل با تجمع، برگزاری کارگاه‌ها و با اقدامات مختلف می‌توانستیم بیشتر از این که هست به جامعه خود خدمت فرهنگی و هنری ارائه کنیم و متاسفانه معتقد هستم که ما هم یک ضلع از این شکل هستیم و همبستگی که باید بین هنرمندان باشد، وجود ندارد.

هنرمند با توجه به اینکه خودش فرهنگ ساز می‌باشد و متاثر از جامعه خود است؛ این یک تقابل و تعامل مابین هنرمند و جامعه است که هنرمند در جامعه فرهنگ‌سازی می‌کند و در عین حال در بخش‌های دیگر متاثر از فرهنگ جامعه میباشد.

متاسفانه نمی‌توانیم انکار کنیم وجود بعضی از حسادت ها، تنگ نظری ها، نبود اتحاد، همدلی جامعه، بر روی هنرمندهم تاثیر می‌گذارد که باید به بیت معروف"ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش" اشاره کرد؛ اگر واقعا یک نفر از هستی و حقیقت عالم وجود بهره ای نداشته باشد و حایز آشنایی و معرفت نباشد، چگونه می‌تواند به جامعه خود معرفت ببخشد؟ ما متاسفانه در معرفت اندوزی و تلاش برای ساختن دنیای بهتر و جامعه‌ای با فرهنگ غنی و اعتلایافته قصور کرده ایم، و این کاهلی هنرمندان ضلعی از مثلث مردم، هنرمندان و حاکمیت را به وجود می‌آورد.

تسنیم:علت بروز چنین مشکلات فرهنگی را در چه می‌بینید؟

سیمزاری:مقام معظم رهبری 20 سوال از نخبگان و جوانان کشور پرسیدند، یکی از سوال‌ها این بود که "چرا فرهنگ کار جمعی نداریم اما در کارهای فردی موفقیت کسب می‌کنیم؟" سوالی فوق العاده حکیمانه بود که درد بسیارعمیقی در خود دارد، من مفصل برای این سوال جواب نوشته بودم، که این مشکل در کل ایران و متاسفانه بلاخص در اردبیل وجود دارد، یعنی حتی اگر هنر و فرهنگ را کنار بگذاریم، در حوزه ورزش هم شاهد هستیم که در ورزش‌های انفرادی موفقیت‌های جهانی به دست می‌آوریم اما در رشته‌های گروهی توفیقی حاصل نمی‌شود، که این قضیه ریشه عمیق فرهنگی دارد و در حقیقت اصل موضوع همین قضیه است؛ یعنی این که بتوانیم جامعه را به سمتی سوق دهیم که در آن فرهنگ کار جمعی وجود داشته باشد.

تسنیم: چرا این مسئله خود را در هنر بیشتر نشان می‌دهد؟

سیمزاری: من به این مسئله "اعوجاج فرهنگی" میگویم، تعریف کوتاهی از اعوجاج ارایه دهم: وقتی که هنجارهای جامعه منطبق بر نظام ارزشی جامعه منطبق نباشد، مریضی به وجود می‌آید که در جامعه شناسی به این مریضی اعوجاج فرهنگی میگویند و خود را در هنر بیشتر نشان می‌دهد چون منشا هنر قسمتی مغز است که احساس از آن جا بلند می‌شود و حسادت هم نوعی احساس است؛ طبیعی است که حسادت در فردی که احساساتی است و به عبارتی کسی که عاطفه‌اش ابزار کارش می‌باشد در آن بیشتر می‌تواند رشد کند تا فردی که غیر احساسی و صرفا عقلانی کار می‌کند به همین خاطر که عرصه احساس و عاطفه و در عرصه هنر بیشتر خودش را نشان می‌دهد وگرنه یک اعوجاج فرنگی کلی می‌باشد در تمام عرصه ها وجود دارد.

یک نظریه در مدیریت به نظریه خرچنگی معروف است " اگر در یک ظرف رو باز یک خرچنگ قرار دهید حتما باید بترسید مطمئنا تا صبح شما را نیش خواهد زد، اما اگر 4 خرچنگ را درون آن ظرف قرار دهید نگران نباشید با خیال راحت بخوابید ، چون اگر یکی از آن‌ها بخواهد از ظرف بالا برود بقیه او را به پایین می‌کشند، متاسفانه در جامعه امروز چنین قانونی برقرار است، هر کس به تنهایی می‌تواند صعود کند و پیشرفت کند اما زمانی که در یک جمع قرار می‌گیرد به جای اینکه باعث هم افزایی شود که در مدیریت سینرژی گفته می‌شود مانع یکدیگر می‌شوند، به همین دلیل است که تعداد انگشت شماری از شعرای ما در سطح ملی مطرح می‌باشند اما در استان‌های دیگر شاهد هستیم که شاعرهایی که حتی ضعیف‌تر از شعرای ما هستند برجسته می‌کنند و در سطح کشور مطرح می‌نمایند.

علاج این اعوجاج فرهنگی ممکن نیست مگر اینکه تمام اهل هنر و فرهنگ دست به دست هم دهند که البته این همبستگی نیازمند این است که متولیان فرهنگ نظام مقدس جمهوری اسلامی در اردبیل واقعا کاری جهادی انجام دهند، چیزی که مقام معظم رهبری در تمام پیام‌های خود به آن اشاره فرموده‌اند.

تسنیم: به نظرتان مسئله اعوجاج فرهنگی در این 4 دهه فعالیتی که داشته‌اید تشدید شده است ؟

سیمزاری:برای این که بخواهیم فرهنگ یک جامعه را بررسی کنیم یکی از معیارهای آن این است که بدانیم در مثل‌های ساده فرهنگی‌مان چه چیزی نهفته است؛ شاید می‌توان گفت که میراث گذشتگان است در میان ما، گفته می‌شود وقتی که باد می‌آید مراقب کلاه خودت باش، کلاه دیگران صاحب دارد، این خود ما را به کار انفرادی دعوت می‌کند حتی ما ادبیات فولکلور جامعه را بررسی کنیم نشانه های فردی گری، دوری از کار جمعی وجود دارد،معادل این ضرب المثل در ادبیات ژاپنی این است "وقتی سیل آمد به فکر صد باشد وقتی خانه همسایه ویران شود نوبت به خانه تو می‌رسد"، پس کار فرهنگی به چه کار می‌آید؟ ما باید در این عصر پست مدرن این دیدگاه ها را اصلاح می‌کردیم، و در تقابل سنت و مدرنیته، سنت‌های غلط را دور می‌ریختیم و آن را اصلاح می‌کردیم و چیزهایی که در سنت‌هایمان خوب بود را نگه می‌داشتیم،در سنت ما صله ارحام،حق همسایه را رعایت کردن و جود دارد، ولی متاسفانه نتوانستیم کار فرهنگی را به درستی انجام دهیم و درست برنامه ریزی کنیم، و متاسفانه گاها متولیان فرهنگ، تعریف فرهنگ را ندانسته‌اند.

نمی‌خواهم به ارگان خاصی اشاره کنم در حالت کلی می‌گویم، ما اگر وضعیت فعلی فرهنگمان را ندانیم نمی‌توانیم وضعیت مطلوب فرهنگی جامعه را هدف گذاری کنیم، در حالی که لازمه برنامه ریزی این است که ابتدا وضعیت موجود را بررسی کنیم مرحله بعد آن ترسیم وضیعت موجود، و برنامه ریزی برای رسیدن از وضیعت موجود به وضعیت مطلوب و عملیاتی کردن این برنامه‌هاست و در نهایت بعد از اجرای برنامه‌ها فیدبک(بازخورد) گرفتن از برنامه‌هاست، ما این کارها را انجام نداده‌ایم ولذا شنیدن خرافات سنت و جنبه‌های منفی آن سر جای خود مانده و ای‌بسا جنبه‌های مثبت آن را به دست فراموشی سپرده ایم.

تسنیم: اگر شخصی بخواهد وارد فضای هنری شود محلی وجود دارد که در آن آموزش ببیند؟

سیمزاری: اگر هم باشد به لحاظ آماری صفر است، ما اگر می‌توانستیم مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بیشتر کنیم و بچه ها می توانستند از آن جا وارد فضای فرهنگی و هنری جامعه شوند و تا 17 سالگی زیر نظر مربیان مجرب باشند و از آن جا به مراکزی مانند حوزه هنری و ارشاد اسلامی تحویل داده شوند و یا خودشان سازمان‌های مردم نهاد ایجاد کنند و فعالیت کنند اما متاسفانه این گونه نیست، در مقابل جمعیتی که داریم تعداد این مراکز به قدری کم است که از لحاظ آماری در حد صفر می‌باشد.

در جامعه ما نوابغ بسیاری تلف می‌شوند و همان گونه که گفته شد نمی‌توان به مقوله عدمی آماری داد متاسفانه برای تلف شدگان عرصه اندیشه و هنر و فرهنگ نمی‌توان آمار داد، این شهر از لحاظ انسانی بسیار مکان حاصل خیزی است این را من میگویم که تقریبا در تمام مراکز استان‌های کشور تدریس کرده‌ام.

استعدادهایی که در استان وجود دارد به خاطر نداشتن برنامه واعوجاج فرهنگی تلف می‌شوند و نه تنها نمی‌توانیم این‌ها را جذب کنیم بلکه اشخاصی که خود پا به عرصه می‌گذارند را نیز دفع می‌کنیم و آنقدر اذیت می‌کنیم و حمایت نمیکنیم که دیگر خسته می‌شوند و متاسفانه جوان‌گرایی در طول تاریخ ایران در حد شعار باقی ماند در هر مقطعی به دلایلی امکان رشد به جوانان ندادند، من در زمان جوانی فکر می‌کردم می‌توانم کل فرهنگ جامعه را تغییر دهم اما متاسفانه میدانی فراهم نبود، و اگر امروز امکان این کار باشد دیگر انرژی برای این کار ندارم.

در تالار اندیشه تهران پس از سخنرانی در مورد یک کتاب، یکی از ناشرها به خواستار چاپ مکتوبات بنده شد ولی در همین اردبیل بیش از نمایشنامه آماده چاپ دارم که در قفسه کتابخانه خاک میخورد و کسی نیست که جویای حال مکتوبات شود، حتی جایی نیست که در اردبیل این نمایشنامه ها عرضه شود، این در حالیست که تمام کتاب ها و مکتوبات من در تهران توسط انتشارات مختلف چاپ می شود.

تسنیم:پس می‌توان گفت اوضاع اردبیل بسیار نابسمان‌تر از استان‌های دیگر می‌باشد؟

سیمزاری:قطعا همینطور است من مشکلات فرهنگی اردبیل را مضاعف‌تر از استان‌های دیگر می‌دانم، هر چند با توجه به سفرهای دیگری که به شهرهای دیگر داشته‌ام، استعداد های استان اردبیل را بسیار بالا می‌بینم، وقتی در کلاس من 30 مربی قصه گوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌نشینند و قصه گویی یاد می‌گیرند در آنجا مشهود است که اردبیل بسیار مستعد است ولی چرا این استعداد ها صاحب ندارد و چرا در جایگاهی که باید باشد نیست که این مسئله یک درد بزرگ است.

تسنیم: و به نظرتان کماکان این قضیه ادامه دار خواهد بود؟

سیمزاری: مگر اینکه یک افق روشنی دیده شود، قطعا انسان های دغدغه مندی وجود دارد، ولی این فرد باید توان این را داشته باشد و از همه مهمتر متولیان ما باید تخصص داشته باشند.

متاسفانه نوع برخورد با هنرمند یا فردی که دغدغه فرهنگی دارد را بلد نیستند؛ هنر یعنی اعتراض خلاق، هنرمند هم یعنی معترض خلاق، باید این را بفهمند که هنرمند کارمند ما نیست و نخواهد بود چون ذاتا معترض است برای مثال اگر فردی روی بومی از طبیعت نقاشی میکند چه اعتراضی میتواند داشته باشد؟ جواب این است که به نامانا بودن این طبیعت اعتراض دارد و می خواهد آن را مانا کند.

وقتی کسی اعتراض داشته باشد و خلاقیت نداشته باشد تبدیل می‌شود به فردی نق‌نقو که در همه جا انتقاد می‌کند، حال اگر فردی خلاقیت داشته باشد و اعتراض نداشته باشد حرفی برای گفتن ندارد لذا وقتی که اعتراض و خلاقیت باهم توام می‌شود، هنر به وجود می آید، متولیان ما نباید از خلق هنر بترسند.

هنرمندان دارای شخصیت و ویژگی‌های خاص هستند با این افراد باید به سلیقه‌ای خاص برخورد کرد تا به ذوقشان نخورد و خانه نشین نشوند که این امر را هر روز بیشتر از دیروز در این شهر شاهدیم.

باید بستری برای هنرمندان فراهم شود که فکر رفتن از این شهر را در سر نپرورند و برای شهر خود خلق اثر کند، شهرهای دیگر با وجود تمام امکانان غم عجیبی به نام غربت دارد که برای هنرمند غمی بزرگ است، ولی وقتی بستر محیا نیست هنرمند حق دارد که این شهر را ترک کند.

تسنیم: اداره کل ارشاد اسلامی اردبیل، با این دب دبه و کب کبه، آیا کار در خوری را تاکنون انجام داده؟

سیمزاری: با نهایت احترامی که به بافت سنتی شهر قائلم، معتقدم که اداره کل ارشاد باید از فضای سنتی فاضله گرفته و به دنبال اهداف و برنامه های فرهنگی بروند، برای مثال در شورای فرهنگ عمومی تجلیل فردی مطرح می‌شود که یا از بین ما رفته یا فردیست که گرفتار کهولت سن شده پس جوانان ما را چه کسی قرار است حکایت کند؟ چرا کسی به فکر تشویق جوانان نیست؟

از نظر من مدیر کل ارشاد باید در ابتدا همچون شهروندی مطالبه گر باشد که وزارت فرهنگ و ارشاد و حتی کمیسیون فرهنگی مجلس، جایگاه اردبیل را احیا کند، باید با اسناد موجود ثابت کند که در این چند سال در حق اردبیل اجحاف شده و باید برای جبران، چندین سال تبعیض مثبت به نفع اردبیل انجام گیرد تا ضرر چندین ساله کمی جبران شود و اردبیل بتواند رشد کند.

مدیر ارشاد باید چنین روحیه مطالبه گری و احقاق حقوق داشته باشد تا فرهنگ اردبیل بتواند جایگاه خود را پیدا کند، متاسفانه فعالیت فرهنگی ما ختم شده به بروشور و نشریاتی که در خاتمه نماز جمعه پخش می شود تا به چشم امام جمعه محترم بیاید و او را راضی کند، کار فرهنگی بیشتر از خود شهر، باید در حاشیه و شهرستان‌های مرزی انجام شود، چرا که شدیدا خلاء فرهنکی در این مناطق ملموس است.

گفت‌وگو از بهرام آدشیرین پور

انتهای پیام/ش